ذیالحِجّة (ذیحجه)، آخرین ماه در ترتیب تقویم هجری قمری و از ماههای حرام و ماههای حج است. برای دهه اول این ماه اعمالی ذکر شده است که از مهمترین آنها به جا آوردن نماز دهه اول میان نماز مغرب و عشا و نیز خواندن ادعیه و تهلیلهای ویژه است.
احرام بستن برای حج تمتع، تنها در این ماه جایز است و «ذی حجه» به معنی «صاحب حج» به این نکته اشاره دارد. آیین حج از روز نهم شروع و معمولاً تا سیزدهم این ماه انجام میشود.
این ماه، آخرین ماه در تقویم هجری قمری و از ماههای شریف و برجسته سال است. از آن جا که مناسک حج در آن انجام میشود ذیالحجه نام گرفتهاست. این ماه جزو ماههای حرام (ذیالقعده، ذیالحجه، محرم و رجب) است که احترام خاصی دارند و جنگ در آنها به دلیل برخی آیات مانند ۲۱۷ سوره بقره، حرام است.
ذیالحجه از ماههای حج (شوال، ذیالقعده و ذیالحجه) نیز به شمار میرود. ماههای حج، ماههای بجا آوردن حج هستند. در «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ؛ حجّ در ماههای معینی است.» به این ماهها اشاره شده است.
دهه نخست این ماه از ایام معروف سال و روزهای ویژه حج و زیارت خانه خدا است. عید قربان، عید غدیر، ماجرای مباهله و بسیاری از رویدادها و مناسبتهای مهم دینی و مذهبی در این ماه قرار گرفتهاند.
در بعضی از روایات آمده است، شبهای دهگانهای که قرآن در سوره «وَالفجرِ وَ لَیالٍ عَشر» به آن سوگند یاد کرده، شبهای دهه اوّل این ماه است. خداوند در سوره حج آیه ۲۸ ضمن بیان فریضه حج، سخن از «أیام مَعْلُومات» گفته است که مؤمنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکی از تفسیرهای معروفِ «أیام مَعْلُومات» در روایات، ده روز اوّل ماه ذی الحجّه است. که نشان دهنده عظمت روزها و شبهای این دهه دارد.
پیامبر(ص) فرمود: «عبادت و کار نیک در هیچ ایامی بهاندازه این ایام (ده روز اوّل ماه ذی الحجّه) فضیلت ندارد.»
علاوه بر ده روز اول که به ایام معلومات نامیده شده است، برای برخی روزهای ویژه این ماه نامهای خاصی در قرآن و روایات به کار رفته است، از جمله روز تَروِیه برای روز هشتم، روز عَرَفه و روز مشهود برای روز نهم، عید قربان یا اَضحی یا روز نَحر برای روز دهم، ایام معدودات (مصداق آیه ۲۰۳ سوره بقره) و ایام تَشریق و ایام مِنا برای روزهای یازدهم تا سیزدهم، روز قَر (روز استقرار حُجّاج در مِنا) برای روز یازدهم، روز نَفر و نَفر اول برای روز دوازدهم و روز نَفر ثانی و صَدَر و حَصبَه برای روز سیزدهم.
خواندن ذکرهایی که از حضرت علی(ع) روایت شده است: " لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ اللَّیالِی وَالدُّهُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ أَمْواجِ البُحُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله وَرَحْمَتُهُ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّوْک وَالشَّجَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّعْرِ وَالوَبَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الحَجَرِ والمَدَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ لَمْحِ العُیونِ، لا إِلهَ إِلاّ الله فِی اللَّیلِ إِذا عَسْعَسَ وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الرِّیاحِ فِی البَرارِی وَالصُّخُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله مِنْ الیوْمِ إِلی یوْمِ ینْفَخُ فِی الصُّورِ"
نماز دهه اول
از شب اول ماه تا شب عید قربان، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را بخواند که باعث شریک شدن در ثواب اعمال حاجیان این ایام است:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را میخوانی، پس از آن آیه ۱۴۲ سوره اعراف خوانده میشود: وَ وَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ
دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن به سجده رفته و صد مرتبه شکر خدا گفته شود، سپس سر از سجده برداشته و دعای زیر خوانده شود: " اللهم انی اسئلک بانّ لک الحمد وحدَکَ لا شریک لک " و در انتهای دعا، سر به سجده نهاده و صدمرتبه الحمدلله و صدمرتبه شکراًلله گفته میشود. گفته شده، هر کس این عمل را انجام دهد ثواب کسی را دارد که در روز عید غدیر نزد پیامبر اکرم(ص) حاضر شده و با آن حضرت بیعت کرده باشد.
دو رکعت نماز پیش از ظهر، که در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید و آیه الکرسی و سوره قدر را ده مرتبه بخواند.
خواندن دعای ندبه
خواندن دعای " اللهم انی اسئلک بحق محمد نبیک و علی ولیک..."
گفتن این ذکر هنگام برخورد با یکدیگر: " اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ"
خواندن دو رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه آیة الکرسی خوانده میشود و بعد از نماز بگوید: اَللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فی هذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَیتَنی عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ وَدَعَوْتَنی اِلَی التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائی عَلَیکَ اَللّهُمَّ فَاِنّی اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِر لی وَما عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ یقَرِّبُنی اِلَیکَ فَاقْبَلْهُ مِنّی وَلا تَقْطَعْ رَجآئی مِنْکَ یاکَریمُ
↑خدایا این روزهائی است که برتری و شرافتش دادی بر سایر روزها و به لطف و رحمتت مرا بدانها رساندی پس برکات خودت را بر ما فرو بار و از نعمتهای خود در این روزها بر ما وسعت ده خدایا من از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و نیز خواهم که ما را در این روزها به راه هدایت وپاکدامنی و بینیازی راهنمائی فرمائی و موفقمان داری به انجام آنچه دوست داری و موجب خوشنودی تواست خدایا ازتو خواهمای جایگاه هر شکایت وای شنوای هر سخن سِرّی و راز وای حاضر در هر جمع وای دانای هر نهان که درود فرستی بر محمد و آل محمد وبگشائی در این روزها از ما بلاء و گرفتاری را و مستجاب گردانی در آنها دعای ما را و نیرو دهی به ما در این روزها و کمکمان دهی و موفقمان داری پروردگارا بدانچه دوست داری و خوشنود گردی و بر آنچه واجب کردهای بر ما از اطاعت خودت و اطاعت پیامبرت و اهل ولایتت خدایا از تو خواهمای مهربانترین مهربانان که درود فرستی بر محمد و آل محمد و در این ایام خوشنودی خویش را به من ببخش که براستی تو شنوای دعائی و محروم مکن ما را از خیری که در این روزها از آسمان فرو باری و پاکمان کن از گناهانای دانای بر نادیدنیها و واجب گردان در این ایام برای ما خانه جاویدان را خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و هیچ گناهی برای ما باقی مگذار جز آنکه بیامرزی و نهاندوهی جز آنکه بگشائی و نه بِدهی جز آنکه بپردازی و نه غائبی جز آنکه به ما برسانی و نه حاجتی از حاجات دنیا و آخرت جز آنکه آسان و هموارش گردانی که براستی تو بر هر چیز توانائی خدایاای دانای اسرار پنهانای رحم کننده بر اشک دیدگانای اجابت کننده دعاهاای پروردگار زمینها و آسمانهاای که صداها(ی بیشمار) بر او اشتباه نشود درود فرست بر محمد و آل محمد و قرار ده ما را در این روزها از آزادشدگان و رهائی یافتگان از آتش و نائل شوندگان به بهشتت و نجات یافتگان بوسیله رحمتتای مهربانترین مهربانان و درود خدا بر آقای ما محمد و آلش
↑ و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم. تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد. و موسی [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت: «در میان قوم من جانشینم باش، و [کار آنان را] اصلاح کن، و راه فسادگران را پیروی مکن.»
↑منزّه است خدایی که عرشش در آسمان است،:منزّه است خدایی که حکمش در زمین است،منزّه است خدایی که فرمانش در گورهاست،منزّه است خدایی که راهش در دریاست،منزّه است خدایی که سلطنتش در آتش است، منزّه است خدایی که رحمتش در بهشت است،منزّه است خدایی که عدالتش در قیامت است،منزّه است خدایی که آسمان را برافراشت،منزّه است خدایی که زمین را بگسترد،منزّه است خدایی که پناهگاه و نجاتی از او جز به سوی او نیست
↑خدایا!هرکس به امید کمک و طلب عطا و جود و جایزه مخلوقی مجهّز و مهیا و آماده دیدار او شود،تنها به سوی توستای پروردگار من استعداد و آمادگی من به امید عفو و درخواست و جایزهاست،پس مرا از خواستهام ناامید مساز،ای آنکه پرسندهای از او محروم نگردد و بخشیدهای از او نکاهد من به پشتوانه عمل شایستهای که انجام داده باشم،و یا به امید آفریدهای که به او دل بسته باشم به پیشگاهت نیامدهام،به درگاهت آمدهام با با اعتراف بر نفس خویش به بدکاری دستم و با اعتراف به اینکه هیچ دلیل و نه عذری بر بدکاریام نیست،گذشت فراگیرت را که بر آن از خطاکاران درمیگذری امیدوارم،پس پافشاری بر جرم بزرگشان از اینکه بر انان دوباره مهرورزی تو را بازنداشت،پسای آنکه رحمتش فراگیر و گذشتش بس بزرگ استای بزرگ،ای بزرگ،ای بزرگ،جز بردباریات خشم تو را برنگرداند و جز زاری به پیشگاهت از ناخشنودیات رهایی نبخشد،پس خدایا!با نیرویی که با آن سرزمینهای مرده را زنده میکنی برایم گشایشی بخش و از اندوه هلاکم مکن تا آنکه دعایم را مستجاب نمایی و مرا به اجابت دعایم آگاه سازی و شیرینی سلامت و تندرستی را تا پایان عمر به من بچشان و مرا در معرض سرزنش دشمنم قرار مده و او را بر من چیره مساز و بر گردنم مسلّط مکن خدایا!اگر تو مرا حقیر و پست بداری،پس چه کسی بلندم گرداند و اگر تو مرا بلند گردانی،پس کیست آنکه مرا خوار کند و اگر هلاکم کنی،پس کیست آنکه درباره بندهات در برابر تو خود نماید؟یا از کار او از تو پرسوجو کند؟ با آنکه به یقین میدانم که نه در حکم تو ستمی است و نه در انتقامت شتابی،چه تنها کسی در انتقام شتاب میکند که از دستدادن فرصت را میهراسد و فقط کسی محتاج ستمگری است که ناتوان است،و حال آنکه توای خدای من!از این امور بسیار برتری.بار خدایا به تو پناه میآورم،پس پناهم ده و از تو امان میجویم پس امانم ده و از توروزی میطلبم پس روزیام ده و اعتماد میکنم بر تو،پس تو خود مرا کافی باش،و برای غلبه بر دشمنم از تو یاری میخواهم پس یاریام ده،و از تو مدد میجویم پس مرا مدد فرما،ای خدای من!دعایم را بپذیر.بپذیر.بپذیر.
↑ خدایاای بخشندهترین کسیکه عطا فرمود،وای بهترین کسیکه درخواست شد،وای مهربانترین کسیکه از او مهربانی خواسته شد،خدا درود فرست بر محمّد و آلش در بین گذشتگان،و بر محمّد و خاندانش در میان آیندگان،و بر محمّد و خاندانش در میان فرشتگان،و بر محمّد و خاندانش در میان رسولان.خدایا عطا فرما به محمّد و خاندانش وسیله و فضیلت و شرف،و بلندی مقام و درجه والا.خدایا ایمان آوردم به محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)درحالیکه او را ندیدم،پس مرا در قیامت از دیدارش محروم مساز،و همنشینی با او را نصیبم فرما،و مرا بر دین او بمیران،و از حوضش سیرابم کن،نوشیدنی بدون تشنگی،دلنشین و گوارا که پس از آن هرگز تشنه نشوم،همانا تو بر هرچیز توانایی.خدایا ایمان آوردم به محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)درحالیکه او را ندیدم،پس در بهشت چهرهاش را به من بشناسان.خدایا به محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)از سوی من تحیت و سلام بسیار برسان.
↑ای کسیکه جود و بخشش توبه آفریدگان همیشگی است!ای آنکه دو دست سخاوت خود را برای عطا گشودهای!ای صاحب عطاهای گرانبها!بر محمّد و خاندان او،نیکوخوترین مردمان درود فرصت،و ما راای خدای بلندمرتبه در چنین شبی بیامرز.
↑خدا بزرگتر از توصیف است.... معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است... و ستایش خاص خدا است. خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را
↑ستایش خاص خدایی است که قرار داد کمال دین و تمام شدن نعمتش را به ولایت امیرمؤ منان علی بن ابیطالب علیهالسلام
↑خدایا آنچه انجام دادم در این سال از اعمالی که مرا از آن نهی فرمودی و راضی بدان نبودی و من آنرا فراموش کردم ولی تو فراموشش نکردی و مرا به بازگشت بسویت خواندی پس از دلیری کردنم بر تو خدایا من از آن اعمال آمرزش میطلبم پس بیامرز آنها را و هر عملی که انجام دادم از اعمالی که مرا به تو نزدیک گرداند پس آنرا از من قبول کن و قطع مکن امیدم را از خودتای بزرگوار
منابع
دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج۱۹.
سید بن طاووس، الاقبال باعمال الحسنه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، ۱۴۱۱ق.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، دار الکتاب، قم، ۱۳۶۷ش.
مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.