قبا
قَبا نوعی تنپوش مردانه و امروزه از لباسهای روحانیان شیعه است. این لباس روی پیراهن و شلوار پوشیده میشود و روی آن عبا انداخته میشود. قبا تا پیش از تغییر اجباری لباس در دوران پهلوی، لباس عمومی مردم ایران بوده است.
پیشینه
قبا واژهای عربی و از ریشه «قبو» بهمعنای جمع است. ابن منظور میگوید چون دو طرف این لباس جمع میشود آن را قبا میگویند. نوشتهاند جد اعلای سادات طباطبایی به جهت اینکه در کودکی نمیتوانسته کلمه قبا را درست تلفظ کند و به آن طبا میگفته به «طباطبا» مشهور شده است. همچنین واژه قبا در برخی از آثار کهن فارسی مانند شاهنامه به کار رفته است. همچنین تا پیش از تغییر اجباری لباس در دوره پهلوی، قبا لباس عمومی مردم ایران بود و زن و مرد، قبا میپوشیدهاند.
ریختشناسی
قبا تنپوشی بلند است که بر روی پیراهن میپوشند و از گُرده تا روی پا را میپوشاند. یک طرف آن نیز روی طرف دیگر در جلو میافتد و با یک تکمه بنددار در زیر و یک تکمه مخفی در رو بسته میشود. آستینهای بلندی دارد که از زیر بغل مقداری، باز میشود تا هوا به داخل لباس رفت و آمد داشته باشد.
قبا، جیبهای بزرگی دارد و حکمت آن این است که دامنه آن را بشود هنگام طهارت و وضو، جمع کرد و داخل جیب نهاد. قبا از دو طرف راست و چپ پایین، چاک دارد که هم بتوان به راحتی گام برداشت و هم آن را تا کرد.
یقه قبا به علت این که یک طرف آن روی یک طرف دیگر میافتد به صورت عدد هفت است. پارچه قبایی، نازک (بهاری)، معمولی (پاییزی) و ضخیم (زمستانی) میتواند انتخاب شود.
امروزه در شهرهایی که حوزه علمیه پرجمعیتی دارند مانند قم، نجف، مشهد و اصفهان، خیاطان ویژهای لباس روحانیت میدوزند که مهمترین آن قبا است.
در ادبیات و شعر فارسی
قبا در ادبیات فارسی به کار رفته است. همچنین از قبا در ضربالمثلها نیز استفاده شده و «پیرهن کردن قبا» کنایه از دریدن پیراهن از روی خشم یا مصیبت بوده، چون قبا جلو باز است:
|خیاط روزگار بهبالای هیچکس|پیراهنی ندوخت که آنرا قبا نکرد
صد پیرهن قباکنم از خرمی اگر | بینم که دست من چو کمر بر میان اوست. |
پیراهنی که آید ازو بوی یوسفم | ترسم برادران غیورش قبا کنند |
پانویس
منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران،تهران، نشر ناشر، ۱۳۶۲ش.
- ویژهنامه ردای بهشتی، مرکز خدمات حوزه علمیه قم، ۱۳۹۵ش، مقاله «تاریخچه لباس روحانیت»