آل حرفوشآل حَرفوش، خاندان حکومتگر شیعی در بَعْلَبَک. حکومت این خاندان از اواخر عصر ممالیک (سده دهم) تا نیمه دوم سده سیزدهم ادامه داشت. [۱]
بطرس بستانی، کتاب دائرةالمعارف: قاموس عام لکل فن و مطلب، ذیل مادّه، بیروت ۱۸۷۶ـ ۱۹۰۰، چاپ افست.
فهرست مندرجات۱.۱ - خاطرات روزانه شهابالدین احمدبن طوق ۱.۲ - حرفوش مرتبط با مقام اجتماعی ۱.۳ - حکومت آلحرفوش ۱.۴ - حکومت موسی بن علی ۱.۵ - حکومت امیریونس ۱.۵.۱ - مسجد شیعیان ۱.۵.۲ - رابطه امیریونس و امیرفخرالدین ۱.۵.۳ - تصرف شهر بعلبک ۱.۵.۴ - قتل امیر یونس ۱.۶ - افول اقتدار حرفوشیان ۱.۷ - زندانی شدن محمد حرفوشی ۱.۸ - حکومت امیر جهجاه بن مصطفی ۱.۹ - عزل نصب امیرامین حرفوشی ۱.۱۰ - ولایت میرخنجر حرفوشی ۱.۱۱ - لغو امارت حرفوشیان ۱.۱۲ - نوادگان حرفوشیان ۱.۱۳ - عالمان حرفوشی ۲ - فهرست منابع ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - معرفی اجمالیاصل این خاندان، به ظن قوی، عراقی است و میدانیم که بیشتر جماعتهای شیعی لبنان و سوریه از عراق آمدهاند. براساس اطلاعات شفاهی، نیای آنان، حرفوش خزاعی، به همراه سپاهیان فاتح شام به منطقه آمد و در غوطه دمشق استقرار یافت و هنگامیکه ابوعبیده جراح راهی بعلبک شد، او را فرمانده یکی از لشکرهایش کرد. حرفوش در بعلبک اقامت گزید و نسل وی در اینجا گسترش یافت. [۴]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۶، بیروت ۱۹۲۶.
[۵]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۶، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
این قول محلّ تأمل است، با این توضیح: واژه حرفوش (جمع آن حرافیش؛ در زبان عامه: حرافشه) به معنای شخصی از یک طبقه اجتماعی فرودست در عهد ممالیک بوده است. مراد از این فرودستی اجتماعی دقیقاً روشن نیست و ما فقط میدانیم که آنها حداقلی از سازماندهی با رئیسی به نام «سلطان الحرافیش» داشتهاند و این رئیس در مناسبات رسمی نیز حضور مییافته است. [۶]
نجمالدین محمدبن محمد غزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، ج۱۷، ص۳۲۰، چاپ جبرائیل سلیمانجبور، بیروت ۱۹۷۹.
۱.۱ - خاطرات روزانه شهابالدین احمدبن طوقنخستین بار نام این خاندان در خاطرات روزانه شهابالدین احمد بن طوق آمده است. او دوبار از تیولدار کوچکی به نام حسین حرفوشی رافضی نامبرده که حکومت مرکزی دمشق از وی خواسته بوده است که شیخ (کدخدای) روستای «الجُبّة» شود. این سند، از آن جهت مهم است که هم به اقامتگاه اولیه آلحرفوش اشاره دارد و هم حاکی از ارتقای موقعیت این خاندان است. از طرفی، میدانیم که روستای «جُبّه» و پیرامون آن، از اولین سکونتگاههای شیعیان هَمْدانی مهاجر از کوفه بوده است. این مهاجران در این مکان مستقر شدند و سپس گسترش یافتند تا پس از مدتی در بعلبک جای گرفتند. [۷]
جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، ج۱، ص۱۱۳، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۸]
جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، ج۱، ص۱۱۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
۱.۲ - حرفوش مرتبط با مقام اجتماعیبنابراین، به نظر میرسد واژه «حرفوش» که اسمی عراقی نیست، ناظر به معنای لغوی و مرتبط با مقام اجتماعی آنان بوده است، نه آنکه اسم شخص معین باشد. در واقع، به احتمال قوی آلحرفوش تبار همْدانی داشتهاند؛ به ویژه آنکه قطعاً تشیع در منطقه بعلبک، پس از مهاجرت همدانیان به شام رواج پیدا کرده است. [۹]
جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، ج۱، ص۱۸ـ ۲۰، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
در هر صورت، شکلگیری حکومتی شیعی با عنوان آلحرفوش در منطقه بعلبک، نشان از ترکیب جمعیتی شیعه در این منطقه و پیامدهای قهری آن است.۱.۳ - حکومت آلحرفوشحکومت آلحرفوش با امارت علی بن موسی حرفوشی آغاز شد. او پس از سرکوب امیران محلی و حاکم بقاع، بر بعلبک چیره شد و بیش از نیم قرن حکومتی پرفراز و نشیب بر بعلبک داشت تا اینکه در ۹۹۴ حاکم عثمانی شام او را دستگیر کرد و به استانبول فرستاد، [۱۰]
محمد کردعلی، خطط الشام، ج۲، ص۲۳۱، بیروت ۱۳۸۹ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۹ـ ۱۹۷۲.
[۱۱]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۹ـ ۱۰، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۲]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
اما سلطان مراد سوم عثمانی وی را آزاد کرد. بار دیگر در محرم ۹۹۹، [۱۳]
نجمالدین محمدبن محمد غزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، ج۳، ص۱۹۴، چاپ جبرائیل سلیمانجبور، بیروت ۱۹۷۹.
[۱۴]
محمد کردعلی، خطط الشام، ج۲، ص۲۳۰، بیروت ۱۳۸۹ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۹ـ ۱۹۷۲.
و به روایتی در ۱۰۰۱ یا ۱۰۰۲، دستگیر شد و به دستور صدراعظم عثمانی، سنانپاشا ، به قتل رسید و در دمشق به خاک سپرده شد. [۱۵]
محمدامینبن فضلالله محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، ج۴، ص۴۳۲، بیروت: دارصادر.
[۱۶]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۷، بیروت ۱۹۲۶.
[۱۷]
عیسی اسکندر معلوف، تاریخ الأمیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۶۱، بیروت ۱۹۶۶.
۱.۴ - حکومت موسی بن علیپس از وی پسرش، موسیبن علی (حک: ۹۹۹ـ۱۰۱۶)، حاکم بعلبک شد و با فخرالدین مَعنی، امیر بیروت، بر ضد والیان دمشق متحد گردید. [۱۸]
عیسی اسکندر معلوف، تاریخ الأمیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۶۴ـ۶۷، بیروت ۱۹۶۶.
[۱۹]
بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، ج۱، ص۹۹، بیروت ۱۹۹۲.
[۲۰]
بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، ج۱، ص۱۰۱، بیروت ۱۹۹۲.
او در ۱۰۰۷ یا ۱۰۰۸ با سپاه پانزده هزار نفری خود به یاری همپیمانش، امیرفخرالدین، در جنگ با یوسفپاشا سیفا (حاکم طرابلس ) شتافت. [۲۳]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۷، بیروت ۱۹۲۶.
[۲۴]
یوسف دبس، تاریخ الشعوب المشرقیة فی الدین و السیاسة و الاجتماع، ج۷، ص۴۴، (بیروت) ۲۰۰۰.
[۲۵]
یوسف دبس، تاریخ الشعوب المشرقیة فی الدین و السیاسة و الاجتماع، ج۷، ص۱۵۲، (بیروت) ۲۰۰۰.
در ۱۰۱۵ امیرموسی و امیر فخرالدین معنی و علیپاشا، جانپولاد، امیر حلب که با یکدیگر همپیمان شده بودند، راهی دمشق شدند. سه حاکم تصمیم داشتند ابنسیفا ترکمانی را از این شهر بیرون کنند ولی چون گفتگوهایی که امیرموسی در دمشق کرد به نتیجه نرسید، بیمناک شد و دو همپیمانش را رها کرد و به بعلبک بازگشت. این اقدام باعث خشم همپیمانان وی شد و ازاینرو به بعلبک حمله بردند و آنجا را غارت کردند و امارت شهر را به، عموزاده وی، امیر یونس حرفوشی سپردند. امیرموسی، پس از درنگی به انگیزه مقاومت، ناگزیر به دمشق پناه برد و در همانجا درگذشت. [۲۷]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۸، بیروت ۱۹۲۶.
[۲۸]
محمد کردعلی، خطط الشام، ج۲، ص۲۴۰، بیروت ۱۳۸۹ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۹ـ ۱۹۷۲.
[۲۹]
بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، ج۱، ص۱۰۱، بیروت ۱۹۹۲.
۱.۵ - حکومت امیریونسامیریونس (حک: ۱۰۱۶ـ۱۰۳۵)، که فرمانروایی سیاستمدار بود، کوشید با ایجاد اتحاد و دوستی با امیران جبل لبنان از مداخله پاشاهای ترک عثمانی در امور بعلبک و بقاع بکاهد. این تلاشها خشم سلطان احمد عثمانی (حک: ۱۰۱۲ـ۱۰۲۶) را برانگیخت و ازاینرو وی به احمدپاشا حافظ، والی دمشق، دستور داد به بعلبک لشکرکشی کند و امیریونس را بکشد، اما اقدامات امیرفخرالدین معنی، امیر یونس را از مرگ نجات داد. [۳۰]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۵، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۳۱]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۷، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۳۲]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۱۷، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۳۳]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۵۱، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
در پی لشکرکشی صد هزار نفره سلطان احمد عثمانی برای سرکوبی امیر فخرالدین معنی و تهدیدهای امیراحمد شهابی، یونس ناگزیر به لشکر عثمانی پیوست؛ [۳۴]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۱۲، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۳۵]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۲۲، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۳۶]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۲۰، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۳۷]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۵۳، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۳۸]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۵۷ـ ۵۸، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۳۹]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۸، بیروت ۱۹۲۶.
امیریونس برای ایجاد یک حکومت گسترده و مبتنی بر هم پیمانیِ شیعی، از حمص تا بعلبک و کرک و جبلعامل، تلاش فراوانی کرد، اما با مخالفت و پیمانشکنی امیر فخرالدین معنی روبهرو شد. [۴۰]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۴۱]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۵۱ـ ۸۵۲، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۴۲]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۶۹، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
۱.۵.۱ - مسجد شیعیاناین امیر دانشمند نخستین فرمانروای خاندان حرفوشی بود که در ۱۰۲۸ مسجدی مخصوص شیعیان در بعلبک ساخت که چون در کنار رود قرار داشت به نام مسجد النهر معروف شد. [۴۳]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۱۰، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۴۴]
جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، ج۱، ص۱۱۳، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۴۵]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۳۲۱، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
با وجود فشارهای فخرالدین معنی بر شیعیان جبلعامل و پناه بردن برخی از شیوخ و بزرگان جبلعامل به وی، امیریونس مناسباتش را با امیر فخرالدین معنی نگه داشت و حتی به وی در سرکوبی یوسفپاشا سیفا در ۱۰۲۸ کمک کرد. [۴۶]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۷۷، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۴۷]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۷۰ـ۷۱، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۴۸]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۸۹، بیروت ۱۹۲۶.
[۴۹]
بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، ج۱، ص۱۱۲، بیروت ۱۹۹۲.
۱.۵.۲ - رابطه امیریونس و امیرفخرالدیندر ۱۰۳۲ مناسبات دوستانه و همپیمانی خانوادگی میان امیریونس و امیرفخرالدین معنی، بر اثر سعایت امیریونس نزد حمزه بیگلربیگی (فرمانده سپاه شام) و مطّلع شدن امیر فخرالدین از این سعایت، بههم خورد. یونس با سپاهیانش در اول محرم ۱۰۳۳ در مَیسَلون به لشکر عثمانی شام پیوست و همگی در عَنجَر به مصاف سپاه فخرالدین معنی رفتند. در این نبرد امیریونس شکست خورد و گریخت و مصطفیپاشا، والی عثمانی دمشق، نیز اسیر امیرفخرالدین معنی شد؛ [۵۰]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۵۱، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۵۱]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۹۰ ـ۸۹۱، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۵۲]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۹۵ـ۸۹۷، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۵۳]
تاریخ الأمراء الشهابیین، بقلم أحد أمرائِهم من وادی التّیم، ج۱، ص۶۵ـ۶۷، چاپ سلیم حسن هشی، بیروت: المدیریة العامة للآثار، ۱۹۷۱.
[۵۴]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۹۰ـ۹۲، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
۱.۵.۳ - تصرف شهر بعلبکسپاهیان فخرالدین در ۱۲ محرم ۱۰۳۳ شهر بعلبک را تصرف کردند و امیریونس راهی حمص و حماه و حلب شد و در آنجا شکایتی نزد سلطان مراد چهارم (حک: ۱۰۳۲ـ۱۰۴۹) فرستاد و پسرعمویش، امیرشَلْهوب حرفوشی، را راهی بعلبک کرد، اما شلهوب خیانت کرد و به فخرالدین معنی پیوست. [۵۵]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۴، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۵۶]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۸۹۷ـ ۸۹۸، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۵۷]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۹۲ـ۹۳، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
۱.۵.۴ - قتل امیر یونسامیرفخرالدین معنی، پس از گرفتن رشوه کلان و تخریب بعلبک، در اول شعبان ۱۰۳۳ از این شهر خارج شد و امیر یونس به بعلبک بازگشت و با پرداخت رشوه کلان به والی دمشق موفق شد شلهوب را بکشد [۵۸]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۵۹]
احمدبن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، ج۱، ص۱۹۸ـ ۱۹۹، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۶۰]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۹۱۷، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۶۱]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۲، ص۹۸، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
تا اینکه در ۱۰۳۵، بر اثر توطئه امیر فخرالدین معنی و به دستور خلیلپاشا، والی عثمانی شام، در دمشق به قتل رسید. [۶۲]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۴، بیروت ۱۹۲۶.
[۶۳]
بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، ج۱، ص۱۳۰، بیروت ۱۹۹۲.
۱.۶ - افول اقتدار حرفوشیانبا کشته شدن امیر یونس ستاره اقتدار حرفوشیان افول کرد و میان اعضای خاندان منازعات و کشتار بروز کرد. از برخی از این امیران، گزارشهایی در دست است: در ۱۰۸۲ امیرعلی حرفوشی با پسرعموهایش، امیرعمر و امیرشدید و امیریونس، درگیر شد و با کمک نیروهای حاکم شام توانست بعلبک را تصاحب کند. [۶۴]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۹۴۸، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۶۵]
یوسف دبس، تاریخ الشعوب المشرقیة فی الدین و السیاسة و الاجتماع، ج۷، ص۸، (بیروت) ۲۰۰۰.
[۶۶]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۵، بیروت ۱۹۲۶.
در آغاز سده دوازدهم امیرحسین حرفوشی ــ که احتمالاً یکی از نوادگان حسینبن یونسبن حسین حرفوشی بودــ با اقتدار بر بعلبک فرمان راند [۶۸]
طنوسبن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، ج۱، ص۱۰۲، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۶۹]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۲۸۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
تا اینکه در ۱۱۳۶ به قتل رسید و اسماعیلبن شدید حرفوشی در ۱۱۳۸ جانشین وی شد. [۷۰]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۶، بیروت ۱۹۲۶.
[۷۱]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۲۸۲ـ۲۸۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
پس از کشمکشهای میان افراد خاندان حرفوشیان، حکومت بعلبک از امیرحیدر به برادرش، امیرحسین، رسید. [۷۲]
حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، قسم ۱، ص ۳۸، یروت ۱۹۶۹.
[۷۳]
عباس ابوصالح، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان: ۱۶۹۷ـ۱۸۴۲م، ج۱، ص۶۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۷۴]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۶، بیروت ۱۹۲۶.
[۷۵]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۲۸۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در ۱۱۶۴ امیرحسین را مزدوران برادرش، امیرحیدر، کشتند و حکومت از آن حیدر حرفوشی شد. در ۱۱۶۸ اسعدپاشاالعظم، والی دمشق، حیدر را عزل کرد و پسرعموی او، امیرحسین، را جانشین وی کرد. [۷۶]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۹۲۶.
[۷۷]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۲۸۴ـ۲۸۵، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در ۱۱۷۲ امیراسماعیل بن شدید حرفوشی، با پرداخت رشوه، حاکم بعلبک شد تا اینکه در ۱۱۷۷ حیدر حرفوشی بار دیگر امارت را تصاحب کرد و تا زمان مرگش در ۱۱۸۸ همچنان بر بعلبک فرمان راند. [۷۸]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۹۹۹، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۷۹]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۹۲۶.
۱.۷ - زندانی شدن محمد حرفوشیدر ۱۱۹۰ سپاهیان احمدپاشا معروف به جزّار، والی عثمانی صیدا، شهر بعلبک را گرفتند و محمد حرفوشی، حاکم شهر، را زندانی کردند. [۸۰]
حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، قسم ۱، ص۱۲۰، ،چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۸۱]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۸، بیروت ۱۹۲۶.
امیرمحمد، به کمک سپاهیان امیریوسف شهابی، در ۱۱۹۵ بعلبک را تصرف کرد، ولی سال بعد برادرش امیرمصطفی، به کمک لشکریان امیرمحمدپاشا العظم (والی شام)، آنجا را گرفت. [۸۲]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۱۰۲۲ـ۱۰۲۳، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۸۳]
حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، قسم ۱، ص ۱۳۴، ،چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
امیرمصطفی حرفوشی در ۱۱۹۶ با امیریوسف شهابی صلح کرد و بزرگان فراری مناطق جنوب لبنان را، که از ظلم احمدپاشا جزار به وی پناه آورده بودند، بهگرمی پذیرفت و قولهایی به آنان داد که این امر باعث خشم احمدپاشا جزار شد و لذا او به کمک محمد درویشپاشا، والی شام، سپاه عظیمی به بعلبک فرستاد. این سپاه شهر را تصرف کرد و مصطفی حرفوشی و شش تن از برادرانش و جمعی از زنان و کودکان خاندان حرفوشیان دستگیر و به دمشق گسیل شدند و اموالشان مصادره گردید و دیگر افراد این خاندان نیز تحت تعقیب قرار گرفتند. [۸۴]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۱۰۲۴، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۸۵]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۸، بیروت ۱۹۲۶.
۱.۸ - حکومت امیر جهجاه بن مصطفیامیر جهجاه بن مصطفی حرفوشی (حک: ۱۲۰۰ـ۱۲۳۲) یکی از نامدارترین فرمانروایان حرفوشیان بود. او از اردوگاه اسیران حرفوشیان در شام گریخت و پس از مدتی اقامت در نزد عموزادگانش در عراق، به بعلبک رفت و به کمک صد تن از بنیمعلوف، حکومت نیاکانش را به دست آورد. [۸۶]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۳، ص۱۰۳۴، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۸۷]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۴، ص۱۰۹۵، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۸۸]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، بیروت ۱۹۲۶.
جهجاه در دوران حکومتش با حوادث گوناگونی مواجه شد، از جمله در ۱۲۰۳ پسر عمویش، امیرقاسم، با وی مخالفت کرد و در ۱۲۰۵ـ۱۲۰۶ با سپاهیان والی شام و عکا درگیر شد و چند بار شهر بعلبک دستبهدست گشت. [۸۹]
حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، ج۴، ص۱۰۹۷، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳.
[۹۰]
حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، قسم۱، ص ۱۵۰ـ۱۵۱، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
[۹۱]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰، بیروت ۱۹۲۶.
وی، پس از حدود ۳۱ سال حکومت پرفراز و نشیب، در جمادیالاولی ۱۲۳۲ وفات یافت و برادرش، امین، جانشین وی شد. [۹۲]
حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، قسم ۳، ص ۶۳۶، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹.
۱.۹ - عزل نصب امیرامین حرفوشیدر ۱۲۳۵ والی دمشق، به تحریک بشیر شهابی، امیرامین حرفوشی را عزل کرد و امیر نصوحبن جهجاه حرفوشی را به جای وی گمارد، ولی این حاکم جوان در ۱۲۴۱ بهدست عمویش، امیرامین، کشته شد و حکومت بعلبک تا ۱۲۴۷ از آنِ امین گردید. [۹۴]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، بیروت ۱۹۲۶.
[۹۶]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۶۱، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
در ۱۲۴۷ امیرجواد حرفوشی از سوی ابراهیمپاشا، [۹۷]
محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش.
که شام را تصرف کرده بود، حاکم بعلبک شد. [۹۸]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۱۰۲، بیروت ۱۹۲۶.
۱.۱۰ - ولایت میرخنجر حرفوشیحرفوشیان جزو نخستین امیران لبنان بودند که بر ضد حضور ابراهیمپاشا و لشکر مصر در لبنان قیام و به سپاه عثمانی در تعقیب مصریان کمک کردند، ازاینرو عثمانیان در اواخر ۱۲۵۶ ولایت بعلبک را به امیرخنجر حرفوشی سپردند. [۹۹]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۱۰۳، بیروت ۱۹۲۶.
[۱۰۰]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۴۵، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۰۱]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۶۲، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱.۱۱ - لغو امارت حرفوشیاناختلاف شدید میان امیران حرفوشی در سالهای ۱۲۵۶ تا ۱۲۶۶ و جنگ و کشمکش میان آنان باعث شد تا سلطان عبدالمجید عثمانی (حک: ۱۲۵۵ـ۱۲۷۷) فرمان لغو امارت حرفوشیان را صادر کند. در پی آن، سپاهی به بعلبک گسیل شد و امیران حرفوشی را در روستای معلولاً محاصره کرد و پس از کشتن برخی از آنان، بقیه را به جزیره کرت تبعید کرد. [۱۰۲]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۶، بیروت ۱۹۲۶.
[۱۰۴]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۳۵، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۰۵]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۳۱۸ـ۳۱۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
پس از لغو رسمی امارت حرفوشیان در بعلبک، برخی از امیران این خاندان تلاشهایی کردند و دو تن از آنان به نامهای امیرمحمد بن جواد و عَسّاف در ۱۲۷۰ از تبعیدگاهشان در کرت گریختند و دست به اقداماتی زدند و بعضآ برضد دولت عثمانی شوریدند، اما راه بهجایی نبردند تا اینکه با مرگ امیرسلمان در ۱۲۸۳، حکومت حرفوشیان از میان رفت. [۱۰۶]
میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۱، بیروت ۱۹۲۶.
[۱۰۸]
سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، ج۳، ص۳۶، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت جبور، بیروت ۱۹۷۹.
[۱۰۹]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۳۲۸ـ۳۳۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۱۰]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۳۴۱ـ۳۴۲، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۱.۱۲ - نوادگان حرفوشیانامروزه نوادگان حرفوشیان در لبنان پراکندهاند [۱۱۱]
جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، ج۱، ص۱۱۳، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
و مقبره خانوادگی آنان در گورستان سَطْحه قرار دارد. [۱۱۲]
حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، ج۱، ص۳۲۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۱۳]
قاسم شماعی رفاعی، بعلبک فی التاریخ: دراسة شاملة لتاریخها و مساجدها و مدارسها و علمائها، ج۱، ص۵۱، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
۱.۱۳ - عالمان حرفوشیمشهورترین و پرآوازهترین دانشمند، ادیب، شاعر و نویسنده حرفوشیان شیخ محمد بن علی بن احمد حرفوشى، كه به سبب اشتغال به فروش حریر، شهرت حریرى داشته است. وى بیش از دوازده كتاب در علوم گوناگون نگاشت؛ از آن جمله است القلائد السنیة علیالقواعد الشهیدیه در شرح کتاب قواعد شهیداول. حریرى كه شعر هم میسرود، به کرک منسوب بود و در همانجا تحصیل كرد و سپس به دمشق رفت، اما براثر تنگناهایى كه به سبب تشیع بر او وارد شد، راهى ایران گردید و سالها در این كشور ماند. در سال ۱۰۵۰ به حج رفت و یک سال پس از آن درگذشت. [۱۱۴]
محمد بن حسن حرّ عاملی، املالآمل، قسم ۱، ص ۱۶۲۱۶۴،چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
[۱۱۵]
علیخان بن احمد مدنی، سلافةالعصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۶، مصر ۱۳۲۴، چاپ افست تهران.
[۱۱۶]
عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، ج۵، ص۱۲۸۱۳۰، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
[۱۱۷]
محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۶۰، ج۱، اصفهان ۱۳۴۱ش.
۲ - فهرست منابع(۱) عباس ابوصالح، التاریخ السیاسی للامارة الشهابیة فی جبل لبنان: ۱۶۹۷ـ۱۸۴۲م، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲) عبدالله بن عیسیافندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ. (۳) میخائیل موسی الوف بعلبکی، تاریخ بعلبک، بیروت ۱۹۲۶. (۴) سید محسن امین ، أعیان الشیعة. (۵) عبدالحسین امینی، شهداء الفضیلة، قم ۱۳۵۲ش. (۶) بطرس بستانی، کتاب دائرةالمعارف: قاموس عام لکل فن و مطلب، بیروت ۱۸۷۶ـ ۱۹۰۰، چاپ افست. (۷) تاریخ الأمراء الشهابیین، بقلم أحد أمرائِهم من وادی التّیم، چاپ سلیم حسن هشی، بیروت: المدیریة العامة للآثار، ۱۹۷۱. (۸) محمد بن حسن حرّ عاملی، املالآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش. (۹) احمد بن محمد خالدی صفدی، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹. (۱۰) یوسف دبس، تاریخ الشعوب المشرقیة فی الدین و السیاسة و الاجتماع، (بیروت) ۲۰۰۰. (۱۱) محمدعلی روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانههای اصفهان، ج ۱، اصفهان ۱۳۴۱ش. (۱۲) طنوس بن یوسف شدیاق، اخبار الاعیان فی جبل لبنان، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۵. (۱۳) قاسم شماعی رفاعی، بعلبک فی التاریخ: دراسة شاملة لتاریخها و مساجدها و مدارسها و علمائها، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۱۴) حیدر احمد شهابی، تاریخ الامیر حیدر احمد الشهابی، چاپ مارون رعد، (بیروت) ۱۹۹۳. (۱۵) حیدر احمد شهابی، لبنان فی عهدالامراء الشهابیین، چاپ اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت ۱۹۶۹. (۱۶) سلیمان ظاهر، تاریخ الشیعة: السیاسی، الثقافی، الدینی، چاپ عبدالله سلیمان ظاهر، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۱۷) نجمالدین محمد بن محمد غزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، چاپ جبرائیل سلیمانجبور، بیروت ۱۹۷۹. (۱۸) بولس قرالی، فخرالدین المعنی الثانی: حاکم لبنان و دولة تسکانا، بیروت ۱۹۹۲. (۱۹) محمد کردعلی، خطط الشام، بیروت ۱۳۸۹ـ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۹ـ ۱۹۷۲. (۲۰) محمدامین بن فضلالله محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت: دارصادر. (۲۱) علیخان بن احمد مدنی، سلافةالعصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، مصر ۱۳۲۴، چاپ افست تهران. (۲۲) عیسی اسکندر معلوف، تاریخ الأمیر فخرالدین المعنی الثانی، بیروت ۱۹۶۶. (۲۳) جعفر مهاجر، التّأسیس لتاریخ الشیعة فی لبنان و سوریة، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲. (۲۴) عبدالله ناصری طاهری، بعلبک و حلب، تهران ۱۳۶۶ش. (۲۵) حسن نصرالله، تاریخ بعلبک، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۶) Reinhart Pieter Anne Dozy, Supplement aux dictionnaires arabes, Leiden ۱۸۸۱, repr Beirut ۱۹۸۱. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حرفوشیان »، شماره۶۰۲۷. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|