آل خاتونآل خاتون، خاندانی از عالمان شیعی جبلعامل لبنان است. فهرست مندرجات۲ - جبلعامل ۳ - بزرگان خاندان ۳.۱ - شمسالدین محمد ۳.۲ - ابوالعباس احمد ۳.۳ - نعمتاللّه علی ۳.۳.۱ - اجازه روایت ۳.۴ - شهابالدین احمد ۳.۵ - شمسالدین محمد ۳.۵.۱ - آثار ۳.۶ - شمسالدین ابوالمعالی محمد ۳.۶.۱ - شاگردان ۳.۶.۲ - آثار ۳.۷ - معروفترین عالم ۴ - فهرست منابع ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - شهرتگفتهاند جمالالدین، یکی از اجداد این خاندان که در قرن هشتم میزیست، [۱]
خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۷۹.
در روستای اِمّیه جبلعامل حوزه درسی داشت، یکی از سلاطین هنگام عبور از روستا تحت تأثیر زهد او قرار گرفت و دختر خود، خاتون، را به همسری او درآورد.از آن پس این خاندان به «آل خاتون» شهرت یافتند. آل خاتون که بعدها در عَیناثا و جویّا (هر دو از روستاهای مهم جبلعامل) سکونت گزیدند گاه «بیت بورینی» (منسوب به بورین، در جنوب نابلس) و «بیت ابوشامه» نیز خوانده شدهاند. ۲ - جبلعاملجبلعامل از زمان دانشمند بزرگ شیعی، محمد بن مکّی جِزّینی معروف به شهید اول (شهادت در ۷۸۶)، رونق علمی یافت و تا اواخر قرن دوازدهم از بزرگترین حوزههای علمیِ شیعی شناخته میشد. حضور آل خاتون، از نامدارترین خاندانهای علمی جبلعامل در آن دوران در عیناثا، این منطقه را به یکی از مراکز علمی مهم جبلعامل تبدیل کرد. در سدههای دهم و یازدهم براثر سختگیریهای حکومت عثمانی بر مناطق شیعه نشینِ قلمرو خود، به ویژه جبلعامل، و نیز دعوت حکومت شیعی صفوی از عالمان جبلعامل، تعدادی از افراد این خاندان - همانند شماری دیگر از عالمان آن دیار - به ایران مهاجرت کردند. [۳]
جعفر مهاجر، جبلعامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبلعامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۶۹، دمشق ۲۰۰۵.
۳ - بزرگان خاندانمشهورترین افراد آل خاتون عبارتاند از: ۳.۱ - شمسالدين محمدشمسالدين محمد بن على بن محمد بن محمد بن خاتون، نخستين فقیه شناخته شده اين خاندان. وی از جمالالدین احمد بن علی عاملی عیناثی اجازه روایت داشت. از اجازه شمسالدین به علی بن حسین بن عبدالعالی کَرَکی (محقق کرکی/ محقق ثانی) چنین برمیآید که جمالالدین، تنها استاد وی بوده است. در متن این اجازهنامه و در ضمن سلسله مشایخ شمسالدین محمد، فرد دیگری از آل خاتون ذکر نشده است. شمسالدین محمد پس از وفات استادش، ریاست دینی و علمی عیناثا را برعهده گرفت [۵]
جعفر مهاجر، جبلعامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبلعامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ص۱۶۸، دمشق ۲۰۰۵.
و کسانی چون پسرش، ابوالعباس احمد، و محقق کرکی نزد او درس خواندند و از وی اجازه روایت گرفتند.تاریخ اجازه ابن خاتون به کرکی سال ۹۰۰ است. [۷]
مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴ـ ۹۵.
پسرِ نوه شمسالدین، شهابالدیناحمد، در اجازه خود به عبداللّه تستری، مراتب علمی شمسالدین را ستوده و از تسلط او بر علم معانی و بیان سخن گفته است. ۳.۲ - ابوالعباس احمدابوالعباس احمد، فرزند شمسالدین محمد. نوه او، شهابالدین احمد، لقب جد خود را شهابالدین ذکر کرده است؛ اما برخی لقب او را جمالالدین گفتهاند. حرّعاملی، ابوالعباس احمد ابن خاتون و جمالالدین احمد ابن خاتون را دو تن دانسته است، اما به نظر محسن امین این دو، یک نفر هستند. احمد از پدرش و بدرالدین حسن بن جعفر عاملی کرکی و عزالدین حسین بن حسام عاملی عیناثی اجازه روایت داشت. محقق کرکی نیز در ۹۳۱ در نجف به او و دو پسرش، نعمتاللّه علی و زینالدین جعفر، اجازه روایت داد. فرزندش، نعمتاللّه علی، شهیدثانی، محییالدین بن احمد میسی، علی بن هلال کرکی عاملی و حسن بن محمد نباطی نزد او درس خوانده یا از وی اجازه روایت گرفتهاند. شهیدثانی فضل و تقوای احمد ابن خاتون را ستوده است. [۱۵]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۶۵ ۱۶۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
با توجه به تاریخ اجازه ابوالعباس به نباطی، وی در ۹۳۴ زنده بوده است. ۳.۳ - نعمتاللّه علىنعمتاللّه على، فرزند ابوالعباس احمد. برخی او را نعمتاللّه بن علی گفتهاند و برخی دیگر، نعمتاللّه و علی را دو فرزند احمد دانستهاند. [۲۶]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۳۴۰، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۲۷]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۵۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
اما وی در اجازهنامهای که به عبداللّه تستری داده خود را نعمتاللّه علی بن احمد خوانده است. به گفته امین نعمتاللّه لقب علی و تعبیر نعمتاللّه بن علی ناشی از خطای ناسخانِ اجازات است.۳.۳.۱ - اجازه روایتنعمتاللّه علی معاصر شهیدثانی (شهادت در ۹۶۶) بود. وی از پدر خود، و محقق کرکی، اجازه روایت داشت. پسرش، احمد، و حسن بن علی حانینی نزد او درس خواندند و از او حدیث روایت میکردند. حسن بن علی مدنی ابن شَدْقَم در سفر حج نعمتاللّه در ۹۷۷ از وی اجازه روایت گرفت. عبداللّه تستری نیز در ۹۸۸ پس از سفر حج به عیناثا رفت و از نعمتاللّه و پسرش اجازه روایت کتب حدیث دریافت کرد. مهاجر [۳۴]
جعفر مهاجر، جبلعامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبلعامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، دمشق ۲۰۰۵.
حضور تستری در عیناثا برای گرفتن اجازه روایت از نعمتاللّه را مؤید جایگاه علمی وی و بیانگر رسیدن عیناثا به اوج شکوفایی علمی در آن زمان دانسته است.به گفته افندی اصفهانی، [۳۵]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۴۸، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
نعمتاللّه از شهیدثانی نیز روایت کرده اما نعمتاللّه در اجازات خود، شهیدثانی را در سلسله مشایخش یاد نکرده است. همچنین افندیاصفهانی [۳۸]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۴۸ ۲۴۹، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
روایت کردن مستقیم نعمتاللّه علی را از محقق کرکی -که شهیدثانی از او با واسطه حدیث روایت کرده بعید دانسته- اما نعمتاللّه در اجازهنامههایش، کرکی را از مشایخ روایی خود برشمرده است. [۳۹]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۲۰۲۲۰۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
به علاوه، روایتِ با واسطه شهیدثانی از محقق کرکی به سبب ملاقات نداشتن آن دو با یکدیگر بوده است نه فاصله زمانی به گفته فرزند نعمتاللّه، پدرش عمری طولانی داشت. نعمتاللّه در ۹۵۷ مقام خضر را در عیناثا تجدید بنا کرد. رسالهای مختصر درباره معنای عدالت از آثار اوست. [۴۶]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۴۹، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۳.۴ - شهابالدین احمدشهابالدین احمد، فرزند نعمتاللّه علی. وی از پدرش حدیث روایت کرده است. فرزندش، محمد، و عبداللّه تستری نیز از او اجازه روایت داشتند و تستری نزد او درس خوانده بود. به گفته افندیاصفهانی وی از شهید ثانی اجازه روایت داشت.شهابالدین احمد در ۹۸۸ جامع عیناثا را بازسازی کرد. کتاب مقتل الحسین علیهالسلام از آثار اوست. برادر وی، عبداللطیف، نیز از عالمان معاصر شهیدثانی بود که در ۹۷۱ کتابی درباره اخلاق و مواعظ تألیف کرد. افندیاصفهانی نسخهای از کتاب الاستبصار شیخطوسی را به خط او در اصفهان دیده است. [۵۴]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۲۵۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۳.۱ - شمسالدين محمدشمسالدين محمد، فرزند شهابالدين احمد. از تولد و زادگاه و تحصیلات او اطلاعی در دست نیست. وی که مدتی در مکه سکونت داشت، از پدرش حدیث روایت کرده است. ظهیرالدین میرزا ابراهیم هَمَدانی در ۱۰۰۸ در مکه، ماجد بن هاشم بحرانی، حسین بن حیدرکرکی و محمد بن شهاب جوزی از او اجازه روایت گرفتند. [۵۷]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الروضة النضرة فی علماء الماةالحادیة عشرة، ج۱، ص۵۳۱ـ ۵۳۲، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
۳.۵.۱ - آثارآثار او عبارتاند از: الاُنموذَج فیالمنطق و الحکمة الطبیعی و الالهی و حاشیه بر الاَلفیه شهید اول که در مکه نگارش یافته و نسخهای از آن به خط مؤلف در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. باتوجه به عبارات پایانی این نسخه، او در ۱۰۳۹ در قید حیات بود. [۵۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۲۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۱]
محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۶، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش.
برخی منابع شرح کتاب فقهی اِرشادُ الاَذهان الی احکامِ الایمان علامه حلّی را اثر برادرزاده شمسالدین، ابن خاتون شمسالدین ابوالمَعالی محمد دانستهاند؛ [۶۳]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۱۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۶۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۸۰، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
اما روضاتی [۶۵]
محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج۱، ص۳۷۲ـ۳۷۸، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش.
با استناد به نسخه خطی موجود از این اثر در اصفهان با عنوان برهان السّداد فی شرح الارشاد، نویسنده کتاب را شمسالدین محمد بن احمد معرفی کرده و انتسابِ اشتباه کتاب را ناشی از خلط نامِ عمو و برادرزاده دانسته است.این اثر نیز در زمان مجاورت او در مکه نگارش شده است. [۶۶]
محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج۱، ص۳۷۷، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش.
برادرِ محمد، یوسف، ملقب به جمالالدین (زنده در ۱۰۵۱) و فرزند یوسف، حسین (متوفی پس از ۱۱۲۴) نیز از عالمان و صاحب تألیفات بودند. [۶۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعدالعشرة، ج۱، ص۲۰۰، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ش.
۳.۶ - شمسالدین ابوالمعالی محمدشمسالدین ابوالمعالی محمد بن سدیدالدین علی، نوه شهابالدین احمد و خواهرزاده شیخ بهائی . از سال تولد او اطلاعی در دست نیست. پدرش، علی، در مشهد سکونت گزیده بود. شمسالدین در طوس به دنیا آمد و بعدها رهسپار هند شد. در ۱۰۰۹ در حیدرآباد سکنا گزید و در ۱۰۱۴ از محمدمؤمن حسینیاسترآبادی (عالم مشهور و صاحب نفوذ در دوره قطبشاهیان در حیدرآباد) اجازه روایت گرفت. [۷۱]
اسکندر منشی، عالم آرای عباسی، ج ۳، ص ۹۴۱.
[۷۲]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۳، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
شمسالدین محمد در دوران سلطنت محمد قطبشاه، در ۱۰۲۵ یا ۱۰۲۷ به پیشنهاد استرآبادی به عنوان سفیر قطبشاهیان به دربار صفویان رفت و مورد احترام شاهعباس صفوی قرار گرفت. [۷۴]
اسکندر منشی، عالم آرای عباسی، ج ۳، ص ۹۴۱.
[۷۵]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۳، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
[۷۶]
آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۱، ص۴۹۹، ج ۶، مشهد ۱۳۴۴ش.
ابنخاتون در این دوره، نزد بهاءالدین عاملی درس خواند و از وی اجازه روایت گرفت. [۷۷]
عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، ج۱، ص۵۰۴، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
[۷۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۷۶۷۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۹]
رضا استادی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج۲، ص۲۱۶، ج ۲، قم: دارالقرآن الکریم، (بیتا).
اسکندرمنشی [۸۰]
اسکندر منشی، عالم آرای عباسی، ج ۳، ص ۹۵۰ـ۹۵۱.
تاریخ بازگشت او را به هند ۱۰۲۹ دانسته اما بنابر برخی گزارشها ابنخاتون پس از وفات محمد قطبشاه و در زمان حکومت عبداللّه قطبشاه وارد حیدرآباد شد. [۸۱]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۳، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
پس از بازگشت، به سِمَت قائممقام پیشوا (پیشوا، بالاترین مقام پس از سلطان) و دبیری منصوب شد و در ۱۰۳۸ به پیشوایی رسید.او در ۱۰۴۱ به سبب حسدورزی و سعایت اطرافیان سلطان، برکنار و در ۱۰۴۳ «میرجُمله» (وزیر) شد و در ۱۰۴۵ دوباره پیشوا گردید. وی حدود بیست سال عهدهدار این مناصب بود. ابنخاتون در اداره امور کشور، مدبر و نزد سلطان بسیار محترم و صاحب نفوذ بود. کاردانی و درایت وی در حل مسائل مملکت و مردمداریاش به محبوبیت او افزود و باعث گسترش تشیع در حیدرآباد شد. [۸۳]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۴، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
[۸۴]
احمد بن عبداللّه صاعدی شیرازی، حدیقةالسلاطین قطبشاهی، ج۱، ص۷۸ـ۸۰، چاپ علیاصغر بلگرامی، حیدرآباد، دکن ۱۹۶۱.
[۸۵]
آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۱، ص۵۰۴ـ۵۱۰، ج ۶، مشهد ۱۳۴۴ش.
۳.۶.۱ - شاگردانشمسالدین محمد، عالمی جامعالاطراف بود که افزون بر مناصب دولتی، به تدریس علوم دینی و ریاضی نیز میپرداخت و شاگردان زیادی داشت. برخی از آنها عبارتاند از: محمدعلی کربلایی، حسن بن علی جامعی، میرزامحمد حسینیجزائری و معزالدین محمد اردستانی. [۸۷]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۲۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۸۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۳۲، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
وی به شعر و ادبیات نیز علاقهمند بود و جلسات ادبی و شعرخوانی با حضور پرشمار ادیبان به طور مرتب در محضر او برگزار میشد. [۹۲]
آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۱، ص۵۱۰، ج ۶، مشهد ۱۳۴۴ش.
[۹۳]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۵ـ ۲۳۴، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
آثار خیر و عامالمنفعهای نیز از او برجای مانده است. به گفته بسطامی، [۹۵]
علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۵، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا).
ابنخاتون در ۱۰۵۹ در راه سفر حج در بندرِ مُخای یمن از دنیا رفت. [۹۶]
عباس قمی، فوائد الرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۲، ص۵۶۷، تهران (۱۳۲۷ش).
قبر وی در حیدرآباد زیارتگاه مردم است. ۳.۵.۱ - آثاراز جمله آثار وی، ترجمه و شرح فارسی الاربعون حدیثاً شیخ بهائی است به درخواست سلطانمحمد قطبشاه که به ترجمه قطبشاهی معروف است. شیخ بهائی بر این شرح تقریظ نگاشت و مترجم را ستود. [۹۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۷۶۷۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
این کتاب در ۱۲۷۵ در تهران و در ۱۳۰۹ در بمبئی به چاپ رسید. [۱۰۰]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج ۱، ستون ۱۵۰، تهران ۱۳۵۲ش.
سلطانمحمد قطبشاه ترجمه ابنخاتون را مختصر کرد و آن را لُبابالاحادیث قطبشاهی نامید. [۱۰۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۲۷۴۲۷۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سایر آثار او عبارتاند از: حاشیه بر جامع عباسی شیخ بهائی، [۱۰۲]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۱۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
در برخی منابع وی شارح یا نگارنده متمم جامع عباسی نیز ذکر شده است [۱۰۴]
خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۷۸.
[۱۰۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۳۴۰۳۴۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که به درستی معلوم نیست همه این آثار یکی هستند یا با هم تفاوت دارند؛ حاشیه بر تَحریرالاحکام علامه حلّی؛ [۱۰۶]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۱۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
بَدیعُ البَیان لمعانیالقرآن، به فارسی؛ [۱۰۷]
احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی، ج۵، ص۳۱، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ش.
کتابی به فارسی درباره امامت؛ شرح فارسی صحیفه سجادیه؛ [۱۰۸]
خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۷۸.
[۱۰۹]
عباس قمی، فوائد الرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۲، ص۵۶۷، تهران (۱۳۲۷ش).
توضیح اخلاق عبداللّه شاهی، به فارسی در شرح اخلاق ناصری اثر خواجه نصیرالدین طوسی؛ [۱۱۰]
عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۱۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۱۱۱]
آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج ۶، ص ۴۰۳، مشهد ۱۳۴۴ش.
و دیوان اشعار. [۱۱۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۹، قسم ۳، ص۹۹۵۹۹۶، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳.۷ - معروفترین عالماز آل خاتون عالمان و فقیهان دیگری نیز برخاستهاند، [۱۱۷]
محسن امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۱۰.
از معروفترین آنها ابنخاتون، اسداللّه بن مؤمن است که در مشهد سکونت داشت و خود و ــ به احتمال زیاد ــ پدرش در ایران متولد شده بودند. او در ۱۰۶۷، چهارصد کتاب را وقف کتابخانه حرم امام رضا علیهالسلام کرد. [۱۱۹]
رمضانعلی شاکری، گنج هزار ساله: کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی قبل و بعد از انقلاب، ج۱، ص۹۱ـ۹۳، مشهد ۱۳۶۷ش.
[۱۲۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۲۸۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۱۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۴۵۴۶، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۱۵۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۳، ص۱۷۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۳۶۸، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴ - فهرست منابع(۱) آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج ۶، مشهد ۱۳۴۴ش. (۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الروضة النضرة فی علماء الماةالحادیة عشرة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعدالعشرة، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ش. (۵) رضا استادی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج ۲، قم: دارالقرآن الکریم، (بیتا). (۶) اسکندر منشی، عالم آرای عباسی. (۷) عباس اطهررضوی، شیعه در هند، ج ۱، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، قم ۱۳۷۶ش. (۸) عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ. (۹) محسن امین، اعیان الشیعه. (۱۰) علی بن طیفور بسطامی، حدایقالسلاطین فی کلامالخواقین، چاپ شریف النساء انصاری، حیدرآباد (بیتا). (۱۱) محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش. (۱۲) احمد حسینی اشکوری، تراجم الرجال، قم ۱۴۱۴. (۱۳) احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ش. (۱۴) عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایع السنین و الاعوام، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش. (۱۵) خوانساری، روضات الجنات. (۱۶) محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش. (۱۷) رمضانعلی شاکری، گنج هزار ساله: کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی قبل و بعد از انقلاب، مشهد ۱۳۶۷ش. (۱۸) احمد بن عبداللّه صاعدی شیرازی، حدیقةالسلاطین قطبشاهی، چاپ علیاصغر بلگرامی، حیدرآباد، دکن ۱۹۶۱. (۱۹) عباس قمی، فوائد الرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران (۱۳۲۷ش). (۲۰) مجلسی، بحارالانوار. (۲۱) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۲ش. (۲۲) جعفر مهاجر، جبلعامل بین الشهیدین: الحرکة الفکریة فی جبلعامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجرة/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، دمشق ۲۰۰۵. (۲۳) حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰. ۵ - پانویس۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل خاتون»، شماره۶۷۱۸. |