ابراهیم بن عمر بقاعیبِقاعی، ابوالحسن ابراهیم بن عُمر ملقب به برهان الدین، ادیب، شاعر، مورخ و مفسّر شافعی قرن نهم میباشد. فهرست مندرجات۲ - مهاجرت بقاعی به دمشق ۳ - اساتید بقاعی ۴ - ویژگی تالیفات و سخنرانیهای بقاعی ۴.۱ - ذم و نکوهش صوفیان ۴.۲ - ذم و تکفیر ابن فارض ۵ - محکوم شدن بقاعی به کفر ۶ - وفات بقاعی ۷ - تالیفات بقاعی ۷.۱ - نظم الدّرر فی تناسب الایات والسّور ۷.۲ - رسالة الاقوال القویمة فی حکم النقل من الکتب القدیمة ۷.۳ - تالیفات دیگر بقاعی ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - تولد بقاعیدر سال ۸۰۹ در خِربَة روحا، از نواحی بِقاع، متولد شد و تا دوازده سالگی در آنجا بود. ۲ - مهاجرت بقاعی به دمشقبه گفته خودش، درسال ۸۲۱ در پی یک جنگ قبیلهای، همراه خانوادة خود، به وادی التیم مهاجرت کرد، سپس به دمشق رفت و به کسب علم پرداخت. [۱]
ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۷، ص۳۳۹ـ ۳۴۰، بیروت.
۳ - اساتید بقاعیدر دمشق، از کسانی مثل علی بن شمس جزری، تاج بن بهادر غرابیلی، ابن قاضی شُهبه و دیگران علم آموخت. [۲]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، نظم العِقیان فی اعیان الاعیان، ج۱، ص۲۴، چاپ فیلیب حتّی، نیویورک ۱۹۲۷.
[۳]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۱۰۲، قاهره.
برای تحصیلات بیشتر، به بیت المقدس و سپس به مصر رفت. در قاهره از علاء قلقشندی و قایانی و دیگران علم آموخت. [۴]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۱۰۲، قاهره.
[۵]
محمدبن علی شوکانی، البدر الطالع، ج۱، ص۲۰، بیروت.
وی همچنین از اکابر تلامیذ ابن حجر بود و ابن حجر وی را به عنوان قاری صحیح بخاری در قصر ملک ظاهر جَقْمَق تعیین کرده بود و او با فصاحتی که در خواندن آن متن داشت، بارها مورد تقدیر جقمق قرار گرفت. [۶]
ابن صیرفی، انباء الهَصر بأبناء العصر، ج۱، ص۵۰۸، چاپ حسن حبشی، قاهره ۱۹۷۰.
۴ - ویژگی تالیفات و سخنرانیهای بقاعیبقاعی پس از پایان تحصیلات، در مصر اقامت کرد و به تألیف و سخنرانی پرداخت. ۴.۱ - ذم و نکوهش صوفیانوی از عالمانی بود که در سخنرانیها و تألیفات خود، پیوسته بر صوفیان و صوفی مشربان میتاخت و اعمال آنان را تشنیع میکرد. ۴.۲ - ذم و تکفیر ابن فارضبه گزارش ابن صیرفی، وی در سخنرانیهای خود بویژه در ذم و تکفیر ابن فارض سخن میگفت و حتی یک بار بعد از سخنرانی بقاعی بین طرفداران ابن فارض و اصحاب بقاعی درگیری شد و طرفین به ضرب و شتم یکدیگر پرداختند، ولی به رغم اعتراض و شکایت برخی علمای مصر به مقامات حکومتی، بقاعی در موضعگیری خود تجدید نظر نکرد. [۷]
ابراهیم بن عمر بقاعی، نظم الدرر فی تناسب الا´یات و السور، ج۱، ص۱۸۶، حیدرآباددکن ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۸]
ابراهیم بن عمر بقاعی، نظم الدرر فی تناسب الا´یات و السور، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷،ج۱، حیدرآباددکن ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۵ - محکوم شدن بقاعی به کفرقاضی مالکی مصر نیز، به سبب همین روشها، حکم به کفر او داد و ریختن خونش را جایز شمرد، اما بقاعی با حمایت قاضی زین الدین ابوبکربن مُزْهِر انصاری، ناظر دیوان انشای جقمق، تبرئه شد. [۹]
محمدبن علی شوکانی، البدر الطالع، ج۱، ص۲۱، بیروت.
[۱۰]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۱۰۶، قاهره.
پس از آن، در مصر پیوسته مورد ایذا و اذیت بود، بناچار مصر را به قصد دمشق ترک کرد. پس از ورود به دمشق، مجدداً با صوفیان درگیر شد و در رد سماع صوفیان کتاب انارة الفکر بما هوالحق فی کیفیة الذکر را نوشت. [۱۱]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بج ۱، ستون ۱۷۰، یروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶ - وفات بقاعیبقاعی در سال ۸۸۵ دار فانی را وداع گفت. ۷ - تالیفات بقاعیوی از عالمان کثیرالتألیف بود؛ تعداد مؤلفاتش را بغدادی بیش از چهل برشمرده است. [۱۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۲۲، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۷.۱ - نظم الدّرر فی تناسب الایات والسّورمهمترین اثر او تفسیر قرآن است به نام نظم الدّرر فی تناسب الایات والسّور که در این کتاب مناسبات ترتیب آیهها و سورهها با یکدیگر و بسیاری از اسرار و رموز قرآن جمع آوری شده و تا آن زمان در نوع خود بی نظیر بوده است. [۱۳]
ابراهیم بن عمر بقاعی، نظم الدرر فی تناسب الا´یات و السور، ج۱، ص۲، حیدرآباددکن ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۱۴]
محمدبن علی شوکانی، البدر الطالع، ج۱، ص۲۰، بیروت.
این کتاب که ثمره چهارده سال تلاش وی بود، مورد ایراد علمای عصرش قرار گرفت، و او را متهم کردند که در تفسیر خود به کتب عهدین ( تورات و انجیل ) استناد کرده است. [۱۵]
محمدبن علی شوکانی، البدر الطالع، ج۱، ص۲۰، بیروت.
[۱۶]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۲، ستون ۱۹۶۲، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۷.۲ - رسالة الاقوال القویمة فی حکم النقل من الکتب القدیمةو سخاوی همدرس و مخالف سرسخت و آشتی ناپذیر وی در رد تفسیرش، در کتاب اصل الاصیل فی تحریم النقل من التورات و الانجیل مطالبی نوشت، [۱۷]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۱۰۶، قاهره.
بقاعی در جواب این ایرادها، رسالة الاقوال القویمة فی حکم النقل من الکتب القدیمة را تألیف و دلایل جواز نقل از کتب عهدین را بیان کرد. [۱۸]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۲۲، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
کتاب نظم الدرر در ۱۳۸۹ زیر نظر محمد عبدالمعید، مدیر دایرة المعارف عثمانی هند، به چاپ رسید.۷.۳ - تالیفات دیگر بقاعیدیگر مؤلفات بقاعی عبارتاند از: - تحذیرالعباد ببدعة الاتحاد، در رد فصوص الحکم ابن عربی و تائیّة ابن فارض و دیگر معتقدان وحدت وجود ؛ - تهدیم الارکان من لیس فی الامکان ابدَعُ ممّاکان، در این کتاب غزالی و معتقدان به وحدت وجود را مورد ایراد قرار داده است. [۱۹]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۵۱۳، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۰]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۱۰۷، قاهره.
- جواهرالبحار فی نظم سیرة النبی المختار، منظومهای است در سیرة پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم که شرح آن را در دو جلد، درسال ۸۴۸ تألیف کرده است؛ - اظهارالعصر لاسرار اهل العصر در تاریخ و وفیات، این کتاب را ذیلی بر کتاب اِنباءالغُمر استادش ابن حجر قرار داده است؛ - عنوان الزمان فی تراجم الشیوخ و الاقران، که در شرح حال مشایخ و همشاگردان خود نوشته است [۲۱]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، نظم العِقیان فی اعیان الاعیان، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، چاپ فیلیب حتّی، نیویورک ۱۹۲۷.
[۲۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۲، ستون ۱۱۷۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۳]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۱۷۱، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
- النکت الوفیة بما فی شرحِ الالفیّة، حاشیه بر الفیه عراقی در علم حدیث است [۲۴]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۱۵۶،بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
- الباحة فی العلم الحساب و المساحة، منظومهای است که شرح مزجی آن را الاباحة فی شرح الباحه نامیده است [۲۵]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۲۱۶، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۶]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۵۶، بیروت ۱۹۸۶.
- دیوان شعر با نام اشعارالواعی بأشعارالبقاعی و کتابهای متعدد دیگر که در موضوعات مختلف تألیف کرده است. [۲۷]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۱، ستون ۲۱۶، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۸]
فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة لِلعلوم الاسلامیة، ج۷، ص۲۸۵ـ۲۸۶، قاهره.
۸ - فهرست منابع(۱) ابن صیرفی، انباء الهَصر بأبناء العصر، چاپ حسن حبشی، قاهره ۱۹۷۰. (۲) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، بیروت. (۳) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین،ج۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون،ج۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۴) ابراهیم بن عمر بقاعی، نظم الدرر فی تناسب الا´یات و السور،ج۱، حیدرآباددکن ۱۳۸۹/۱۹۶۹. (۵) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۶) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۶. (۷) محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللاّ مع لاهل القرن التاسع، قاهره. (۸) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، نظم العِقیان فی اعیان الاعیان، چاپ فیلیب حتّی، نیویورک ۱۹۲۷. (۹) محمدبن علی شوکانی، البدر الطالع، بیروت. (۱۰)فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة لِلعلوم الاسلامیة، ج۷، قاهره. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بِقاعی »، شماره۱۵۴۷. |