پیرگلرنگپیرگلرنگ، از تعابیر حافظ شیرازی که برخی آن را اشاره به شیخ محمود عطار ، پیر و مرشد حافظ ، دانستهاند. فهرست مندرجات۲ - شخص و شخصیت پیرگلرنگ ۲.۱ - نظر جامی ۲.۲ - نظر دوانی ۲.۳ - نظر دهدار شیرازی ۲.۴ - نظر شیروانی ۲.۵ - نظر سودی ۳ - تأثیر پیرگلرنگ در اشعار حافظ ۳.۱ - نظر شیروانی ۳.۲ - نظر سودی ۳.۳ - نظر ختمی لاهوری ۴ - پیرگلرنگ در منابع دیگر ۵ - پیر داشتن حافظ ۶ - منظور از گلرنگ ۶.۱ - نام شخص بودن ۶.۱.۱ - نظر معین ۶.۱.۲ - نظر مرتضوی ۶.۲ - کنایه بودن گلرنگ ۶.۳ - وجود نورانی و ملکوتی ۷ - فهرست منابع ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - بیت پیرگلرنگ در دیوان حافظحافظ تعبیر پیرگلرنگ را در این بیت آورده است: پیرگلرنگ من اندر حق ازرق پوشان/ رخصت خبث نداد ار نه حکایتها بود. [۱]
بیت ۸، شمس الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲ - شخص و شخصیت پیرگلرنگ۲.۱ - نظر جامیبرخلاف برخی تذکرهنویسان ، همچون عبدالرحمان جامی ، در نفحاتالانس ، [۲]
عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۶۱۲، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
که از ارادت حافظ به مشایخ اظهار بیاطلاعی کردهاند، برخی همشهریان او که نزدیک به عصر او میزیستهاند، در آثار خود به وجود پیر و مرشدی در شیراز که حافظ از ارادتمندان او بوده است اشاره کردهاند.
۲.۲ - نظر دوانینخست جلالالدین دوّانی [۳]
محمد بن اسعد دوانی، شرح شعر خواجه حافظ، در در شبستان عرفان: مجموعه رسائل فارسی از پیران ایران، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۹ ش.
در شرح غزلی از حافظ، با دو واسطه از درویشان شیراز نقل کرده است که حافظ پیری به نام شیخ محمود عطار داشته که در شیراز میزیسته و در مشرب شیخ روزبهان بقلی بوده است. [۴]
روزبهان بقلی، کتاب عبهر العاشقین، ج۱، ص۲۴۲، چاپ هانری کور بن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲.۳ - نظر دهدار شیرازیمحمد بن محمود دهدار شیرازی (متوفی ۱۰۱۶) نیز در حاشیه نفحاتالانس از وجود پیری در شیراز مشهور به گلرنگ خبر میدهد که اوقات خود را در جامع عتیق شیراز میگذرانده و حافظ به او ارادت داشته و قبرش در شیراز است (گ ۱۷۳ پ). ۲.۴ - نظر شیروانیهمچنین عبداللطیف شیروانی ، مشهور به افلاطون ، از عرفای قرن دهم، پیرگلرنگ را پیرحافظ و علت اشتهار او را به گلرنگ رخسار گلگون او دانسته است. [۵]
حواشی، عبدالنبی بن خلف فخرالزمانی، ج۱، ص۹۳، تذکره میخانه، چاپ احمد گلچین معانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲.۵ - نظر سودیمحمد افندی مشهور به سودی [۶]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۱۱۸۸، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
در شرح خود بر اشعار حافظ ، پیرگلرنگ را با شیخ محمود عطار مطابقت داده است.
وی محمود عطار را مرید شیخ عبدالسلام و او را مرید فخرالدین احمد ، پسر شیخ روزبهان ، معرفی کرده و بدین ترتیب نسبت خرقه او را به دو واسطه به روزبهان رسانده است. ۳ - تأثیر پیرگلرنگ در اشعار حافظبر اساس این طرز تلقی، سودی و عدهای دیگر از شارحان حافظ برخی اشعار او را با درنظر گرفتن نسبت او با پیر خود شرح کردهاند. ۲.۴ - نظر شیروانیبه نوشته شیروانی [۷]
حواشی، عبدالنبی بن خلف فخرالزمانی، ج۱، ص۹۳، تذکره میخانه، چاپ احمد گلچین معانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
برخی، بیشتر ابیات حافظ را مضمون سخنهای پیرگلرنگ دانستهاند.
۲.۵ - نظر سودیسودی، [۸]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۷۶۸، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۹]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۷۹۳، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۰]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۱۰۴۵، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۱]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۱۱۷۷ـ ۱۱۷۸، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۲]
محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ج۲، ص۱۱۸۸ـ۱۱۸۹، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
برخی تعابیر حافظ مانند «پیر دردی کش ما»، «شیخی که خانقاه ندارد»، «دردی کشان یکرنگ» و «پیرگلرنگ» را قطعاً و برخی دیگر از جمله «رند عافیت سوز» را احتمالاً اشاره به شیخ محمود عطار میداند.
۳.۳ - نظر ختمی لاهوریختمی لاهوری نیز برخی از تعابیر را با پیرگلرنگ مرتبط ساخته است (جاهای متعدد). ۴ - پیرگلرنگ در منابع دیگراز پیرگلرنگ و شیخ محمود عطار در منابع دیگری نیز یاد شده که کثرت آنها خبر را به صورت متواتر درآورده است. [۱۳]
اکبر ثبوت، «حافظ و پیرگلرنگ»، ج۱، ص۸۰ ـ۸۷، در حرم دوست: یادواره استاد سادات ناصری، چاپ ابراهیم زارعی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۵ - پیر داشتن حافظاز سویی برخی اشارات حافظ را بر لزوم تبعیت از پیر میتوان دلیل بر ارادت او به پیر و مرشدی دانست [۱۴]
بیت ۶، شمس الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش.
و از سوی دیگر این احتمال که تعبیر «گلرنگ» به نحوی با مشرب روزبهان بقلی مرتبط باشد، بسیار است.
۶ - منظور از گلرنگ۶.۱ - نام شخص بودندر آثار روزبهان و همچنین اخلاف او ترکیب گلرنگ بارها به کار رفته است و پیداست که بدان تعلق خاطری داشتهاند. [۱۵]
اکبر ثبوت، «حافظ و پیرگلرنگ»، ج۱، ص۸۹ ـ۹۰، در حرم دوست: یادواره استاد سادات ناصری، چاپ ابراهیم زارعی، تهران ۱۳۷۰ ش.
بنابراین، بعید نیست که در روزگار حافظ فردی متعلق به این حوزه تصوف شهرت «گلرنگ» داشته و حافظ نیز دست کم در دورهای از حیات خود به او ارادت ورزیده باشد. ۶.۱.۱ - نظر معینبرخی محققان همچون معین ، [۱۶]
روزبهان بقلی، کتاب عبهر العاشقین، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، چاپ هانری کور بن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۰ ش.
این امر را محتمل میشمارند.
۶.۱.۲ - نظر مرتضویبرخی نیز مانند مرتضوی [۱۷]
پانویس ۲، منوچهر مرتضوی، ج۱، ص۲۶۹، مکتب حافظ، یا، مقدمه بر حافظ شناسی، تهران ۱۳۶۵ ش.
قراین حاکی از وجود چنین فردی را کافی نمیدانند.
البته هیچیک از این دو از وجود گزارشهای متقدمانی همچون دوّانی و دهدار که این احتمال را تقویت میکند مطلع نبودهاند. ۶.۲ - کنایه بودن گلرنگدر مقابل، عدهای دیگر از پژوهندگان، تعبیر پیرگلرنگ را کنایه از « شراب سرخ کهن » دانسته و ارادت حافظ را به مشایخ انکار کردهاند. [۱۸]
عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۳۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۹]
محمدامین ریاحی، گلگشت، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۱۷، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۲۰]
بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه: شرح الفاظ، ج۱، ص۷۴۰ـ ۷۴۱، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، تهران ۱۳۶۶ ش.
۶.۳ - وجود نورانی و ملکوتیطبق نظری دیگر، پیر در ترکیب پیرگلرنگ وجودی نورانی و ملکوتی است که در دل سالک ظهور میکند و او را با حقایقی آشنا میسازد، راهنمای باطنی و نماینده عقل فعال و جبرئیل یا روحالقدس ، و فرشتهای دانا از کرّوبیان است. گلرنگ خواندن او نیز مأخوذ از رساله عقل سرخ سهروردی است. [۲۱]
حسینعلی ملاّح، «پیر گلرنگ کیست ؟» در حافظ شناسی، ج۱، ص۵۷ـ۶۲، ج ۸، چاپ سعید نیاز کریمی، تهران ۱۳۶۷ ش.
[۲۲]
۴۹، ۵۳، ج۱، ص۴۵، نصرالله پورجوادی، «پیر گلرنگ»، نشر دانش، سال ۱۶، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۸).
البته این تفسیر منافاتی با این باور ندارد که پیرگلرنگ از مشایخ طریقت بوده است؛ اصطلاح پیرگلرنگ را، مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر، میتوان در دو ساحت معنایی تفسیر کرد. [۲۳]
نصرالله پورجوادی، «پیر گلرنگ»، ج۱، ص۵۴، نشر دانش، سال ۱۶، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۸).
۷ - فهرست منابع(۱) نصرالله پورجوادی، «پیر گلرنگ»، نشر دانش، سال ۱۶، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۸). (۲) اکبر ثبوت، «حافظ و پیرگلرنگ»، در حرم دوست: یادواره استاد سادات ناصری، چاپ ابراهیم زارعی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۳) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۴) شمس الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش. (۵) عبدالرحمان بن سلیمان ختمی لاهوری، شرح عرفانی غزلهای حافظ، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، کورش منصوری، و حسین مطیعی امین، تهران ۱۳۷۴ ش. (۶) بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه: شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، تهران ۱۳۶۶ ش. (۷) محمد بن اسعد دوانی، شرح شعر خواجه حافظ، در در شبستان عرفان: مجموعه رسائل فارسی از پیران ایران، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۹ ش. (۸) محمد بن محمود دهدار شیرازی، حاشیه بر نفحات الانس جامی، نسخه خطی کتابخانه لکهنو، ش ۹۸۵. (۹) روزبهان بقلی، کتاب عبهر العاشقین، چاپ هانری کور بن و محمدمعین، تهران ۱۳۶۰ ش. (۱۰) محمدامین ریاحی، گلگشت، تهران ۱۳۶۸ ش. (۱۱) عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۲) محمد سودی، شرح سودی بر حافظ، ترجمه عصمت ستارزاده، تهران ۱۳۶۶ ش. (۱۳) عبدالنبی بن خلف فخرالزمانی، تذکره میخانه، چاپ احمد گلچین معانی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۴) منوچهر مرتضوی، مکتب حافظ، یا، مقدمه بر حافظ شناسی، تهران ۱۳۶۵ ش. (۱۵) حسینعلی ملاّح، «پیر گلرنگ کیست ؟» در حافظ شناسی، ج ۸، چاپ سعید نیاز کریمی، تهران ۱۳۶۷ ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پیرگلرنگ»، شماره۲۹۳۸. |