زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

حنفی

حَنَفی، مذهبی از مذاهب چهارگانۀ فقه اهل سنت که پیروان آن، گاه حنفیه، و گاه احناف خوانده شده‌اند. بنیاد این مکتب در سدۀ 2 ق/ 8 م توسط ابوحنیفه نعمان بن ثابت (ه‍ م) (80-150 ق/ 699-767 م)، فقیه ایرانی‌تبار کوفه نهاده شد و تدوین آن توسط شاگردان وی به‌خصوص قاضی ابویوسف (د 182 ق) و محمد بن حسین شیبانی (د 189 ق) صورت گرفت؛ از همین رو، این 3 تن به عنوان ائمه یا پیشوایان سه‌گانۀ حنفیان شناخته می‌شوند. 
این نکته که مذهب حنفی مهم‌ترین فقه بازمانده از عراقیان در سده‌های متقدم است، موجب شده‌است تا گاه در تقابل با فقه اهل حجاز، از این مذهب به عنوان فقه اهل عراق نیز یاد شود. در مواردی هم با توجه به اینکه فقه حنفی به کاربرد گستردۀ رأی شناخته می‌شد، تعبیر اصحاب‌الرأی با تضییقی در معنا، برای اشاره به حنفیان کاربرد یافته‌است. 
با توجه به اینکه در سده‌های 2 و 3 ق، هنوز در مذاهب تفکیک حوزه‌های فقه و عقاید صورت نگرفته بود، مذهب حنفی در آن سده‌ها، هم ناظر به آموزه‌های فقهی و هم کلامی بود و در کلام با مذاهب معتزله قرابت داشت، اما از سدۀ 4 ق/ 10 م، به‌تدریج این مذهب متمحض در فقه شد و پیروان آن در عقاید به سوی مذاهب موجود، مانند معتزلی، ماتریدی و حتى اشعری و کرامی سوق یافتند. 
پیشگام‌بودنِ حنفیان در تدوین فقه و مباحث نظریِ آن، و هم در تألیف آثاری در اصول فقه و ادب قضاء موجب شده‌است تا این مذهب هم در نظام‌بخشی به فقه، و هم در این دو حیطه از مباحث پیرامونی فقه، تأثیری ماندگار بر دیگر مذاهب گذارده باشد؛ تا آنجا که در اواخر سدۀ 2 ق، حتى اصحاب حدیث چاره‌ای جز این نمی‌دیدند که فقه نظام‌یافته را نزد فقیهان این مذهب بیاموزند، تا آنکه به تدریج توانستند استقلال نظری خود را به دست آورند. 
از مهم‌ترین ویژگیهای فقه حنفی، می‌توان به استفادۀ گسترده از قیاس، بسط مباحث در حوزۀ کشف عللِ احکام، استحسان به عنوان شیوه‌ای برای قاعده‌مندکردنِ ترک قیاس، رویکرد نقادانه نسبت به اخبار آحاد و محدود کردن کاربرد آن در مقایسه با مذاهب دیگر، تکیه‌ای گسترده بر زمینه‌های عرفی احکام و استفاده از عرف در مقام استنباط حکم و اهتمام در حوزۀ مباحث کاربردی فقه اشاره کرد. 
مذهب حنفی در طی سده‌های گذشته در مناطقی نفوذ داشته که بعدها حضور آن ادامه نیافته است؛ ازجمله در سده‌های نخستین، این مذهب حضوری جدی در منطقۀ افریقیه داشت که با گسترش مذهب مالکی، روی به انقراض نهاد. در حوزۀ نفوذ ممالیک مصر که در برهه‌هایی تا شام ادامه می‌یافت، مذهب حنفی پیروان فراوانی کسب کرده بود که پس از ممالیک از آن نفوذ به‌شدت کاسته‌شد. 
گرایش دولت عثمانی به بسط مذهب حنفی نیز موجب شد تا در مناطق تحت حاکمیت آن دولت، گاه نفوذ این مذهب افزایشی موقت داشته باشد. در ایران، پیروان مذهب حنفی در بخش وسیعی از شرق ایران اعم از خراسان و سیستان حضور داشتند، اما از دورۀ ایلخانان و پس از آن صفویه، دامنۀ نفوذ این مذهب به شدت کاسته شد تا اینکه به مذهب اقلیتی کوچک مبدل گشت. 
در حال حاضر، مذهب حنفی مذهب غالب در ترکیه، بوسنی و جمهوریهای آسیای مرکزی است. مسلمانان روسیه از حوزۀ دریای سیاه تا سیبری ــ به‌جز منطقۀ قفقاز ــ حنفی‌اند. در چین، حنفی مذهبِ رایج نزد مسلمانان است و در افغانستان و پاکستان، غالب اهل سنت، حنفی‌مذهب‌اند. در میان اهل سنت هند، حنفی رقیب مذهب شافعی است و در سرزمینهای عربی شامل عراق، شام و مصر، کمابیش یک جمعیت حنفی وجود دارد. در ایران ترکمنها در شمال شرقی، بلوچها در جنوب شرقی، و گروهی از خراسانیان در مناطق مرزی مانند خواف، تربت جام و تایباد، مذهب حنفی دارند. 
عالمان این مذهب در سده‌های مختلف را نویسندگان کتب طبقات، مانند عبدالقادر ابن ابی الوفاء قرشی (د 775 ق) در الجواهر السنیة، قاسم بن قُطلوبُغا (د 879 ق) در تاج التراجم، علی بن عبدالله قنالی‌زاده (د 979 ق) در طبقات الحنفیة، تقی‌الدین غزی (د 1005 ق) در الطبقات السنیة، و محمد عبدالحی لکهنوی (د 1304 ق) در الفوائد البهیة، معرفی کرده‌اند. 
در فقه حنفی، مهم‌ترین متون مختصر که از آنها به عنوان متن درسی استفاده گشته، و بر آنها شروح متعدد نوشته شده، مختصر ابوالحسین قدوری (د 428 ق) و الهدایۀ علی بن ابی‌بکر مرغینانی (د 593 ق) است که با نامهای اختصاری قدوری و هدایه شناخته می‌شوند. در میان متون مبسوط نیز ماندگارترین و مؤثرترینشان اینها ست: المبسوط از شمس‌الائمۀ سرخسی (د 483 ق)، بدائع الصنائع از علاءالدین کاسانی (د 587 ق)، شرح فتح القدیر از ابن‌همام سیواسی (د 681 ق)، البحر الرائق از زین‌الدین ابن‌نجیم (د 970 ق) و الدر المختار از علاءالدین حصکفی (د 1088 ق) که بر آن تکمله‌هایی از سوی ابن‌عابدین و دیگران نوشته شده است. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.