غناء
غِناء بنا بر نظر غالب فقهای معاصر، خوانندگی مطرب و متناسب با مجالس لهو و لعب یا عیش و نوش است. فقها با استناد به آیات و روایات حرام بودن غناء را امری اجماعی و واضح میدانند.
در آیات قرآن واژه غناء و مشتقات آن استفاده نشده؛ ولی در برخی روایات تفسیری، واژههایی همچون «قول الزور»، «لهو الحدیث» و «لغو» را به غناء تفسیر کردهاند.
فقهای شیعه از قرن یازدهم به بعد، به دلایل مختلفی مانند ظهور سماع، رسالههای متعددی در مورد غناء تالیف کردند. مواجه شدن برخی از فقها در جمهوری اسلامی با مسئله موسیقی باعث ایجاد نگاهی نو به مسئله غناء و موسیقی شد. اندیشههای امام خمینی در مورد موسیقی، باعث تجویز استفاده موسیقی و غنای حلال که مناسب مجالس لهو و لعب نباشد، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد.
بیشتر فقهای معاصر شیعه، فقط هر نوع آواز و نوازندگی مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب را حرام و غنائی که مطرب و متناسب با مجالس لهو و لعب نباشد را حلال دانستند. در مقابل به باور میرزا جواد تبریزی بنا بر احتیاط واجب باید از مطلق خواندنی که با ترجیع صوت (چهچه) همراه است اگرچه در آن مضمون باطل هم نباشد، اجتناب کرد. همچنین آیت الله صافی گلپایگانی مطلق غناء و موسیقی را حرام میداند.
حرمت غناء
بسیاری از فقهای امامیه همچون شیخ طوسی، شهید ثانی،ابن ادریس، صاحب جواهر، نراقی و آیت الله خوئی عنوان کردهاند که فقهای شیعه بر حرمت غناء اجماع دارند. و حتی برخی حرمت غناء را از ضروریات مذهب شیعه عنوان کردهاند.
با وجود اجماعی بودن حرمت غناء، اختلاف موجود به دلیل تفاوت برداشتها از مفهوم غناء میباشد که باعث شده برخی طربانگیز بودن یا لهو و لعب را در ذات مفهوم غناء بدانند و برخی دیگر آن را جدای از مفهوم غناء تعبیر کنند. بر این اساس برخی از فقها مانند محقق حلی، علامه حلی، شهید اول، ابوالصلاح حلبی، شیخ طوسی، شیخ صدوق، صاحب جواهر، و ابن ادریس قائل به حرمت ذاتی غناء هستند و فقهایی مانند محقق کرکی، فیض کاشانی، محقق سبزواری، شیخ انصاری و امام خمینی موافق حرمت ذاتی غناء نیستند و دلیل حرمت آن را امری خارج از غناء مانند طرب یا لهو و لعب میدانند.
فقهای اهل سنت با توجه به داشتن حکومت و مبتلا بودن به مسئله غناء، از قرن پنجم به صورت تفصیلی به موضوع غناء توجه داشتهاند که باعث پدید آمدن آثار بسیاری در این زمینه بودهاست. برخی از فقهای اهل سنت گزارشکردهاند که صحابه، تابعین، مالک، شافعی و ابوحنیفه غناء را حرام دانستهاند این در حالی است که برخی دیگر از فقهای اهل سنت جواز غناء میان اصحاب و تابیعن را اجماعی عنوان کردهاند. ابن حجر هیثمی در رسالهای، نظرات فقهای اهل سنت در مورد غناء را یازده قول عنوان کرده است که وجه مشترک همه آنها تحریم بخشی از غناء است؛ برخی غناء را به طور مطلق حرام دانستهاند و برخی دیگر مقارنت غناء با یک حرام دیگر را باعث حرمت غناء عنوان کردهاند. در بسیاری از اقوال مطرح شده حلال بودن غنائی که با حرام دیگر مخلوط نباشد وجود دارد.
غناء؛ صوت یا کلام باطل
برخی معتقدند که تبیین مفهوم شرعی غناء، مهمترین مسئله این بحث است چرا که اجمال آیات و روایات در مورد مفهوم غناء و همچنین عدم معرفی ملاک واحدی برای یافتن مفهوم و حتی مصادیق غناء باعث شده است که مفهوم آن دچار ابهام و پیچیدگی شود. البته برخی نیز معتقدند علت عدم تعیین مفهوم روشن از غناء در شرع این بوده است که غناء از پدیدههای اجتماعی یا حقیقت عرفی بوده و با تفاوت جوامع تغییر میکند و بنا به شرایط زمانی و مکانی ممکن است گسترده یا محدود شود.
یکی از پیچیدگیهای مفهوم غناء، اطلاق غناء بر کلام یا مطلق صوت عنوان شده است. ظاهر برخی روایات نشان دهنده این مطلب است که غناء از مقوله و جنس کلامها و سخنان لهوی و باطل است و ظاهر برخی دیگر از روایات و آیات گویای این مطلب است که غناء از مقوله اصوات باطل و لهوی است.
اکثر لغت شناسان غناء را صوت یا نغمه میدانند
بر اساس آنچه از کتابهای لغت در مورد معنای لغوی غناء مطرح شده است میتوان گفت که نقطه مشترک همه موارد مطرح شده این باشد که غناء نغمه یا صوت است و ربطی به کلام و سخن ندارد. برخی برای اثبات این سخن مدعی شدهاند؛ از قیودی که لغت شناسان در تعریف غناء بیان کردهاند مانند طرب انگیزی، ترجیع، مد و کشش صوت میتوان نتیجه گرفت که غناء نوعی آواز خوش همراه با تحریرات و ترجیعات (چهچه) است که در شنوده اثر میگذارد و او را مفتون و مجذوب خود میکند.
مبنای تعریف فقها
فقها نیز با توجه به سخنان زباندانان عرب، مراجعه به عرف، روایات و همچنین برداشت خودشان تعاریف مختلفی برای غناء ارائه کردهاند. ملا احمد نراقی در مستند الشیعه دوازده تعریف برای غناء ذکر و اشاره کرده است که دلیلی برای تعیین هر کدام از این معانی وجود ندارد مگر اینکه بخواهیم مقداری که یقینا شامل همه اقوال ذکر شده میشود را؛ قبول کنیم. شیخ طوسی معتقد است که غناء آوازی است که در آن سخنان باطل و همراه با سازهای موسیقی نظیر عود و نی باشد و در غیر این صورت غناء نیست. ابن ادریس غناء را صوتی میداند که طربانگیز باشد.
علامه حلی در تعریف غناء آورده است که غناء ترجیع صوت و کشیدن آن است. محقق کرکی غناء را کشیدن صوت همراه با ترجیع میداند و تاکید میکند که صوت کشیده به تنهایی غناء نیست چرا که در آن طرب وجود ندارد. شهید ثانی غناء را کشیدن صوتی میداند که دارای ترجیع طربانگیز باشد یا هر آنچه که عرف به آن اطلاق غناء کند. فیض کاشانی غناء حرام را صرف کشیدن صوت با ترجیع نمیداند و معتقد است غنای لهوی نظیر آنچه در دربار خلفای بنی امیه و بنی عباس که زنها و مردها حضور مشترک داشتند و با اشعار و سخنان باطل و سازهای موسیقی مرسوم بود مصداق غناء حرام است.
محمد باقر سبزواری غناء را به کشیدن صوت با ترجیع مطرب تعریف کرده است شیخ انصاری نیز در تعریف غناء آورده است که غنای حرام آن است که از آهنگهای اهل فسق و معصیت باشد. امام خمینی نیز غنا را صوت انسان میداند که دارای لطافت، نازکی و حسن ذاتی-و حتی اجمالی-میباشد که برای عموم مردم قابلیت ایجاد طرب را دارد. بنابراین از نظر او غناء صوت کشیده و ترجیعداری است که مناسب مجالس لهو و طرب و آلات ملاهی باشد.
رابطه موسیقی و غناء
در مورد رابطه موسیقی و غناءچندین نظر وجود دارد. برخی مدعی شدند که فقهای گذشته میان موسیقی و غناء تفاوتی قائل نبودند، اما فقهای معاصر میان غناء و موسیقی تفاوت قائل شدهاند و غناء را به معنای آواز و موسیقی را به معنای نوازندگی با آلات موسیقی دانستهاند. البته برخی نیز بر این باورند که موسیقی عامتر از غناء است چرا که موسیقی شامل ساز و آواز میشود ولی غناء تنها شامل آواز میشود.
برخی نیز مدعی شدهاند که گزارش کتابهای تخصصی در حوزه موسیقی و شعر عرب نشاندهنده یکی بودن غناء و موسیقی است. به ادعای آنها در کتابهایی همچون؛ الاغانی ابو الفرج اصفهانی، عقد الفرید ابن عبد ربّه، رسالة القیان جاحظ، موسیقی کبیر فارابی، آثار و تألیفات کندی در موسیقی، کتاب الملاهی المفضل، مروج الذهب مسعودی، جمهرة المُغنیّین، خلیل مردم بک، المحاسن و الاضداد جاحظ، المنهیات ترمذی، کمال ادب الغناء حسن الکاتب، التاج جاحظ، رسالهء موسیقی اخوان الصفا، ارجوزة الانغام اربلی و ربیع الابرار سیوطی، غناء معادل معنای «موسیقی» قرار گرفته است.
غناء حقیقت عرفی است نه حقیقت شرعی
بر اساس گزارشی که فقها دادهاند غناء حقیقت عرفیه است یعنی برای شناسایی مصداق یا مفهوم آن باید به عرف مراجعه کرد. در این مسئله تقریبا هیچ کدام از فقها مخالفت نکردهاند. بنابراین برخی معتقدند تعاریفی که فقها ارائه میکنند برای مقلدان الزام آور نیست و حتی ممکن است نظر متخصصان این موضوع ارزش بالاتری داشته باشد.
عاملی در مفتاح الکرامه معتقد است؛ فقهایی که در مورد معنای غناء صحبت کردهاند دو دستهاند برخی از فقها معنای مشهور غناء را برگزیدهاند و معتقدند که این معنا همان چیزی است که در عرف، برای غناء مشهور است و برخی دیگر مانند فاضل مقداد و شهید ثانی معنای غناء را به عرف نسبت دادهاند و معتقدند که معنای مشهور نیز بدون توجه به عرف حاصل نشده است.صاحب جواهر نیز بعد از نقل چندین تعریف از دیگر فقها در مورد غناء عنوان کرده است که مراد از غناء، صدای مخصوصی است که شناخت آن به عرف واگذار شده است.
حقیقت عرفی غناء
بر اساس آنچه ابوالفرج اصفهانی گزارش کرده است دف چهار گوش، نیلبک و نی بلند مهمترین ابزار نواختن اعراب پیش از اسلام بوده است. او همچنین از وجود تعدادی نغمهپرداز که بیشتر آنها زن بودند در پیش از اسلام گزارش کرده است. برخی معتقدند با ظهور اسلام هر آنچه از موسیقی و غناء در جامعه اعراب بود به حاشیه رفت و غناء در جامعه متدینین به دلایل متعدد از جمله فضای انقلابی روزگار پیامبر(ص)؛ جنگها و درگیریهای متعدد رواج چندانی نداشت. از همین رو برخی مدعی شدند که در این دوران، یعنی دوران بیان تفصیلی احکام شریعت و در میان جامعهای که مخاطب بیان احکام بودند هرگز چنین غنایی رواج نیافت.
قاضیزاده معتقد است بنا به گزارشات تاریخی تقریبا در دوره عثمان گرایش مردم به غناء بیشتر شد و در دوران بنی امیه و بنی عباس که شاهان توجه خاصی به موسیقی و غناء نشان میدادند موسیقی و غنای شهوانی رشد قابل توجهی در جامعه اسلامی داشت. این رشد مقارن است با صدور روایات صادقین(ع) در مورد غنا. بنابراین پذیرش شکل گیری حقیقت عرفیه غناء در غنای لهوی و شهوانی در زمان پیامبر(ع) قابل قبول نیست، اگر چه پذیرش چنین ادعایی در زمان امامین صادقین(ع) با توجه به تعداد روایات رسیده و رواج اینگونه غناء در دستگاه بنی امیه و بنی عباس نادرست نیست.
رسالههای مستقل فقها در مورد غناء
مختاری در کتاب غناء و موسیقی، تعداد رسالههای یافت شده یا حتی رسالههایی که در کتابهای دیگر به آن اشاره شده ولی در دسترس نیست را از دوران صفویه که مباحث غناء میان فقها به دلیل ظهور سماع که با غناء و موسیقی همراه بود، مورد توجه قرار گرفت تا قبل از انقلاب اسلامی و شکلگیری حکومت اسلامی ۴۹ رساله میداند. که تعدادی از آنها به شرح ذیل میباشند:
ردیف | عنوان رساله- مولف- سال وفات | ردیف | عنوان رساله- مولف- سال وفات |
---|---|---|---|
۱ | رسالهای در تحریم غناء، سید محمد میر لوحی (۱۰۶۳ ق) | ۵ | رساله در تحلیل غناء در قرآن، محقق سبزواری (۱۰۹۰ق) |
۲ | رسالة فی حرمة الغناء، شیخ حرّ عاملی(۱۱۰۴ق) | ۶ | رسالة فی تحریم الغناء، وحید بهبهانی(۱۲۰۵ق) |
۳ | رسالة فی الغناء و تحلیله، فیض کاشانی(۱۰۹۱ق) | ۷ | رسالة فی تحقیق الغناء، میرزای قمی(۱۲۳۱ق) |
۴ | رسالة فی حرمة الغناء، مهذب الدین احمد بن عبد الرضا بصری (حدود ۱۰۸۵ق به بعد) | ۸ | رسالة فی الغناء، سید محمود خوانساری(حدود ۱۲۹۱) |
دلایل حرمت غناء
بسیاری از فقها برای حرمت غناء به آیات، روایات و اجماع استدلال کردهاند.
مطرح نشدن حرمت «غناء» در قرآن
با وجود اینکه در قرآن کریم از «غناء» سخنی به میان نیامده است اما بسیاری از فقها، قرآن کریم را به دلیل وجود آیاتی که در آنها تعابیری چون «قول زور»، «لغو» و «لهو الحدیث» آمده است، برخی از آیات قرآن کریم را به عنوان برخی از دلایل حرمت غناء مطرح کردهاند. آنها معتقدند بر اساس روایات تفسیری میتوان این آیات را بر غناء و حرمت آن تطبیق کرد. آیه ۳۰ سوره حج و آیه ۷۲ سوره فرقان در یک دستهاند. در این دو آیه دستور به اجتناب از «قول زور» مطرح شده است. برخی معتقدند در تفسیر این آیات، روایات متعددی وارد شده است که «قول الزور» را بر غناء تطبیق کردهاند.
آیات ۷۲ سوره فرقان و سوم سوره مومنون در دسته دیگری از آیات مربوط به تحریم غناء مطرح شدهاند. در تفسیر این دو آیه، روایات متعددی نقل شده است که واژه لغو را بر غناء تطبیق کردهاند. آیه ششم سوره لقمان یکی دیگر از آیاتی است که برای حرمت غناء مورد استفاده قرار گرفته است. در این آیه خداوند مردم را از خرید و فروش حدیث لهو یا کلام بیهوده ممنوع کرده است. در روایات تفسیری متعدد و صحیحی «حدیث لهو» در این آیه بر غناء تطبیق شده است. البته برخی آیات ۵۹ تا ۶۱ سوره نجم و آیه ۶۴ سوره اسراء را نیز مطرح کردهاند، که بسیاری معتقدند دلالت این آیات بر حرمت غناء ثابت نشده است.
حرمت ذاتی غناء
برخی، روایاتی که در مورد تحریم غناء وارد شدهاند را در حد تواتر میدانند. این در حالی است که برخی دیگر از فقها مدعی هستند، روایتی که از نظر سند و دلالت در حرمت ذاتی غناء تام و تمام باشد وجود ندارد. برخی تمام روایات را در هشت گروه دستهبندی کردهاند:
- روایاتی که دلالت بر باطل بودن غناء میکنند.
- روایاتی که غناء و استماع آن را سبب پیدایش نفاق، فقر، بلاهای سخت و.... میدانند.
- روایاتی که از نشستن در مجلس غناءو استماع آن نهی کردهاند.
- روایاتی که غناء را بدترین صوتها میدانند.
- روایاتی که بر حرمت یاد دادن و یاد گرفتن غناء دلالت دارند.
- روایاتی که کسب ناشی از غناء را حرام میدانند.
- روایاتی که دلالت بر نهی از غناءدر قرآن دارند.
- روایاتی که غناء را از مصادیق لهویاتی میدانند که انسان را از یاد خداوند باز میدارد.
برخی مدعی شدهاند اگر چه روایات وارد شده در برخی از این گروهها از نظر دلالت بر موضوع غناء و همچنین از نظر سندی ضعیف هستند اما مجموع روایات نشان دهنده حرمت ذاتی غناء میباشند. اما برخی این قول را رد میکنند و معتقدند که روایات، حرام بودن برخی غناءها را اثبات میکنند. فقهای بزرگی همچون محقق سبزواری، ملا مهدی نراقی، صاحب جواهر، شیخ انصاری و امام خمینی مدعی استفاضه یا تواتر اخبار مبنی بر حرمت غناء هستند.
اجماع فقها بر حرمت غناء
بسیار از فقیهان در مورد حرمت غناء ادعای اجماع کردهاند. برخی عنوان کردهاند این دلیل یکی از دلایلی است که بسیاری از فقها برای حکم به حرمت غناء به آن استناد کردهاند. برخی دیگر مدعیاند که اجماع برای حکم به حرمت ذاتی غناء کفایت نمیکند و تنها چیزی که با توجه به اختلاف فقها در موضوع غناء ثابت میشود حرمت آن مقداری از غناء است که همه فقها به آن اشاره کردهاند (غنای لهوی باطل و شهوتانگیز) است.
غناءهای حلال کداماند؟
گروهی از فقهایی که قائل به حرمت ذاتی غناء هستند برخی موارد را از حرمت غناء استثناء کردهاند و این موارد را با وجود تحقق غناء، حلال میدانند مواردی همچون قرآئت قرآن و دعا، مرثیه خوانی، غناء در مجالس زفاف و عروسان، غناء در اعیاد و محافل شادی و حداء شتران. اما آن دسته از فقهایی که قائل به حرمت ذاتی غناء نبودند و تحقق غناء را مشروط به تحقق حرام دیگری همچون مطرب بودن، قول الزور بودن و لهو و لعب بودن کرده بودند هر گونه غنایی که این سه شرط را نداشته باشد را حلال میدانند.
غناء و موسیقی در جمهوری اسلامی
قبل از شکل گیری حکومت اسلامی مواجه فقها نسبت به موسیقی و مسئله غناء با توجه به اجماعی که در آن مسئله وجود داشت، تحریمی بود مواجۀ فقها و علما در جمهوری اسلامی با غناء و موسیقی باعث ایجاد یک نوع نگاهی ایجابی به برخی از غناءها و موسیقیها شد، شهید مطهری در مورد موسیقی و غناء معتقد است «اینکه گفته میشود موسیقی غذای روح است سخن درستی است» او در مورد غناء معتقد است «پس غنائی که حرام است عبارت است از آوازهای متناسب با شراب، رقص، فحشا و شهوت انگیز.»
برخی عنوان کردهاند با توجه به اینکه فتوای مشهور فقهای قبل از انقلاب اسلامی حرمت موسیقی بود، وقتی صدا و سیما به دست متدینین افتاد آنها تلاش کردند که کل موسیقی را از رادیو و تلویزیون حذف کنند اما شهید بهشتی تلاشهایی برای اجازه استفاده حداقلی موسیقی در رادیو و تلویزیون را گرفت. فتوای امام خمینی مبنی بر حلیت موسیقی غیر لهوی بعد از مرثیه شهید مطهری عملا فتح بابی برای ورود موسیقی به حوزه سیاستگذاری جمهوری اسلامی بود. ایشان در این فتوا عنوان کردند که سرودهایی که دارای فایده بوده و مهیج برای انقلاب و جنگ است اشکال ندارد. در واقع این فتوا بود که باعث شد مراکزی چون حوزه هنری سازمان تبلیغات، مرکز موسیقی وزارت ارشاد، مرکز موسیقی رادیو و تلویزیون ملی ایران شروع به کار کردند و تلاش کردند موسیقیهایی با محور موسیقی سنتی، عرفانی، انقلابی، نظامی، مناسبتی تولید کنند.
نظرات فقهای معاصر
بیشتر فقهای عصر حاضر همچون آیتالله خامنهای، آیتالله تبریزی، آیتالله فاضل و آیتالله مکارم بین غناء و موسیقی تفاوت قائل شدهاند و غناء را خوانندگی مطرب و متناسب مجالس لهو و لعب یا عیش و نوش و موسیقی را نوازندگی مطرب و متناسب با مجالس عیش و نوش دانستهاند.بنابراین انجام دادن آن و شنیدن آن را حرام میدانند. بر این اساس بیشتر فقها، غنائی که مطرب و متناسب با مجالس لهو و لعب نباشد را حلال عنوان کردهاند به غیر از میرزا جواد تبریزی که معتقد است بنا بر احتیاط واجب باید از مطلق خواندنی که با ترجیع صوت (چهچه) است اگر چه با مضمون باطل نباشد اجتناب کردو همچنین لطفالله صافی گلپایگانی که مطلق غناء و موسیقی را حرام میدانند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۱۹-۲۰.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴؛ میرزای قمی، فی تحقیق الغناء،۱۴۱۸ق، ص۸۰۷.
- ↑ فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص؛ یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۲۲-۳۱؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۷-۳۴۱؛ سید کریمی، «نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع غناء»، ص۱۱۷- ۱۲۰.
- ↑ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج ۴، ص۱۲۸.
- ↑ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص۴۹۵.
- ↑ عاملی (شهید اول)، دروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۲
- ↑ ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۱.
- ↑ شیخ طوسی، استبصار، ۱۳۹۰ق، ج ۳، ص۶۹.
- ↑ شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۵-۴۵۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴.
- ↑ ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص۲۱۵.
- ↑ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳.
- ↑ فیض کاشانی، وافی، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.
- ↑ محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۳۳- ۴۳۲.
- ↑ شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.
- ↑ خمینی(امام)، مکاسب محرمه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۹۹.
- ↑ مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۲۹۵.
- ↑ مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۲۹۹.
- ↑ مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۳۱۵-۲۳۱۶.
- ↑ فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص۳۶؛ حیدری، مبانی فقهی غنا و موسیقی از دیدگاه قرآن کریم، ص۳۰.
- ↑ فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص۳۵.
- ↑ ایرانی، دیدگاه پنجم، ۱۳۷۳ش، ص۴۰.
- ↑ ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.
- ↑ ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.
- ↑ فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص۴۷-۴۸.
- ↑ نراقی، مستندالشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۴۰.
- ↑ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیه، ۱۴۱۰ق، ج ۳، ص۲۱۲.
- ↑ فیض کاشانی، وافی، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.
- ↑ محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۳۳- ۴۳۲.
- ↑ شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.
- ↑ خمینی(امام)، مکاسب محرمه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۹۹.
- ↑ محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸-۵۴.
- ↑ صدیقین اصفهانی، غنا موضوعا و حکما، قم، ص۱
- ↑ ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.
- ↑ سید کریمی، «نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع غناء»، ص۱۲۱.
- ↑ عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج ۱۲، ص۱۵۹.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۴۶-۴۵.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۲.
- ↑ قاضیزاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۲.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۴.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۳.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۴.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۵ -۳۳۴.
- ↑ مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ۲۰۳۹- ۲۰۴۱ و ج۴، ص۲۲.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۶۱- ۱۲۰؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۴.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۶۱- ۹۷؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۴.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۶۱- ۷۳؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۴-۳۴۶.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۷۳- ۸۸.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۹۶- ۱۰۴.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۷.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۴.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۴-۱۱۸.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۹.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۹- ۱۲۳.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۹.
- ↑ حسینی رودباری، غنا و موسیقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۵.
- ↑ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۴۹.
- ↑ نوری، موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۵ش، فصل هشتم مستثنیات غناء، ص۲۳۹-۲۶۹؛ ایزدی فرد، کاویار «پژوهشی تحلیلی پیرامون مبانی فقهی غناء و موسیقی»، ص۷۴.
- ↑ قیدرلو، جانقربان، «مقدماتی در باب سیاست گذاری موسیقی در جمهوری اسلامی ایران ارائه راهکارهای مناسب برای تحقق سیاست ها»، ۱۴۴-۱۴۵؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۲۹؛ ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۳۷۶، ص۱۲۵.
- ↑ مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۱.
- ↑ مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ قیدرلو، جانقربان، «مقدماتی در باب سیاست گذاری موسیقی در جمهوری اسلامی ایران ارائه راهکارهای مناسب برای تحقق سیاست ها»، ص۱۴۹.
- ↑ ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ قیدرلو، جانقربان، «مقدماتی در باب سیاست گذاری موسیقی در جمهوری اسلامی ایران ارائه راهکارهای مناسب برای تحقق سیاست ها»، ص۱۵۰.
- ↑ محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸-۵۴.
- ↑ محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۸۰.
منابع
- قرآن کریم
- ابو الصلاح حلبی، تقی الدین بن نجم الدین، الکافی فی الفقه، محقق/ مصحح: رضا استادی، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیر المؤمنین(ع)، ۱۴۰۳ق.
- ابن ادریس، محمد بن منصور بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۰ق.
- ایرانی، اکبر، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، فصلنامه مقام موسیقایی، شماره ۱۷، آذر ۱۳۸۱ش.
- ایرانی، اکبر، دیدگاه پنجم، بررسی مبانی موسیقی از دیدگاههای فقهی و عرفانی و فلسفی و علمی، تهران، موسسه انتشارات سوره، دفتر مطالعات دینی، ۱۳۷۳ش.
- ایرانی، اکبر، هشت گفتاری پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، تهران،، حوزه هنری، ۱۳۷۶ش.
- ایزدی فرد، علی اکبر؛ کاویار، حسین، «پژوهشی تحلیلی پیرامون مبانی فقهی غناء و موسیقی»، فصلنامه کاوشهای دینی، شماره ۶، پاییز و زمستان ۱۳۹۰ش.
- حسینی رودباری، سید مصطفی، غنا و موسیقی(ماهیت حکم و پیامدها)، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۸۷ش.
- حیدری، محمدجواد، «مبانی فقهی غنا و موسیقی از دیدگاه قرآن کریم»، فصلنامه مقالات و بررسیها، شماره ۷۵، بهار و تابستان ۱۳۸۳ش.
- خمینی(امام)، سید روحالله موسوی، المکاسب المحرمة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۴۱۵ق.
- سید کریمی، سید عباس، «نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع غناء»، فصلنامه الهیات هنر، شماره۲، تابستان ۱۳۹۳ش.
- شهید ثانی، عاملی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، کتابفروشی داوری، ۱۴۱۰ق.
- شیخ انصاری، المکاسب المحرمة و البیع و الخیارات، محقق: دزفولی، مرتضی بن محمد امین انصاری، قم، منشوراتدار الذخائر، ۱۴۱۱ق.
- شیخ صدوق، محمّد بن علی بن بابویه، المقنع، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه امام هادی(ع)، قم، مؤسسه امام هادی علیهالسلام، ۱۴۱۵ق.
- شیخ طوسی، ابو جعفر، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران،دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق.
- صدیقین اصفهانی، محمد تقی، غنا موضوعا و حکما، قم.
- عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۷ق.
- عاملی، سید جواد بن محمد حسینی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق/ مصحح: محمد باقر خالصی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۱۹ق.
- علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، محقق/ مصحح: گروه پژوهش دفتر انتشارات اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۱۳ق.
- فضلی، عبدالهادی و محمد هادی معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ترجمه مجتبی الهی خراسانی، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
- فیض کاشانی، محمد محسن ابن شاه مرتضی، الوافی، محقق/ مصحح: ضیاء الدین حسینی اصفهانی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی(ع)، ۱۴۰۶ق.
- قاضی زاده، کاظم، «غنا از دیدگاه اسلام»، فصلنامه کاوشی نو در فقه، شماره ۴ و ۵، تابستان و پاییز ۱۳۷۴ش.
- قیدرلو، کمیل؛ جانقربان، مریم، «مقدماتی در باب سیاست گذاری موسیقی در جمهوری اسلامی ایران ارائه راهکارهای مناسب برای تحقق سیاست ها»، فصلنامه دین و سیاست فرهنگی، شماره ۱، تابستان ۱۳۹۳ش.
- محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، محقق/ مصحح: عبد الحسین محمد علی بقال، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایة الأحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۳ق.
- محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۴ق.
- محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ورامین، انتشارات علمی- فرهنگی صاحب الزمان، ۱۳۸۵ش.
- مختاری، رضا و صادقی، محسن، غناء و موسیقی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ١٣٧٧ش.
- مطهری، مرتضی، یادداشتهای استاد مطهری، قم، صدرا، ۱۳۷۲ش.
- میرزای قمّی، ابو القاسم بن محمد حسن، رسالة فی تحقیق الغناء موضوعا و حکما، عموما أو خصوصا، محقق/ مصحح: محسن صادقی، قم، نشر مرصاد، ۱۴۱۸ق.
- نجفی(صاحب الجواهر)، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق/ مصحح: عباس قوچانی- علی آخوندی، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
- نراقی، مولی احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، مؤسسه آل البیت(ع) ۱۴۱۵ق.
- نوری، محمد اسماعیل، موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
- یوسفی مقدم، محمد صادق، پژوهش در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
پیوند به بیرون