خاندان بسطامبَسْطامی، خاندانی از شافعیان نیشابور در سدههای۴-۶ق/۱۰-۱۲م که مردان و زنان نامداری در دانشهای دینی و فقه شافعی از آن برخاستند و حدود ۱۵۰ سال [۱]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۵۵۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
پیشوایی مذهبی - اجتماعی شافعیان آن دیار را داشتند.فهرست مندرجات۲ - پیشوایان مذهبی خاندان ۲.۱ - ابوعمر محمد بن حسین ۲.۱.۱ - تحصیلات و اساتید وی ۲.۱.۲ - اسباب شهرت وی ۲.۱.۳ - شاگردان وی ۲.۲ - ابومحمد هبةالله ۲.۳ - ابوسهل محمد بن هبةالله ۲.۴ - موفق بن ابی سهل ۲.۵ - جمال الاسلام سعید بن هبةالله ۲.۶ - هبةالله بن سهل ۲.۷ - عبدالملک بن محمد ۲.۸ - مؤید بن حسین ۳ - دیگر افراد مشهور خاندان ۳.۱ - ابو ابراهیم اسماعیل ۳.۲ - ابوالمعالی عمر بن محمد ۳.۳ - عایشه و حره ۳.۴ - ابوبکر عبدالله بن عمر ۴ - عناوین مرتبط ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - نخسین فرد شاخص خاندان بسطامنخستین کس از این خاندان که از او در تاریخها یاد شده، ابوسعید حسین بن محمد بن هیثم شیخ شافعیان خراسان و نیشابور است که تاریخنگاران و صاحبان طبقات همواره نام او را در سایه و همراه فرزندش ابوعمر نخستین پیشوای برخاسته از این خاندان آوردهاند. [۲]
عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، ج۱، ص۷۶، به کوشش یوستاویتستام، لیدن، ۹۶۴م.
افراد این خاندان را میتوان در دو گروه مورد مطالعه قرار داد: الف آنان که پیشوایی مذهبی یافتند؛ ب - آنان که تنها به واسطه علم خود مشهور شدند.۲ - پیشوایان مذهبی خاندانبرخی از پیشوایان مذهبی خاندان بسطام عبارتند از: ۲.۱ - ابوعمر محمد بن حسینابوعمر محمد بن حسین (د ۴۰۷ یا ۴۰۸ق/۱۰۱۷ یا ۱۰۱۸م)، که بیشتر با عنوان قاضی ابوعمر بسطامی از او یاد شده است. [۴]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۸۱، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۵]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۷، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
[۶]
Iranica، ج۶، ص۱۸۳.
۲.۱.۱ - تحصیلات و اساتید ویاو برای اندوختن دانش به سفرهای بسیار رفت [۷]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۲۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
و در اصفهان، بغداد، بصره و اهواز از کسانی همچون احمد رَقّی، طَبَرانی، ابوبکر قَبّاب، ابن خُرَّزاد، ابوبکر بن مالک، ابومحمد بن ماسی و ابوحامد مرورودی حدیث شنید و فقه آموخت. [۹]
عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، ج۱، ص۷۶، به کوشش یوستاویتستام، لیدن، ۹۶۴م.
[۱۰]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۷، بیروت، ۳۴۹ق.
[۱۱]
ابن عساکر، علی، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۶_ ۲۳۷، دمشق، ۳۴۷ق.
ابوعمر زمانی که به بغداد درآمد، دانشمندی پخته و صاحب نظر شده بود و ابوحامد اسفراینی او را بزرگ داشت. [۱۲]
ابن عساکر، علی، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، دمشق، ۳۴۷ق.
[۱۳]
ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۱۵، ص۱۲۱۳، به کوشش محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۴۱۲ق.
از آن پس، نشان او در نیشابور یافت میشود. وی برای مدتی به برگذاری مجلس وعظ و ذکر پرداخت؛ سپس تنها به تدریس و مناظره و افتا روی آورد. [۱۴]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۹۱، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
کار او در نیشابور بالا گرفت و در ۳۸۸ق/۹۹۸م منصب قضای شهر به او واگذار شد. [۱۵]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۹۱، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
[۱۶]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۴، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
۲.۱.۲ - اسباب شهرت وییکی از اسباب شهرت او را میتوان ازدواج وی با دختر ابوطیّب صُعلوکی دانست که دارای خاندانی پرسابقه و پرآوازه در نیشابور بود. [۱۷]
اسنوی ،عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
[۱۸]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۵۵۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۱۹]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۷۲۵، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۲۰]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۷، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
افزون بر این، ابوعمر ظاهراً خود نیز از شخصیتی گیرا و خوشنام برخوردار بود و در مدت اقامتش در نیشابور دوستداران و پیروانی یافت، چنانکه منصوب شدنش به منصب قضای شهر - که در واقع به گونهای تثبیت رسمی ریاست او بر شافعیان آن دیار به شمار میرفت - موجب شادی بسیار یاران او شد. [۲۱]
ابن عساکر، علی، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۷، دمشق، ۳۴۷ق.
از قاضی ابوعمر بسطامی برخی نظرات اصولی نقل شده است، [۲۲]
عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، ج۱، ص۶۹، به کوشش یوستاویتستام، لیدن، ۹۶۴م.
اما اثری از او نام نبردهاند.۲.۱.۳ - شاگردان ویکسان مشهوری از او حدیث نقل کردهاند که از آن جمله، اینان را میتوان نام برد: حاکم نیشابوری، بیهقی، نیز ابوصالح مؤذن، محمد مُزَکّی، محمدصَرّام، یوسف همدانی، ابومحمدخَلاّل، ابوسعید فرخزادی و فرزندش ابو المعالی عمر. [۲۴]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۲۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
۲.۲ - ابومحمد هبةاللهابومحمد هبةالله د ۴۴۰ق/۱۰۴۸م، یکی از دو پسر قاضی ابوعمر که از ازدواج او و دختر صعلوکی به دنیا آمد. [۲۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۲۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
صعلوکی او را موفق لقب داد و هر دو برادر را سخت عزیز داشت و خود به تربیتشان همت گماشت. هبةالله که در آغاز جوانی به جای پدر زعیم شافعیان گردید، به «امام موفق» مشهور شد [۲۶]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
وی افزون بر درک محضر پدر و پدر بزرگ مادریش، از خفّاف و گروهی از محدثانِ هم طبقه آنان حدیث شنید و ابوصالح و ابوبکر ابن ابی زکریا از او روایت کردند. هبةالله با اینکه در دوران زعامت خود در دیده شافعیان سخت گران قدر بود، از بزرگان و پیشوایانی چون اسفراینی و زیادی پیروی میکرد. [۲۷]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۷۲۵_ ۷۲۶، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۲۸]
سبکی،عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۵۵، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
۲.۳ - ابوسهل محمد بن هبةاللهابوسهل محمد بن هبةالله مق ۴۵۶ق/۱۰۶۴م. او هنوز بسیار جوان بود که پدر را از دست داد و در ۱۷ سالگی به ریاست شافعیان نیشابور رسید. برای شنیدن حدیث به سفرهای گوناگون رفت و از نصرویی، ابوحسان مزکی و ابن مسرور حدیث شنید. [۲۹]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۸۱، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۳۰]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
در دوران ریاست او - که همزمان با دو سلطان سلجوقی، طغرل و الب ارسلان بود - حوادثی روی داد که دامن او را هم گرفت. علت این امر چنانکه سبکی [۳۱]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۳۹۰، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
گزارش میدهد، حسادت وزیر عمیدالملک کُندُری به محبوبیت ابوسهل نزد نیشابوریانِ شافعی و حنفی بود؛ در حالی که عمیدالملک خود به سفارش هبةالله موفق پدر ابوسهل به خدمت سلطان طغرل سلجوقی درآمده بود. از دقت در جزئیات ماجرا برمیآید که ریشه این حوادث به طور اعم به اختلاف میان اشاعره و معتزله باز میگشت و به طور اخص در نیشابور، معلول قدرت و محبوبیت و وجهه پیشوایان شافعی اشعری مذهب خراسان و نگرانی وزیر بود که خود نماینده رسمی دولت سلجوقی به شمار میرفت. به همین سبب نیز سلطان سخن کُندُری را پذیرفت و دستور منع از وعظ، دستگیری و تبعید قشیری، جوینی، فراتی و ابوسهل را صادر کرد. جوینی از پیش دریافت و به حجاز گریخت و چون مجاور گشت، به «امام الحرمین» شهرت یافت. در هنگام اجرای حکم که با فتنه اوباش و غوغاگران همراه بود، ابوسهل نیز حضور نداشت و تنها قشیری و فراتی با استخفاف دستگیر، و در قهندز نیشابور زندانی شدند. ابوسهل که پیش از آن کوششها کرده بود که کار به اینجا نرسد، تصمیم به ایستادگی گرفت و گروهی توانا بر جنگ از باخرز گرد آورد و پس از ماجراهایی سرانجام امیر شهر را زخمی کرد و دو زندانی را آزاد ساخت و خود به سوی ری رفت تا موضوع را به سلطان بگوید؛ اما کار بر مدار خواست او نگردید و سلطان بر تقصیر او رای داد، ابوسهل به زندان رفت و همه اموالش مصادره شد. او پس از مدتی آزاد گردید و به حج رفت. [۳۳]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۳۹۱ ۳۹۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
با به سلطنت رسیدن الب ارسلان، ابوسهل مجدداً به فعالیت پرداخت و ظاهراً نزد سلطان منزلتی یافت. گزارشها از این پس، چندان روشن نیست؛ آنچه میتوان بر پایه همین گزارشها احتمال داد، آن است که الب ارسلان سیاست دیگری در پیش گرفت. نخست ابوسهل را دلگرم ساخت و بعد در توطئهای او را به قتل رساند؛ اما به گفته ابناثیر سلطان او را با موکب همسرش، دختر خلیفه به بغداد فرستاد و فرمان داد تا در بغداد به نام او خطبه بخواند که او در راه درگذشت. ذهبی با ضعیف شمردن این گزارش میگوید: سلطان حتی از او وزارت هم خواسته بود، اما در توطئهای ناگهان او را کشتند. [۳۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۴۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
اسنوی نیز گزارش ذهبی را تایید کرده است. [۳۶]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
[۳۷]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۸۱، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
۲.۴ - موفق بن ابی سهلابوالمقدم موفق بن ابی سهل د ۴۷۹ق/۱۰۸۶م. اگرچه به ریاست او تصریح نشده است، اما از برخی گزارشها برمیآید که ریاست شافعیان پس از پدر مقتولش به او رسیده باشد. وی متفق جوزقی و مسند ابوعوانه و صحیح بخاری را از مغربی، زینالاسلام و حفصی شنید. ابوالمقدم در جوانی درگذشت. [۳۸]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۶۹۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
۲.۵ - جمال الاسلام سعید بن هبةاللهابوعمر جمال الاسلام سعید بن هبةالله د ۵۰۲ق/۱۱۰۹م. وی برادر ابوسهل محمد بود و در روزگار او رشد کرد. او از ابوحفص عمر بن مسرور و ابوسعد کَنجرودی و دیگران حدیث شنید و صحیح بخاری را نزد علی بن عیّار فرا گرفت. ابوعمر در گرفتاری برادر ظاهراً آسیبی ندید و ثروت بزرگی که از پدر به ارث برده بود، برایش محفوظ ماند. در منابع ذکر نشده است که چه کسی پس از قتل ابوسهل زعامت را به دست گرفت؛ اما با توجه به ۴۶ سال فاصله میان مرگ ابوسهل و ابوعمر، درستتر مینماید که ریاست جماعت شافعی نخست به برادرزادهاش ابوالمقدم، سپس در ۴۷۹ق/۱۰۸۶م به او رسیده باشد. . [۳۹]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۳۷۳، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۴۰]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۶_ ۲۲۷، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م.
[۴۱]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۹۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
۲.۶ - هبةالله بن سهلابومحمد هبةالله بن سهل بن عمر ۴۴۳-۵۳۳ق/۱۰۵۱-۱۱۳۹م، مشهور به سیدی، منسوب به سیدابوالحسن همدانی. ابومحمد از سالگی و بسا زودتر به فراگیری دانش پرداخت و از پدر بزرگش ابوالمعالی عمر، راویان طبقه دوم شافعی و هم عصران خود حدیث شنید و نزد امام الحرمین جوینی فقه آموخت [۴۲]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۷۳۰، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
سپس کسانی چون ابن عساکر، سمعانی، مؤید طوسی و قطب نیشابوری از او حدیث شنیدند و خرستانی از او اجازه روایت گرفت. [۴۷]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۴، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
سمعانی او را - با وجود وصف به صفاتی چون فقیه، عالم، نیکوکار و متعبد - کج خلق، و نسبت به روایت حدیث کم علاقه میخواند و میگوید که خود او هم با زحمت فراوان و سفارش بسیار به محضر وی راه یافت. [۴۹]
سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، ج۲، ص۳۵۷_ ۳۵۹، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
سبکی نیز بیعلاقگی او را به روایت حدیث و راویان، به اخلاق تندش نسبت میدهد. [۵۰]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۳۲۶، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
به هر حال، به گفته ذهبی او «عالی الاسناد» بود. ابومحمد پس از مرگ در حیره احتمالاً قبرستانی در اطراف نیشابور دفن شد. [۵۲]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۳۲۶، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
۲.۷ - عبدالملک بن محمدعبدالملک بن محمد بن هبةالله، مشهور به فخر که تاریخ وفات او معلوم نیست. سمعانی به همراه او از پدر بزرگش ابومحمد هبةالله حدیث میشنیده است. به ریاست او بر اصحاب حدیث در نیشابور تصریح شده است. . [۵۳]
سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، ج۷، ص۱۹۰، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
[۵۴]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۲۷، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
۲.۸ - مؤید بن حسینمؤید بن حسین بن هبةالله مق ۵۶ق/۱۶۱م، آخرین کس از این خاندان است که بر شافعیان نیشابور ریاست یافت. او پسر عموی عبدالملک بن محمد است. مؤید هنوز جوان بود که در درگیری میان اصحاب شافعی و یکی از نقیبان علوی در نیشابور - که به درازا کشید و در جریان آن مؤید آی اَبه سردار شورشی سلجوقی نیز با او همراه شد - درست در لحظه پیروزی در اثر اصابت تصادفیِ سنگی کشته شد و پس از او دیگر نشانی از ریاستِ هیچ کس از خاندان بسطامی در دست نیست. [۵۷]
Bulliet، R W، ج۱، ص۷۸-۸۰، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
[۵۸]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۲۷، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
۳ - دیگر افراد مشهور خاندانبرخی دیگر از افراد مشهور خاندان بسطام عبارتند از: ۳.۱ - ابو ابراهیم اسماعیلابوابراهیم اسماعیل، برادر قاضی ابوعمر بسطامی که چندان هم شناخته نیست، جز آنکه به گزارش عبدالغافر فارسی، وی مردی صاحب شوکت، و در فقه و شعر و ادب بسیار فاضل بود. [۵۹]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۱۶۹، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
وی دو پسر به نامهای محمد و سهل داشت. . [۶۰]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۱۸، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
۳.۲ - ابوالمعالی عمر بن محمدابوالمعالی عمر بن محمد د ۴۶۵ق/۱۰۷۳م، که از سوی پدر بزرگ مادریش صعلوکی، مؤید لقب گرفت. مؤید فرزند دیگر قاضی ابوعمر بسطامی و برادر ابومحمد هبةالله موفق بود که صعلوکی به تربیت آنان پرداخت. او افزون بر محضر پدر و پدر بزرگ، از بزرگانی چون حاکم نیشابوری، ابن فورک، سیدابوالحسن همدانی و دیگران [۶۱]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۵۵۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۶۲]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۷۲۵، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
علم و حدیث آموخت و سپس نوهاش هبةالله بن سهل سیدی و کسانی دیگر از او روایت کردند. [۶۳]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۴، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
[۶۴]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۰۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م.
ابوالمعالی با ازدواج با دختر سیدابوالحسن همدانی موجب پیدایش شاخه سیدی در خاندان بسطامی شد و نوه او هبةالله بن سهل، مشهور به سیدی از پیشوایان شافعیان نیشابور گردید. [۶۵]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۵۵۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۶۶]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۷۳۰، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
[۶۷]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۱۹، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
۳.۳ - عایشه و حرهعایشه، دختر قاضی ابوعمر، همانند برادرانش دانشمند بود و از خفّاف حدیث شنید [۶۸]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۶۱۲، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
و گروهی از جمله [ابن حمویه [|ابن حَمّویه]] جوینی از او روایت کردهاند. ظاهراً نزدیک به زمان وفات برادرش موفق او نیز از دنیا رفته است. . [۶۹]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
[۷۰]
کحاله، عمررضا، اعلام النساء، ج۳، ص۱۸۷، بیروت، موسسة الرساله.
حُرّه، خواهر عایشه نیز از خفاف و گروهی دیگر حدیث شنید و در این علم نامی یافت. [۷۱]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۳۲۹، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
۳.۴ - ابوبکر عبدالله بن عمرابوبکر عبدالله بن عمر بن محمد، فرزند ابوالمعالی عمر که از پدر حدیث آموخت و تنها چیزی که از او دانسته است، این است که بر مسند قضا نشست. [۷۲]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، ج۱، ص۴۴۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق.
از دو پسر او به نامهای ابوالحسن محمد و ابونصر مؤید یاد شده است که در بیهق زیسته، و درگذشتهاند. [۷۳]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۳۳، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
[۷۴]
Bulliet، R W، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲.
۴ - عناوین مرتبط• محمد بسطانی • اسماعیل بسطامی • عمر بسطامی • هبةالله بسطامی • محمد بن هبةالله بسطامی • سید بن هبةالله سطامی • موفق هبةالله بسطامی • هبةالله بن سهل بسطامی • عبدالملک بسطامی • حسین بن هبةالله بسطامی • عبدالله بسطامی • عایشه بسطامی ۵ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ. (۲) ابن اثیر، عزالدین، اللباب، بیروت، دارصادر. (۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۴۱۲ق. (۴) ابن عساکر، علی، تبیین کذب المفتری، دمشق، ۳۴۷ق. (۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م. (۶) ابن نقطه، محمد، التقیید، بیروت، دارالحدیث. (۷) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۳۹۰ق/۹۷۰م. (۸) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، بیروت، ۳۴۹ق. (۹) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م. (۱۰) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۱۱) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۳۸۳ق/۹۶۴م. (۱۲) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، ۳۸۳-۳۹۶ق. (۱۳) سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۳۹۵ق/۹۷۵م. (۱۴) صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور منتخب السیاق عبدالغافر فارسی، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۴۰۳ق. (۱۵) عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، به کوشش یوستاویتستام، لیدن، ۹۶۴م. (۱۶) کحاله، عمررضا، اعلام النساء، بیروت، موسسة الرساله. (۱۷) Bulliet، R W، The Patricians of Nishapur، Massachusetts، ۱۹۷۲. (۱۸) Iranica؛ ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان بسطام»، شماره۴۸۷۱. ردههای این صفحه : تراجم | خاندان ها | خاندان های ایرانی | علمای اهل سنت | علمای قرن پنجم | علمای قرن چهارم | علمای قرن ششم | محدثین اهل سنت | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|