غبطه

غِبطه یا رَشک آرزوی داشتن نعمتی برای خود مانند آنچه که دیگری دارد؛ بدون آن‌که در فکر از دست رفتن آن نعمت از دیگری باشد. تفاوت غبطه با حسد در این است که حسود در آرزوی از بین رفتن نعمتی برای دیگری است.

غبطه از اوصاف پسندیده بوده و در روایتی از امام صادق(ع) از نشانه‌های مؤمن به شمار رفته است.

در روایات حدود آنچه شایسته غبطه خوردن است و آنچه شایسته غبطه خوردن نیست، تعیین شده است. به عنوان نمونه، در روایتی از امام علی(ع) کسی که عمرش را در اطاعت خدا سپری کرده، شایسته غبطه خوردن است و در روایتی از امام صادق(ع) غبطه خوردن به خاطر مال دنیا، مذمت شده است.

غبطه در فقه در بحث تصرفات ولی (پدر، جد و حاکم شرع) در اموال مولی علیه (فرزند صغیر، یتیم و مجنون) و در بحث امانت شرعی، به معنای مصلحت و منفعت به کار رفته است.

واژه‌شناسی

غبطه یا رشک در اصطلاح اخلاق اسلامی به معنای آرزوی داشتن نعمتی برای خود است، همانند آنچه دیگری دارد؛ بدون آن‌که در فکر از دست رفتن آن نعمت از دیگری باشد. غبطه در لغت به معنای حال خوش و نیکو، نعمت و شادمانی است.

غبطه در کلمات فقها در بحث تصرفات ولیّ (پدر، جد و حاکم شرع) در اموال مُوَلّی علیه (فرزند صغیر، یتیم و مجنون) به معنای مصلحت و منفعت به کار رفته است. مثلاً گفته می‌شود تصرف ولیّ در اموال مولی علیه منوط به غبطه (مصلحت) برای مولی علیه است. همچنین در بحث امانت شرعی گفته می‌شود رعایت غبطه (مصلحت) مالک و عدم تصرف ضرری در مال او واجب است.

فضلیت اخلاقی

بنا به نقل برخی از روایات، غبطه خوردن به عنوان یک فضیلت، از نشانه‌های مؤمن است. کلینی در الکافی روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده که «مؤمن غبطه می‌خورد و حسادت نمی‌ورزد و منافق حسادت می‌ورزد و غبطه نمی‌خورد.»

در روایات متعددی حدود چیزهای شایسته غبطه خوردن، بیان شده است. در روایتی از امام علی(ع) نقل شده کسی که در انجام کار خیر سبقت می‌گیرد، شایسته غبطه خوردن است. در روایت دیگری، کسی که عمرش را در اطاعت خدا سپری کرده را شایسته غبطه خوردن دانسته است. محدث نوری در مستدرک الوسائل روایتی از امام صادق(ع) کرده که زائر قبر امام حسین(ع) مورد غبطه قرار می‌گیرد.

در برخی از روایات، غبطه خوردن بر کسی به خاطر زیادی مال دنیا و امور دنیوی مورد نکوهش شده است.

بنا به گفته ملا احمد نراقی، غبطه از فضایل اخلاقی به‌شمار می‌رود و سبب غبطه بردن بر شخصی، محبّت بر نعمتی است که برای آن شخص، حاصل شده است. بنا به نظر نراقی اگر آن نعمت، امر دینی باشد، سبب آن غبطه، محبّت خدا و محبّت طاعت اوست و این امری پسندیده و مرغوب است و اگر امر دنیوی و مباح باشد، سبب آن، محبّت تنعّم و التذاذ در دنیاست و این اگرچه حرام نباشد ولی شکی نیست که باعث پستی مرتبه و بازماندن از مقامات بلند و منازل ارجمند است.

تفاوت با حسد و حسرت

نوشتار اصلی: حسد
  • در غبطه، شخص آرزو می‌کند، نعمتی که دیگری دارد را داشته باشد بدون آن که خواستار زوال آن نعمت برای دیگری باشد؛ اما در حسد، حسود آرزو می‌کند نعمتی که دیگری دارد، از بین برود. ابن ابی‌الحدید در بیان تفاوت حسد و غبطه می‌گوید: «مرز حسادت این است که از آنچه که نصیب دیگری شده خشمگین شوی و دوست داشته باشی از او زائل شده و به تو برسد؛ اما غبطه آن است که از روزی دیگری ناراحت نشوی و زوالش را نخواهی و فقط دوست داشته باشی مثل آن نصیب تو هم بشود.»
  • غبطه، از فضائل اخلاقی و صفات پسندیده است؛ در حالی که بنا به گفته ملامهدی نراقی حسد، از بدترین رذائل اخلاقی و امراض نفسانی به شمار می‌رود که صاحبش را مبتلای به عقوبت دنیوی و عذاب اخروی می‌کند و در قرآن و روایات مذمت شده است.

غبطه با حسرت نیز تفاوت دارد. حسرت به معنای اندوه شدید بر چیزی که از دست رفته است. حسرت، یک واکنش عاطفی و نوعی اندوه است که فرد، زمانی که احساس از دست دادن فایده و امتیازی داشته باشد، آن را تجربه می‌کند.

تک‌نگاری

کتاب «جامع الاحادیث حسد: غبطه و منافسه» نوشته علی‌رضا برازش. نویسنده در این کتاب به گردآوری و دسته‌بندی روایات پیرامون حسد و موضوعات مرتبط با آن مانند غبطه، از منابع معتبر روایی شیعه، پرداخته است. این کتاب در یک مجلد از سوی انتشارات امیرکبیر چاپ گردیده است.

پانویس

  1. فیومی، مصباح المنیر،۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۴۲.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.
  3. موسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۵۳۵.
  4. علامه حلی، تذکرة الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۰.
  5. موسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعه الفقهیه، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۵۹.
  6. کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۷۴۹.
  7. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۰.
  8. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۸.
  9. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۲۵۲.
  10. کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۳۴۹.
  11. نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۵۹.
  12. نراقی، جامع السعادات، ۱۱۹۶ق، ج۲، ص۱۹۹؛ازهری، تهذیب اللغه، ۱۴۲۱ق، ج۸، ص۸۴.
  13. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۱۹.
  14. نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۵۹.
  15. نراقی، جامع السعادات، ۱۱۹۶ق، ج۲، ص۲۰۰.
  16. سوره نساء، آیه ۵۴؛ سوره بقره، آیه ۱۰۹؛ سوره فلق، آیه ۵؛ کلینی، الکافی، ۱۳۲۰ق، ج۳، ص۷۴۶.
  17. ولی‌زاده، «نشانه شناسی حسادت با تکیه بر منابع اسلامی»، ص۸۰.
  18. جوهری، الصحاح تاج اللغه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳۰.
  19. ولی زاده، «نشانه شناسی حسادت با تکیه بر منابع اسلامی»، ص۸۰.

منابع

  • آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۱۸ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
  • ، سایت انتشارات امیرکبیر، تاریخ بازدید: ۱ آبان ۱۳۹۹ش.
  • جوهری، ابو نصر، الصحاح تاج اللغه، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • فیومی، ابو العباس، المصباح المنیر، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۱۸ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
  • مؤسسه دایرةالمعارف الفقه الاسلامی، الموسوعة الفقهیه، قم، مؤسسة دایرةالمعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
  • مؤسسه دایرةالمعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسة دایرةالمعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، قم، انتشارات هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۱۹۶ق.
  • نوری، میرزا محمدحسین، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • ولی‌زاده، ابوالقاسم، «نشانه‌شناسی حسادت با تکیه بر منابع اسلامی»، در مجله معرفت، شماره ۱۷۴، بهار ۱۳۹۱ش.

پیوند به بیرون