ابنظهیر مجدالدین ابوعبدالله محمد بن احمد اربلیاِبْنِ ظَهیر، ابوعبدالله، محمد بن احمد اِرْبِلی، ملقب به مجدالدین (۶۰۲ -۶۷۷ق/۱۲۰۵- ۱۲۷۸م)، ادیب، شاعر و فقیه حنفی میباشد. از آنجا که پدرش ظهیرالدین لقب داشت، به ابن ظهیر شهرت یافت. ۱ - ولادتوی در اربل به دنیا آمد و در همانجا به طلب علم پرداخت. [۲]
ابن رافع، محمد، ج۱، ص۱۷۶، تاریخ علماء بغداد، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۲ - مشایخ ابن ظهیردر اربل از ابن مکرم [۴]
ذهبی، محمد، ج۲۲، ص۲۴۶-۲۴۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و در بغداد از ابوبکر ابن خازن و کاشغری و در دمشق از سخاوی ، کریمه دختر عبدالوهاب قرشی و تاجالدین ابن حمویه حدیث شنید [۵]
ابن شاکر، محمد، ج۳، ص۳۰۱، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۳ - شاگردانگروهی چون ابوشامه ، دمیاطی ، ابن عطار ، ابن خباز ، از وی روایت حدیث کردهاند [۷]
ابن شاکر، محمد، ج۳، ص۳۰۱، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۸]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۷، ص۲۸۴.
[۹]
صفدی، خلیل، ج۲، ص۱۲۳، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
و او به ذهبی اجازه نقل همه روایات خود را داده بود. [۱۰]
ذهبی، محمد، ج۲، ص۱۵۲، معجم الشیوخ، المعجم الکبیر، به کوشش محمد حبیب الهیلة، طائف، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
احمد بن محمد بن غانم نیز از او دانش آموخت [۱۱]
ابن حجر، احمد، ج۱، ص۳۱۴- ۳۱۵، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
و شهابالدین محمود از شاگردان خاص او بود که فنون نظم و نثر را نزد وی فراگرفت [۱۲]
ابن شاکر، محمد، ج۴، ص۸۲، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
و هموست که چون استادش درگذشت، قصیدهای بزرگ در رثای او سرود و مناقب او را در آن برشمرد. [۱۳]
ابن شاکر، محمد، ج۹، ص۳۱۸-۳۲۰، عیون التواریخ، نسخة خطی کتابخانة فیضالله افندی، استانبول.
۴ - سرپرستی مدرسه قایماریهوی بعد از پدر و برادرش شمسالدین به سرپرستی مدرسه قایماریه برگزیده شد. [۱۴]
ابن شداد، محمد، ج۱، ص۲۱۲، الاعلاق الخطیرة، به کوشش سامی الدهان، دمشق، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۱۵]
شمیسانی، حسن، ج۱، ص۱۲۵، مدارس دمشق فی العصر الایوبی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۵ - سفر به مصرابن ظهیر به مصر نیز مسافرت کرد و در آنجا به نقل احادیثی که از کریمه و سخاوی فراگرفته بود، پرداخت. [۱۶]
سیوطی، بغیةالوعاة، ج۱، ص۳۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق.
۶ - اشعار ابن ظهیرابن ظهیر شاعری زبردست بود و در این باب شهرت بسزایی داشت و بیشتر اشعار او در قالب غزل است با اینهمه از عهده دیگر انواع شعر چون مرثیه، اخوانیّات، خمریّه نیز به نیکی برمیآمد. [۱۷]
ابن شاکر، محمد، ج۳، ص۳۰۲-۳۱۰، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۱۸]
ابن شاکر، محمد، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۳، عیون التواریخ، نسخة خطی کتابخانة فیضالله افندی، استانبول.
[۱۹]
ابن فرات، محمد، ج۷، ص۱۲۷-۱۲۹، تاریخ، به کوشش قسطنطین زریق، بیروت، ۱۹۴۲م.
[۲۰]
ذهبی، محمد، ج۲، ص۱۵۲، معجم الشیوخ، المعجم الکبیر، به کوشش محمد حبیب الهیلة، طائف، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
او را قصیدهای است در اشتیاق به دمشق که در آن زندگی شیرین خویش و نیز مناظر، تفرجگاهها، کوه قاسیون، غوطه، آبگیرها و مسجد جامع دمشق را به زیبایی تمام وصف کرده است. این قصیده به تصریح خود او در مصر سروده شده و چنین پیداست که از اقامت در مصر ناخشنود بوده است. [۲۱]
ابن شاکر، محمد، ج۳، ص۳۰۴- ۳۰۸، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲۲]
مقری تلمسانی، ج۲، ص۳۹۳- ۳۹۵.
۷ - درگذشتوی سرانجام به دمشق بازگشت و باقی عمر را در آنجا سپری کرد و پس از مرگ در مقابر الصوفیه به خاکش سپردند. [۲۳]
ابن شاکر، محمد، ج۹، ص۳۱۸، عیون التواریخ، نسخة خطی کتابخانة فیضالله افندی، استانبول.
[۲۴]
ابن رافع، محمد، ج۱، ص۱۷۷، تاریخ علماء بغداد، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۸ - آثارتا آنجا که اطلاع داریم، هیچ یک از آثار او به چاپ نرسیده است. آثار او عبارتند از: ۱. تذکرة الاریب و تبصرة الادیب، که نسخهای از آن در پاریس موجود است؛ ۲. مختصرامثالالشریف الرضی [۲۵]
سید، خطی، ج۳، ص۲۷- ۲۸.
۳. اشعاری از وی در ضمن مجموعههایی در بغداد و برلین موجود است [۲۶]
نقشبندی، اسامة ناصر و طمیاء محمد عباس، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۱۹۸۵م.
دیوانی که برخی چون ابن تغری بردی به او نسبت دادهاند، ظاهراً مفقود شده است.۹ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، النجوم. (۲) ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۳) ابن رافع، محمد، تاریخ علماء بغداد، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. (۴) ابن شاکر، محمد، عیون التواریخ، نسخة خطی کتابخانة فیضالله افندی، استانبول. (۵) ابن شاکر، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م. (۶) ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش سامی الدهان، دمشق، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م. (۷) ابن فرات، محمد، تاریخ، به کوشش قسطنطین زریق، بیروت، ۱۹۴۲م. (۸) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۹) ذهبی، محمد، معجم الشیوخ، المعجم الکبیر، به کوشش محمد حبیب الهیلة، طائف، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۱۰) سید، خطی. (۱۱) سیوطی، بغیةالوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق. (۱۲) شمیسانی، حسن، مدارس دمشق فی العصر الایوبی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۳) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م. (۱۴) مقری تلمسانی. (۱۵) احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م. (۱۶) نقشبندی، اسامة ناصر و طمیاء محمد عباس، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۱۹۸۵م. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن ظهیر»، شماره ۱۴۵۰. |