مهستی گنجوی
مهستی گنجوی یا مَهسَتی گنجهای یا مِهسِتیِ گَنجَوی (mɜhʂɨtɪ ɢæŋʝəɪ :IPA) با نام اصلی منیژه، شاعر فارسیسرای که در سدهٔ پنجم و ششم هجری قمری میزیستهاست. مهستی متشکل از دو واژهٔ «مَه» (ماه) و «سِتی» (خانم) برابر با واژه «ماهبانو» است. مهستی پس از خیام، برجستهترین رباعیسرای ایران بهشمار میآید و او را پایهگذار مکتب شهرآشوب در قالب رباعی میدانند.
مهستی گنجهای | |
---|---|
نام اصلی | مهستی گنجهای |
زاده | ۲۳ اردیبهشت ۴۶۸ گنجه |
درگذشته | ۲۵ خرداد ۵۳۹ گنجه |
آرامگاه | گنجه، آذربایجان |
نام(های) دیگر | مهستی گنجوی |
پیشه | دبیر |
زمینه کاری | شعر، موسیقی، نویسنده |
ملیت | ایرانی |
در زمان حکومت | غزنویان، سلجوقیان |
سبک نوشتاری | رباعی |
دیوان اشعار | رباعیات |
تأثیرگذاشته بر | لسانی شیرازی |
همسر(ها) | امیر احمد تاجالدین بن خطیب |
زندگی
زادگاه مهستی شهر گنجه بوده است و همدوره با غزنویان بود. در رابطه با شهرت او (مهستی) چندین داستان وجود دارد. رشید یاسمی معتقد بود که «مهستی» متشکل از دو کلمه «مَه» به معنی بزرگ و «سَتی» به معنی خانم بوده و جمعاً این کلمه به معنی «خانمبزرگ» یا «بانوی بزرگ» است. گویا داستان بدین شکل بوده است که در یکی از گفتگوهای خود با سلطان سنجر به وی گفته است که او کوچکترین و نامرئی ترین فرد در محیط خود است. سلطان با او مخالفت کرد و گفت: به مه هستی (یعنی تو از همه بزرگتر هستی). و گویا "مه هستی" - "مهستی" لقب او شده است.
در چهار سالگی پدرش او را به مکتبخانه فرستاد و چون استعدادی سرشار داشت در دهسالگی با ادب زن دانشمند بیرون آمد. او چنگ و عود و تار را به زیبایی مینواخت. شهرت او بیشتر به خاطر رباعیاتش است. وی در سرودههایش زنی فتنهگر و زیبا بودهاست که عشاق فراوانی داشته، از جمله امیر احمد تاجالدین بن خطیب که فرزند خطیب گنجه بوده و عاقبت به عقد او در میآید. ابن خطیب مانند همسرش طبع شعر داشته و رباعیاتی نیز از او باقی ماندهاست. از زندگی مهستی آگاهی چندانی در دست نیست، و آنچه هست اقوال تذکرهنویسانی چون دولتشاه سمرقندی، امین احمد رازی و آذر بیگدلی است که همه نقل از یکدیگر، و آمیخته به افسانهنگاری و داستانهای ساختگی است. دیوان اشعار او نیز به جا نمانده و رباعیهایی به نام او در نزهةالمجالس (تألیف در قرن هفتم)، مونس الاحرار (تألیف در قرن هشتم) و مجموعهها و تذکرهها به دست آمدهاست.
علیرغم اینکه در هیچیک از منابع کهن، زمان مشخص و دقیقی از ولادت و مرگ مهستی به دست داده نشده، با این همه برخی از معاصران، ولادت وی را ۴۹۰ و مرگش را ۵۷۷ ه.ق ذکر کردهاند.
البته قدیمترین مآخذی که از زمان حیات وی خبر داده، کتاب تاریخ گزیده نوشته حمدالله مستوفی است که به سال ۷۳۰ هجری قمری تألیف شدهاست. در این کتاب (صفحه ۷۱۸) ذیل (ابن خطیب گنجه) که شوهر مهستی است میخوانیم: «ابن خطیب گنجه: و هو، تاجالدین احمد، معاصر سلطان محمود غزنوی بود. اشعار خوب دارد؛ به ویژه مناظرات او با منکوحهاش مهستی شیرین باشد.»
کتابی ظاهراً از قرن هفتم شامل مناظرات مهستی با امیر احمد و رباعیهایی که خطاب به هم سرودهاند (مشتمل بر ۱۸۵ رباعی از زبان پورخطیب و حدود ۱۱۰ رباعی از زبان مهستی) در دست است (نسخههای کتابخانهٔ سنایی سابق و ملی تبریز). احمد سهیلی خوانساری آن را کتاب قصهای مجعول و حاوی اشعار سست و ناخوش میداند. بر اساس ترانههای موجود در همین کتاب، فریتز مایر شرقشناس آلمانی کتابی به نام «مهستی زیبا» فراهم آوردهاست (چاپ آلمان: ۱۹۶۳). طاهری شهاب در «دیوان مهستی» (تهران: ۱۳۳۶) و احمد سهیلی خوانساری در «رباعیات مهستی دبیر» (تهران: ۱۳۷۱) رباعیهای مهستی را گردآوری کردهاند. در نزهةالمجالس (تألیف در قرن هفتم) ۶۱ رباعی به نام مهستی آمده که کهنترین و موثقترین مجموعهٔ ترانههای مهستی است.
آثار
امروزه از مهستی، دیوانی بر جای نماندهاست؛ دیوانی از وی تا اوایل قرن دهم در هرات بر جای بوده که در حمله عبیدالله خان ازبک به هرات از بین رفتهاست و تنها اشعاری پراکنده از او در کتابهای قدیم باقی ماندهاست.
مهستی به علت ابتکاری که در انتخاب موضوع ترانههای خود و وصف صاحبان پیشههای گوناگون و سرگرمیهای مختلف مردم روزگار خود به کار برده، پیشرو نوع خاصی از شعر شناخته میشود که بعدها در عصر صفوی رواج بیشتر یافته و شهرآشوب نام گرفتهاست.
اشعار او بیان عشق و شیدایی، شوخطبعی و رعنایی، صداقت و زیبایی است و سرشار از نشاط و به دور از غم و اندوه است. برخی تذکرهنویسان و تاریخپردازان بر اثر ناآشنایی با شهرآشوب، اشعار مهستی را نتوانستهاند بفهمند و با تصوراتی نادرست، او را لاابالی دانسته و در خلال سخن وی را نکوهیدهاند؛ حال آنکه مهستی با امکانات زبانی و شوق سرشاری که در اختیار دارد، صاحبان حِرَف و صناعت عصر خویش را زیبارویانی دلفریب مینمایاند و بدین طریق امکانی پدید میآورد تا آیندگان را از پیشهوران عصرش آگاهیای حاصل آید.
نمونهٔ شعر
این رباعی منسوب به اوست:
ما را به دَمِ پیر نگه نتوان داشت | در حُجرهٔ دلگیر نگه نتوان داشت | |
آن را که سَرِ زلف چو زنجیر بُوَد | در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت |
نگارخانه
تمبری که به مناسبت نُهصدمین سالگرد زادرود مهستی گنجهای در جمهوری آذربایجان چاپ شدهاست.
مرکز مهستی گنجوی در گنجه،جمهوری آذربایجان
پانویس
- ↑ فرهنگ فارسی عمید: ستی: /set[t]i/ (اسم) [عربی: ستّی] [قدیمی] بانو؛ خانم.
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۲۹.
- ↑ Azərbaycan Milli Elmlər Akademiyası, Nəsimi adına Dilçilik İnstitutu. Ə.N.Mikayılova.Onomastik vahidlərin üslubi imkanları. (ХIХ əsrin ikinci yarısında yaranmış nəsr əsərlərinin matеrialları əsasında linqvistik tədqiqat). «Mеmar Nəşriyyat–Poliqrafiya» MMC, Bakı, 2008, 302 s.
- ↑ احمد سهیلی خوانساری
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۱۷.
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۸.
- ↑ احمد سهیلی خوانساری، همانجا، ص۵۱–۴۹
- ↑ نزهةالمجالس، چاپ دوم، ص ۱۲۷ (گویندگان نزهةالمجالس)
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۴۹.
- ↑ دربارهٔ «شهرآشوب» رجوع شود به: شهرآشوب در شعر فارسی، احمد گلچین معانی، تهران: ۱۳۴۶.
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۳۰.
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۳۵.
- ↑ محرابی، معینالدین، مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا، ۳۸.
منابع
- محرابی، معینالدین (۱۳۸۲). مهستی گنجهای، بزرگترین زن شاعر رباعیسرا. نشر توس. شابک ۹۶۴-۳۱۵-۶۰۸-۷.
- نزهةالمجالس، تألیف جمال خلیل شروانی، به تصحیح محمدامین ریاحی، چاپ اول ۱۳۶۶، چاپ دوم ۱۳۷۵
- احمد سهیلی خوانساری، رباعیات حکیم مهستی دبیر، تهران ۱۳۷۱،
- دائرهالمعارف یا فرهنگ دانش و هنر شامل: اطلاعات عمومی. چاپ ششم، تهران: سازمان انتشارات اشرفی، مرداد ۱۳۵۲
- استوارغلام دانائی (در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۲). مهستی گنجوی: خردورزی طغیانگر. وبگاه روزنه. بازدید در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۰۹.
- مهستی گنجوی، دزدیده فراموش شده! ایبنا، ۱۷ دی ۱۳۹۲