رویینتنیرویینتنی، یعنی داشتن بدنی نیرومند و محکم که ضربت اسلحه بر آن کارگر نباشد. [۱]
یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۲۱۹.
رویینتن کسی است که هیچ ضربهای بر او اثر ندارد، نیروهای مافوق طبیعی او را شکستناپذیر کردهاند و فقط یک نقطه از بدن او رویینه نیست، یعنی یک نقطه نقص و ضعف دارد.۱ - معانی لغویرویینتنی، یعنی داشتن بدنی نیرومند و محکم که ضربت اسلحه بر آن کارگر نباشد. [۲]
یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۲۱۹.
مفهوم دیگر رویینتنی آن است که یکی بتواند برتر از دیگران قرار گیرد. آدمیان تا زمانی که بتوانند همدیگر را زخم بزنند و از پای در بیاورند، با هم برابرند.اگر در میان آنان کسی پیدا شود که ضربهی هلاک بر او کارگر نیفتد، از همهی آنها برتر میشود و بدینگونه واجد صفت قهرمان بیهمتا میگردد که تجسم آن یکی از نیازهای روانی بشر بوده است. [۳]
اسلامی ندوشن، محمدعلی، داستان داستانها، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱، چاپ اول، ص۱۴۰.
۲ - معنای اصطلاحیرویینتن کسی است که هیچ ضربهای بر او اثر ندارد، نیروهای مافوق طبیعی او را شکستناپذیر کردهاند و فقط یک نقطه از بدن او رویینه نیست، یعنی یک نقطه نقص و ضعف دارد. [۴]
شمیسا، سیروس، انواع ادبی، تهران، انتشارات فردوس، ۱۳۸۱، چاپ نهم، ص۷۷.
۳ - علت پیدایشاندیشهی رویینتنی که ریشهای کهن دارد، کنایه از آرزوی بشر به آسیبناپذیر ماندن و بیمرگی و عمر جاوید داشتن بود. درد جاودانگی، دردی بود که همواره انسان را در پی چارهجویی در برابر مرگ میانداخت. ابدیت والاترین آرزوی بشر، انسان را به دامان خلق افسانههای زندگی جاوید کشاند. [۵]
ظاهری عبدیوند، آمنه، اسفندیار و رویینتنی، اهواز، انتشارات مهزیار، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۱.
۴ - اولین اثراین چنین بود که بشر به کمک افسانههایش به این آرزوی دیرین دست یافت. اهمیت موضوع به حدی است که کهنترین اثر ادبی که بر جای مانده، حاوی این معنی است و آن حماسه گیلگمش است. توضیح اینکه، جوهر حماسهی گیلگمش عبارت است از چارهناپذیری مرگ، یعنی انتهایی که در سرنوشت همهی آدمیان است و حتی کسانی چون او که تواناترین و نامورترین فرد زمان خود است، از آن توان رست جستن ندارند. [۶]
اسلامی ندوشن، محمدعلی، داستان داستانها، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱، چاپ اول، ص۱۴۰.
۵ - اساس رویینتنیاندیشهی رویینتنی اساسا اندیشهی دست یافتن به انسانی فناناپذیر است، اما عملا تحقق آن غیر ممکن مینمود. بدین سبب رویینتنی تنها برای قهرمانانش نام به همراه آورد، چرا که مرگ واقعیّت اجتنابناپذیر و جبر حیات بشر است و این نامآوران نیز حتی از این سرنوشت محتوم ـ با تمامی برتریهایشان نسبت به آدمهای معمولی ـ رهایی نیافتند. انسان میدانست که فناپذیر است ولی با خلق این قهرمانان میخواست در برابر فنا مقاومت کند و داستان قهرماننمایی این نامآوران اساسا تمنّای بیمرگی بیش نبود. اما چون انسان دریافت که به بیمرگی تن او در این جهان امیدی نیست، دل به جاودانگی نام قهرمانان رویینتن خود بست تا شاید با نام ماندگار این قهرمانان عطش جاودانه زیستن خود را فرونشاند. ۶ - عناصر رویینتنیدر اینجا سؤالی ذهن شیفتگان جاودانگی را به خود مشغول کرده بود و آن این بود که: "چگونه میشود رویینتن شد؟ " انسان در پاسخ به این سؤال به طبیعت روی آورد. نخست به سراغ عناصری رفت که در زندگانی او نقش حیاتی دارند و اساسا زندگیاش بدانها وابسته بود، آب، آتش، گیاه، نور اما از میان تمامی آبها، آب حیات را برگزید [۷]
ظاهری عبدیوند، آمنه، اسفندیار و رویینتنی، اهواز، انتشارات مهزیار، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۳.
جاودانگی بهوسیلهی این آب در اعتقاد ایران اسلامی راه یافته است که هر کسی از آن بخورد، آسیبناپذیر میشود و بیمرگ، بنا بر روایات، اسکندر در جستجوی آب حیات ناکام ماند و خضر از آن خورد و جاوید شد [۸]
یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۲۱۹.
از میان گیاهان، گیاه زندگیبخش و از نورها، نور خورشید را برای این منظور انتخاب کرد. سپس به سراغ موجوداتی رفت که یا در او، به نوعی ایجاد ترس و بیم میکردند و یا از جهتی برایش مقدس بودند و پس از آن به چیزهایی روی آورد که میتوانستند آسیبناپذیری را برای او موجب شوند. هرچه بود انسان آنرا به خدمت گرفت تا به آرزوی دیرینه ـ رویینتنی ـ دست یابد، اما سرنوشت محتوم انسان چنین رقم زده شده بود که یا به دلیل دور از دسترس بودن و یا از دست دادن این عنصر حیاتبخش، بدان دست نیابد و یا اگر دست یافت، بطور کامل نتواند از نیروی خارقالعاده آنها بهره جوید. [۹]
ظاهری عبدیوند، آمنه، اسفندیار و رویینتنی، اهواز، انتشارات مهزیار، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۴.
۷ - قهرمانان رویینتندر افسانههای جهان، چندین تن به این صفت مشهورند، اما نقطهای از بدن هر یک آسیبپذیر است و سرانجام، همان نقطه هم مورد اصابت قرار میگیرد. ۷.۱ - آشیلیکی از این قهرمانان آشیل است. مادر آشیل ـ تنیس که از ایزد بانوان بود ـ آشیل را در رودخانهی استیکس که دورتادور جهان مردگان فرا گرفته است، فرو برد و آشیل رویینتن شد. نقطه ضعف و آسیب او در پاشنه پا بود. زیرا مادرش در هنگام غوطه دادن، پاشنهی پای او را به دست گرفته بود، در جنگهای تروا، پاریس تیری بر پاشنهی پای او زد و آشیل مرد. ۷.۲ - زیگفردزیگفرید، در حماسهی آلمانی نیلبنگون رویینتن است. اژدهایی را میکشد و با غوطهخوردن در خون او رویینه میشود. نقطه ضعف و نقص او جایی است بین دو شانه که برگی بر آن افتاده و در نتیجه با خون اژدها تماس نیافته بود. هاگن با زدن ضربهای بدانجا، او را میکشد. ۷.۳ - بالدربالدر هم در افسانههای اسکاندیناوی رویینتن است و همهی عناصر سوگند خوردهاند که به او آسیب نرسانند، جز گیاه حقیر دبق و همین گیاه است که سرانجام بالدر را به هلاکت میرساند. ۷.۴ - اسفندیاراسفندیار رویینتن ایرانی است. در مورد رویینتنی او روایتهای مختلفی است: ۱) زردشت، اناری را به او خوراند و او را رویینه کرده بود ـ زردشت به برادر اسفندیار، پشوتن نیز شیر خورانده بود و پشوتن بدین وسیله عمر جاوید یافته بود. ۲) روایت دیگر آن است که اسفندیار به دستور زردشت در رودخانهی اساطیری "داهیتی" آب تنی میکند و رویین تن میگردد. اما چشم اسفندیار رویینه نیست، زیرا در موقع قوطه خوردن به ناچار چشمان خود را بسته بود. [۱۰]
شمیسا، سیروس، انواع ادبی، تهران، انتشارات فردوس، ۱۳۸۱، چاپ نهم، ص۷۸.
۳) این روایت به اینگونه هم آمده است که زردشت برای اینکه با معجزهای صحّت دعوی پیامبری خود را به گشتاسب نشان دهد، دستور داد که اسفندیار را به گرمابه ببرند. در گرمابه آبی را که به آن وردی دمیده بود، بر تن اسفندیار ریخت. اسفندیار بر خلاف دستور او چشمان خود را بست و از همین رو سراپای اسفندیار آسیبناپذیر شد مگر چشمانش که آب بدان نرسیده بود. رستم به راهنمایی سیمرغ تیری از چوب گز را به چشم اسفندیار نشانه میرود و کار او را تمام میکند. [۱۱]
شریفی، محمد، فرهنگ ادبیات فارسی، تهران، نشر نو، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص۱۴۶.
در بین این قهرمانان رویینتن، اسفندیار به دلیل جنبهی دینی بودن نبردها و تصرفات گستردهی او، شخصیّتی منحصر به فرد دارد بهطوری که او را از سایر رویینتنان جدا و متمایز میگرداند. ۸ - پانویس
۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رویینتنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۱۰. ردههای این صفحه : ادبیات داستانی | اصطلاحات ادبیات فارسی
|