بشر
بِشْر، ناحيهای در شرق سوريه (جبل البشری امروزی). اين ناحيه در شمالشرقی كوههای تدمر واقع شدهاست و طول آن به 80 كمـ ، و عرض آن به 45 كمـ میرسد و ارتفاع بلندترين نقطۀ آن 865 متر است (طلاس، 1 / 476). ياقوت آن را رشته كوهی در سرزمين شام كه از عُرض تا فرات گسترده شده، و نهری به نام رَحوب در آن جاری بوده، وصف كرده است (1 / 631، 2 / 768). ابوعبيد بكری به كوهی كه مُخاشِن نام داشته، و در كنار بشر واقع بوده، اشاره كرده است(1 / 252).
همزمان با ظهور اسلام اين منطقه تحت سيطرۀ روم شرقی بود و در 12ق / 633م در زمان خلافت ابوبكر توسط خالد بن وليد فتح شد (طبری، 3 / 380، 382-383؛ ابن فقيه، 156؛ ابن اثير، 2 / 398-399). پس از آن، اين منطقه همواره محل نزاعهايی ميان دو قبيلۀ سُلَيم و تَغلِب جزيره بر سر مراتع بود (حلو، 179؛ ولهاوزن، 207؛²EI )از مهمترين اين جنگها، حملۀ جَحّاف و يارانش به محلی نزديك چشمۀ رحوب بود كه به تغلبيان تعلق داشت. در اين حمله شمار بسياری از آن قبيله به قتل رسيدند. گفته شده است كه حتی شكم زنان آبستن را نيز دريدند و گويا در همين جنگ اخطل، شاعر مسيح تغلبی را نيز به اسارت بردند، اما چون لباس كهنهای به تن داشت، او را نشناختند و آزادش كردند (ابن اثير، 4 / 320-321؛ ابوالفرج، 11 / 56).
اين رويداد از ايامالعرب بوده، و از آنرو كه در منطقۀ بشر صورت گرفته، به يوم البشر (ابن اثير، 4 / 319)، يوم الرحوب و يوم مخاشن نيز معروف شده است (ابوالفرج، همانجا).
گفتنی است كه سرانجام، جحاف با پذيرش پرداخت خونبهای كشته شدگان، سبب شد تا صلح در آن ناحيه برقرار شود (ابن اثير، همانجا).
مآخذ
ابن اثير، الكامل؛ ابن فقيه، احمد، مختصر البلدان، بيروت، 1408ق / 1988م؛ ابن قتيبه، عبدالله، الشعر و الشعراء، به كوشش احمد محمدشاكر، 1386ق / 1966م؛ ابوعبيد بكری، عبدالله، معجم ما استعجم، قاهره، 1364ق / 1945م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بيروت، 1954م؛ حلو، عبدالله، تحقيقات تاريخية لغوية، بيروت، 1999م؛ طبری، تاريخ؛ طلاس، عمادمصطفی، المعجم الجغرافی، دمشق، 1990م؛ ياقوت، بلدان؛ نيز:
EI² ; Wellhausen, J., The Arab Kingdom and its Fall, Karachi, 1980.