همزه
همزه (ء) در میان حروف سیودو گانهٔ الفبای فارسی شکلی از ملحقات حرف «الف» (صامت) است. شکل جدای آن (ء) و در حالتهای گوناگون با ترکیب دیگر اشکال به صورت (آ - أ - ئ - ؤ) نوشته میشود. همزه از نظر آواشناسی در میان واجهای زبان فارسی بهطور مستقل یک صامت است که به اشکال (ء - ا) نوشته میشود، ضمناً حرف «عین» نیز در آواشناسی فارسی با همزه واجی یکسانند.
الفبای فارسی | |
همزه | |
---|---|
ردیف در الفبای فارسی: | یکم |
شمارهٔ ردیف در الفبای عربی: | یکم |
شمارهٔ ردیف در حساب ابجد: | یکم |
مقدار عددی در حساب جمل: | ۱ |
صدا: | صامت |
تلفظ یکسان: | عین |
نمونهای از کلمهها: | توأمان، ائمه، لؤلؤ، سورهٔ |
شکل حرف | |||
---|---|---|---|
جدا | آغازی | میانی | پایانی |
ء، أ | ئ | ئ | ئ، أ، ؤ |
|
کلیات
وضعیت صامت همزه در الفبای فارسی پیچیدگیهایی را پدیدآورده است. گاهی با مصوت «ا» یکی دانسته میشود و زمانی به عنوان حرف مستقل از آن یاد میشود در لغتنامه دهخدا و در فرهنگ معین هر چند الفبای فارسی را داری سیوسه حرف میدانند و صامت همزه را دومین حرف الفبا معرفی میکنند اما به حرف «ب» که میرسند آن را هم حرف دوم میخوانند و ترتیب همانجور حفظ میشود تا حرف «ی» که حرف سیودوم شمرده میشود نه سیوسوم
همچنین در لاتین نویسی فارسی گاهی ' (آپاستروف) و گاهی Êê برای نشان دادن این حرف و ع (عین) به کار میرود.
تلفظ همزه
تلفظ همزه در زبان فارسی و عربی به شکل بست چاکنایی است. صامت همزه در زبان فارسی برخلاف زبان عربی درست مانند «عین» تلفظ میشود و حتی در لغتنامه دهخدا شکل آن در وسط کلمه را اخذ شده از عین برمیشمارد. فارسیزبانها همانگونه که میگویند «عزا» به معنای «ماتم» به همان شکل میگویند: «اذان» یا «از آن» (وقتی در محاوره همزهٔ میانی را تلفظ نمیکنند) «عین» در آغازِ «عزا» و «ء» در آغازِ «اذان» و «از آن» یکسان شنیده میشود. در الفبای فارسی بعضی از آواها چند نشانه دارند؛ مثلاً آوای (Z) به صورتهای «ز» و «ذ» و «ض» و «ظ» نوشته میشود. حرفهای «ء» و «ع» هم چنین است و یک آواست که با دو نشانه نوشته میشود. همزه در زبان فارسی مانند سایر زبانهای هندواروپایی -بر خلاف زبانهای سامی که عربی نیز جزو آنان است- فقط در اول کلمه تلفظ میشود و البته در بسیار موارد در هنگام گفتار و نوشتار بهخصوص در نظمها به ضرورت حفظ وزن عروضی حذف میشود. مانند «است»، «ست»، یا «که از»، «کز» اما از آنجا که فارسیزبانها «ء» و «ع» را داری یک آوا میدانند
درج همزه و اشکال آن
در صفحهکلید استاندارد فارسی، نویسههای همزه و اشکال گوناگون آن را میتوان با کلیدهای ترکیبی زیر تایپ کرد:
- همزه (ء): ⇧ Shift+M
- الف همزه (أ): ⇧ Shift+G
- الف همزه مکسوره (إ): ⇧ Shift+F
- واو همزه (ؤ): ⇧ Shift+A
- ی همزه (ئ): ⇧ Shift+S
- همزه بالا (ٔ) که میتوان برای شبیهسازی نویسه «هٔ»، به عنوان «ی» کوچک روی «ه» قرار داد: ⇧ Shift+N
جستارهای وابسته
- شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط فارسی
- بست چاکنایی
منابع
- ↑ علیاکبر دهخدا، جلد ۴۹ صفحهٔ ۲۸۷، «نام نخستین حرف از حروف الفبای فارسی و عربی است. آن را از حروف حلق خوانند و گاه آن را پس از الف، دومین حرف به حساب آورند.»
- ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۱۱۵ « «ا» و «آ» را نخستین حرف از الفبای فارسی بهشمار آورند، ولی باید آن دو را دو حرف جداگانه محسوب داشت،...»
- ↑ علیاکبر دهخدا، جلد ۸ صفحهٔ ۴۴ «الفبای فارسی امروزین مرکب از سی و سه حرف است بدین قرار: ا ء ب…
- ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۳۳۹ «الفبا یا حروف هجای فارسی سیوسه حرف است: ا، ء، ب…»
- ↑ محمد معین، جلد اول، صفحهٔ ۴۲۴ «یکی از حروف صامت فارسی، و آن دومین حرف از الفبای فارسی و عربی…»
- ↑ علیاکبر دهخدا، جلد ۵۰ صفحهٔ ۱ «حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی»
- ↑ علیاکبر دهخدا، جلد ۴۹ صفحهٔ ۲۸۷، «در وسط و آخر کلمه به صورت شبیه عین (ء) نوشته میشود»
- ↑ علیمحمد حقشناس، آوارشناسی (فونتیک)، صفحهٔ ۲۳
- ↑ علیمحمد حقشناس، مقالات ادبی، زبانشناختی، صفحهٔ ۲۵۸
- ↑ زبانشناسان در مورد «همزه» در آغاز واژههای فارسی به دو گروه کلی تقسیم میشوند برخی از منظر واجشناسی یکنظامی و گروه دیگر از منظر واجشناسی چندنظامی به تحلیل آن میپردازند. برای اطلاعات بیشتر به علیمحمد حقشناس، مقالات ادبی، زبانشناختی، نقشهای دو گانهٔ همزه در ساخت آوایی زبان فارسی مراجعه کنید.
- ↑ ایرج کابلی، وزنشناسی و عروض، صفحهٔ ۲۲
- ↑ «اگر چه زبانِ فارسی نیز مثلِ همهٔ زبانهای هند و اروپایی در اصل فاقدِ همزهٔ میان و پایانِ واژه بودهاست، اما فارسیزبانان در اثرِ پذیرفتنِ شمارِ بزرگی از واژههای عربی بهتلفظِ این واج در میان و پایانِ واژه نیز عادت کردهاند، و چون عِ عربی را هم درست همانندِ همزه تلفظ میکنند»ایرج کابلی، وبگاه Linguism بایگانیشده در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine، بازبینی شده در ۱۶ آذر ۱۳۸۵
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۳۴)، لغتنامه دهخدا جلد۴۹ شماره مسلسل۱۱۶، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه
- دکتر محمد معین (۱۳۷۵)، فرهنگنامه فارسی جلد اول، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ص. ۷۵۶، شابک ۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳
- دستور خطّ فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۵، شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۱۳-۳، وبگاه
- کابلی، ایرج (۱۳۸۴)، درستنویسیی خط فارسی، تهران: نشر بازتابنگار، شابک ۴-۲۵-۸۲۲۳-۹۶۴
- کابلی، ایرج (۱۳۷۶)، وزنشناسی و عروض، تهران: انتشارات آگه
- حقشناس، علیمحمد (۱۳۷۶)، آوارشناسی (فونتیک)، تهران: انتشارات آگاه، شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۰۴-۵
- حقشناس، علیمحمد (۱۳۷۰)، «نقشهای دوگانهٔ همزه در ساخت آوایی زبان فارسی»، مقالات ادبی، زبانشناختی، تهران: انتشارات نیلوفر، ص. ۲۵۷