زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
 

تولید ناخالص ملی





تولید ناخالص ملی (Gross National Production) که به اختصار GNP یکی از اصطلاحات علم اقتصاد بوده و از معیارهای اندازه‌گیری در اقتصاد کلان است. و به معنای ارزش پولی مجموع كالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل یك كشور در یك سال مشخص (تولید ناخالص داخلی) منهای ارزش پولی كالا و خدمات تولید شده در داخل توسط خارجی‌ها به اضافه ارزش پولی كالا و خدمات تولیدشده توسط شهروندان آن كشور در سایر كشورهای خارجی است.


۱ - مقدمه



عمده‌ترین پیشرفت حسابداری ملی طی دوران جنگ جهانی دوم و همزمان با شکل‌گیری اقتصاد کلان اتفاق افتاد. کشورهای درگیر در جنگ، از جمله آمریکا و انگلستان، به منظور برنامه‌ریزی هزینه‌های جنگ، این چارچوب را گسترش دادند.
پیشرفت بعدی این حسابداری به منظور مقابله با بحران برزگ دهه ۱۹۳۰ تحقق یافت. در این راستا شاخص تولید ناخالص ملی با کارکردهای مختلف پا به عرصه وجود گذاشت و یکی از اهداف و کاربردهای نظام حساب‌های ملی شناخت وضعیت و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور است.
[۱] عربی، سیدهادی و سیداسحاق علوی، کلیات علم اقتصاد، قم، چاپ جعفری، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۱۹۰-۱۹۱.

با استفاده از این شاخص اولا می‌توانیم رشد و توسعه کشور را محاسبه و با دیگر کشورها مقایسه نماییم ثانیا این شاخص معیاری برای محاسبه رفاه جامعه می‌باشد و ثالثا معیاری برای مقایسه رشد بین کشور‌ها نیز می‌باشد. تولید ناخالص داخلی مهم‌ترین و متداول‌ترین شاخص‌اندازه گیری فعالیت در سطح اقتصاد کلان است و ارزش تولید کالا و خدمات نهایی را در اقتصاد داخلی یک کشور‌ اندازه‌گیری می‌کند.
[۲] دیولیو، یوجین، تئوری و مسائل اقتصاد کلان، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۲.


۲ - تعریف



تولید ناخالص ملی (Gross National Production) که به اختصار GNP نیز گفته می‌شود «عبارتند از ارزش پولی کالا و خدمات نهایی تولید شده و مبادله‌شده در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص (معمولا یک سال) می‌باشد.» و به لحاظ ریاضی از فرمول زیر به دست می‌آید:
[۳] رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۲۸.


۲.۱ - نکات


۱: در نظر گرفتن ارزش ریالی تمام کالاها و خدمات؛ چون کالاها از نظر جنس و نوع متفاوت است لذا جمع‌زدن مقادیر فیزیکی (مثل کیلو، متر، تن و غیره) مقدور نمی‌باشد. لذا برای رسیدن به ارزش کل، از ارزش ریالی استفاده شده است.
۲: در نظر گرفتن ارزش تمام کالا و خدمات نهایی؛ چون از احتساب مضاعف جلوگیری شود. به عبارتی در این روش ارزش کالاهای واسطه‌ای در نظر گرفته نمی‌شود.
الف: کالاهای و خدمات نهایی یعنی در آخرین مرحله از فروش باشند و برای فروش مجدد خریداری نشوند.
ب: کالاها و خدمات واسطه‌ای یعنی کالا و خدماتی که فقط به عنوان نهاده در تولید سایر کالاها به کار می‌روند.
ج: نهایی یا واسطه بودن بسته به نوع کالا و خدمت است. مثلاً: خدمات یک کارگر در بنگاه نجاری: یک خدمات واسطه‌ای است؛ اما خدمات یک کارگر در تعمیرات لوازم خانگی خدمات نهایی است.
۳: در نظر گرفتن تمامی کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در اقتصاد؛ کالا و خدماتی در تولید ناخالص ملی محاسبه می‌شوند که در بازار مبادله شوند. لذا فعالیت خانم خانه‌دار یا غذا درست کردن یا نگه‌داری فرزندان در خانه و غیره در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی‌شود.
[۴] منکیو، گریگوری، نظریه اقتصاد کلان، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۹، چاپ اول، ص۱۲-۱۴.
[۵] رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۲۸-۳۰.


۲.۲ - استثنائات


الف) کالا و خدماتی که در بازار مبادله می‌شوند اما در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی‌شوند: مانند:
۱: مبادله کالاهای دسته دوم (کهنه) و مبادله دارایی‌ها (مانند زمین، اوراق قرضه، مستغلات)؛ چون قبلا محاسبه شده است.
۲: کالاها و فعالیت‌های غیرمشروع و غیرقانونی؛ چون جزء فعالیت اقتصادی نیست. زیرا تولید ناخالص ملی معیار رفاه است و این فعالیت‌ها میزان رفاه را مشخص نمی‌کند.
۳: کمک‌های بلاعوض (مانند انفاق و هدیه)؛ چون یک مرتبه در درآمدهای دارندگان آن لحاظ شده است.
ب) کالا و خدماتی که در بازار مبادله نمی‌شود اما در محاسبه تولید ناخالص ملی محاسبه می‌شود. مانند:
۱: خودمصرفی کشاورزان: مانند مرغ و خروس خانگی برای خودمصرفی یا سبزیجات و میوه‌های تولیدشده و مصرف‌شده توسط کشاورزان و غیره؛
۲: اجاره خانه‌های تحت استفاده مالک؛
۳: کارمزد احتسابی؛ بانک‌ها در مقابل ارائه خدمات مربوط به سپرده‌های دیداری کارمزدی دریافت نمی‌کنند، در عوض از محل وام دادن سپرده‌های جاری و دیداری درآمدی به صورت بهره دریافت می‌کنند. این درآمد کارمزد احتسابی نام دارد.
از آنجائی که این کارمزد احتسابی در روش ارزش افزوده (بعداً توضیح داده می‌شود) در محاسبه GNP درنظر گرفته می‌شود؛ اما در روش هزینه‌ای به دلیل آنکه صاحبان حساب‌ها، وجهی را بابت کارمزد احتسابی پرداخت نکرده‌اند جزء هزینه‌ها محسوب نمی‌شود. بنابراین در محاسبه تولید ناخالص ملی از طریق ارزش افزوده کارمزد مزبور کسر می‌گردد.

۳ - روش‌های محاسبه



به سه روش می‌توان تولید ناخالص ملی را محاسبه نمود.

۳.۱ - مخارج یا هزینه‌ا‌ی


در این روش کل مخارج صرف‌شده روی کالاها و خدمات نهایی که توسط خانوار (C)، سرمایه‌گذاران (I)، دولت (G) و خریداران خارجی (EX- IM) انجام می‌شود، محاسبه می‌شود. GNP = C + I + G + EX - IM
که مخارج مصرفی بخش خانوار (C) شامل: مصرف کالاهای بادوام، مصرف کالاهای بی‌دوام، و مصرف خدمات می‌باشد و مخارج سرمایه‌گذاری (I) شامل: سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی شده (خرید، نصب، تعمیرات و تجهیزات اساسی ابزار تولید؛ ساخت و تعمیرات ساختمان مسکونی؛ تغییر در موجودی انبار) و سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی نشده (IUP) می‌باشد.
[۶] فرجی، یوسف، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات بین‌المللی المهدی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳-۳۷.


۳.۲ - درآمدی


در این روش مجموع درآمدهای عوامل اقتصادی که به شکل‌های مختلف اعم از دستمزد، سود، اجاره، بهره و غیره بدست می‌آید با یکدیگر جمع می‌گردد. بنابراین: GNP =سود + اجاره + بهره + دستمزد + حقوق و غیره. در رابطه فوق، سود از چهار جزء سود توزیع‌شده، سود توزیع‌نشده، مالیات بر سود شرکت‌ها و تغییرات در موجود انبار تشکیل شده است.

۳.۳ - ارزش افزوده


روش ارزش افزوده یعنی افزایش در ارزش پولی یک کالا بر اثر انجام یک کار یا خدمتی بر روی آن است که سبب تغییر کاربرد آن، بهبود کیفیت و یا تسهیل در مصرف آن می‌شود. به عبارت دیگر: GNP = ارزش مواد اولیه و کالاهای نیمه ساخته – ارزش فروش کالا.
توضیح روش ارزش افزوده در قالب مثال: فرض کنید یک کشاورز مازندرانی در اطراف مزرعه خود درختانی دارد که به طور طبیعی روییده است. این کشاورز درختان را به ارزش ۱۰۰۰ ریال (بدون انجام هیچ هزینه‌ای) به کارگاه نجاری می‌فروشد.
ارزش افزوده این مرحله ۱۰۰۰ ریال خواهد بود. کارگاه نجاری این درختان را قطع کرده و آنها را تبدیل به چوب‌ها برای ساخت صنایع دستی می‌نماید و آنها را به ارزش ۲۰۰۰ ریال به مغازه‌دار لوازم چوبی می‌فروشد. لذا ارزش افزوده این مرحله ۱۰۰۰ ریال خواهد بود.
مغازه‌دار لوازم چوبی این چوب‌ها را به شکل صنایع دستی درآورده و به مسافران بین راهی به ارزش ۲۸۰۰ ریال می‌فروشد. مسافران از آن کالا استفاده می‌کنند. در این صورت ارزش افزوده این مرحله ۸۰۰ ریال خواهد بود. حال اگر ارزش افزوده هر بخش را جمع نماییم ارزش افزوده کل فعالیت بدست می‌آید.
[۷] رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۳۹.
جمع ارزش افزوده =۸۰۰+ ۱۰۰۰+ ۱۰۰۰= ۲۸۰۰ ریال.


۴ - قیمت عوامل و قیمت بازار



ارزش افزوده هر بخش در حقیقت همان پرداختی به عوامل تولید آن مرحله مانند دستمزد کارگران، حقوق، اجاره، بهره و سود و غیره است. لذا کل ارزرش افزوده برابر جمع پرداختی به عوامل تولید است. به این روش از محاسبه تولید ناخالص ملی، تولید ناخالص ملی به قیمت عوامل (GNPF) گویند.
[۸] رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان نوین، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۹، چاپ اول، جلد اول، ص۹۱-۹۳.

نکته‌ای که باید دقت نمود این است که این روش تنها به ارزش افزوده هر بخش توجه دارد؛ در حالی‌که کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در بازار مبادله می‌شوند و گاهی مواقع دولت‌ها مالیات غیرمستقیم بر روی این کالاها می‌بندند که در روش ارزش افزوده به آن توجه نمی‌شود. به همین خاطر قیمت کالا در بازار دقیقاً برابر با قیمت ارزش افزوده کالا نیست بلکه به قیمت بازاری کالا، خالص مالیات غیرمستقیم هم اضافه می‌گردد.
لذا در تولید ناخالص ملی به قیمت بازار (GNPM) داریم:
GNPM = GNPF + خالص مالیات غیرمستقیم
GDPF=کارمزد احتسابی - جمع ارزش افزوده‌ها
با توجه به اینکه سیستم‌های حکومتی هم اکنون بار حمایتی بیشتری را دربردارند، دولت‌ها در اعلام تولید ناخالص ملی مایلند از تولید ناخالص ملی به قیمت بازار که بزرگتر به نظر می‌رسد بهره ببرند.

۵ - درآمد عوامل تولید



مفهوم تولید ناخالص داخلی ((GDP): GDP =Gross Domestic Production)
[۹] فرجی، یوسف، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات بین المللی المهدی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۲۸-۲۹.
عبارتند از ارزش کالا و خدمات تولید شده و مبادله شده در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور؛ به عبارت دیگر در این مفهوم فقط کالاها و خدماتی که توسط افراد آن کشور و در داخل مرزهای کشور صورت می‌گیرد مدنظر است.
بنابراین:
GDP = GNP – خالص درآمد عوامل تولید از خارج: درآمد عوامل تولید خارجی در کشور – درآمد عوامل تولید کشور در خارج = خالص درآمد عوامل تولید.
درآمد عوامل تولید کشور در خارج: مانند درآمد یک کارگر ایرانی که در کشور کویت کار می‌کنند بخشی از تولید ناخالص ملی را تشکیل می‌دهد اما جزو تولید ناخالص داخلی نیست.
درآمد عوامل تولید خارجی در کشور: مانند درآمد کویتی در دراخل خاک کشور جزو تولید ناخالص داخلی است اما جزو تولید ناخالص ملی نیست.

۶ - روش محاسبه در ایران



قبلا بیان شد که سه روش برای محاسبه GNP، GDP وجود دارد. اما در کشور ایران به جهت عدم‌اطلاعات کافی در مورد درآمدهای افراد جامعه، روش درآمدی قابل استفاده نیست. از طرف دیگر روش مخارج جهت تجزیه و تحلیل اقتصاد مهم است. همچنین روش ارزش افزوده هم به جای روش درآمدی قابل استفاده است.

۶.۱ - روش مخارجی


GDPM = مخارج مصرفی خصوصی + مخارج مصرفی دولتی + سرمایه‌گذاری دولتی در ساختمان + سرمایه‌گذاری دولتی در ماشین آلات + سرمایه‌گذاری خصوصی در ساختمان+ سرمایه‌گذاری خصوصی در ماشین آلات + تغییر در موجودی انبار اشتباهات + صادرات - واردات + اشتباهات آماری
GNPM = GDPM + خالص درآمد عوامل تولید از خارج.

۶.۲ - روش ارزش افزوده


GDPF = ارزش افزوده بخش کشاورزی + ارزش افزوده بخش نفت + ارزش افزوده بخش صنعت و معدن + ارزش افزوده بخش خدمات – کارمزد احتسابی + نتیجه رابطه مبادله بازرگانی
GNPM= GDPF + خالص مالیات غیرمستقیم + خالص درآمد عوامل تولید از خارج.

۶.۳ - روش درآمدی


روش درآمدی (برای کشورهایی که از روش درآمدی استفاده می‌کنند) GNPM= حقوق و دستمزد+ کمک‌های بابت بیمه اجتماعی+ درآمد مشاغل+ بهره خالص + درآمد اجاره‌ای اشخاص + سود شرکت‌ها + استهلاک + مالیات غیرمستقیم + پرداخت‌های نتقالی بنگاه‌ها + مازاد بنگاه‌های دولتی منهای یارانه + اشتباهات آماری
محدودیت‌های روش محاسبه GNP: GNP یک شاخص‌اندازه گیری رفاه است. اگر تولید ملی یک کشور افزایش یابد گفته می‌شود که رفاه آن کشور به طور متوسط زیاد شده است؛ اما به این معنا نیست که رفاه همه افراد جامعه زیاد شده باشد؛ برای همین بیان می‌کنند که این شاخص کامل نیست. برای اینکه شاخص کاملی بیان کنند، یک شاخص رفاهی تعریف می‌کنند که تابعی از تولید ناخالص و ضریب جینی است. (𝐺NP = f (Gini، GDP
ضریب جینی: یک عدداست که نشان‌دهنده‌ی توزیع درآمد افراد جامعه است. لذا وقتی می‌توان گفت رفاه یک جامعه زیاد افزایش یافته است که هم درآمد جامعه زیاد شده باشد، هم درآمد به طور متناسب بین همه اقشار تقسیم شده است.
[۱۰] کفشگر، حسین، اقتصاد کلان برای دانشجویان، قم، دانشگاه قم، ۱۳۹۵، (جزوه درسی)، ص۳۷.

بسیاری از کالاها را در نظر نمی‌گیرد: چنانچه گفته شد بسیاری از کالاها در اقتصاد تولید می‌شوند و به مصرف می‌رسند اما در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی‌شوند. مانند فعالیت‌های خانم‌های خانه‌دار و غیره.
استفاده از GNP در مقایسه‌های بین‌المللی باید با احتیاط انجام گیرد. امروزه این شاخص برای بررسی و مقایسه سطوح زندگی و یا میزان پیشرفت اقتصادی کشورهای مختلف بکار می‌رود. اما حساب‌های ملی کشورهای مختلف از نظر شمول با یکدیگر متفاوتند.
مثلاً در کشوری که روش‌های سنتی متداول است، ممکن است بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی که در خانوارها انجام می‌گیرد چون در بازار مبادله نمی‌شوند در حساب‌های ملی نیز به حساب نیایند. اما در جوامع پیشرفته‌تر که این‌گونه فعالیت‌ها از طریق بازار انجام می‌شود و بنابراین در تولید ناخالص ملی آنها لحاظ می‌شود.
اقصاد زیرزمینی، منظور مجموعه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی است که توسط دولت ثبت و گزارش نمی‌شود. مبادلات بازار سیاه، قاچاق و غیره نمونه‌ایی از اقتصاد زیرزمینی است.
تولید ناخالص ملی هزینه‌های زیست محیطی مانند جرم و جنایت و کج‌روی‌های اجتماعی را در نظر نمی‌گیرد، گرچه هزینه‌هایی که در این خصوص پرداخت می‌شود در محاسبه تولید ناخالص ملی لحاظ می‌شود، اما ترکیب و میزان این هزینه‌ها در مقایسه‌های بین‌المللی حائز اهمیت می‌باشد.
[۱۱] عربی، سیدهادی و سیداسحاق علوی، کلیات علم اقتصاد، قم، چاپ جعفری، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۲۰۹.

GNP تغییرات کیفی کالاها را منعکس نمی‌کند. برخی از افزایش قیمت‌ها ممکن است به علت ارتقاء کیفی باشد. اما نمی‌توان ارتقاء کیفی را از افزایش قیمت‌ها جدا کرد و از GDP کسر نمود.

۷ - انواع



انوع تولید ناخالص ملی اسمی و حقیقی عبارت است از:

۷.۱ - حقیقی


در بررسی روند تولید ناخالص ملی، یکی از سالهایی که کشور در آن از لحاظ بیکاری، تورم و تولید، وضعیت خوبی دارد را به عنوان سال پایه انتخاب می‌کنند. اگر در دوره‌ای، تولید ناخالص ملی با قیمتهای همان سال مورد نظر (قیمت جاری) بررسی گردد، به آن تولید ناخالص ملی اسمی گفته می‌شود و اگر تولید ناخالص ملی را بر حسب قیمتهای سال پایه‌اندازه‌گیری نمایند به آن تولید ناخالص حقیقی گویند.

۷.۲ - اسمی


برای بررسی روند رشد باید از تولید ناخالص حقیقی استفاده نمود؛ زیرا ممکن است در یک سال تولید ناخالص ملی نسبت به سال گذشته ۱۵ درصد رشد داشته باشد اما همه این رشد به جای افزایش فیزیکی تولید کالاها و خدمات، بر اثر تورم باشد و حتی شاید تولید فیزیکی کمتر از سال گذشته باشد. برای فهم آن باید از تولید ناخالص ملی حقیقی (با قیمت‌های ثابت) استفاده کرد.
[۱۲] دورنبوش، رودیگر و استنلی فیشر، اقتصاد کلان، یدالله دادگر و محمدرضا منجذب، تهران، البرز، ۱۳۷۵، ص۵۹.

از تقسیم GNP اسمی به GNP حقیقی، شاخص ضمنی تعدیل‌کننده GNP (Implicit Deflator) بدست می‌آید. این شاخص در تحلیل تعیین درآمد، نقش فوق‌العاده مهمی ایفا می‌کند.
[۱۳] برنسون، ویلیام اچ، تئوری و سیاست‌های اقتصاد کلان، شاکری، عباس، تهران، نی، ۱۳۷۸، چاپ چهارم، ص۴۸.


۸ - پانویس


 
۱. عربی، سیدهادی و سیداسحاق علوی، کلیات علم اقتصاد، قم، چاپ جعفری، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۱۹۰-۱۹۱.
۲. دیولیو، یوجین، تئوری و مسائل اقتصاد کلان، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۲.
۳. رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۲۸.
۴. منکیو، گریگوری، نظریه اقتصاد کلان، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۹، چاپ اول، ص۱۲-۱۴.
۵. رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۲۸-۳۰.
۶. فرجی، یوسف، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات بین‌المللی المهدی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳-۳۷.
۷. رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۵، چاپ دهم، جلد اول، ص۳۹.
۸. رحمانی، تیمور، اقتصاد کلان نوین، تهران، انتشارات برادران، ۱۳۸۹، چاپ اول، جلد اول، ص۹۱-۹۳.
۹. فرجی، یوسف، اقتصاد کلان، تهران، انتشارات بین المللی المهدی، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۲۸-۲۹.
۱۰. کفشگر، حسین، اقتصاد کلان برای دانشجویان، قم، دانشگاه قم، ۱۳۹۵، (جزوه درسی)، ص۳۷.
۱۱. عربی، سیدهادی و سیداسحاق علوی، کلیات علم اقتصاد، قم، چاپ جعفری، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص۲۰۹.
۱۲. دورنبوش، رودیگر و استنلی فیشر، اقتصاد کلان، یدالله دادگر و محمدرضا منجذب، تهران، البرز، ۱۳۷۵، ص۵۹.
۱۳. برنسون، ویلیام اچ، تئوری و سیاست‌های اقتصاد کلان، شاکری، عباس، تهران، نی، ۱۳۷۸، چاپ چهارم، ص۴۸.


۹ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تولید ناخالص ملی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۱/۲۷.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.