تعزیهخوانی (آیین)
تعزیهخوانی | |
---|---|
تابلوی مراسم تعزیهخوانی در تکیه دولت اثر کمالالملک | |
اطلاعات آئین | |
زمانبرگزاری | دهه محرم |
مکان برگزاری | تکیه • مسجد |
گستره جغرافیایی | آسیا • اقیانوسیه |
منشأ تاریخی | واقعه عاشورا |
ثبت ملی | فهرست آثار معنوی ایران در یونسکو در سال ۱۳۸۹ش |
سینهزنی، افطاری، تشییع جنازه، تعزیه خوانی، سایر آئینها |
تعزیهخوانی یا شبیهخوانی، نوعی نمایش مذهبی برگرفته از رویدادهای تاریخی و حماسی حزنانگیز درباره واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و اهل بیت و یاران او و مصایب خاندان پیامبر(ص).
آغاز تعزیهخوانی را از زمان دیلمیان دانستهاند که در زمان صفویه به شکل فعلی درآمد و در زمان قاجار به اوج خود رسید و دامنه آن از مرزهای ایران فراتر رفت. نمایش تعزیه در سال ۱۳۸۹ش در فهرست آثار معنوی ایران در یونسکو ثبت شده است. یکی از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایران شناس لهستانی و کنسول روسیه در ایران از ۱۸۳۰ تا ۱۸۴۰م بود.
در اصطلاح تعزیهخوانی، کارگردان: «مُعین البُکا»، بازیگر: «شَبیه» و تهیه کننده: «بانی» نامیده میشود.
خاستگاه و پیش زمینه
تعزیه در ادبیات مذهبی ایران بر بنیاد فرهنگ عاشورا و وقایع تاریخی کربلا در ۶۱ق/۶۸۰م، و نبرد دلیرانه و شهادت مظلومانه امام حسین(ع) نهاده شده و به صورت تعزیهخوانی یا شبیهخوانی، شکلی ویژه از نمایش یا درام مذهبی، تجلی کرده است. نشانههای اولیه تعزیه خوانی در زمان دیلمیان و پس از آن دوران آل بویه دیده میشود؛ اگر چه تعزیه به صورت امروزی از زمان صفویه شروع شد و در زمان قاجار به اوج خود رسید.
سوگواری محرم |
رویدادها |
---|
واقعه کربلا • اسیران کربلا • روزشمار واقعه عاشورا • روز عاشورا • نامههای کوفیان به امام حسین(ع) • واقعه عاشورا (از نگاه آمار) |
افراد |
علی اکبر • علیاصغر • عباس بن علی • حضرت زینب(س) • سکینه بنت حسین • فاطمه دختر امام حسین • مسلم بن عقیل • شهیدان کربلا • اسیران کربلا |
جایها |
حرم امام حسین(ع) • تل زینبیه • حرم حضرت عباس(ع) • گودال قتلگاه • بینالحرمین • نهر علقمه |
مناسبتها |
تاسوعا • عاشورا • دهه محرم • اربعین • دهه صفر |
مراسم |
مرثیهخوانی • نوحه • تعزیه • روضه • زنجیرزنی • سینهزنی • سقاخانه • سنج و دمام • دسته عزاداری • شام غریبان • تشتگذاری • نخلگردانی • قمهزنی • راهپیمایی اربعین • تابوتگردانی • مراسم تابوت |
شکلگیری و سیر تحول
دربارۀ شکلگیری و پیشینه تعزیهخوانی دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است.
برخی اولین اَشکال تعزیه و شبیهخوانی در نواحی شمال ایران را به زمان دیلمیان بازمیگردانند و میگویند این شکل نمایشی از طریق موزیکانچیان ( سربازان نوازنده موزیک) سپاه دیلمی، سربازان، بازرگانان و زائران عتبات عالیات به این دیار آمد و گسترش یافت. اما پس از دیلمیان تعزیهخوانی از رونق افتاد و در زمان صفویان دوباره برقرار شد. گفته میشود نسخههایی از تعزیه که در زمان عضدالدوله دیلمی نوشته شده بود، در کتابخانه مادرید نگهداری میشود.
در زمان آل بویه و دیلیمان
ابن جوزی (درگذشت ۵۹۷ق) و ابن اثیر (درگذشت ۶۳۰ق) نخستین تاریخنگارانی هستند که گزارشهایی از تجمعات مذهبی شیعیان و دستهگردانی و عزاداری مردم برای امام حسین(ع) در بغداد و بستن بازارها و تعطیل خرید و فروش و نوحه خوانی و بر سر و سینه زدن زنان در روز عاشورای سال ۳۵۲ق/۹۶۲م میدهند.
ابن اثیر در شرح وقایع سال ۳۶۳ق/۹۷۴م اشارهای کوتاه به نوعی شبیه سازی میان اهل تسنن محله سوق الطعام بغداد میکند و مینویسد که سنیان زنی را شبیه عایشه بر شتر سوار کرده بودند و دو تن دیگر را شبیه طلحه و زبیر ساخته، و جنگی تمثیلی راهانداخته بودند که گویی با یاران علی(ع) میجنگند.
بعضی گفتهاند، احیاناً شیعیان کرخ بغداد نیز شبیه واقعه کربلا را میساخته، و نشان میدادهاند که سنیان در مقابله با آنان چنین شبیه سازیهایی را میکردهاند.
در زمان صفویه
این نمایش آئینی که از زمان دیلمیان شروع شد، پس از آل بویه خبری از آن نیست ولی دوباره در زمان صفویه با روشی جدید به عرصه فرهنگی، مذهبی بازگشت.
تاورنیه به شبیهسازی شخصیتهای وقایع کربلا و نمایش برخی صحنهها در دستههای عزاداری در حضور شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ق) در میدان نقش جهان اصفهان اشاره نموده و اسبهای زین و یراق شده شهیدان و شبیه نعش کودکان در تابوتهایی بر روی عماری را وصف کرده است.
سالامون انگلیسی و وان گوک هلندی در ۱۱۵۲ق/۱۷۳۹م در دورۀ شاه سلطان حسین، یا دورۀ سلطنت بسیار کوتاه طهماسب دوم، به نمایش واقعه کربلا بر روی ارابههایی در حال حرکت اشاره کردهاند.
گزارش این دو سیاح در کتابی به زبان آلمانی با عنوان «تاریخ و جغرافیای امروز ایران و یا کشور شاهنشاهی ایران در عهد معاصر »، کهنترین سند شرح واقعه کربلا را به صورت نمایش بر روی ارابه تأیید میکند.
شبیه خوانی از اواخر دورۀ صفوی شکل نمایشی کنونی خود را گرفت و در دورههای بعد توسعه و تکامل یافت.
دوران زندیه
منابع از اجرای تعزیه حضرت قاسم(ع) در زمان زندیه خبر میدهند، این مطلب گویای آن است که بیتردید تعزیهخوانی راهی نسبتاً دراز پیموده تا به شکل یک نمایش کاملاً نظام یافته در این دوره درآمده است. تعزیه خوانی «عروسی حضرت قاسم »، که با مکالمات و شعرخوانی بسیار ظریف همراه است و در میان مجالس تعزیه از مجالس فرعی و گوشه به شمار میآید، باید بنابر شواهد و قراین از مجموعه نمایش های متأخرتر از نمایش های اصلی، مانند تعزیه «شهادت حضرت امام حسین(ع)» ساخته شده باشد. از این رو تعزیه خوانی باید دورۀ تکوین و تحولی را در دورۀ صفوی و پس از آن پیموده باشد تا در دورۀ زندیان تعزیه «عروسی حضرت قاسم» را به نمایش گذارد.
فرانکلین -شرقشناس، که در دوره زندیه در ایران بود ــ در سفرنامه خود از برخی مجالس عزاداری در شیراز گزارش داده است. بنا بر این گزارش، در دهه اولِ محرّم دستههایی از جوانان به مثابه سپاهیان امام و عمرسعد ــ که هر دسته با علائم مخصوصی شناخته میشدند ــ در کوچهها و خیابانها با هم میجنگیدند. همچنین از نمایش کبوترهای خونین منقار که خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را به مدینه میبردند، سخن گفته است.
در زمان قاجار
در این دوره تعزیهخوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه به تعزیهخوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. وی سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، به ویژه تعزیه روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهه محرم در تکیهها یا حیاط های خانه هایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند.
رواج تعزیه در این دوران تا به حدی بود که به صورت یک فرهنگ درآمده بود و در بیشتر مراسم شادی و عزا، تعزیههای خاص مربوط به آن برگزار میشد. در این دوره حتی گروههای خاص زن تعزیهگردان نیز وجود داشته است و از اولین تعزیههای زنانه در منزل قمرالملوک دختر فتحعلی شاه برگزار شد و از آن پس هرسال دهه اول محرم برقرار بوده. تعزیههای زنانه در اواسط دوره احمدشاه رو به زوال گذاشت. بههرحال، رواج تعزیه رکود روضه خوانی را در پی داشت و با توجه به اینکه گردانندگان تعزیه، مردم عادی بودند و ممکن بود خرافاتی را در آن داخل کنند، همچنین به دلایل فقهی تشبه به نساء در مردان و تشبه به رجال در زنان و هتک حرمت امامان در تَمَثُّل به آنان و... برخی فقها با آن مخالفت کردند.
تعزیه در این دوران، مقبولیت بسیار یافت و تکیهها چند برابر گشت. البته موارد ساختگی تعزیه زیادتر شد و تقریبا به شکل نمایشنامهای تآتری درآمد و سبب مخالفت علماء شد. از جمله عالمان مخالف و منتقد شبیهخوانی این دوره، شیخ جعفر شوشتری، شیخ هادی نجم آبادی، ملا محمدتقی برغانی (شهید ثالث)، محمدباقر بیرجندی و شیخ جعفر نجفی (کاشفالغطاء) بودند. البته شهید ثالث پس از چندی به واسطه رؤیایی، دست از مخالفت کشید. امیرکبیر هم از کسانی است که با تعزیهخوانی مخالفت کرد اما چون با مخالفت مردم مواجه شد به اصلاح آن همت ورزید.
جیمز موریه مامور نظامی سیاسی انگلیس در ایران در نخستین سفرنامهاش به نام «سفری در ایران... »، به اجرای ۳ مجلس تعزیه در حضور فتحعلی شاه: تعزیههای «شهادت طفلان زینب »، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای ۸ و ۹ و ۱۰ محرم ۱۲۲۴ اشاره میکند و وصفی کوتاه از آنها میآورد.
اما در طول حدود ۱۵۰ سال سلطنت خاندان قاجار در ایران، دورۀ ناصرالدین شاه (۱۲۶۴-۱۳۱۳ق)، دورۀ توسعه و شکوه و جلال تعزیهخوانی در ایران، بهویژه در تهران، بوده است. ناصرالدین شاه به مراسم تعزیهخوانی بسیار علاقه نشان میداد و در محرم هر سال اگر در تهران به سر میبرد، برای دیدن شبیهخوانی به تکیههای حکومتی، و اگر در ییلاق و بیرون از شهر تهران بود، به تکیهها و حسینیههای محلی میرفت. او کارگزاران و مسئولان برپایی مجالس تعزیههای درباری را در مجلل ساختن محیط تعزیهخوانی و جذاب کردن صحنههای وقایع ترغیب و تشویق میکرد.
مهمترین تکیه در زمان قاجار
تکیه دولت مهمترین تکیه اجرای تعزیه در زمان ناصرالدین شاه بود که به دستور وی ساخته شد، این تکیه در ترویج تعزیه بسیار مؤثر بود. تعزیهخوانانِ آنجا ــ که در حقیقت تعزیهخوانِ دولتی بودند ــ زیرنظر «مُعین البُکا»ی دربار، در برابر شاه و درباریان تعزیه میخواندند.
در دوران پهلوی
در دوره رضاخان، بهویژه در دهه دوم سلطنتش، سوگواریهای ماه محرّم محدود شد و ممنوعیتهای متعددی به وجود آمد. در همین راستا به تدریج برگزاری رسمی مجالس تعزیه در تهران و شهرها متوقف شد، اما اجرای آن در روستاها کمابیش ادامه یافت.
در دوره پهلوی دوم، چند مجلس تعزیه بر روی صحنه نمایش آمد. در ۱۳۵۵ش، «مجمع بین المللی تعزیه »، با شرکت و سخنرانی جمعی از صاحبنظران و تعزیهشناسان ایرانی وخارجی در شیراز برگزار شد و در آن مجمع تعزیههایی نیز به اجرا در آمد. مجموعه سخنرانیهای این مجمع را چلکوفسکی در نیویورک منتشر کرد.
پس از پهلوی
پس ازپهلوی ابتدا تعزیه در حاشیه قرار گرفت، ولی در سالهای اخیر مورد توجه و علاقه مردم و مسئولان فرهنگی و هنری بوده و تلاش شده است با تحقیق در پیشینه این هنر مذهبی و پیرایش و پالایش آن، از افول و نابودی این سنّت دیرینه جلوگیری شود.
ثبت جهانی
نمایش تعزیه در سال ۱۳۸۹ش در فهرست آثار معنوی ایران در یونسکو ثبت شد.
تعزیه در غرب
نمایش تعزیه به دلیل بعضی از جاذبهها از مرزهای ایران پا فراتر گذاشته و به کشورهای دیگر نیز نفوذ کرده است. از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایران شناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از ۱۲۴۶ تا ۱۲۵۶ق/۱۸۳۰ تا ۱۸۴۰م بود که در بیشتر مجالس تعزیه خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت میکرد. او نخستین کسی بود که به ارزش تعزیه نامه پی برد و کاملترین مجموعهای حاوی ۳۳ مجلس تعزیه از معین البکای دربار فتحعلی شاه، به نام حسین علی خواجه، مشهور به تعزیه گو و سرایندۀ برخی از مجالس این مجموعه را خرید.
خوجکو دو مجلس «پیغمبر خدا» و «رحلت پیغمبر» را از این مجموعه با ویرایش فارسی در ۱۸۵۲م در پاریس چاپ و منتشر کرد و ۵ تعزیه نامه را هم به زبان فرانسه ترجمه و با مقدمهای جامع و تحلیلی در کتابی با عنوان «تئاتر ایرانی: منتخب تعزیه ها۱» در ۱۸۷۸م منتشر کرد.
خوجکو در مقدمه به دو هفته تعزیه خوانی در خانه میرزا ابوالحسن خان، نخستین ایلچی ایران در انگلیس و وزیر امور خارجۀ وقت (۱۲۳۹-۱۲۵۰ق)، اشاره میکند و مینویسد:
- «او نذر کرده بود تا برای شفای پسرش تعزیه خوانی بکند؛ از این رو در محرم ۱۲۴۹/ مۀ ۱۸۳۳، نذرش را با برپایی مجلس تعزیه خوانی باشکوهی در حیاط خانهاش ادا کرد.»
اصطلاحات و واژههای رایج در تعزیه
- شبیه خوانی: نمایش تعزیه
- شبیه:اجرا کننده یک نقش در تعزیه
- مقتل نویس: نویسنده نسخه و متن نمایش تعزیه
- معین البکا: کارگردان تعزیه
- ناظم البکا: دستیار کارگردان تعزیه
- بانی: سرمایه گذار و تهیه کنندهٔ تعزیه
- فرد: نسخه و متن نمایشنامهٔ تعزیه
- بچهخوان: کسی که نقش کودکان را میخواند.
- زنانه خوان (نقابخوان): کسی که در نقش زینب و دیگر بانوان اهل بیت نقشی اجرا میکند.
- رجزخوانی: هنگامی که اولیا یعنی خاندان پیامبر(ص) و اشقیایعنی مخالفان پیامبردر مقابل هم از افتخارات و اصل و نسب خود حرف میزنند.
- اشتلم خوانی یا پهلوان خوانی: هنگامی که اشقیا با بیان غلوشده گفت وگوهایشان را بیان میکنند در حالی که اولیا در یک دستگاه موسیقی گفت وگو را به آواز بیان میکنند که به آن تحریرکردن میگویند.
- موافق خوان: شخصی که در نقش اولیا بازی میکند.
- مخالفخوان:فردی که نقش دشمنان و اشقیا را اجرا میکند.
- دستگاه: هر تعزیهٔ کامل را یک دستگاه یا مجلس گویند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ بلوکباشی، حدیث قدسی مصایب در نمایش آیینی، ص۱۷.
- ↑ نصری اشرفی، «خدمت متقابل تعزیه و هنر بومی مازندران»، ص۳.
- ↑ باستان، شبیهخوانی و تعزیهخوانی، ص۱۳-۱۴.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۸، ص۶۳۲.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج۸، ص۶۳۲.
- ↑ فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ص۴۶۸.
- ↑ تاورنیه، سفرنامه، ص۴۱۲-۴۱۴.
- ↑ ممنون، نخستین تعزیهها در ایران، ص۲۳؛ ممنون، پیدایش و تکامل تعزیه، ص۱۱
- ↑ بلوکباشی، شمایل و شمایلنگاری در حوزۀ هنرهای عامه ایران، ص۳-۷؛ بلوکباشی، تعزیهخوانی، حدیث قدسی مصایب در نمایش آیینی، ص۲۴.
- ↑ فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران در سالهای ۱۷۸۷ـ۱۷۸۶ میلادی، ص۷۲ـ۷۳.
- ↑ بلوکباشی، «تعزیه خوانی در دورۀ فتحعلی شاه»، ۲۲-۲۳.
- ↑ نک: مظاهری، رسانه شیعه، ص۹۴-۱۰۰.
- ↑ (الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۶ش، ص۱۹۱)
- ↑ نک: مظاهری، رسانه شیعه، ص۹۴-۱۰۰.
- ↑ بلوکباشی، «تعزیه خوانی در دورۀ فتحعلی شاه»، ۳۴-۴۳.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۲۸۸.
- ↑ مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ غفاری، «درآمدی بر نمایشهای ایرانی»، ص۱۸۱؛ واقعة کشف حجاب، ص۱۸۲.
- ↑ همایونی، تعزیه در ایران، ص۱۴۱.
- ↑ نیایش و نمایش در ایران، دیباچه چلکوفسکی، ص۴ـ ۵
- ↑ ، سایت کمیسیون ملی یونسکو.
- ↑ خوجکو، «تئاتر ایرانی»، ص۳۵.
- ↑ انریکو چرولّی، فهرست توصیفی نمایشنامههای مذهبی ایرانی، ص۱۳و۱۴.
- ↑ مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۵.
- ↑ تعزيهگردان، كسى كه تعزيه را اداره مىكند یا همان كارگردان و مدير تعزيه ومعروف به تعزيهگردان که نقش هر يك از شبيهخوان ها را براى هر مجلس تعزيه تعيين مىكرد و اشعارى كه بايد در آن مجلس بخوانند، در ورقهاى كه به آن «فرد» يا «نسخه» مىگفتند، به آن ها می داد. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا
منابع
- ابن اثیر، الکامل.
- ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق.
- یارشاطر، احسان، «تعزیه و آیینهای سوگواری در ایران قبل از اسلام »، در تعزیه، نیایش و نمایش در ایران.
- باستان، نصرت الله، «شبیهخوانی و تعزیهخوانی»، خوشه، تهران، ۱۳۴۶ش، ش ۸-۱۰.
- بلوکباشی، علی، «تأملی بر کارکردهای روان ـ اجتماعی تعزیه خوانی»، هنر و مردم، ش۱، ۱۳۸۲ش، س۱.
- بلوکباشی، علی، تعزیه خوانی، حدیث قدسی مصایب در نمایش آیینی، تهران، ۱۳۸۳ش.
- بلوکباشی، علی، «تعزیه خوانی، سازگاری و ناسازگاری با ساختار فرهنگی جامعه »، نامۀ علوم اجتماعی، ش۱۱، ۱۳۷۷ش.
- بلوکباشی، علی، «تعزیه خوانی در دورۀ فتحعلی شاه »، دربارۀ تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله تقیان، تهران، ۱۳۷۴ش.
- بلوکباشی، علی،، «توصیفی از عروسی قاسم »، فصلنامۀ تئاتر، تهران، ۱۳۷۰ش، شم ۱۶.
- بلوکباشی، علی، «شمایل و شمایل نگاری در حوزۀ هنرهای عامۀ ایران »، همان، ۱۳۸۰ش.
- بلوکباشی، علی، «فراز و فرود نمایش قدسیانۀ تعزیه »، کتاب هنر ماه، تهران، ش۴۳-۴۴، ۱۳۸۱ش.
- بلوکباشی، علی، نخل گردانی، تهران، ۱۳۸۰ش؛ همو، «نمایشهای شادی آور زنانه در تهران »، پیام نوین، تهران، ۱۳۴۴ش، ش۷.
- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، اصفهان، ۱۳۶۳ش
- خوجکو، الکساندر، «تئاتر ایرانی»، ترجمۀ جلال ستاری، فصلنامۀ تئاتر، تهران، ش۹-۱۰، ۱۳۶۹ش،
- غفاری، فرخ، «درآمدی بر نمایشهای ایرانی»، ایران نامه، سال۹، ش۲، بهار ۱۳۷۰ش.
- فقیهی، علی اصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، ۱۳۵۷ش.
- مظاهری، محسن حسام، رسانه شیعه:جامعهشناسی آئینهای سوگواری و هیئتهای مذهبی در ایران، شرکت چاپ و نشر بینالملل، تهران، چاپ سوم ۱۳۸۹ش.
- مظاهری، محسن حسام، فرهنگ سوگ شیعی، خیمه، تهران، ۱۳۹۵ش.
- ممنون، پرویز، «پیدایش و تکامل تعزیه »، همشهری، تهران، ۲۸ خرداد، ۱۳۸۰ش.
- ممنون، پرویز، «معرفی و بررسی نمایشنامۀ یگانۀ مالیات گرفتن جناب معین البکا »، فصلنامۀ تئاتر، تهران، ش۴، ۱۳۵۷ش.
- ممنون، پرویز، «نخستین تعزیهها در ایران »، رودکی، تهران، ۱۳۵۱ش، س۲، ش۱۴.
- نصری اشرفی، جهانگیر، «خدمت متقابل تعزیه و هنر بومی مازندران»، در قلمرو مازندران، به کوشش حسین صمدی، قائم شهر، ۱۳۷۴ش.
- فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال به ایران در سالهای ۱۷۸۷ـ۱۷۸۶ میلادی، ترجمة محسن جاویدان، تهران ۱۳۵۸ش.
- واقعة کشف حجاب، اسناد منتشر نشده از واقعة کشف حجاب در عصر رضاخان، به اهتمام مرتضی جعفری، صغری اسماعیل زاده و معصومه فرشچی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسة پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳ش.
- همایونی، صادق، تعزیه در ایران، شیراز ۱۳۶۸ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: