زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

آل‌یقطین





آلِ یَقْطین، خاندانی علمی و سیاسیِ شیعی در سدۀ ۲ق/۸م است.


۱ - مشهور‌ترین چهره‌ها



مشهور‌ترین چهره‌های این خاندان دو تن هستند:

۱.۱ - یقطین بن موسی بغدادی


ابوالحسن یقطین بن موسی بغدادی (د ۱۸۶ق/۸۰۲م)، محدّث و از کارگزاران خلافت عبّاسیان. او در کوفه ‌ زاده شد و در همان‌جا زیست. به دلیل مخالفت با امویان و هواخواهی از عباسیان از سوی مروان حمار (د ۱۳۲ق/۷۴۹م) تعقیب شد. و از این‌رو همراه خانواده‌اش به مدینه گریخت. پس از سقوط امویان و قدرت یافتن عباسیان به بغداد آمد. هنگامی که مروان، ابراهیم امام (د ۱۳۱ق/۷۴۸م) را دستگیر و زندانی کرد، پیروان او اندیشیدند که پس از کشته شدن وی از چه کسی فرمان برند. یقطین به عنوان بازرگان از خلیفه خواست اجازه دهد وی با ابراهیم، که به او بدهکار است، دیدار کند و طلب خود را بخواهد. خلیفه پذیرفت. او هنگام دیدار با ابراهیم با رمز گفت:‌ای دشمن خدا، پس از تو اموالم را از چه کسی بخواهم؟ گفت: از ابن حارثیّه (این، اشاره به سفّاح برادرش بود). یقطین پیام را دریافت. از این‌رو پس از کشته شدن ابراهیم امام، پیروان او با ابوالعباس سفّاح بیعت کردند. این ماجرا نقش مهم او را در قدرت یافتن عباسیان می‌نمایاند.

۱.۱.۱ - درایت سیاسی


یقطین که هوشمند بود و از درایت سیاسی و قدرت جنگاوری کافی بهره داشت، نزد دو تن از نخستین خلفای عباسی ( ابوالعبّاس سفّاح: ۱۰۴-۱۳۶ق/۷۲۲-۷۵۳م و ابوجعفر منصور: ۹۵-۱۵۸ق/۷۱۳-۷۴۴م) پایگاهی بلند یافت. در ۱۶۷ق/۷۸۳م که خلیفه مهدی عبّاسی (۱۲۷-۱۶۹ق/۷۴۴-۷۸۵م) فرمان داد مسجدالحرام در مکه و مسجدالنّبی در مدینه بازسازی شود و گسترش یابد، یقطین از سوی خلیفه مأمور اجرای این فرمان گردید.
[۲] ابن تغری بردی، یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۲، ص۶۸، مصر، ۱۳۸۳ق.
[۳] ابن جبیر، محمد بن احمد، رحله، ج۱، ص۶۸، بیروت، ۱۳۸۴ق.
ابن‌اثیر این رویداد را در ۱۶۴ق/۷۸۱م می‌داند. با این‌که برخی دربارۀ شیعی بودن او تردید کرده‌اند، شیعه بودن او قطعی می‌نماید.
[۵] مامقانی، حسن بن عبداللـه، تنقیح المقال، ج۳، ص۳۳۳، نجف، ۱۳۵۰ق.
به گزارش بیش‌تر محدّثان و مورخان شیعی، او در پنهان با امام جعفر صادق (علیه‌السلام) (۸۰ یا ۸۳-۱۴۸ق/۶۹۹ یا ۷۰۲-۷۶۵م) پیوند ارادات داشت و حقوق اموال را به آن حضرت می‌پرداخت. سرانجام نزد منصور و مهدی از او سعایت شد، اما آسیبی به او نرسید.
[۷] ابن ندیم، فهرست، ج۱، ص۳۱۴، بیروت، ۱۳۷۷ق.
می‌توان این احتمال را پذیرفت که با وجود شیعی بودن یقطین، حضور او در دستگاه خلافت، به دلایل خاص سیاسی و ضرورت‌ها با اشارۀ امام صادق (علیه‌السلام) باشد.
وی در بغداد درگذشت.

۱.۲ - علی بن یقطین


علی بن یقطین (۱۲۴-۱۸۲ق/۷۴۲-۷۹۸م)، محدّث، فقیه، متکلّم و از بزرگان شیعی بود. وی در کوفه ‌زاده شد و همراه پدر به مدینه هجرت کرد و پس از آن به بغداد آمد. در آغاز به داد و ستد ابزار (نوعی ادوی) می‌پرداخت،
[۸] طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۰۳، مشهد، ۱۳۴۸ش.
سپس در دستگاه خلافت عبّاسیان راه یافت و از کارگزاران مهدی عباسی
[۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱، فهرست.
و از نزدیکان خلیفه هارون ‌الرشید (د ۱۹۳ق/۸۰۹م) گردید.

۱.۲.۱ - مذهب


در شیعی بدن او تردید نیست، اما مذهب او همانند پدرش از نظر عباسیان پنهان بود. وی با امام موسی کاظم (علیه‌السلام) (۱۲۸-۱۸۳ق/۷۴۶-۷۹۹م) ارتباط نزدیک داشت و نزد آن امام از اعتبار بسیاری برخوردار بود. نویسندگان شیعی بر این باورند که او به توصیۀ امام کاظم (علیه‌السلام) در دستگاه خلافت باقی ماند تا از ستمدیدگان پشتیبانی کند و یاور شیعیان باشد. از این‌رو بار‌ها دربارۀ مذهب و ارتباط او با امام کاظم (علیه‌السلام) به هارون سعایت شد، ولی گزندی به او نرسید. در مورد ایمان و پارسایی علی بن یقطین روایات بسیاری آمده‌است، از جمله این‌که امام کاظم (علیه‌السلام) بهشت را برای او تضمین کرده‌است.
[۱۱] طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵، مشهد، ۱۳۴۸ش.


۱.۲.۲ - راوی موثق


او از راویان موثّقی است که یک حدیث از امام صادق (علیه‌السلام) و احادیث بسیاری از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل کرده‌است و راویان متعددی از وی روایت کرده‌اند. کتاب‌هایی به او منسوب است.
[۱۲] طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۳۴، مشهد، ۱۳۴۸ش.
او در زمانی که امام کاظم زندانی بود در بغداد درگذشت. خزیمه، یعقوب و عبید، سه فرزند دیگر یقطین، نیز از راویان حدیث و از اصحاب امام کاظم (علیه‌السلام) بوده‌اند.

۲ - فهرست منابع



(۱) ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۶/۲۲، ۶۳، ۱۶۹.
(۱) ابن تغری بردی، یوسف، النّجوم الزّاهرة، مصر، ۱۳۸۳ق، ۲/۱۲۰.
(۳) ابن جبیر، محمد بن احمد، رحله، بیروت، ۱۳۸۴ق.
(۴) ابن فارسی، محمدحسن، روضة الواعظین، قم، ۱۳۸۶ق، ص ۲۱۵.
(۵) ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، مصر، ۱۳۵۱ق، ۱۰/۱۸۹.
(۶) ابن ندیم، فهرست، بیروت، ۱۳۷۷ق.
(۷) امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۸) حلّی، علی بن داوود، الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش، ص ۲۵۳.
(۹) خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۷/۴۹-۵۰، ۱۱/۶۰-۶۱، ۱۲/۲۲۷-۲۴۰، ۲۰/۱۵۳-۱۵۴، ۱۵۹.
(۱۰) زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۳۸۹ق، ۹/۲۷۴.
(۱۱) شوشتری، قاضی نوراللـه، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق، ص ۳۸۷-۳۹۰.
(۱۲) طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، بیروت، ۱۳۹۹ق، ص ۲۹۳-۲۹۴.
(۱۳) طبری، محمد بن جریر، تاریخ، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱، ج ۳، فهرست.
(۱۴) طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، مشهد، ۱۳۴۸ش، ص ۲۰۳.
(۱۵) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش، ص ۱۹۹، ۲۳۵.
(۱۶) غروی حایری، محمد بن علی، جامع الرواة، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۱/۶۰۹-۶۱۰، ۲/۳۵۱.
(۱۷) قمی، عباس، سفینة البحار، بیروت، دارالمرتضی، ۲/۲۵۲.
(۱۸) مامقانی، حسن بن عبداللـه، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۰ق، ۱/۳۹۸، ۲/۲۳۷، ۳۱۵-۳۱۷.
(۱۹) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۴۸/۸۵، ۱۳۷-۱۳۹، ۱۷۸، ۱۷۹.
(۲۰) نوری، میرزا حسن، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۸۳ق، ۳/۶۳۰.

۳ - پانویس


 
۱. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۰،ص۱۸۹، مصر، ۱۳۵۱ق.    
۲. ابن تغری بردی، یوسف، النّجوم الزّاهرة، ج۲، ص۶۸، مصر، ۱۳۸۳ق.
۳. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحله، ج۱، ص۶۸، بیروت، ۱۳۸۴ق.
۴. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل، ج۶، ص۷۶، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۵. مامقانی، حسن بن عبداللـه، تنقیح المقال، ج۳، ص۳۳۳، نجف، ۱۳۵۰ق.
۶. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۸۶، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۷. ابن ندیم، فهرست، ج۱، ص۳۱۴، بیروت، ۱۳۷۷ق.
۸. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۰۳، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱، فهرست.
۱۰. امین، محسن، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۷۱، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۱۱. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۳۴، مشهد، ۱۳۴۸ش.


۴ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل‌یقطین»، ج۲، ص۴۸۸.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.