غ
|
شكل حرف | ||||
---|---|---|---|---|
جدا | آغازی | میانی | پایانی | |
غ | غ | غ | غ |
غ حرف بیستودوم در الفبای فارسی و حرف نوزدهم در الفبای عربی است. نام این حرف «غَین» است و برای صدای سایشی نرمکامی واکدار که نمادش در الفبای آوانگاری بینالمللی ⟨ʁ⟩ است به کار میرود همچنین برای صدای انفجاری نرمکامی واکدار ⟨ɡ⟩ یا انسدادی ملازی واکدار ⟨ɢ⟩ و ترانویسی حرف لاتین G/g نیز بهطور گسترده در عربی استفاده میشود و میتواند در فارسی نیز استفاده شود همانند واژهٔ «پرتغال».
تلفظ آن در فارسی معیار "غ فارسی "است. صدای آن در عربی و بعضی لهجههای فارسی چیزی میان ق و خ است. بر خلاف تصور بسیاری این حرف از حرفهای اصیل فارسیاست به این معنا که تنها برای نوشتن کلمههای بیگانه یا وامواژهها استفاده نمیشود.
در میان واژههای غیرعربی در فارسی بیشتر آن دسته که از زبان سغدی و دیگر زبانهای ایرانی خاوری به وام گرفته شده این حرف را در خود دارد، مانند: جغد، راغ، فغ، چرغشت و غیره.
همچنین در لاتیننویسی فارسی، Qq برای نشان دادن این حرف و ق (قاف) به کار میرود.
الفبای عربی | |||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
ألِف | باء | تاء | ثاء | جيم | حاء | خاء | دال | ذال | راء | زاي | سين | شين | صاد | ضاد | طاء | ظاء | عين | غين | فاء | قاف | كاف | لام | ميم | نون | هاء | واو | ياء |
سایر شکلهای حروف عين و غين در عربی | |||||||||||||||||||||||||||
ء* | ڠ | ۼ |