ابواحمد حسین بن موسی موسوی علویحسین بن موسی علوی، ابواحمد موسوی، نقیب نقبای طالبیین در نیمه دوم قرن چهارم، پدر شریفرضی و سیدمرتضی علمالهدی میباشد. فهرست مندرجات۲ - نسب ایشان ۳ - همسر و فرزندان ۴ - ویژگیهای علمی و اخلاقی ۵ - نام ایشان در منایع تاریخی ۶ - حسین بن موسی در منصب نقابت ۷ - عزل از نقابت ۸ - امیرالحاج شدن حسین بن موسی ۹ - نقابت دوباره ایشان ۱۰ - عزل دوباره از نقابت و تبعید وی ۱۱ - آزادی از تبعید و نقابت دوباره ۱۲ - ریاست دیوان مظالم ۱۳ - عزل از ریاست دیوان مظالم ۱۴ - تلاش وی برای حل اختلافات آلبویه ۱۵ - سرانجام حسین بن موسی ۱۶ - درگذشت و مدفن ایشان ۱۷ - شعر پسران در رثای پدر ۱۸ - شخصیت دینی و سیاسی علوی ۱۹ - دیدگاهها درباره مذهب ایشان ۱۹.۱ - امامی ۱۹.۲ - واقفی ۱۹.۳ - زیدیمذهب ۲۰ - فهرست منابع ۲۱ - پانویس ۲۲ - منبع ۱ - زادگاه حسین بن موسیاو در ۳۰۴ در بصره بهدنیا آمد و همانجا پرورش یافت. [۱]
علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۴، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹.
[۲]
صفدی، ج۱۳، ص۷۶.
۲ - نسب ایشاننسبش، از طریق پدر با چهار واسطه و از طریق مادر با سه واسطه، به امام موسی کاظم علیهالسلام میرسد. پدرش، موسی ابرش، از کارگزاران عباسیان بود و پدربزرگش، محمد اعرج، از علمای بغداد. [۳]
محمد بن عمر فخررازی، الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۲ـ۸۳، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹.
۳ - همسر و فرزندانوی از همسرش فاطمه ــکه از طرف پدر، نواده ناصر کبیر حسن اطروش و از طرف مادر، نواده حسن بن قاسم بن حسن معروف به داعی صغیر بود [۴]
علی بن حسین علمالهدی، مسائل الناصریات، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۵]
محمد بن عمر فخررازی، الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، ج۱، ص۸۳، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹.
ــ چهار فرزند داشت: زینب، علی معروف به سید شریفِ مرتضی، محمد معروف به شریفرضی، و خدیجه. [۶]
علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۵، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹.
نوری از کلام شیخ مفید در مقدمه کتاب احکام النساء چنین برداشت کرده که شیخ مفید، این کتاب را برای فاطمه ــکه با تعبیر زنی جلیلالقدر و فاضل از او یاد کرده ــ نگاشته است.۴ - ویژگیهای علمی و اخلاقیاز تحصیلات حسین بن موسی اطلاع چندانی نداریم، اما اینکه او طیلسان میپوشیده و این لباس ویژه مشایخ و علما بوده، [۱۰]
آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۱، ص۱۰۳، یا، رنسانس اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۱]
مقدسی، ج۱، ص۴۴۰.
[۱۲]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۱، ص۳۷۳، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
قرینهای است بر اینکه وی از علمای زمان خود بوده است. حرعاملی [۱۳]
محمد بن حسن حرّعاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۰۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
نیز نوشته که محدّثان و مورخان، حسین بن موسی را ستودهاند. فرزند حسین، سیدِ مرتضی، از او روایت کرده [۱۴]
علی عمادالدین طبری آملی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۱، ص۶۰، نجف ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
و کیای گیلانی [۱۵]
احمد بن محمد کیاء گیلانی، سراج الانساب، ج۱، ص۷۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹.
او را فاضل و عالم خوانده است.۵ - نام ایشان در منایع تاریخینخستینبار، نام وی در ذکر وقایع سال ۳۳۴، هنگام به خلافت رسیدن المطیعللّه در تاریخ آمده است؛ زمانی که خلیفه او را مأمور نصب قندیل طلا در کعبه کرد. [۱۶]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۴۶، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۶ - حسین بن موسی در منصب نقابتبین سالهای ۳۴۸ تا ۳۵۳، ابوعبداللّه محمد، فرزند داعی صغیر، پیش از خروج حسین بن موسی از بغداد، [۱۷]
ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ج۱، ص۷۸ـ ۷۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۸۳ش.
وی را به نقابت بصره منصوب کرد. [۱۸]
یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، ج۱، ص۱۸۲، چاپ محمد یحیی سالم عزان، صنعا ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
در ۳۵۴، المطیعللّه وی را به نقابت طالبیین و امارت حج و ریاست دیوان مظالم برگزید. [۱۹]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۱، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲۰]
ابن اثیر، ج۸، ص۵۶۵ـ۵۶۶.
[۲۱]
صفدی، ج۱۳، ص۷۶.
در ۳۵۸، حسین بن موسی نماینده عزالدوله بختیار، برای حل اختلاف میان ابوتغلب و حمدان، بود. [۲۲]
مسکویه، ج۲، ص۲۵۶.
[۲۳]
ابن اثیر، ج۸، ص۵۹۴.
۷ - عزل از نقابتپس از هفت سال نقابت، در ۳۶۱، در پی آتشسوزی محله کرخِ بغداد که مرکز شیعیان بود، میان حسین و ابوالفضل شیرازی، وزیر عزالدوله، نزاعی درگرفت و درنتیجه، وزیر او را از مقام نقابت عزل کرد. [۲۴]
مسکویه، ج۲، ص۳۰۸ـ۳۰۹.
[۲۵]
ابن اثیر، ج۸، ص۶۱۹.
[۲۶]
ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۰۷، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۷]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲۸]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۳۶۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲۹]
صفدی، ج۱۳، ص۷۶.
[۳۰]
صفدی، ج۱۳، ص۳۶۲.
۸ - امیرالحاج شدن حسین بن موسیدر سالهای ۳۵۴، ۳۵۵، ۳۵۹، ۳۶۱ و ۳۶۳، حسین بهعنوان امیرالحاج به حج رفت. [۳۱]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۶۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۳۲]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۱۷۵، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۳۳]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۰۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۳۴]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۱۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۳۵]
ابن اثیر، ج۸، ص۶۴۷.
[۳۶]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۸، ص۱۷۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
۹ - نقابت دوباره ایشاندر ۳۶۳، واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و ابوتغلب شد. [۳۷]
ابن اثیر، ج۸، ص۶۳۴.
[۳۸]
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۵۳۰.
در ۳۶۴، برای آشتی دادن محمد بن بقیه با عزالدوله تلاش کرد. [۳۹]
مسکویه، ج۲، ص۳۵۶.
در پایان سال ۳۶۴، بار دیگر عزالدوله او را به نقابت منصوب کرد [۴۰]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۳۷، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۴۱]
صفدی، ج۱۳، ص۷۶.
و حسین به همراه وی، به زیارت مرقد امام علی علیهالسلام رفت. [۴۲]
مسکویه، ج۲، ص۳۵۵.
در همین دوران، خلیفه الطائعللّه (حک: ۳۶۳ـ۳۸۱) او را مسئول نظارت بر اوقاف بغداد و اطراف آن کرد. [۴۳]
قلقشندی، ج۱۰، ص۲۴۳ـ۲۴۷.
[۴۴]
قلقشندی، ج۱۰، ص۲۵۹ـ۲۶۲.
[۴۵]
ابن حزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۶۳، که از نظارت او بر اوقاف بصره در سال ۳۶۹ یاد کرده است، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲).
۱۰ - عزل دوباره از نقابت و تبعید ویدر سال ۳۶۶، حسین واسطه حل اختلاف میان عزالدوله و عضدالدوله بود. [۴۶]
مسکویه، ج۲، ص۳۷۲ـ۳۷۳.
[۴۷]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۴۷ـ۲۴۸، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
عضدالدوله در ۳۶۸، عزالدوله را از بغداد راند و حسین بن موسی را مسئول پس گرفتن دیار مُضَر از والی آن کرد، [۴۸]
مسکویه، ج۲، ص۳۹۲.
[۴۹]
ابن اثیر، ج۸، ص۶۹۶.
ولی سال بعد، به اتهام افشای اسرار و ارتباط مخفیانه با عزالدوله، وی را از مقام نقابت عزل و اموالش را مصادره کرد و او را به قلعهای در فارس تبعید نمود. [۵۰]
مسکویه، ج۲، ص۳۹۹.
[۵۱]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۲۶۸، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۵۲]
ابن اثیر، ج۸، ص۷۱۰.
ابن ابیالحدید [۵۳]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۳۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
علت عزل او را نگرانی عضدالدوله از موقعیت وی دانسته است.۱۱ - آزادی از تبعید و نقابت دوبارهپس از مرگ عضدالدوله در ۳۷۲، پسرش شرفالدوله، حسین بن موسی را آزاد کرد و در ۳۷۶، تمام اموال مصادره شدهاش را بازگرداند و او را به نقابت گمارد که تا هنگام ابتلا به بیماری در این منصب باقی ماند. [۵۴]
ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد.
[۵۵]
ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، ج۱، ص۱۳۶، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد.
[۵۶]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۵۷]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۳۲۱، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۵۸]
ابن اثیر، ج۹، ص۵۰.
۱۲ - ریاست دیوان مظالمدر سال ۳۸۰، بار دیگر الطائعللّه وی را به نقابت طالبیین، امارت حج و ریاست دیوان مظالم منصوب کرد [۵۹]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۳۴۴، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۰]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۱]
ابن اثیر، ج۹، ص۷۷ـ۷۸.
[۶۲]
صفدی، ج۱۳، ص۷۶.
و پسرانش، به جانشینی وی تعیین شدند [۶۳]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۴]
ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۵۲، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۳ - عزل از ریاست دیوان مظالمدر ۳۸۴، به دلایل نامعلومی، او و پسرانش را عزل کردند. [۶۵]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۴، ص۳۶۹، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۶]
ابن اثیر، ج۹، ص۱۰۵.
[۶۷]
ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۵۷، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۴ - تلاش وی برای حل اختلافات آلبویهاز وضع او در فاصله سالهای ۳۸۴ تا ۳۹۴، فقط میدانیم که برای رفع اختلافات داخلی آلبویه تلاش میکرده است. [۶۸]
محمد بن حسین شریفرضی، دیوان، ج۱، ص۲۴۳ـ۲۴۶، ج ۱، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ج ۲، بیروت: دارصادر.
[۶۹]
ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، ج۱، ص۲۷۶، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد.
[۷۰]
ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، ج۱، ص۳۲۶ـ۳۲۷، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد.
۱۵ - سرانجام حسین بن موسیدر سال ۳۹۴، بهاءالدوله دوباره او را به نقابت، امارت حج و ریاست دیوان مظالم برگزید و منصب قاضیالقضاتی را نیز بر آنها افزود و همچنین به او لقب «الطاهر الأوحد ذوالمناقب» اعطا نمود: خلیفه القادر باللّه با قاضیالقضاتی او مخالفت کرد، اما بقیه مناصب را پذیرفت. [۷۱]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۴۳، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۷۲]
ابن اثیر، ج۹، ص۱۸۲.
[۷۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۶۸۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
حسین بن موسی در اواخر عمر مریض و نابینا شد. [۷۴]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۳۱، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۱۶ - درگذشت و مدفن ایشاندر سال ۴۰۰، پس از وقف بخشی از داراییهایش، در بغداد درگذشت. [۷۵]
ابن اثیر، ج۹، ص۲۱۹.
سیدمرتضی بر او نماز خواند. پیکرش را نخست در خانهاش دفن کردند و پس از چندی، او را به کربلا بردند و درجوار قبر امام حسین علیهالسلام به خاک سپردند. [۷۶]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۵، ص۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۷۷]
ابن اثیر، ج۹، ص۱۸۲.
[۷۸]
ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۳۹۴، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۷۹]
ابن ازرق، تاریخ الفارقی، ج۱، ص۱۱۱، که سال وفات او را ۴۰۳ و محل دفنش را بابالتبن بغداد دانسته است، چاپ بدوی عبداللطیف عوض، بیروت ۱۹۷۴.
۱۷ - شعر پسران در رثای پدرپسران وی، سیدمرتضی علمالهدی [۸۰]
علی بن حسین علمالهدی، دیوان، قسم ۱، ص ۲۰۰ـ۲۰۳، چاپ رشید صفار، (قاهره) ۱۳۷۸/۱۹۵۸.
و شریفرضی، [۸۱]
محمد بن حسین شریفرضی، دیوان، ج۲، ص۲۹۰ـ۲۹۶، ج ۱، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ج ۲، بیروت: دارصادر.
و نیز ابوالعلاء معرّی [۸۲]
ابوالعلاء معرّی، سِقطالزند و ضوءُهُ، ج۱، ص۵۱۶ـ۵۵۴، چاپ سعید سید عباده، قاهره ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
و مهیار دیلمی [۸۳]
مهیار دیلمی، دیوان مهیارالدیلمی، ج۳، ص۹۳ـ۹۵، چاپ احمد نسیم، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
در رثای او شعر سرودند.۱۸ - شخصیت دینی و سیاسی علویحسین بن موسی علوی از برجستهترین شخصیتهای دینی و سیاسی زمان خود بود و مناسبات خوبی با خلفای عباسی داشت، چنان که معتمد و واسطه حل اختلاف سیاسی میان امیران آلبویه بود و در فرونشاندن فتنههای میان شیعیان و اهل سنت میکوشید. [۸۴]
محمد بن حسین شریفرضی، دیوان، ج۱، ص۸۸ـ۹۸، ج ۱، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ج ۲، بیروت: دارصادر.
همچنین زمانی که خلیفه القادرباللّه میخواست از حکومت فاطمیان مصر مشروعیتزدایی کند، از حسین بن موسی خواست نوشتهای در رد انتساب آنان به آلالبیت علیهمالسلام بنویسد. [۸۵]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱، ص۳۷۳۸، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
[۸۶]
محمد بن حسین شریفرضی، دیوان، ج۲، ص۵۷۶، ج ۱، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ج ۲، بیروت: دارصادر.
۱۹ - دیدگاهها درباره مذهب ایشان۱۹.۱ - امامیدرباره مذهب حسین بن موسی، گفتنی است که مجموعه تعبیرات تراجمنویسان و عالمان رجال امامی، حکایت از مقبولیت و حرمت او نزد همه امامیان دارد و هر چند غالباً تصریح به امامی بودن او، نکردهاند، کسی نیز او را منتسب به فرق دیگر شیعه ندانسته است. [۸۷]
محمد بن حسن حرّعاملی، امل الآمل، ج۱، ص۱۰۴، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
[۸۸]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، ص۱۸۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۸۹]
عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علمالرجال، ج۲۳، ص۱۰۸، چاپ محییالدین مامقانی، قم ۱۴۲۳.
[۹۰]
آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نوابغ الرُّواة فی رابعة المئات، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۲، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
قراین دیگر، از جمله کاربرد تعبیر «رافضی» برای او در آثار برخی عالمان اهلسنّت [۹۱]
ابن تغریبردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، ج۴، ص۲۲۳، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
[۹۲]
ابن تغریبردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، ج۴، ص۲۴۰، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
و جایگاه او نزد شیعیان امامی در بغداد، نیز مؤید امامی بودن اوست.۱۹.۲ - واقفیاما در دوره معاصر، رجالشناس نامور شیعه شیخ محمدتقی شوشتری [۹۳]
شوشتری، قاموس الرجال، ج۳، ص۵۴۶.
براساس سخنی که شریفرضی از قول یکی از منتقدان خود در مقدمه خصائصالائمه [۹۴]
محمد بن حسین شریفرضی، خصائصالأئمة علیهمالسلام، ج۱، ص۳۷، چاپ محمدهادی امینی، مشهد ۱۴۰۶.
نقل کرده، چنین نتیجه گرفته که شریفرضی و مرتضی، اولین افراد از سادات موسوی بودهاند که به مذهب امامیه (قطعیه) گرویدهاند و بنابراین پدرشان واقفی بوده است. این استنتاج، با توجه به مجموعه قراین، محلّ تأمل است.۱۹.۳ - زیدیمذهبشیبی [۹۵]
کامل مصطفی شیبی، الفکرالشیعی و النزعاتالصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر الهجری، ج۱، ص۷۴، بغداد ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶.
نیز به استناد مناسبات حسین بن موسی با داعیان زیدی و طیلسان پوشیدن او ــکه آن را سنّت زیدیان، از جمله ناصر اطروش، میداندــ وی را زیدیمذهب دانسته است. این در حالی است که شریفِ مرتضی، به صراحت بر امامی بودن ناصر اطروش، یعنی پدر همسر حسین بن موسی و جد مادری رضی و مرتضی تأکید کرده است. بهعلاوه، زیدی بودن همه داعیان علوی در طبرستان قابل اثبات نیست، شریفرضی شرح زندگانی پدرش، حسین بن موسی علوی، را نوشته بوده [۹۶]
ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ج۱، ص۱۸۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۸۳ش.
که اثری از آن باقینمانده است.۲۰ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نوابغ الرُّواة فی رابعة المئات، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱. (۲) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۳) ابن اثیر. (۴) ابن ازرق، تاریخ الفارقی، چاپ بدوی عبداللطیف عوض، بیروت ۱۹۷۴. (۵) ابن تغریبردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲. (۶) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۷) ابن حزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۹۸۲). (۸) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون. (۹) ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۸۳ش. (۱۰) ابن کثیر، البدایة و النهایه، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۱) ابوالعلاء معرّی، سِقطالزند و ضوءُهُ، چاپ سعید سید عباده، قاهره ۱۴۲۴/۲۰۰۳. (۱۲) ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد. (۱۳) عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱. (۱۴) محمد بن حسن حرّعاملی، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش. (۱۵) محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳. (۱۶) محمد بن حسین شریفرضی، خصائصالأئمة علیهمالسلام، چاپ محمدهادی امینی، مشهد ۱۴۰۶. (۱۷) محمد بن حسین شریفرضی، دیوان، ج ۱، بیروت، داربیروت للطباعة و النشر، ج ۲، بیروت: دارصادر. (۱۸) شوشتری، قاموس الرجال. (۱۹) کامل مصطفی شیبی، الفکرالشیعی و النزعاتالصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر الهجری، بغداد ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶. (۲۰) صفدی. (۲۱) علی بن حسین علمالهدی، دیوان، چاپ رشید صفار، (قاهره) ۱۳۷۸/۱۹۵۸. (۲۲) علی بن حسین علمالهدی، مسائل الناصریات، تهران ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۲۳) علی عمادالدین طبری آملی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف ۱۳۸۳/۱۹۶۳. (۲۴) علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹. (۲۵) محمد بن عمر فخررازی، الشجرةالمبارکة فی انساب الطالبیة، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹. (۲۶) قلقشندی. (۲۷) احمد بن محمد کیاء گیلانی، سراج الانساب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹. (۲۸) عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علمالرجال، چاپ محییالدین مامقانی، قم ۱۴۲۳. (۲۹) آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، یا، رنسانس اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران ۱۳۶۴ش. (۳۰) مسکویه. (۳۱) محمد بن محمد مفید، احکامالنساء، چاپ مهدی نجف، قم ۱۴۱۳. (۳۲) مقدسی. (۳۳) مهیار دیلمی، دیوان مهیارالدیلمی، چاپ احمد نسیم، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹. (۳۴) یحیی بن حسین ناطقبالحق، الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، چاپ محمد یحیی سالم عزان، صنعا ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۳۵) حسین بن محمدتقی نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰. (۳۶) یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. ۲۱ - پانویس
۲۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسین بن موسی علوی»، شماره۶۲۱۷. |