عیونعین، آنچه در بیرون مابهازا دارد از الفاظ مدح راوی است. ۱ - معناعین در لغت به معنای شریف آمده است. [۱]
مجمع البحرین، واژه «عین».
عین، در کاربرد نخست هر چند در کلمات لغویان دارای معانی متعدد است؛ لیکن در کلمات فقها عبارت است از آنچه در بیرون عینیت دارد و قابل اشاره حسی است. در کلمات فقها، عین گاه در برابر دین به کار میرود؛ به معنای مال موجود، در برابر آنچه نقد نیست و بر ذمّه است و گاه در برابر منفعت، که مقصود اصل مال است، در برابر منافع آن، مانند خانه که عین است و سکونت در آن، منفعت به شمار میرود.۲ - مقصود از شرط بودن عینمقصود فقها از شرط بودن عین در مبیع ، منفعت نبودن آن است، نه دین نبودن آن؛ چون دین بودن مبیع اشکال ندارد. گاهی نیز در برابر دین و منفعت؛ هر دو به کار میرود. به عنوان نمونه، مقصود از شرط بودن عین در مال وقفی این است که دین و منفعت نباشد. ۳ - مقصود از عین قبلهمقصود از عین قبله خود کعبه است که در مقابل جهت کعبه به کار میرود. ۴ - مقصود از عین نجاستمقصود از عین نجاست، ماده نجاست میباشد، در برابر اثر آن، همچون بو ، رنگ و مزه . ۵ - عین در علم درایهعین به معنای دوم از اصطلاحات علم درایه است که در کتابهای رجالی گاهی به صورت مفرد و گاهی به صورت جمع با اضافه به اصحابنا و یا طائفه در مقام معرفی و ستایش راوی به کار رفته است. رجال شناسان برای مدح راوی و ثقه بودن او در نقل حدیث ، از الفاظی، از جمله واژه «عین» استفاده میکنند. برخی، کاربرد واژه عین برای راوی را نشانه عدالت وی و برخی دیگر، نشانه ستایش درخور اعتنا دانستهاند. بعضی نیز آن را در شمار الفاظی قلمداد کردهاند که بر ثقه بودن راوی دلالت میکند. برخی گفتهاند: واژه «عین» هرچند بر مدح راوی دلالت دارد، لیکن بر ثقه بودن او دلالت ندارد. به قول بعضی کاربرد واژه عین به صورت جمع با اضافه به اصحاب یا طائفه نسبت به صورت مفرد آن بر مدح بیشتری دلالت دارد. [۹]
مقباس الهدایة، ج۲، ص۲۰۹-۲۱۱.
۶ - پانویس
۷ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۵۲۵، برگرفته از مقاله «عیون». |