کنایه
اگر بهجای نام بردن مستقیم از یک چیز، از چیزی که یادآور آن باشد نام ببریم، از آرایهای ادبی استفاده کردهایم که دِگَرنامی، کنایهآوری یا مجاز نامیده میشود.
در جملهٔ «کاخ سفید دستور حمله به کابل را صادر کرد.» یک ساختمان خاص برابر با «رئیسجمهور» یا هیئت حاکمهٔ آمریکا فرض شدهاست و بنابراین از کنایهآوری استفاده شدهاست. یا برای نمونه، «او با عرق جبین، خرج خود را درمیآورد.» یعنی او با کاری که باعث عرق کردن جبینش میشود، خرج زندگی خودش را درمیآورد. در اینجا رابطه همنشینی وجود دارد. یا مثلاً کلمه کنایهای و مجازی «هالیوود» (که بخشی است در لسآنجلس)، بیانگر صنعت پخش فیلم در آمریکا هم هست.
دگرنامی که استفاده از یک مفهوم ساده یا ویژگیهای قابل درک از چیزی به جای یک جمله پیچیدهتر از آن است از سازوکارهای مهم زبان بهشمار میآید. اگر قرار بود که در مورد هر موضوعی همه چیز و همه جزئیات را بگوییم سخن گفتن دشوار میشد.
در دگرنامی گاه جزء جای کل مینشیند برای نمونه: منظور از «مذاکراتِ تهران و کرملین»، مذاکره افراد یا مقامهایی از تهران و روسیه است. یا فلانی «کرسی» خوبی را به دست آوردهاست، منظور مقامِ خوبی است. (مدیریت با صندلی (کرسی) ارتباطی نزدیک دارد)
در دگرنامی «ارتباط» نقشی را بازی میکند که «تشابه» در استعاره. دگرنامی تقریباً معادل مجاز است ولی با آن تفاوتهایی دارد.
چند نمونه دیگر
- از روستا بپرس! روستا در این جمله مجاز است و منظور از روستا مردمِ روستا است چون روستا قابل پرسش نیست.
- «جام را بنوش»، که منظور نوشیدن مایع، آب یا شرابِ محتوای آن است نه خود جام،
- «قاره سیاه مظلوم است» که منظور، مردم آفریقا است.
- وال استریت خیابانی در محلهٔ منهتن نیویورک در ایالات متحده آمریکا است اما، بیانگر ساختمان بازار بورس نیویورک، بزرگترین بورس جهان از نظر میزان دادوستد و حجم مالی است،
- یاسر عرفات گفت: برای صلح، امیدی به تل آویو نیست. منظور از تل آویو، دولت اسرائیل و مذاکرات صلح است.
- گوشات را به من قرض بده. یعنی کاملاً توجه به آنچه میگویم داشته باش.
- شیرینی شما پیش ما محفوظ است؛ که در آن منظور از شیرینی پول است.
- «دست درازی» کنایه از تعدی و تجاوز و طمع کاری به مال دیگران است.
- «کوتاه دستی» کنایه از بی طمعی یا بی عرضگی است.
- «پشت گوش او فراخ است» یعنی دیر جنب است.
عابدانی که روی بر خلقند | پشت بر قبله میکنند نماز |
در این شعر «روی بر خلق کردن» و «پشت بر قبله کردن» هر دو کنایه است از ریا کاری و از خدا به خلق پرداختن.
یادداشتها
- ↑ >فردینان دو سوسور ـ زبانشناس سوئیسی (۱۹۱۳–۱۸۵۷) گفتهاست: هر پیام یک «حرکت افقی» دارد که همان «ترکیب» واژگان در کنار هم است؛ و یک «حرکت عمودی» دارد که کارش «گزینش» واژگان است و کلمات خاصی را از «سیاههٔ موجود» زبان یا از «گنجینهٔ درونی» زبان برمیدارد. روند ترکیبی یا «همنشینی» خود را در متانومی نمایان میسازد (یک واژه به خاطر ملازمت یا تداعی کلمهٔ دیگر، در کنار واژهٔ دیگر میآید) اما روند «گزینش» خود را در هیئت «همانندی» نشان میدهد (یک کلمه به خاطر همانندی با واژه یا پدیدهٔ دیگر در سخن میآید) که وجهش «استعاره» است. Hawkes , Terence. Structuralism and Semiotics. Reprinted by Routledge , 2003 , p.59
پانویس
- ↑ «مجاز» [زبانشناسی] همارزِ «metonymy»؛ منبع: گروه واژهگزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر دوازدهم. فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۶۶-۸ (ذیل سرواژهٔ مجاز)
- ↑ Wall Street
منابع
- دان فاس Dan Fass تفاوت مجاز (دگرنامی و همنشینی) و استعاره در چیست؟
- معالم البلاغه، رجایی، محمد خلیل، ۱۳۵۹، نشر دانشگاه شیراز
- همائی، ماهدخت بانو، یادداشتهای استاد جلال همائی دربارهٔ معانی و بیان، تهران، هما
- ایبرمز، ام، اچ، ۱۳۸۴، فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی، مترجم سعید سبزیان مرادآبادی، تهران، راهنما
- فالر راجن و…، زبانشناسی و نقد ادبی، ترجمه حسن پاینده، تهران، نشر نی
- حسین آقاحسینی، زهرا آقازینالی، مقایسه اجمالی صور خیال در بلاغت فارسی و انگلیسی
- همایی، جلال الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، هما، ۱۳۸۴.