ازلاماَزلام تیرهای تراشیده بیپر و پیکان هماندازه را گویند. یکی از مصادیق آن قِداح، به معنی تیرهای به کار رفته در گونهای از کهانت و قمار است. از این عنوان در فقه به مناسبت بحث قمار، در باب تجارت سخن رفته است. ۱ - ازلام در لغتزَلَمْ و زُلَمْ (جمع: ازلام) در لغت به شیء باریک و بلندی که تراشیده و صاف و مستقیم شده، زَلَمْ میگویند. یکی از مصادیق بارز زلم، قِدْح (جمع: اقداح و قداح)، چوبی است که بهاندازه تیر، بریده و تراشیده شده و آماده پیکان و پَرنهادن است. [۱]
ترتیبالعین، ص۳۴۹ـ۶۵۰.
[۴]
التحقیق، ج۴، ص۳۰۱ـ۳۰۲.
نیز بهدست و پای گاو یا هر حیوان شبیه به آن، زَلَمْ و ازلام گویند. [۵]
تهذیب اللغه، ج۱۳، ص۲۱۸.
[۷]
لغتنامه، ج۸، ص۱۱۳۶۳.
در زبان عرب، چوبی را که بهاندازه تیر از درخت جدا کرده و شاخ و برگ آن را بریده و کجی آن را راست کرده و آماده پر و پیکان نهادن کرده باشند، «قِدْح» و زَلَم نامند. قلم (جمع: اقلام) [۱۰]
المیسر والقداح، ص۳۲.
[۱۱]
المخصص، ج۱۳، ص۲۲.
و سَهم (جمع: سِهام، أَسْهُمْ و سُهمان) نیز بر این تیرها اطلاق میشود؛ هرچند سهم به تیر کامل دارای پر و پیکان هم گفته میشود. ۲ - تعریف ازلامازلام جمع «زُلَم» یا «زَلَم»، به تیرهای تیز نشده و بی پَر اطلاق میشود که اعراب جاهلی برای کهانت و داوری خواستن از بتها به کار میبردند و در اصل، ساخته کاهنان بوده است. این عمل بیشتر در بتخانههای آنان و نزد خدایان دروغین صورت میگرفت و کاربرد آن نیز در مسائل اختلافی، امور مشورتی، مانند ازدواج یا مسافرت و تعیین نَسَب افراد و الحاق فرزند به پدر بوده است. [۱۴]
دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج۸، ص۴۶ـ۴۸.
[۱۵]
مبسوط در ترمینولوژی حقوق ج۱، ص۲۹۵.
[۱۶]
مبسوط در ترمینولوژی حقوق ج۱، ص۳۴۷.
۳ - ازلام در اصطلاحازلام در اصطلاح، تیرهای هماندازه نشاندار و نوشتهداری را گویند که عرب جاهلی از آنها در قمار، قرعه، آگاهی از آینده و تعیین نیک و بدکارها استفاده میکرد. [۱۷]
صحیح البخاری، ج۵، ص۲۲۴.
[۱۸]
جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۱۰۱ـ۱۰۳.
[۱۹]
جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۱۴۰.
[۲۱]
ترتیب العین، ص۳۴۹ـ۶۵۰.
مجاهد و سعیدبن جبیر، افزون بر این معنا، ازلام را سنگهای کوچک و سفید نشانداری دانستهاند که در قمار بهکار میرفته است. مجاهد در قول دیگری، ازلام را مطلق ابزار قمار دانسته که نزد عرب تیر (سهام) و نزد ایرانیان و رومیان نرد و شطرنج (کِعاب) بوده است. [۲۲]
. جامعالبیان، مج۴، ج۶، ص۱۰۲.
به نظر برخی نیز ازلام بهمعنای مطلق ابزار قمار است که نزد قومی تیر، و نزد ملّتی سنگ، و نزد دیگران قراطیس شمردهمیشود. [۲۳]
لسانالعرب، ج۱۱، ص۱۶۳.
۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت علیهمالسلام، ج۱، ص۴۰۲-۴۰۳. |