نقدین

نَقدَین اصطلاحی که در فقه شیعه به طلا و نقرهٔ مسکوک اشاره دارد. به نقدین (با شرایطی) زکات تعلق می‌گیرد. همچنین در باب ربا، از باب‌های فقهی، از نقدین سخن رفته است.

واژه نقدین

نَقدَین، واژه‌ای عربی و تثنیه «نقد»، برای درهم (سکه نقره) و دینار (سکه طلا) به کار می‌رود. نقد به معنای پول آماده و حاضر است.

زکات

نوشتار اصلی: زکات

زکات در نُه چیز واجب است که طلا و نقره (نقدین) از جمله آنهاست.

شرایط زکات

وجوب زکات در نقدین (طلا و نقره) علاوه بر شرایط عمومی زکات منوط به شرایطی خاص است که عبارت‌اند از:

۱. رسیدن به حدّ نصاب:

  • در طلا دو نصاب است؛ نخست بیست دینار (بیست مثقال شرعی) که زکات آن نصف دینار (ده قیراط) است و دوم چهار دینار که زکاتش دو قیراط است؛ بنابراین زکات ۲۴ دینار، نصف دینار و دو قیراط خواهد بود. افزون بر ۲۴ دینار، در هر چهار دینار افزایش، دو قیراط به زکات آن افزوده می‌شود تا به چهل دینار برسد که زکات آن یک دینار است. از برخی قدما نقل شده که نصاب اول، چهل دینار است و در نتیجه قبل از رسیدن به آن، زکات واجب نخواهد بود.
  • نقره نیز دو نصاب دارد؛ نخست دویست درهم که زکات آن پنج درهم، و دوم چهل درهم که زکات آن یک درهم است؛ بنابراین زکات ۲۴۰ درهم شش درهم می‌شود و در افزون بر ۲۴۰ درهم، در هر چهل درهم افزایش، یک درهم به زکات آن افزوده می‌شود.

۲. مسکوک بودن: زکات به طلا و نقره‌ای تعلق می‌گیرد که به سکه معامله ضرب شده باشد؛ البته در طلا و نقره مسکوک، استمرار معامله با آن شرط نیست؛ بلکه رواج معامله با آن در گذشته نیز کفایت می‌کند. بنابراین زکات به زیورآلات تعلق نمی‌گیرد؛ البته چنانچه از طلای مسکوک جهت زینت استفاده گردد، بنابر تصریح برخی، زکات آن ساقط نمی‌شود، مگر آنکه معامله با آن از رواج بیفتد که در این صورت برخی، زکات آن را واجب ندانسته‌اند.

۳. گذشت سال: سپری شدن سال به معنای گذشتن یازده ماه قمری و دخول در ماه دوازدهم، شرط وجوب زکات نقدین است. بنابراین چنانچه در میان سال، اِخلالی در یکی از شرایط پدید آید، سال به هم می‌خورد و در نتیجه زکات واجب نمی‌شود.

زکات‌دهنده در زکات نقدین اختیار دارد زکات را از عین مال خارج کند یا قیمت آن را بپردازد.

ربا

نوشتار اصلی: ربا

ربا چنان‌که گفته شده «معامله دو کالای همجنس با زیادی در یک طرف یا قرض دادن به شرط زیادی» است. ربا چه در نقدین و چه غیرنقدین به دو صورت است: ۱. ربای معاملی ۲. ربای قرضی.

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه نقدین.
  2. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه نقد.
  3. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۶۵.
  4. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۶۸-۱۷۲؛ حکیم، مستمسک العروة، قم، ج۹، ص۱۱۵-۱۱۹.
  5. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۷۲؛ حکیم، مستمسک العروة، قم، ج۹، ص۱۱۹-۱۲۰.
  6. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۸۰-۱۸۱.
  7. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۸۲-۱۸۳.
  8. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۸۲.
  9. نجفی، جواهر الکلام، تهران، ج۱۵، ص۱۲۵؛ حکیم، مستمسک العروة، قم، ج۹، ص۸۳-۸۵.
  10. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السّلام، ج۴، ص۴۸.
  11. امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۵۴۱-۵۴۲.

منابع

  • امام خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، چ۱، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی، ۱۴۲۱ق.
  • حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة الوثقی، چ۳، قم: مکتبة آیة اللّه المرعشی النجفی، ۱۳۸۸-۱۳۹۱ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، چ۲ از دوره جدید،‌ تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السّلام، تحقیق و تألیف مؤسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السّلام، زیر نظر محمود هاشمی شاهرودی، قم: مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تهران، دارالکتب الإسلامیة و المکتبة الإسلامیة، ۱۳۶۲-۱۳۶۹ش.