خزرجخَزْرَج، یکی از دو قبیله اصلی عرب در مدینه که در تاریخ اسلام به همراه قبیله اَوس، انصار نامیده شدند. ۱ - تاریخچهبنابر نوشته نسبشناسان، خزرج نام جد این قبیله، برادر اوس و فرزند حارثةبن ثَعْلَبَةبن عمروبن عامربن حارثه، بود. در نهایت، نسب خزرج به اَزْد بن غَوْث، نیای یکی از قبایل جنوبی (یمنی)، میرسد [۱]
ابنکلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۶۲۱، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۲]
ابنکلبی، نسبمَعَدّوالیمنالکبیر، ج۱، ص۳۶۴، چاپ ناجیحسن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۰۹، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۴]
ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، ص۳۳۰ـ۳۳۱،چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره(۱۹۸۲).
مادر خزرج قَیْلَه بنت اَرْقم یا کاهل بود. [۵]
ابنکلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۶۲۱، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۶]
ابنکلبی، نسبمَعَدّوالیمنالکبیر، ج۱، ص۳۶۴، چاپ ناجیحسن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
به همین سبب، خزرج و اوس را اِبنا/ اَبناء قیله (پسران قیله) نیز گفتهاند [۷]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۰۹، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۸]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۵.
خزرج پنج پسر به نامهای جُشَم، عَوف، حارث، عمرو و کعب داشت که بطون قبیله خزرج به شمار میرفتند. [۹]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۰۹، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۱۰]
ابندرید، کتاب الاشتقاق، ج۲، ص۴۴۸ـ۴۶۷، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱]
ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۶۶،چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره`( ۱۹۸۲ ).
[۱۲]
ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲،چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره`( ۱۹۸۲ ).
بنونجَار، از مشهورترین تیرههای خزرج، به تَیْماللّه بن ثَعْلَبةبن عَمروبن خزرج منتسباند [۱۳]
ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۵۳.، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره(۱۹۸۲).
واژه خزرج را نسیم جنوب یا باد سرد یا تند معنی کردهاند. [۱۴]
ابندرید، کتاب الاشتقاق، ج۲، ص۴۳۷، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۵]
ابنمنظور، ذیل مادّه خزرج.
در دوره جاهلیت ، بهطور کلی دو قبیله اوس و خزرج را خزرج میگفتند. [۱۶]
ابنکلبی، کتاب الاصنام، ج۱، ص۱۴، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۱۷]
یاقوت حموی، ذیل «مناة».
۲ - تاریخ اقامتتاریخ اقامت قبیله خزرج در یَثرب (مدینه) را هنگامِ حادثه سیل عَرِم و شکسته شدن سد مَأرِب دانستهاند. بنابر روایات ، عمروبن عامر (جد اوس و خزرج) پس از آنکه از راه کهانت (پیشگویی) به خرابی قریبالوقوع سد مأرب و زیر آب رفتن سرزمین یمن آگاهی یافت، همراه با خاندانش از سرزمین سبا (در یمن) به سوی شمال مهاجرت کرد [۱۹]
ابنرسته، ج۱، ص۶۲ـ۶۳.
[۲۰]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۳.
[۲۱]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۵ـ۶۵۶.
و بنابه گفته ابن سعد که گفته است حارثةبن ثعلبه، پدر اوس و خزرج، ابتدا به سوی نواحی شام رفت، سپس به سبب برخورد با رومیان، به همراه خانوادهاش راهی یثرب شد و در آنجا سکنا گزید. [۲۲]
ابنسعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۱۸۸، چاپ نصرت عبدالرحمان، عَمّان ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
با این حال، درباره علل و زمان این مهاجرت، میان محققان اختلافنظر وجود دارد. برخی احتمال دادهاند مهاجرت اوس و خزرج دیرتر از دیگر قبایل یمنی و در حدود اواخر سده چهارم میلادی انجام گرفته است [۲۳]
احمد ابراهیم شریف، مکّة و المدینة فی الجاهلیة و عهدالرسول، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۶ ،( قاهره ۱۹۶۵ ).
قبیله خزرج به همراه قبیله اوس در یثرب، که اقلیم مناسبی برای کشاورزی داشت، اقامت گزیدند و طبق سنّتِ حِلف و جِوار، در پناه یهودیان یثرب که پیش از آن در این شهر سکنا داشتند، قرار گرفتند. مناسبات آنان بهتدریج تقویت شد و پیمان بستند از یکدیگر دفاع کنند و از گزند یکدیگر در امان باشند. [۲۴]
ابنرسته، ج۱، ص۶۳.
[۲۵]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۷۸، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
[۲۶]
جوادعلی، المفصل فیتاریخ العرب قبلالاسلام، ج۴، ص۱۲۹، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
ظاهرآ مدتی طولانی به همین منوال گذشت و اوسیان و خزرجیان به ثروت و جمعیت فراوانی دست یافتند. قبایل یهودی بنینَضیر و بنیقُرَیظه از پیشرفت و ترقی آنها بیمناک شدند و پیمان خود را شکستند و بنای ناسازگاری و ستمگری بر قبایلِ عرب گذاشتند. [۲۷]
ابنرسته، ج۱، ص۶۳.
[۲۸]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۷۸، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
۳ - غلبه بر یهودگفته شدهاست که در این زمان شخصی فاسق به نام فِطْیَوْن/ فیطوان/ فیطون رهبری یهودیان یثرب را برعهده داشت. عربها از ستمگریها و رفتار ناپسند وی و یهودیان به ستوه آمدند و مردی از قبیله خزرج بهنام مالکبن عَجلان وی را کشت و سپس نزد تُبَّعبن حَسّان، پادشاه یمن، و به روایتی نزد ابوجُبَیْلَه، پادشاه غسّانی شام فرار کرد و از وی برای مبارزه با یهودیان یثرب یاری خواست. [۲۹]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۱۹۷.
[۳۰]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴.
[۳۱]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۶ـ۶۵۷.
[۳۲]
یاقوت حموی، ذیل «مدینة یثرب».
[۳۳]
ابننجار، الدرةالثمینة فی اخبارالمدینة، ج۱، ص۸۸ ـ۸۹، چاپ صلاحالدینبن عباس شکر، مدینه ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
[۳۴]
علیبن عبداللّه سمهودی، ج۱، ص۱۷۸ـ ۱۷۹، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
به هر حال تُبَّع یا ابوجبیله، یا هر دو، بلافاصله با گروهی از سپاهیان خویش عازم یثرب شدند و اوس و خزرج با یاری آنها بر یهودیان و یثرب غلبه کردند. [۳۵]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۱۹۷.
[۳۶]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴.
[۳۷]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۷ـ ۶۵۸.
[۳۸]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۸۲، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
از آن پس، مالکبن عجلان رهبریِ اوس و خزرج را به دست گرفت. [۳۹]
ابوالفرج اصفهانی، ج۳، ص۴۰.
گفته شده است یهودیان تا مدتها در کنیسهها و عبادتگاهها او را لعن و نفرین میکردند. [۴۰]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۷۸ـ ۱۷۹، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
برخی از نویسندگان معاصر در صحت داستان فطیون تردید کرده و آن را ساخته و پرداخته اذهان دوره جاهلیت دانستهاند. [۴۱]
اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیة و صدر الاسلام، ج۱، ص۵۸،) قاهره (۱۳۴۵/ ۱۹۲۷.
[۴۲]
جوادعلی، المفصل فیتاریخ العرب قبلالاسلام، ج۴، ص۱۳۵، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۴ - جنگهای اوس وخزرجخزرجیان پس از پیروزی بر یهودیان، مدت کوتاهی با قبیله اوس متحد باقیماندند و به آبادانی و بنای قلعهها پرداختند. بعضی نیز در روستاهای اطراف یثرب سکنا گزیدند. [۴۳]
ابننجار، الدرةالثمینة فی اخبارالمدینة، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، چاپ صلاحالدینبن عباس شکر، مدینه ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
[۴۴]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۹۰، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
[۴۵]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۱۹۸ـ۲۱۴، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
پس از آن، بین خزرج و اوس اختلاف و دشمنی افتاد و جنگهای بسیار طولانی میان آنان روی داد که به روایتی، ۱۲۰ سال به درازا کشید و تا آستانه هجرت پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم به یثرب ادامه یافت. [۴۶]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۲۱۵، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
این جنگها اغلب بر سر تصاحب ریاست و قدرت در یثرب بود. اگرچه عربها به دست مالک که از خزرج بود، بر یهودیان یثرب چیره شده بودند و خزرجیان از آن پس در شهر تفوق داشتند، اما قبیله اوس بهترین زمینهای زراعی را در اختیار داشتند و سیادت خزرج را نمیپذیرفتند. [۴۷]
احمد ابراهیم شریف، مکّة و المدینة فی الجاهلیة و عهدالرسول، ج۱، ص۳۳۹،( قاهره ۱۹۶۵ ).
نخستینجنگیکه میان خزرجو اوس در همانروزگار مالکبن عجلان رخ داد، جنگ سُمَیْر بود. سبب این جنگ ــ که حدود بیست سال طول کشیدــ قتل مردی از همپیمانان مالک بود. [۴۸]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۸ـ۶۵۹.
[۴۹]
ایامالعربفی الجاهلیة،، ص ۶۳ـ۶۷، محمداحمد جادالمولی، علیمحمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، ایامالعربفی الجاهلیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
منازعات بعدی با فواصل کم رخ داد که در جنگهای روزگار جاهلیت به نام ایامالعرب ذکر آنها آمده است: یوم کَعببن عَمرو، یومالسَّرارَة، یومالحُصَیْنبن الاَسْلَت، یوم ربیعالظَفَری، یوم فارع، یومحاطب، یومالربیع، یومالبقیع، یومالفِجار اول و دوم، یوم مُعَبِّس و مُضَرِّس و یوم بُعاث [۵۰]
ابناثیر، ج۱، ص۶۶۰ـ۶۸۴.
[۵۱]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۲۱۵، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
[۵۲]
ایامالعربفی الجاهلیة،، ص ۶۹ـ۷۲.، محمداحمد جادالمولی، علیمحمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، ایامالعربفی الجاهلیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
این دو قبیله در این جنگها همواره با یکی از قبایل یهودی پیمان سیاسی و نظامی میبستند. از سوی دیگر، یهودیان نیز در دامن زدن به این اختلافات دخالت داشتند تا مانع وحدت اوس و خزرج و نیرو گرفتن آنها شوند. [۵۳]
احمد ابراهیم شریف، مکّة و المدینة فی الجاهلیة و عهدالرسول، ج۱، ص۳۳۸ـ ۳۳۹،) قاهره ۱۹۶۵ (.
۵ - شکست خزرجدر اکثر این جنگها، قبیله خزرج بر اوس پیروز شده و سیادت و قدرتشان فزونی گرفته بود. [۵۴]
علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، ج۱، ص۲۱۵، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
از اینرو، در جنگ بُعاث که آخرین جنگ میان اوس و خزرج پیش از ظهور اسلام بود، قبیله اوس با قبایل یهودی بنیقریظه و بنینضیر علیه خزرجیها همپیمان گردید (بعاث). اگرچه این نبرد با شکست خزرج و کشته شدن فرمانده آنان، عَمروبن نُعمان، به پایان رسید، اوسیان از قتل و نابودی خزرجیها دست کشیدند، زیرا هنوز همسایگی آنان را بر جوار با یهودیان ترجیح میدادند. [۵۵]
ابناثیر، ج۱، ص۶۸۱.
شاعران هر دو قبیله درباره جنگ بعاث، اشعاری حماسی سرودهاند [۵۶]
ایامالعربفی الجاهلیة،، ص ۷۹ـ ۸۴، محمداحمد جادالمولی، علیمحمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، ایامالعربفی الجاهلیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۵۷]
جوادعلی، المفصل فیتاریخ العرب قبلالاسلام، ج۱، ص۱۴۰.، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
وقوع جنگهای پیاپی خسارات فراوانی بر جان و مال هر دو قبیله وارد کرده بود. از همین رو، آنان از این روند به ستوه آمده و درپی صلح و آرامش بودند. توافقی نیز صورت گرفته بود که رئیس قبیله خزرج، عبداللّهبن اُبَیّ، را برای ریاست بر شهر یثرب برگزینند. [۵۸]
وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
۶ - بعداز اسلامدر سالهای یازدهم و دوازدهم بعثت ، جمعیاز افراد دو قبیله خزرج و اوس در نخستین و دومین بیعت عَقَبه با پیامبر پیمان بستند که از آن میان، شمار خزرجیان افزونتر بود. پساز هجرت پیامبر به یثرب، این دو قبیله به اسلام گرویدند و لقب انصار یافتند [۵۹]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۲، ص۷۳ـ۱۰۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی،) قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶ (، چاپ افست بیروت.
[۶۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۵۳ـ۳۶۵.
[۶۱]
ابناثیر، ج۱، ص۶۵۵.
[۶۲]
ابناثیر، ج۱، ص۶۸۱.
خزرجیان در بسیاری از حوادث مهم زمان پیامبر حضوری چشمگیر داشتند. چنانکه در میان نقیبان دوازده گانه انصار، خزرجیها با نُه نماینده دارای اکثریت بودند. [۶۳]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۲، ص۸۵ـ۸۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی،) قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶ (، چاپ افست بیروت.
[۶۴]
احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۲۹۲، چاپ محمودفردوسعظم، دمشق۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰.
[۶۵]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۶۳.
در جنگ بدر ، شمار جنگجویان خزرج ۱۷۰ تن و شمار اوسیان ۶۱ تن بود [۶۶]
ابناسحاق، سیرة ابناسحاق،ص ۲۸۸، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱
[۶۷]
احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۳۴۰.، چاپ محمودفردوسعظم، دمشق۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰.
اگرچه اسلام آوردن خزرج و اوس تاحدود زیادی باعث شد آنان کینهها و اختلافات دوره جاهلیت را کنار بگذارند، در برخی از حوادث صدر اسلام، همچون واقعه اِفْک در سال پنجم یا ششم [۶۸]
محمدبن عمر واقدی، کتابالمغازی، ج۲، ص۴۳۱ـ۴۳۲، چاپ مارسدنجونز، لندن۱۹۶۶، چاپافست قاهره.
و ماجرای سقیفه در سال یازدهم، [۶۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۲۱ـ۲۲۲.
اختلافات گذشته از نو میان آنها بروز کرد.۷ - شخصیتهای معروفقبیله خزرج قبل از اسلام بتپرست بودند و بت مَنات را میپرستیدند و هیچیک از قبایل عرب بهاندازه خزرج و اوس منات را بزرگ نمیداشتند. [۷۰]
ابنکلبی، کتاب الاصنام، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
[۷۱]
یاقوت حموی، ذیل «مناة».
برخی از شخصیتهای معروف خزرج در دوره اسلامی از این قرارند: حَسّانبن ثابت ، اُبَیّبن کعب ، ابوایّوب ، زیدبن ثابت ، اسعدبن زُراره ، اَنَسبن مالک ، عبداللّهبن رَواحه ، ثابتبن قیس ، زیدبن ارقم ، ابوسعید خُدری ، سعدبن عُباده و پسرش قَیس، که بعضآ از صحابه بزرگ پیامبر اسلام بودند [۷۲]
ابندرید، کتاب الاشتقاق، ج۱، ص۴۴۹ـ۴۵۶.، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
تیرههایی از قبیله خزرج بعدها به اندلس نقلمکان کردند. [۷۳]
ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، ج۱، ص۳۶۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره) ۱۹۸۲ (.
[۷۴]
ابنعذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۲، ص۳۴، ج ۲، چاپ ژس کولن و ا لوی ـ پرووانسال، بیروت ۱۹۸۳.
در طول حکومت امویان ، قبیله خزرج عمدتآ از حکومت آنها طرفداری میکرد، اگرچه نُعمانبن بشیر (حاکم حِمْص از قبیله خزرج) در شورش عبداللّهبن زبیر با وی همدست شد [۷۵]
ابنکثیر، البدایةوالنهایة فی التاریخ، ج۸، ص۲۵۹،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
[۷۶]
ابنکثیر، البدایةوالنهایة فی التاریخ، ج۸، ص۲۶۳ـ۲۶۵.،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸.
۸ - فهرست منابع۱) ابناثیر؛ ۲) ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره(۱۹۸۲)؛ ۳) ابندرید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹؛ ۴) ابنرسته؛ ۵) ابنسعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، چاپ نصرت عبدالرحمان، عَمّان ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲؛ ۶) ابنعذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج ۲، چاپ ژس کولن و ا لوی ـ پرووانسال، بیروت ۱۹۸۳؛ ۷) ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰؛ ۸) ابنکثیر، البدایةوالنهایة فی التاریخ،) قاهره (۱۳۵۱ـ۱۳۵۸؛ ۹) ابنکلبی، جمهرة النسب، ج ۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛ ۱۰) ابنکلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴؛ ۱۱) ابنکلبی، نسبمَعَدّوالیمنالکبیر، چاپ ناجیحسن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ ۱۲) ابنمنظور؛ ۱۳) ابننجار، الدرةالثمینة فی اخبارالمدینة، چاپ صلاحالدینبن عباس شکر، مدینه ۱۴۲۷/۲۰۰۶؛ ۱۴) ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی،) قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶ (، چاپ افست بیروت؛ ۱۵) ابوالفرج اصفهانی؛ ۱۶) احمد ابراهیم شریف، مکّة و المدینة فی الجاهلیة و عهدالرسول،) قاهره ۱۹۶۵ (؛ ۱۷) احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمودفردوسعظم، دمشق۱۹۹۶ـ ۲۰۰۰؛ ۱۸) محمداحمد جادالمولی، علیمحمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، ایامالعربفی الجاهلیة، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ ۱۹) جوادعلی، المفصل فیتاریخ العرب قبلالاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸؛ ۲۰) علیبن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، چاپمحمد محییالدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴؛ ۲۱) طبری، تاریخ (بیروت)؛ ۲۲) محمدبن عمر واقدی، کتابالمغازی، چاپ مارسدنجونز، لندن۱۹۶۶، چاپافست قاهره؛ ۲۳) اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیة و صدر الاسلام،) قاهره (۱۳۴۵/ ۱۹۲۷؛ ۲۴)ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ ۲۵) یاقوت حموی؛ ۲۶) یعقوبی، تاریخ؛ / مهدی عزتی / ۹ - پانویس
۱۰ - منبع، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «خزرج»، شماره ۷۰۳۶. |