حق فرزندان
اخلاق |
آیات اخلاقی آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار |
احادیث اخلاقی حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل |
فضایل اخلاقی تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی |
رذایل اخلاقی تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت |
اصطلاحات اخلاقی جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج |
عالمان اخلاق ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • محمدرضا مهدوی کنی |
منابع اخلاقی قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • مجموعه ورام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات |
حق فرزندان، به معنای وظایفی است که پدر و مادر در برابر فرزند خویش بر عهده دارند. ادای حق فرزند، از آموزههاى اخلاقى در سنّت اسلامى است و قرآن و احادیث بر اهمیت آن تاکید کردهاند.
قرآن و بزرگان معصوم(ع) به رعایت حقوق فرزندان مانند حق حیات و پرورش جسمی(رضاع)، حقوق مالی (مانند ارث)، مهرورزی و تربیت توصیه کردهاند. برخى احادیث به تبیین جایگاه فرزندان در خانواده و تأثیرى که بر حیات مادّى و معنوى والدین دارند، پرداختهاند و در احادیث فراوانى از مصادیق گوناگون حقوق فرزندان، از دوره پیش از ولادت تا بزرگسالى، سخن رفته است.
در قرآن
حق حیات
وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا (ترجمه: و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزى مىبخشیم. آرى، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است.)
اسراء، ٣١، ترجمه فولادوند.
نخستین حق فرزندان که قرآن کریم بدان پرداخته، حق حیات است که خود مبناى سایر حقوق قرار میگیرد. قرآن از کشتن فرزندان، به سبب ترس از تنگدستى و ناتوانى در رفع نیازهاى مادّى آنها به شدت نهی کرده و ناخشنودی از جنسیت فرزند، و دخالت دادن جنسیت در رعایت حق حیات وى را نکوهش کرده است. بنابر آیات قرآنی، محروم کردن کودکان از حق حیات، چونان شرک به خدا، حرام و رفتارى نابخردانه، خطایى بزرگ و موجب خسران و گمراهى و خروج از مسیر دین و هدایت الهى است. بنابر برخی آیات، خداوند علاوه بر آنکه والدین را از این کار نهى میکند از پیامبر (ص) نیز میخواهد از زنان بر ترک این کار بیعت بگیرد.
پرورش جسمى
وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (ترجمه: و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند. [این حکم] براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند. و خوراک و پوشاک آنان [=مادران]، به طور شایسته، بر عهده پدر است.)
بقره، ۲۳۳، ترجمه فولادوند.
در برخى آیات بر شیردهى به عنوان غریزهاى مادرانه تأکید شده و در چند آیه مدت شیردهى دو سال تمام ذکر شده است.
بنابر تعالیم دین اسلام، تأمین خوراک و پوشاک مادر در مدت شیردهى برعهده شوهر است. البته به والدین اجازه داده شده با رضایت و مشورت یکدیگر، مدت زمان شیردهى را کاهش دهند یا شیردهى نوزاد را به دایه بسپارند.
پشتیبانی مالی
تامین هزینه پوشاک، مسکن و تغذیه فرزند تا وقتی که او به سن استقلال مالی برسد، به عنوان یک حق بر عهده پدر و در مواردی بر عهده مادر است. همچنین از دیگر حقوق مالی فرزند که در قرآن نیز بدان توجه شده، حق ارث است. قرآن به ارث بردن فرزندان از والدین و چگونگى آن به تفکیک جنسیت، تصریح کرده است. در آیه ۱۲ سوره نساء، میزان ارث زن و شوهر از یکدیگر، بسته به اینکه فرزند داشته باشند یا نه، تعیین شده است. علاوه بر این، بنابر نظر مفسران، بخش پایانى آیه ۱۲۷ سوره نساء هم ناظر بر امر به پرداخت ارث فرزندان خردسال شخصِ متوفى است، که بنا بر سنّت عرب عصر جاهلى تا رسیدن به سن رشد از ارث محروم بودند.
تربیت رفتاری و اخلاقی
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا (ترجمه: مال و پسران زیور زندگى دنیایند، و نیکیهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است.)
کهف، ۴۶، ترجمه فولادوند.
در روایات بزرگان معصوم، درباره تربیت فرزندان سخن بسیار آمده است؛ اما در قرآن در برخی آیات به صورت تلویحی به آن اشاره شده است. از جمله قرآن در آیاتى بر مهرورزى به فرزندان و اهتمام والدین به تربیت ایشان اشارت برده و از سوی دیگر، احترام فرزند به والدین و دعاى خیرش براى آنان را پاسخى به زحماتی دانسته است که برای او بر خود هموار کرده اند؛ بهویژه مادران، که با وجود سختى و مشقت زیادى که در این راه متحمل میشوند، همواره به فرزندانشان عشق میورزند و بسا که این غریزه مادرانه را به فرزندان دیگران نیز ابراز میکنند. همچنین در آیاتى از علاقهمندى پیامبران به فرزنددار شدن سخن به میان آمده است. از جمله در برخى آیات، فرزندانْ، اعطاى نعمت و مدد الهى به والدین و مایه چشمروشنى ایشان دانسته شده و پدر و مادر به شکرگزارى در برابر این نعمت و پرهیز از شرک امر شدهاند.
البته در برخى آیات یادآورى شده است که فرزندان، همچون اموال، زینتِ زندگىِ این جهانیاند وگاه مایه آزمایش و اغواى پدر و مادر خویش و فراتر از آن، دشمن آناناند و در برابر عذاب الهى براى آنان سودى نخواهند داشت.
در احادیث
جایگاه فرزندان در خانواده
در احادیث به فرزندان و رعایت حقوق آنان توجه ویژهاى شده است. برخى از این احادیث به تبیین جایگاه فرزندان در خانواده و تأثیرى که بر حیات مادّى و معنوى والدین دارند، پرداختهاند. در احادیث، فرزند برکت خانه، گلى از بهشت و نشانه خیرخواهى خداوند در حق بندگان شمرده شده اند، بهطورى که دعاى فرزند در حق والدین در این دنیا مستجاب و شفاعتش براى ایشان در آخرت پذیرفته خواهد شد. از اینروست که در احادیث، فرزندان صاحب حق شمرده شده و پدر و مادر در مقابل ایشان مسئول دانسته شدهاند.
انتخاب مادر شایسته براى فرزند
حضرت علی (ع): حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآن. (ترجمه: حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد.)
نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹، ترجمه دکتر شهیدی
علاوه بر این نگاه کلى، در احادیث فراوانى به مصادیق گوناگون حقوق یاد شده، از پیش از ولادت تا بزرگسالى، پرداخته شده است. اولین حق فرزند ـ پیش از بسته شدن نطفه ـ انتخاب مادر شایسته براى اوست چرا که فرزند، بسیارى از صفات و ویژگیهاى اخلاقى خویش را از والدینش به ارث میبرد و تغییر این صفات، در مراحل بعدى تربیت او، بسیار دشوار است. درباره زمان، مکان و کیفیت انعقاد نطفه در رحم مادر نیز توصیههایى شده است.
مشخص بودن نسب فرزند
مشخص بودن نسب فرزند نیز در شمار حقوق وى است؛ از اینرو، در چند حدیث، حکمت مُجاز نبودن چند شوهر براى یک زن، لزوم عدّه زنان بعد از طلاق و تحریم زنا معلوم شدن نسب فرزندان دانسته شده است. همچنین طبق حدیث و فقه براى اثبات نسب نوزاد، حدود زمانى حداقل و حداکثر براى باردارى تعیین شده است.
حقوق فرزند به محض انعقاد نطفه
فرزند به محض انعقاد نطفه در رحم مادر، از حقوقى برخوردار میشود. از آن جمله است: تأخیر در اجراى حدود شرعى درباره زن باردار، به منظور پرهیز از آسیبرسانى به جنین موجود در رحم وى؛ و حرمت سقط جنین. همچنین در روایات، براى سلامت جسمانى و روحانى جنین، به والدین توصیههاى بهداشتى و اخلاقى شده، که از آن جمله است: تأکید بر سلامت جسمانى و روانى مادر به هنگام باردارى، توجه به چگونگى تغذیه او، و پرهیز زنان باردار از گناه و کارهاى ناپسند. به علاوه، جنین از حقوق مالى خاصى نیز برخوردار است که استقرار آنها منوط به ولادت اوست.
آدابی که در تولد نوزاد توصیه شده است
پیامبر (ص): مَن وُلِدَ لَهُ مَولودٌ فَلیُؤَذِّن فى اُذُنِهِ الیُمنى بِاَذانِ الصَّلاةِ و َلیُقِم فِى الیُسرى فَاِنَّها عِصمَةٌ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ. (ترجمه: به هر کس فرزندى داده شود، باید در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ او اقامه بگوید؛ چرا که مایه ایمنى از شیطانِ رانده شده است.)
کافی، ج ۶، ص ۲۴
آدابى را که به هنگام تولد نوزاد توصیه شده نیز میتوان در شمار حقوق فرزندان قرار داد، که عبارتاند از:
- تَحنیک (کامبردارى نوزاد) با خرما یا آب باران یا آب فرات به همراه تربت امام حسین علیه السلام
- اذان گفتن در گوش راست و اقامه گفتن در گوش چپ وى
- سوراخ کردن گوش نوزاد، که ظاهراً در مخالفت با سنّت یهودیان، مبنى بر انجام ندادن آن، توصیه شده است
- تراشیدن موى سر نوزاد و صدقه دادن به اندازه وزنِ موى او
- قربانى کردن (عَقیقه) و اِطعام دیگران از گوشت قربانى
- انتخاب نامى نیک براى وى در روز هفتم تولد
- خِتان پسران در هفت روز اول تولدشان. این کار امرى فطرى و سنّتى الهى دانسته شده است
روایاتى که شیر را بهترین غذا براى نوزاد دانستهاند و به والدین توصیه میکنند در احوال و خصوصیات زنى که نوزاد را شیر میدهد، بهسبب انتقال آن صفات از طریق شیر به نوزاد، دقت کنند نیز در همین سیاق میگنجند.
نهی از ضرر رساندن به فرزندان
در روایات، والدین از ضرر رساندن به فرزندانشان نهى شدهاند. چنانکه همچون آیات قرآن، کشتن یا زنده به گور کردن فرزندان را، به سبب دختر بودن آنان یا ترس از ناتوانى در گذران امور ایشان، حرام و بعد از شرک به خدا بزرگترین گناهان دانستهاند.
حتى در روایتى، والدین از اینکه بهسبب دختر بودن نوزاد براى او آرزوى مرگ کنند، نهى شدهاند، چرا که در صورت برآورده شدن این آرزو، شخص چونان عاصیان در برابر خدا حاضر خواهد شد. از همینروست که پیامبر اکرم والدین را از سختگیرى و درشتى با فرزندانشان ـ که در نهایت موجب ارتکاب ایشان به گناهان، عقوق والدین و قطع رحم و خروج از دایره غفران الهى میشود ـ نهى میکردند.
دوست داشتن و مهربانی فرزندان
والدین به دوست داشتن فرزندان و مهربانى و اکرام ایشان توصیه شدهاند و نیکى به فرزندان همتاى نیکى به والدین دانسته شده است تا جایى که تخطى از این دستورها موجب خروج شخص از پیروان سنّت پیامبر و عامل به آنها مشمول رحمت الهى و شایسته بهشت معرفى شده است.
در سیره پیامبر (ص) از خوشرفتارى ایشان با کودکان حتى در حالت نماز، بوسیدن و بوییدن فرزندان و فرزندزادگان، بر زانوى خود نشاندن و دعاى خیر کردن آنان و سلام کردن به آنان سخن به میان آمده است. سیره امامان شیعه با فرزندان نیز چنین بوده است.
رعایت عدالت در برخورد با فرزندان
پیامبر (ص): إنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَیحانَةٌ مِن رَیاحینِ الجَنَّةِ. (ترجمه: فرزند شایسته و خوب گلى از گلهاى بهشت است.)
کافی، ج ۶، ص ۳
رعایت عدالت در برخورد با فرزندان حق دیگری است که در روایات به آن امر شده و اعتراض پیامبر(ص) به پدری که فقط یکی از دو فرزندش را در حضور هر دوی آنها بوسید، گزارش شده است. با اینحال به نظر میرسد در روایات تأیید شده که والدین برخی از فرزندان خود را، احتمالا بهسبب وجود بعضی فضائل در ایشان، بیش از دیگر فرزندان خود دوست داشته باشند، ضمن آنکه این تمایز نباید ناشی از تفاوت جنسیت باشد. همچنین است وفا به عهد والدین نسبت به قولی که به فرزندانشان دادهاند.
تربیت فرزندان
تربیت فرزندان نیز حق دیگری است که پدران و مادران به آن امر شدهاند و آن را بهترین هدیه پدر به فرزند و برتر از صدقه دادن معرفی کردهاند، چرا که وجود فرزند از پدر و مادر است و در هر صورت اعمال وی ناشی از نحوه تربیت ایشان است. از مضمون این روایات میتوان دریافت که هدف نهایی از این توصیهها، صالح شدن فرزندان است؛ چون فرزند صالح رزقی از جانب خداوند معرفی شده است. چنانکه فرزندی که اهل عبادت پروردگار باشد نیز میراثی دانسته شده که بنده مؤمن پس از درگذشت خود برای خداوند برجای میگذارد تا او را عبادت کند.
آموزش امور دینى و مهارت هاى اجتماعى
برخى دستورهاى عملى نیز براى تربیت فرزندان داده شده که ناظر بر آموزش امور دینى و برخى مهارتهاى اجتماعى ایشان است، از جمله: یارى کردن به فرزندان در کارهاى نیک، راهنمایى او به شناخت خدا و کمک به او در اطاعت از پروردگار، واداشتن و تشویق ایشان به نماز از هفت سالگى، آموزش قرآن و معارف دین براى مصونماندن آنان از انحرافات اعتقادى و شنا و تیراندازى و خواندن و نوشتن، و نیز تلاش در امر ازدواج ایشان پس از رسیدن به بلوغ.
بیان اصول کلی تربیت
امام علی (ع): إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْه (ترجمه: قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذرى است که در آن پاشیده شود.)
نهج البلاغه، نامه ۳۱، ترجمه شهیدی
درباره اصول کلى تربیت فرزندان نیز توصیههایى شده است. از جمله، والدین باید توجه داشته باشند که فرزندان در سنین پایینتر تربیتپذیرترند و در صورت انحراف در این دوران، تربیت بعدى آنان سخت خواهد بود. همچنین روایات توجه ایشان را به این مطلب جلب میکنند که در این کار، بهسبب احسان به فرزندان یا توهین به ایشان، ثواب خواهند برد یا عقاب خواهند شد؛ بنابراین، باید تشویق آنان و پرهیز از تنبیه نامعقول آنان را درنظر داشته باشند.
در منابع اخلاقی
در منابع اخلاقى نیز به حقوق فرزندان توجه شده است. این کتابها ـ علاوه بر آنکه مراحل گوناگون رشد کودک تا بلوغ وى و احوال و صفات او را در این دوران بیان میکنند ـ براى والدین نیز دستورالعملها و توصیههایى دارند. غزالى تربیت فرزندان را ـ که از آن با تعبیر ریاضةالصبیان یاد کرده ـ از مهمترین کارها دانسته، زیرا فرزند امانتى نزد والدین است و چون نفس بیآلایشى دارد، براى هر تربیتى پذیرش لازم را دارد. از اینرو، نقش والدین و معلمان او در رسیدن وى به سعادت یا محروم شدن از آن (شقاوت) مؤثر است و ایشان در ثواب و عقاب وى شریک خواهند بود. بر این اساس، والدین باید از همان ابتداى کودکى به تأدیب و تهذیب نفس کودک اهتمام ورزند و او را از همنشینى با دوستان نامناسب و نیز تنپرورى و رفاه بیش از حد و توجه به زخارف دنیوى بازدارند، بلکه توجه فرزند خود را به معنویات و امر دین جلب کنند.
این دستورها با توجه دادن والدین به تأثیر شیر در انتقال پلیدیهاى زن شیرده به کودک و اینکه آن زن باید متدین باشد و از غذاى حلال استفاده کند، آغاز میشود و پس از توصیه به تقویت خوى حیا در کودک، به آداب غذاخوردن و لباس پوشیدن و دوستیابى، فراگیرى خواندن و نوشتن و یادگیرى قرآن و حدیث و اشعار نیک و احوال نیکان میپردازد. در ادامه هم به آداب دیگر، چون نشست و برخاست و صحبت کردن و بازى، و سرانجام دستورهاى مربوط به پس از بلوغ (یعنى توجه به اقامه نماز و روزه و یادگیرى برخى تکالیف و احکام شرعى مورد نیاز) التفات میکند.
پانویس
- ↑ رجوع کنید به انعام: ۱۳۷؛ ممتحنه: ۱۲؛ تکویر۸: ـ۹
- ↑ اِملاق؛ رجوع کنید به انعام: ۱۵۱؛ اسراء: ۳۱
- ↑ رجوع کنید به نحل: ۵۹
- ↑ براى دیدگاه جاهلى نسبت به دختران رجوع کنید به نحل: ۵۸ـ۵۹؛ زخرف: ۱۷
- ↑ رجوع کنید به انعام: ۱۵۱
- ↑ رجوع کنید به انعام: ۱۴۰
- ↑ اسراء: ۳۱
- ↑ انعام: ۱۳۷، ۱۴۰
- ↑ رجوع کنید به انعام: ۱۵۱؛ اسراء: ۳۱؛ ممتحنه: ۱۲
- ↑ ممتحنه: ۱۲
- ↑ رجوع کنید به حج: ۲؛ قصص: ۷
- ↑ رجوع کنید به بقره: ۲۳۳؛ لقمان: ۱۴؛ نیز رجوع کنید به احقاف: ۱۵، که در آن، مدت زمان باردارى و شیردهى جمعاً سیماه ذکر شده است؛ براى آگاهى از اقوال مختلف مفسران درباره این آیه، از جمله دلالت آن بر واجب بودن یا نبودن شیردهى مادر و نیز چگونگى محاسبه دو سال رجوع کنید به طبرى؛ طوسى؛ ابنعربى مالکى، ذیل بقره: ۲۳۳
- ↑ رجوع کنید به بقره: ۲۳۳
- ↑ رجوع کنید به بقره: ۲۳۳
- ↑ رجوع کنید به بقره: ۲۳۳؛ طلاق: ۶
- ↑ رجوع کنید به نساء: ۷
- ↑ رجوع کنید به نساء: ۱۱
- ↑ رجوع کنید به طبرى؛ طوسى، ذیل آیه
- ↑ رجوع کنید به اسراء: ۲۴
- ↑ رجوع کنید به لقمان: ۱۴؛ احقاف: ۱۵
- ↑ براى نمونه رجوع کنید به طه: ۴۰؛ قصص: ۱۳
- ↑ رجوع کنید به یوسف: ۲۱؛ قصص: ۹
- ↑ رجوع کنید به آلعمران: ۳۸؛ مریم۲: ـ۶؛ انبیاء: ۸۹؛ صافات۱۰۰
- ↑ رجوع کنید به نحل: ۷۲؛ اسراء: ۶؛ شعراء: ۱۳۲ـ۱۳۳؛ نوح: ۱۲
- ↑ رجوع کنید به اعراف: ۱۸۹ـ۱۹۰
- ↑ رجوع کنید به کهف: ۴۶
- ↑ انفال: ۲۸؛ تغابن: ۱۵
- ↑ تغابن: ۱۴؛ نیز رجوع کنید به کهف: ۷۴، ۸۰
- ↑ آلعمران: ۱۰، ۱۱۶؛ لقمان: ۳۳؛ ممتحنه: ۳
- ↑ رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۲؛ ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۳، ص ۴۸۱؛ سیوطى، ج ۱، ص ۴۸۹
- ↑ رجوع کنید به قطب راوندى، ص ۲۸۵؛ ابنابیجمهور، ج ۱، ص ۲۷۰
- ↑ رجوع کنید به بخارى، ج ۶، ص ۱۵۲؛ مسلمبن حجاج، ج ۳، ص ۱۶۳؛ ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۶۲۲
- ↑ رجوع کنید به مجلسى، ج ۷۵، ص ۲۳۶
- ↑ رجوع کنید به ابنماجه، ج ۱، ص ۶۳۳؛ کلینى، ج ۵، ص ۳۵۴؛ حسنبن فضل طبرسى، ص ۱۹۷؛ سیوطى، ج ۱، ص ۵۰۳، ۵۰۵؛ نیز براى بحث تفصیلى در اینباره رجوع کنید به فلسفى، ج ۱، ص ۵۹ـ۹۰
- ↑ رجوع کنید به حسنبن فضل طبرسى، ص ۲۰۹ـ۲۱۲
- ↑ رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۹۵
- ↑ رجوع کنید به بقره: ۲۲۶، ۲۲۸، ۲۳۴؛ طلاق: ۱، ۴
- ↑ رجوع کنید به اسراء: ۳۲؛ فرقان: ۶۸
- ↑ رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۱۱۳؛ ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۳، ص ۵۶۵؛ احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۹۳
- ↑ رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۲۴
- ↑ رجوع کنید به همان، ج ۶، ص ۳۵؛ ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۳، ص ۴۸۹
- ↑ کلینى، ج ۶، ص ۲۸، ۴۸
- ↑ همان، ج ۶، ص ۳۴
- ↑ بخارى، ج ۷، ص ۵۶
- ↑ رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۳۴
- ↑ رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۴۴
- ↑ درباره خصوصیاتى که دایه نوزاد نباید داشته باشد رجوع کنید به همان، ج ۶، ص ۴۲ـ۴۳
- ↑ رجوع کنید به ابن ماجه، ج ۲، ص ۸۹۰
- ↑ رجوع کنید به بخارى، ج ۷، ص ۷۰، ۷۵
- ↑ کلینى، ج ۶، ص ۵
- ↑ رجوع کنید به همان، ج ۶، ص ۴۸، ۵۰
- ↑ رجوع کنید به فتال نیشابورى، ج ۲، ص ۳۶۸
- ↑ رجوع کنید به ابنماجه، ج ۲، ص ۱۲۱۱؛ کلینى، ج ۶، ص ۴۹
- ↑ الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام، ص ۳۳۶
- ↑ ترمذى، ج ۳، ص ۲۱۶
- ↑ بخارى، ج ۷، ص ۷۴ـ۷۵؛ کلینى، ج ۶، ص ۶، ۴۹ـ۵۰
- ↑ رجوع کنید به بخارى، ج ۷، ص ۶۴؛ کلینى، ج ۶، ص ۴۸
- ↑ بخارى، ج ۷، ص ۷۴ـ۷۵
- ↑ بخارى، ج ۷، ص ۷۶
- ↑ ابنماجه، ج ۲، ص ۱۲۲۰
- ↑ رجوع کنید به عیاشى، ج ۲، ص ۱۶۶
- ↑ رجوع کنید به بخاری، ج ۳، ص۱۳۴
- ↑ رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۳، ص۴۸۳
- ↑ رجوع کنید به کلینی، ج ۶، ص۵۱
- ↑ رجوع کنید به همان، ج ۶، ص۴۹
- ↑ رجوع کنید به ابنماجه، ج ۲، ص۱۲۱۱؛ ابنبابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص۶۲۲
- ↑ رجوع کنید به ترمذی، ج ۳، ص۲۲۷
- ↑ رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۴۰۴، همانجا
- ↑ رجوع کنید به کلینی، ج ۶، ص۲
- ↑ رجوع کنید به همان، ج ۶، ص۴
- ↑ رجوع کنید به همان، ج۶، ص۵۰
- ↑ ابنبابویه، ۱۴۰۴، همانجا
- ↑ رجوع کنید به ابوداوود، ج ۱، ص ۱۱۹
- ↑ رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۴۹
- ↑ همان، ج ۶، ص ۴۷
- ↑ فتال نیشابورى، ج ۲، ص ۳۶۹
- ↑ نهجالبلاغة، نامه ۳۱؛ کلینى، همانجا
- ↑ رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۴۰۴، همانجا
- ↑ رجوع کنید به ابنفهد حلّى، ص ۷۹؛ همچنین براى نمونههایى از سیره پیشوایان شیعه در تشویق فرزندان رجوع کنید به کلینى، ج ۳، ص ۲۹۷؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۱۲۷
- ↑ غزالی، ج ۳، ص ۷۲
- ↑ همانجا
- ↑ مسکویه، ص ۷۰ـ۷۱؛ غزالى، همانجا
- ↑ براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به مسکویه، ص ۶۸ـ۷۵؛ غزالى، ج ۲، ص ۲۱۷ـ۲۱۸، ج ۳، ص ۷۲ـ۷۴
- ↑ هر چند ممکن است فلسفه و حکمت مستحب بودن سوراخ کردن گوش نوزاد(خواه پسر یا دختر) قابل فهم باشد؛ ولی این انتظار که بتوان دلیل قانع کنندهای برای همه اقامه شود دور از ذهن است. صاحب جواهرفقیه بزرگ شیعی تصریح دارد که برای مستحب بودن این کار روایت داریم و هرگونه تردید و وسوسه و مانند آن اجتهاد در برابر نص( روایت) است که قابل قبول نیست.«فما وقع من بعض العامة من الوسوسة في ذلك باعتبار ما فيه من الإيذاء ، والتأليم اجتهاد في مقابلة النص.» نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۶۳.
منابع
- قرآن.
- ابنابیجمهور، عوالیاللئالى العزیزیة فى الاحادیث الدّینیة، چاپ مجتبى عراقى، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
- ابنبابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم، ۱۳۶۳ش.
- همو، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفارى، قم، ۱۴۰۴ق.
- ابنعربى مالکى، احکام القرآن، چاپ علیمحمد بجاوى، حلب ۱۳۷۶ـ۱۳۷۸، ۱۹۵۷ـ۱۹۵۹، چاپ افست بیروت، بیتا.
- ابنفهد حلّى، عدّةالداعى و نجاح الساعى، چاپ احمد موحدى قمى، قم: مکتبة الوجدانى، بیتا.
- ابنماجه، سنن ابنماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴ [، چاپ افست، بیروت، بیتا.
- سلیمانبن اشعث ابوداوود، سنن ابیداود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
- محمدبن اسماعیل بخارى، صحیح البخارى، چاپ محمد ذهنیافندى، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت بیتا.
- محمدبن عیسى ترمذى، سنن الترمذى، ج ۳، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطى، الجامع الصغیر فى احادیث البشیر النذیر، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
- حسنبن فضل طبرسى، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
- طبرى، جامع.
- طوسى.
- نهجالبلاغة، چاپ صبحى صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم، بیتا.
- محمدبن مسعود عیاشى، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم، ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱ش، چاپ افست تهران بیتا.
- محمدبن محمد غزالى، احیاء علومالدین، بیروت: دارالندوة الجدیدة، بیتا.
- محمدبن حسن فتال نیشابورى، روضةالواعظین، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم، ۱۳۶۸ش.
- الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسة آلالبیت، ۱۴۰۶ق.
- محمدتقى فلسفى، کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران ۱۳۴۳ش.
- سعیدبن هبةاللّه قطب راوندى، کتاب سلوة الحزین، المعروف ب الدعوات، قم، ۱۴۰۷ق.
- کلینى.
- مجلسى.
- احمدبن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت، ۱۳۹۸، چاپ افست اصفهان، بیتا.
- مسلمبن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، بیتا.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: