بصریبُصْری، شهری باستانی در جنوب سوریه، واقع در شرق دشت حاصلخیز حوران است. ۱ - معرفی اجمالیاین شهر در ۰ کیلومتری شرق شهر درعا و ۴۱ کیلومتری جنوب دمشق [۱]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۱۹، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
[۲]
الموسوعه العربیه المیسّره، قاهره، ج۱، ص۲۲، ۰۰۱م.
و در ۶ و ۸ طول شرقی و ۲ و ۰ عرض شمالی، و در ۰ کیلومتری مرز کنونی سوریه و اردن واقع است. [۳]
۲EI
نام بصری در منابع آرامی و نوشتههای نبطی با صورتی نزدیک به تلفظ رایج آن آمده است؛ اما صحت نگارش آن در منابع سریانی مورد تردید است، زیرا به صورت بوصار یا بوصارا آمده است. به هر روی، این نام معنی استوار و مستحکم، و به عبارتی دژ را افاده میکند. [۴]
عبدالله حلو، تحقیقات تاریخیه لغویة فی الاسماء الجغرافیة السوریه، ج۱، ص۱۵، بیروت، ۹۹۹م.
۲ - شهر بصریبصری امروزه شهر و مرکز ناحیهای در حوران و تابع شهرستان درعاست. این شهر ۵۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در ۳۷۱ش/۹۹۲م جمعیت آن ۲۲، نفر بوده است. رودهای زیدی، رقیق و زعتری از نزدیکی آن میگذرند و چشمهای کوچک به نام جهیر از زمانهای دور در آنجا جاری است. بصری بر سر راهی قرار دارد که درعا در مغرب را به صلخد در مشرق میپیوندد [۵]
.۲EI
جغرافینگاران مسلمان بصری را از اقلیم سوم، و مرکز ناحیه حوران و از نواحی دمشق دانستهاند [۶]
ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۵۲، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۸۴۰م.
[۷]
احمد یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۲۶، همراه الاعلاق النفیسه ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۸۹۱م.
[۸]
عبیدالله ابن خردادبه، المسالک و الممالک، ج۱، ص۴، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م.
این شهر دارای بازار و مسجد جامع بوده، و در بنای آن از سنگهای سیاه استفاده شده است. گروههایی از عربهای بنی فَزاره و بنی مُرّه در آنجا سکنی داشتند. بصری دارای قلعهای استوار شبیه قلعه دمشق، و باغهایی سرسبز بوده است. [۱۰]
احمد یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۲۶، همراه الاعلاق النفیسه ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۸۹۱م.
[۱۱]
ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۵۳، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۸۴۰م.
در نامههای به دست آمده از تل العمارنه مصر، از بصری در سده ۴قم یاد شده است. این شهر در دوره نبطیها تمدنی شکوفا داشت که برخی آثار برجای مانده در اطراف شهر گویای آن است. نبطیها حصارهایی مستحکم برای بصری ساخته بودند که آن را به شهرکی نظامی بدل کرده بود. [۱۲]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۲۰، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
[۱۳]
.۲EI
بصری در حدود سال ۰۵م به ناحیه عربی روم ضمیمه شد پاولی؛ [۱۴]
جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۹۷۷م.
[۱۵]
.۲EI
بصری در زمان ترایانوس حک ۸-۱۷م توسعه و استحکام یافت و به صورت شهری مسیحی و مرکزی اسقفنشین درآمد. کلیسای بزرگ آن در ۱۲م در روزگار دولت عربی مسیحی غسانیان، تأسیس شد که بقایای آن باقی است. [۱۶]
فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۲۳-۲۴، ترجمه جرج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۹۵۸-۹۵۹م.
[۱۷]
فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۴۸، ترجمه جرج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۹۵۸-۹۵۹م.
[۱۸]
پیگولوسکایا، نو، ج۱، ص۹۶، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ترجمه عنایتالله رضا، تهران، ۳۷۲ش.
[۱۹]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۷، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
[۲۰]
.۲EI
۳ - ماجرای بحیرای مسیحیشهرت بصری در منابع اسلامی بیشتر به سبب حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آنجاست. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۲ ساله بود، همراه عمویش ابوطالب به سفر اول شام رفت. چون به بصری رسیدند، راهبی به نام بحیرا ه م، نشانههای پیامبری را در آن حضرت دید و به ابوطالب سفارش کرد تا وی را به شهر خود بازگرداند و از گزند یهود مصون دارد. [۲۲]
عبدالملک ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۰، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۳۵۵ق/۹۳۶م.
[۲۴]
احمد یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰، نجف، ۳۵۸ق.
نیز هنگامی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۵ ساله بود و کاروان تجارتی خدیجه را به سوی شام، همراه مَیسره، غلام خدیجه سرپرستی میکرد، نسطور راهب در شهر بصری علائم نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دید و میسره پس از بازگشت به مکه ماجرای این دیدار را به آگاهی خدیجه رساند. جایی در بصری که گفته میشد: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن به نیایش پرداخته بود، بعدها به عنوان مسجد پیامبر قداست یافت و همچون قدمگاه آن حضرت، در آن نزدیکی زیارتگاه شد گوری نیز که به نام بحیرا شناخته بود، همچنان در سده ق/۳م وجود داشت. [۲۹]
علی هروی، الاشارات الی معرفه الزیارات، ج۱، ص۷، به کوشش ژ سوردل تومین، دمشق، ۹۵۳م.
[۳۰]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۷۲، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
در محرم /مه ۲۸ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دحیه کلبی را با نامهای برای دعوت قیصر به اسلام، روانه شام کرد و از او خواست تا این نامه را توسط حاکم بصری به قیصر برساند. نیز وقتی حارث بن عُمَیر اَزدی - که حامل نامه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای حاکم بصری بود - در موته به دست شُرَحبیل بن عمرو غَسّانی کشته شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جمادیالاول ق/۳ سپتامبر ۲۸م گروهی را برای جنگ سریه به موته فرستاد. [۳۳]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۷۲، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
۴ - فتح بصریدر دوران فتوح اسلامی، بصری به منزله مدخل جنوبی شام، نخستین شهری از این سرزمین بود که در ۳ق/۳۴م به فرماندهی خالد ابن ولید به صلح گشوده شد و مردم آنجا به پرداخت جزیه تن دادند. مفاد این صلح پس از آن، ملاکی برای صلحنامههای دیگر شهرهای مفتوحه شام گردید. [۳۴]
۵، محمد ازدی، تاریخ فتوح الشام، ج۱، ص۴، به کوشش عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره، ۹۷۰م.
[۳۵]
محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج۱، ص۰۲-۰۳.
[۳۶]
محمد بن جریر طبری، تاریخ، ج۱، ص۱۰-۱۱.
[۳۷]
محمد بن جریر طبری، تاریخ، ج۱، ص۱۷.
[۳۸]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۵۵-۵۶، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
[۳۹]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۳۴، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
[۴۰]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۵۰، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
[۴۲]
محمد ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر، ج۹، ص۲۴۶، به کوشش روحیه نحاس و دیگران، دمشق، ۴۰۴ق.
بصری در ۹۳ق/۰۶م در حمله قرمطیان آسیب فراوان دید. [۴۳]
علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۱ -۴۲.
دو سده بعد، پس از مرگ دقاق بن تتش ۹۷ق/۱۰۴م، حاکم سلجوقی دمشق این شهر دچار کشمکشهای مدعیان حکومت بود. [۴۴]
علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۷۵-۷۶.
[۴۵]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۶، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
بصری در این دوره نیز همچون گذشته، تابع دمشق بود و نایبی از طرف والی دمشق برای آنجا تعیین میشد. [۴۶]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۶، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
در ۴۱ق/۱۴۶م آلتونتاش، امیر بصری دست به شورش زد و با فرنگان متحد شد، اما سپاه دمشق آنان را شکست داد و بر بصری چیره شد. [۴۷]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۷-۸، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
[۴۸]
استیون رانسیمان، تاریخ جنگهای صلیبی، ج۱، ص۷۸-۸۰، ترجمه منوچهر کاشف، تهران، ۳۵۶ش.
در ۴۶ق/۱۵۱م نیز فرنگان به فرماندهی بدوئن ه م به سوی بصری راندند؛ چه، امیر آنجا بر والی دمشق طغیان کرده بود، اما فرنگان از این لشکرکشی نیز طرفی نبستند. [۴۹]
استیون رانسیمان، تاریخ جنگهای صلیبی، ج۱، ص۹۱، ترجمه منوچهر کاشف، تهران، ۳۵۶ش.
در ۷۰ق/۱۷۴م صلاح الدین ایوبی، بر دمشق دست یافت و برادر خود را به امارت بصری منصوب کرد. [۵۰]
محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، ج۱، ص۸ -۹، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
قلعه بصری شکل کنونی خود را در زمان صلاحالدین به دست آورده است. [۵۱]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۸، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
[۵۲]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۲۰، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
پس از آنکه در ۵۹ق/۲۶۱م مغولان بصری را ویران کردند. [۵۳]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۸، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
ظاهر بیبرس، سلطان مملوکی مصر با فرستادن هیأتی به ترمیم خرابیها و بازسازی قلعه شهر پرداخت [۵۴]
محمد ابن شداد، تاریخ الملک الظاهر، ج۱، ص۵۶، به کوشش احمد حطیط، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
[۵۵]
محییالدین ابن عبدالظاهر، الروض الزاهر، ج۱، ص۳، به کوشش عبدالعزیز خویطر، ریاض، ۳۹۶ق/۹۷۶م.
[۵۶]
۲EI
توسعه تجارت مصر از طریق دریای سرخ و به فقر گراییدن شهرهای عمده فلسطین و اتکای آنان به کمکهای مصر، موقعیت بصری را به منزله مرکزی تجارتی از میان برداشت؛ به گونهای که پس از استیلای عثمانیها، آنجا شهری کماهمیت و تبعیدگاه مأموران دونپایه شد. در سده ۰ق/۶م نیز مرکز اداری حوران به جای دیگری منتقل شد. [۵۷]
۲EI
۵ - آثار باستانی بصریدر بصری آثار باستانی بسیاری برجای مانده است برای نقشه موقعیت این آثار، [۵۸]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۷، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
مهمترین آنها آمفی تئاتر بسیار بزرگ رومی است. [۵۹]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۱۹، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
[۶۰]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۲۲، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
این آمفیتئاتر پس از فتح شهر توسط مسلمانان، به دژی استوار بدل گردید و در سالهای ۸۱- ۸۳ق/۰۸۸-۰۹۰م برجهایی در گوشه شمال شرقی آن برپا شد. بعداً نیز میان سالهای ۰۸ -۴۹ق/۲۱۱-۲۵۱م برجهای نهگانه آن را برآوردند که تاریخ بنای هر یک دقیقاً روی آن ثبت شده است [۶۱]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۸، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
[۶۲]
۲ EI
[۶۳]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۲۲، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
دیگر آثار مربوط به دوره نبطیها و رومیها و سدههای و م اینهاست: بازار بازار خان الدبس، خیابان اصلی، دروازه شهر باب الهوا، طاق نصرت باب القندیل، قصر ترایانوس، مقام خضر، معبد کلیبه، برکه شرقیه، برکه حاج، دیر بحیرا، ستون نبطی، کلیسای جامع، دروازه نبطی، حمامهای رومی، ستون آبخوری، قصر اسقف بزرگ، باروی شهر، میدان ورزش رومی، استخرهای رومی و اردوگاه رومی. ۶ - آثار دوره اسلامیبسیاری از آثار دوره اسلامی نیز اکنون برجاست که از آن جمله است: مساجد مبرک الناقه، عمری، فاطمه، گمشتکین خضر و یاقوت که برخی از آنها در عین حال مکانهایی برای آموزش بود، حمام مملوکی در شرق مسجد عمری، مدرسه ابوالفدا، مدرسه حنفی مجاور مسجد مبرک الناقه، دیگر مدرسه حنفی که ایوبیان در ۳۰ق/ ۲۳۳م ساختند و مسجد و مدرسه دباغه [۶۴]
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ج۱، ص۱۹-۲۲، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
[۶۵]
۲EI
این مدارس و نیز شخصیتهایی که با نسبت بُصرَوی از این شهر برخاستهاند، گویای رونق فرهنگی بُصری در دوره اسلامی است. در دوره اخیر کاوشها و مطالعاتی در آثار باستانی و کتیبههای برجای مانده در بصری صورت گرفته است. [۶۶]
ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ج۱، ص۸، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
۷ - فهرست منابع(۱) علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ. (۲) محمد ابن حبیب، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۳۶۱ق/۹۴۲م. (۳) عبیدالله ابن خردادبه، المسالک و الممالک، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م. (۴) محمد ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۹۰۴- ۹۱۵م. (۵) محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م. (۶) محمد ابن شداد، تاریخ الملک الظاهر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م. (۷) محییالدین ابن عبدالظاهر، الروض الزاهر، به کوشش عبدالعزیز خویطر، ریاض، ۳۹۶ق/۹۷۶م. (۸) محمد ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر، به کوشش روحیه نحاس و دیگران، دمشق، ۴۰۴ق. (۹) عبدالملک ابن هشام، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۳۵۵ق/۹۳۶م. (۱۰) ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۸۴۰م. (۱۱) محمد ازدی، تاریخ فتوح الشام، به کوشش عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره، ۹۷۰م. (۱۲) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م. (۱۳) پیگولوسکایا، نو، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ترجمه عنایتالله رضا، تهران، ۳۷۲ش. (۱۴) فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ترجمه جرج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۹۵۸-۹۵۹م. (۱۵) عبدالله حلو، تحقیقات تاریخیه لغویه فی الاسماء الجغرافیه السوریه، بیروت، ۹۹۹م. (۱۶) استیون رانسیمان، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، تهران، ۳۵۶ش. (۱۷) محمد بن جریر طبری، تاریخ. (۱۸) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۹۷۷م. (۱۹) المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ۴۱۳ق/۹۹۲م. (۲۰) الموسوعه العربیه المیسّره، قاهره، ۰۰۱م. (۲۱) ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م. (۲۲) علی هروی، الاشارات الی معرفه الزیارات، به کوشش ژ سوردل تومین، دمشق، ۹۵۳م. (۲۳) یاقوت حموی، معجم البلدان. (۲۴) احمد یعقوبی، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسه ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۸۹۱م. (۲۵) احمد یعقوبی، تاریخ، نجف، ۳۵۸ق. (۲۶) Pauly. (۲۷) ۲EI. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بصری»، شماره۴۹۱۵. |