حبیب بن مظاهر
آرامگاه حبیب بن مظاهر در حرم امام حسین(ع) | |
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی |
محل زندگی | مدینه • کوفه |
شهادت | روز عاشورا سال ۶۱ هجری قمری، کربلا |
مدفن | حرم امام حسین(ع) |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام علی(ع) • امام حسن(ع) • امام حسین(ع) |
فعالیتها | شرطة الخمیس |
حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی (شهادت ۶۱ق) از شهدای کربلا. حبیب از قبیله بنیاسد و از اصحاب خاص حضرت علی(ع) بود. او از کوفیانی بود که پس از مرگ معاویه به امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه نامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعتشکنی کوفیان را دید، مخفیانه از کوفه خارج شد و خود را به امام حسین رساند و در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید. قبر او در حرم امام حسین(ع) و در نزدیکی ضریح امام حسین(ع) است و ضریحی مستقل از دیگر شهدای کربلا دارد.
نام، کنیه و نسب
حبیب بن مُظَهَّر (یا مُظاهر) از قبیلۀ بنیاسد و کنیه وی ابوالقاسم بودهاست. در منابع نام پدر او به صورت مُظاهر و مُظَهَّر و در برخی مُطَهَّر ذکر شده است. مامقانی، با استناد به آنچه در زبانها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده است. اما سید محسن امین گفته است بر اساس آنچه در نسخههای کتابهای قدیم آمده مظهر درست است و مظاهر خلاف ضبط قدما است.
فضایل
حبیب مردی عابد و با تقوا بود. حافظ قرآن کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا میپرداخت. به فرموده امام حسین(ع) در هر شب یک ختم قرآن میکرد. او در برابر پیشنهاد امان و پول برای دست برداشتن از یاری امام حسین: گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».
در عصر پیامبر(ص)
ابن کلبی و ابن حجر عسقلانی گفتهاند که وی رسول خدا(ص) را درک نموده است، اما با ایشان ملاقات نداشت. شیخ طوسی او را در میان فهرست اصحاب امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) قرار داده است، ولی در میان فهرست صحابه پیامبر(ص) از وی یاد نمیکند. همچنین نویسندگان استیعاب و اُسد الغابه وی را در شمار صحابه نیاوردهاند.
دوره امام علی(ع)
حبیب با حضرت علی(ع) به کوفه رفت و در همه جنگها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی میشد. حضرت علی(ع)، حبیب را به علم منایا و بلایا(علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود. او عضو گروه ویژه شرطة الخمیس بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) بودند. گفتگوی او با میثم تمار، سالها پیش از عاشورا، هنگام عبور از مجلس بنیاسد که هر یک نحوه شهادت دیگری را پیشگویی میکرد، از همان علم مَنایاست که از حضرت علی(ع) آموخته بودند و از جریانات آینده خبر داشتند.
دوره امام حسین(ع)
در کوفه
پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ قمری، حبیب و جمعی از بزرگان شیعیان کوفه، همچون سلیمان بن صُرَد، مسیب بن نَجَبَه و رفاعة بن شداد بَجَلی، از بیعت با یزید خودداری کردند و برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای قیام بر ضد امویان به کوفه دعوت کردند (ببینید: نامههای کوفیان به امام حسین(ع)) و زمانی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد، به یاری او شتافتند.
حبیب به همراه مسلم بن عوسجه به طور پنهانی در کوفه برای مسلم بن عقیل از مردم بیعت میگرفتند و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمیکردند.
هنگامی که ابن زیاد به کوفه آمد و بر مردم سخت گرفت و مردم مسلم را تنها گذاشتند، قبیله بنی اسد، حبیب و مسلم بن عوسجه را پنهان کردند تا به آنها آسیبی نرسد. آنها از کوفه به سوی امام حسین(ع) رهسپار شدند و روزها از چشم جاسوسان و مأموران ابن زیاد پنهان میشدند و شبها حرکت میکردند تا به اردوی امام ملحق شدند. سرانجام روز هفتم محرم، در کربلا، به کاروان امام پیوستند.
در کربلا
حبیب با رسیدن به کربلا همین که مشاهده نمود یاوران امام اندک و دشمنان او بسیارند، به امام حسین(ع) عرض کرد: «در این نزدیکی، قبیلهای از «بنی اسد» هستند، اگر اجازه دهید پیش آنها رفته، آنان را به یاری شما دعوت کنم، شاید خداوند هدایتشان کند.» بعد از اینکه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانید و شروع به نصیحت و موعظه کرد. اما عمرسعد با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد.
در عصر تاسوعا
حبیب بن مظاهر قبل از روز عاشورا، کسی را که از طرف عمر بن سعد برای امام حسین(ع) نامه آورده بود، موعظه کرد که به طرف ستمپیشگان نرو. در عصر تاسوعا، حبیب به قصد موعظه سپاه دشمن که میخواستند به خیمههای امام حمله کنند، به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت و ایشان را از جنگ برحذر داشت.
در شب عاشورا
در شب عاشورا، نافع بن هلال، حبیب را از نگرانی زینب دختر امام علی(ع)، درباره وفاداری یاران امام آگاه ساخت. نافع و حبیب، اصحاب امام حسین را گرد آوردند و همگی نزد امام رفتند و اعلان کردند که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر(ص) حمایت خواهند کرد.
در روز عاشورا
صبح عاشورا، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش ساخت، زهیر بن قین را در جناح راست و حضرت ابوالفضل(ع) را با پرچم در قلب لشکر قرارداد.
امام حسین(ع) در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و حدیث "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از پیامبر(ص) شنیدهاند. در این هنگام شمر بن ذیالجوشن گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه میگویی. حبیب بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان میبینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت میکنی، شهادت میدهم که راست میگویی و نمیفهمی چه میگوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است.
در ابتدای درگیری که لشکریان عمر سعد مبارزه میطلبیدند، حبیب و بریر به سوی میدان شتافتند، اما امام حسین آنها را منع کرد.
زمانی که ابوثمامه وقت نماز را به امام یادآوری کرد، امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم. حصین بن نمیر (حصین بن تمیم) گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال میکنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ای شرابخوار. و حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند.
مسلم بن عوسجه پس از جنگ، در حالی که به خون آغشته بود و لحظات آخر عمرش را سپری میکرد، و بر زمین افتاده بود، امام حسین(ع) با حبیب نزد او آمدند. امام فرمود: ای مسلم خدا تو را بیامرزد، سپس آیه «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبْدیلاً» را قرائت کرد. حبیب نزد او آمد و گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است، ولی تو را به بهشت مژده میدهم» مسلم بن عوسجه گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تاحق دینی و خویشاوندی خود را ادا کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت میکنم به امام حسین(ع)، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از او دفاع کن و از یاریاش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب بن مظاهر گفت: به وصیت تو عمل میکنم و چشم تو را روشن میگردانم.
رجز حبیب در روز عاشورا
حبیب روز عاشورا رَجَزی که در حملههایش میخواند چنین بود:
اَنا حَبیبُ وَ اَبی مُظَهَّر | فارِسُ هَیجاءَ و حَرْبٍ تُسعَر | |
اَنتُم اَعَدُّ عُدَّةً وَ اَکثَر | وَ نَحنُ اَوفی مِنکُم وَ اَصْبَر | |
وَ نَحنُ اَعلی حُجَّةً وَ اَظْهَر | حَقّاً وَ اَتقی مِنکُم وَ اَعذَر | |
من حبیبم و پدرم مظهر است، جنگاور میدان کارزار و آتش شعلهور نبردم تعداد شما بیشتر و بالاتر است ولی ما در راه حق از شما وفادارتر و بردبارتریم. حجتمان برتر و حق ما آشکارتر است و از شما باتقواتر و دلیلمان استوارتر است. |
شهادت
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر میزد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد.
بنابر برخی از گزارشها، مردى از بنیتمیم بر حبیب حمله کرد و نیزهاى به او زد. وقتى حبیب خواست برخیزد، حصین بن نمیر با شمشیر ضربتى بر سرش زد و ایشان را از پاى درآورد، آنگاه آن مرد تمیمى سر مبارکش را از تنش جدا نمود.
امام حسین(ع) خود را به بالین او رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار میبرم. در بعضی مقاتل است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب قرآن را ختم میکردی.
حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. قاسم وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.
مدفن
قبیله بنیاسد هنگام دفن شهدای کربلا حبیب را، که از بزرگان خود بود، در ده متری قبر امام حسین(ع) جداگانه به خاک سپردند. بعدها این مرقد در داخل حرم امام حسین(ع) و در رواق جنوبی قرار گرفت.
زیارت نامه
در زیارت امام حسین(ع) در نیمه شعبان و غیره نام حبیب بن مظاهر آمده است.
نقل روایت
در کتابهای حدیثی روایاتی از حبیب ذکر شده است. بنابه گفته شیخ صدوق، حبیب از امام حسین(ع) پرسید، قبل از آنکه خداوند حضرت آدم(ع) را بیافریند، شما چه بودید؟ امام(ع) فرمود: ما شبحهاى نورى بودیم که اطراف عرش خدا دور میزدیم و به فرشتگان، تسبیح (سبحان الله) گفتن و تهلیل (لا اله الا الله) و تحمید (الحمد لله) را تعلیم میدادیم.
تکنگاری
کتاب "حبیب بن مظاهر" پنجمین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه ها نوشته جواد محدثی است که چاپ هشتم آن در سال ۱۳۹۳ش از سوی بوستان کتاب قم منتشر شده است. این کتاب تلاش کرده است زندگی حبیب بن مظاهر را در ۵۲ صفحه برای نسل جوان گزارش کند.
پانویس
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۸.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷، ج۵، ص۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۲، ۴۷۸، ۴۸۰.
- ↑ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۲۸، ۳۴، ۸۷.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۳۹۴ـ۳۹۵.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.
- ↑ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ شیخ طوسی، الابواب(رجال طوسی)، ۱۴۲۷ق، ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.
- ↑ مجلسی اول، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۶ق، ج۱۴، ص۴۶۳.
- ↑ الاختصاص، شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲-۷.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۷.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۸.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۰.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین علیهالسلام، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۷ـ۴۰۸
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲ ص۷.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.
- ↑ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.
- ↑ احزاب، ۳۳
- ↑ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۷.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳.
- ↑ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۲۶.
- ↑ ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۱.
- ↑ قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.
- ↑ سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.
- ↑ قائدان، عتباب عالیات عراق، ص۱۲۲.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵ ص۷۱ و ج۹۸ ص۲۷
- ↑ سید ابن طاوس، اقبال الاعمال، ص۲۲۹
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑
- ↑ فقال له مسلم فإني أوصيك بهذا وأشار إلى الحسين عليه السلام فقاتل دونه حتى تموت ، فقال له حبيب : لأنعمنك عينا ثم مات رضوان الله عليه .
منابع
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، بینا، ۱۹۹۵م/۱۴۱۵ق.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۶م
- بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، دمشق، چاپ محمود فردوس العظم، ۲۰۰۰م.
- خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، قم، انوارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین فی انصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش.
- سید ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۶م.
- سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه فهری زنجانی، احمد، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
- شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۷ق.
- شیخ مفید، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۹۶۷م.
- قائدان، اصغر، عتباب عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
- قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمرهای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ق.
- مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
- مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محمد بن عمرکشی، اختیار معرفةالرجال،]تلخیص[محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- موسوعة کلمات الامام الحسین علیهالسلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیهالسلام، قم، دارالمعروف، ۱۳۷۴ش.
- ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۹۹۱م.
- ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق و مصحح: یوسفی غروی، محمدهادی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
پیوند به بیرون