تکیهتکیه ، مکان گردآمدن صوفیان ، مزار مشایخ صوفیه، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر ، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی ، و بویژه در ایران محل برگزاری مراسم سوگواری پیشوایان دین به ویژه سوگواریهای ماه محرّم و اجرای تعزیه میباشد. ۱ - معنای لغوی تکیهواژة تکیه و ترکیبات هم خانواده آن (تکیه دادن، تکیه داشتن و تکیه کردن) به معنای پشت به چیزی گذاشتن، اعتماد کردن، پشت دادن و آسایش نمودن و راحت کردن، چیزی که بر آن پشت گذارند، در فارسی از قدیم کاربرد بسیار داشته است. [۱]
دهخدا، ذیل واژه.
۲ - معنای اصطلاحی تکیهاین واژه در زبان ترکی و فارسی و سپس عربی معنای اصطلاحی یافته است. سبب این امر، آن بوده است که ساکنان تکیه برای گذران زندگی بر درآمد اوقاف و کمکهای نیکوکاران اتکا میکردهاند. [۲]
الموسوعة الفلسطینیه، دمشق: هیئة الموسوعة الفلسطینیة، ذیل «تکایا»، ۱۹۸۴.
۳ - واژه تکیه از دیدگاه واژه نامه نویساناین واژه قطعاً عربی نیست و در فرهنگهای کهن لغت عربی نظیر آثار ابن فارس ، جوهری و ابن منظور و مرتضی زبیدی وجود ندارد؛ ازینرو در باره اصل آن وحدت رأی در بین واژه نامه نویسان دیده نمیشود. ۳.۱ - دزیدزی [۳]
رینهارت دزی، تکملة المعاجم العربیه، ذیل واژه، ترجمه د محمد سلیم النعیمی، بغداد ۱۹۸۰.
در باره منشأ واژه سکوت کرده و در عین حال قول فلیشر را که کلمه را به صورت تَکُیَه ضبط کرده، نادرست خوانده است. فلیشر این کلمه را مشتق از «اتّکا» میدانسته است.۳.۲ - لاله تیکبه نوشته لاله تیک [۴]
لاله تیک چندبهار، بهارعجم، ج۱، ص۵۳۳، تهران ۱۳۷۹.
این کلمه فارسی و بر گرفته از تُکا'ه عربی است گویا مراد او کلمه «تُکَأَة» به معنای عصا و هر چیزی است که بدان تکیه کنند.۳.۳ - کلمان هوارکلمان هوار نیز آن را فارسی و به معنای پوست (= تکّه) دانسته و گفته است که چون درویشان در مراکز خود از پوست بره استفاده میکردند، به این مکانها بتدریج تکیه گفته شد. [۵]
اسدی خیرالدین، موسوعه حلب، ج۲، ص۳۸۴، به کوشش محمد کمال، حلب.
۳.۴ - پیرنیاپیرنیا تکیه را به معنای مطلق بنای بلند دانسته است. ۳.۵ - محمد عدنانیبه نظر محمد عدنانی [۶]
محمد عدنانی، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۹۸۹.
واژة تکیه ترکی و مأخوذ از تُکَأَة عربی است و به همین دلیل جمع درست آن باید تُکَآت باشد ولی چون واژه تکایا در زبان عربی رواج یافته کاربرد آن جایز است.۳.۶ - المعجم الوسیطنویسندگان المعجم الوسیط [۷]
المعجم الوسیط، ابراهیم امین و دیگران، ج۱، ص۸۶، مصر ۱۴۰۰.
نیز بدون هیچ توضیحی این واژه را ترکی دانسته اند.۴ - فهرست منابع(۱) المعجم الوسیط، ابراهیم امین و دیگران، مصر ۱۴۰۰. (۲) صالح لمعی مصطفی، التراث المعماری الاسلامی فی مصر، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۳) الموسوعة الفلسطینیه، دمشق: هیئة الموسوعة الفلسطینیة، ۱۹۸۴. (۴) لاله تیک چندبهار، بهارعجم، تهران ۱۳۷۹. (۵) دهخدا. (۶) اسدی خیرالدین، موسوعه حلب، به کوشش محمد کمال، حلب. (۷) محمد عدنانی، معجم الاغلاط اللغویة المعاصرة، بیروت ۱۹۸۹. (۸) رینهارت دزی، تکملة المعاجم العربیه، ترجمه د محمد سلیم النعیمی، بغداد ۱۹۸۰. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تکیه»، شماره۳۸۱۲. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|