شهرستان نور
شهرستان نور به مرکزیت شهر نور از شمال به دریای مازندران، از شرق به شهرستان آمل، از شمال شرق به شهرستان محمودآباد از جنوب به استان تهران، از جنوب غرب به استان البرز و از غرب به شهرستان نوشهر و شهرستان چالوس متصل است. مردم شهرستان نور به زبان طبری و با گویش کجوری صحبت میکنند.
شهرستان نور | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
کشور | ایران |
استان | مازندران |
مرکز شهرستان | نور |
سایر شهرها | نور، رویان، بلده، چمستان |
بخشها | مرکزی، بخش بلده، بخش چمستان |
نامهای پیشین | سولده |
اداره | |
فرماندار | مهندس احمد توکلی |
مردم | |
جمعیت | ۱۲۱٬۵۳۱ نفر (۱۳۹۵) |
مذهب | شیعه |
دادههای دیگر | |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۱۱ |
وبگاه | https://instagram.com/nourihaa |
نام نخست شهرستان نور در گذشته رستمدار بوده که متشکل از چهار ناحیه شهری ناتل، بلده، تمیشان و ماهان بودهاست. در جدیدترین کشفیات باستانشناسی در این شهر آثاری از دورهٔ اشکانیان پیدا شدهاست. در تاریخ شهرستان نور به همراه شهرستان نوشهر و شهرستان چالوس ایالت کهن رویان را تشکیل میدادند که گاهی مرز غربی آن تا هوسَم (رودسر فعلی در استان گیلان) نیز ادامه میافت. این شهرستان در غرب استان واقع شدهاست و مرکز آن شهر نور است. نور یکی از قدیمیترین نواحی شهرنشین طبرستان (مازندران کنونی) بوده که به گواهی تاریخ رستمدار نام داشتهاست. رستمدار به منظور شغل قالب مردم که ماهیگیر بودهاند و با قایق به ماهیگیری میپرداختند اطلاق میگشت. تمیشه نام پایتخت بخش ساحلی حکومت رویان بوده که بنای کنونی شهر نور بر آن قرار دارد. نام دیگر قدیمی آن که حتی ساکنان کنونی آن نیز گهگاه به جای نور به کار میبرند، سولده است. نام کنونی نور از رودخانه نور گرفته شده که از کوههای البرز سرچشمه میگیرد.
منطقه کجور
محدوده تاریخی کجور از شمال به دریای مازندران از غرب به رود چالوس از شرق به سولده (نور) و از جنوب به دره نور محدود میشود. منطقه کجور به همراه کلارستاق، لنگا، تنکابن، سختسر و هوسم بخشی از رویان کهن بود که بعدها رسمتدار نام گرفت. رویان کهن از نواحی غربی طبرستان محسوب میشدهاست.
ریشه نام
نور
در جاینامشناسی ایرانی لفظ نور بیگانه است. نیما یوشیج که خود بلدهیِ نور بود میگوید: اهل نور به ولایت خویش نو میگویند که در گویش نوری زبان طبری به معنای دره است. به اعتقاد دکتر حبیب برجیان لفط نو با جغرافیای نور که دره ای ژرف در البرز مرکزی است سازگاری کامل دارد.
سولده
در گذشته به شهر نور سولده گفته میشد که شهری در شمال ولایت نور و کجور بود. سول در زبان مازندرانی به معنای روشنایی و مشتق از واژه سو به معنای روشن میباشد. همچنین در برهان قاطع سول به معنی درهٔ باریک به کار رفتهاست.
رستاق
جاینامهای آباد و گرد در مازندران اصیل نیست و به جای آنها از «سَر» و «بُن» و «پَی» و «کلا» و «مله» و «کنار» و «کوه» و «دین» و «کَنده» و «اوس» و «رستاق» و جز اینها به کار میرود. رِستاق در مازندرانی بهصورت «restâq» تلفظ میشود و به معنی رودبار و ولایت است و معادل بلوک در فلات ایران و تومان در بخارا است. در تقسیمات کشوری فرهنگستان اول لفظ دهستان را به جای بلوک نشاند لذا رستاقهای مازندران رتبهٔ اداری دهستان را گرفتند.
- نور: ناتلرستاق و تترستاق
- آمل: نمارستاق، اهلم رستاق، بهرستاق و دلارستاق (دِیلارستاق)
- تنکابن: سیاه رستاق
اوس
پسوند اوس (us) یکی از جاینامهای مازندران میباشد. این جاینام در واژگانی در معنای محافظ و نگهبان استفاده میشدهاست.
مناطقی که در مازندران از جاینام اوس استفاده شدهاست.
- چالوس: مرز کجور و کلارستاق
- کندلوس: در کجور
- لوس: در کجور
- زانوس: در کجور
- کُنوس: در کجور
- کندوسان: منطقه ای که ابن اسفندیار به آن اشاره کرد
- دَروس: در شمیرانات
- اوز (اوس): در نور
- یوش (یوس): در نور
تاریخچه
ناتل
ولایت نور در صدر اسلام ناتل نامیده میشد. ناتل نام ولایتی در طبرستان بود و همچین نام شهری میان آمل و چالوس بود. ابن رسته، ابن فقیه همدانی، اصطخری و ابن حوقل کهنترین منایعی هستند که در قرن سوم از این ولایت نام بردهاند. در ناتل دژی پادگانی به نام «دوک» یا «دون» قرار دشت که در آن ۵۰۰ سرباز آماده حضور داشتند. شهر ناتل در دوره عباسیان از بزرگترین شهرهای طبرستان بود. یاقوت حموی در معجمالبلدان، «ناتل» یا «ناتله» را یکی از شهرهای بخش دشتی طبرستان نامیدهاست که بین آمل و چالوس و با فاصلهٔ پنج فرسخی از هردو شهر قرار دارد. در حدودالعالم، ناتل به همراه چالوس و کلار از کورهٔ رویان و جزئی از خاک طبرستان معرفی شدهاست که پادشاه جدا داشت که به آن «استندار» میگفتند. در اکثر منابع تاریخی از ناتل به عنوان شهری آباد در منطقه سرسبز و پرحاصل و دارای علما و فضلا یاد شدهاست. در ادوار مختلف در ناتل قصرهایی همچون قصر حسامالدوله اردشیر باوندی از ملوک طبرستان بنا شد. در کتاب تاریخ رویان در شرح وقایع تاریخی و درگیریهای شمال ایران، بارها به ناتل اشاره شدهاست. ظهیرالدین مرعشی ناتل را مرکز دشت رستمدار معرفی میکند. شهر ناتل مرکز پادوسبانان آل کاووس نور بود که از نسل ملک کاووس یکم بود. در زمان فرمانروایی مرعشیان بر طبرستان ۷۸۲ قمری، فخرالدین بن قوام الدین مرعشی پس از فتح رستمدار شهر واتاشان که قریهای در نزدیکی ناتل بود به عنوان مقر رستمدار انتخاب شد. به نظر میرسد شهر واتاشان و ناتل در اثر حمله تیمور تا سال ۸۰۵ قمری نابود شده باشد.
موقعیت ناتل در طبرستان
از ناتل، چالوس و کلار به عنوان شهرهای طبرستان یاد شدهاست. ابن رسته مورخ قرن سوم، طبرستان از جانب مشرق به گرگان و قومس و از طرف مغرب به دیلم و از طرف شمال به دریا و از طرف جنوب به به بعضی از نواحی قومس و ری محدود میشود. به گفته ابن رسته مراکز و بخشهای طبرستان چهارده تا است و خورهٔ آمل که کرسی و مرکز آن ناحیت است و شهرهایش عبارتند از: ساری و مامطیر و تُرنجه و روُبست و میله و مرارکدیه (کدح) و مِهروان و طَمیس و تَمار و ناتل و شالوس (چالوس) و رویان و کلار.اصطخری مینویسد: آمل، ناتل، سالوس (چالوس)، کلار، رویان، میله، برجی، چشمهٔالهم، ممطیر، ساری، مهروان، لمراسک و تمیشه در شمار طبرستان است.ابن حوقل در وصف طبرستان مینویسد: بزرگترین شهر طبرستان شهر آمل و در زمان ما حاکم نشین آنجاست. از پلور تا آمل یک منزل است و از آمل به شهر میله دو فرسخ و از میله تا تریجی دو فرسخ و از تریجی به ساری یک منزل و از ساری تا استرآباد چهار منزل و از استرآباد تا گرگان دو منزل راه است و از آمل تا ناتل یک منزل و از ناتل تا چالوس یک منزل و به سمت دریا تا عین الهم یک منزل است. ابن حوقل مینویسد: شهرهای آمل، شالوس (چالوس)، کلار، رویان، میله، تریجی، عین الهم، مامطیر، ساریه و طمیسه جز ولایت طبرستان است.مقدسی نیز در احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم «جرجان، طبرستان، دیلمان و جیلان» را در اقلیم پنجم عالم معرفی کردهاست. مقدسی همچنین طبرستان را دارای کوههای بسیار و باران فراوان، وصف کرده و آمل را مرکز طبرستان و چالوس، مامَطیر، تُرنجَه، ساریه، تمیشه و… را از شهرهای طبرستان دانستهاست. به نقل از حدود العالم تمیشه، لمراسک، ساری، مامطیر، تریجی، میله، آمل، الهم، ناتل، رودان، چالوس و کلار در شمار طبرستان هستند. به گزارش مؤلف حدود العالم ناتل، رودان، چالوس و کلار شهرک هاییاند اندر کوه و شکستگیها و این ناحیتی است هم از طبرستان و لکن پادشاهی دیگر است و پادشاه آن استندار خوانند. ابوالقاسم بن احمد جیهانی در کتاب اشکالالعالم مینویسد: از شهرهای طبرستان: آمل، ناتل، سالوس (چالوس)، کلارودان، عینالهم، مامطیر، ساری، تمیشه، استرآباد، جرجان، آبسکون و دهستان است. راه آمل به دیلم، آمل تا ناتل از آنجا تا سالوس و از آنجا تا کلار و از آنجا تا دیلم است. رابینو مینویسد: وسعت دیلم تا بیش از یک منزلی مغرب ناحیه کلار طبرستان نبودهاست. حمزه اصفهانی مورخ قرن سوم در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا مینویسد: طبرستان دارای کورههای بسیار بود که یکی از آنها سرزمین دیلم است و ایرانیان دیلمیان را اکراد طبرستان مینامیدند چنانکه عربان مردم عراق را اکراد سورستان میخواندند.ابن اسفندیار طبرستان را از شرق تا غرب، محدود به دینارجاری تا ملاط دانسته، که معادل تقریبی جرجان و رودسر کنونی هستند. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ طبرستان از شهرهای طبرستان که دارای جامع و مصلی بودند چنین نام میبرد: به هامون آمل، ساری، مامطیر، رودبست، تریجه، میله، مهروان، اهلم، پایدشت، ناتل، کنو، شالوس (چالوس)، بیخوری، لمراسک، طمیش و به کوهستان کلار، رویان، نمار، کجویه، ویمه، شلنبه، وفاد، الجمه، شارمام، لارجان، امیدوارکوه، پریم و هزارگری.ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران مینویسد: حد طبرستان از طرف شرقی دینارهجاری و از طرف غربی ملاط که آن قریه شهر هوسم که اکنون به فرضه رودهسر اشتهارد دارد. حد مازندران از طرف شرقی بیشه انجدان میباشد و از طرف غربی ملاط میباشد. حد گرگان حالیا که به استرآباد مشهور است و اصلاً دهستان میگفتند شرقی دیناره جاری است که حد شرقی تمام طبرستان است و غربی انجدان که حد شرقی مازندران است. به گفتهٔ ظهیرالدین مرعشی مازندران بخشی از طبرستان است و سرزمین طبرستان، گرگان و مازندران هر دو را در بر میگرفت.
رویان
رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته میشد که شامل نور، کجور، کلارستاق، لنگا، تنکابن، سختسر، هوسم، الموت، طالقان، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران میشد. به گفته ابن فقیه همدانی، رویان از کورههای طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و بذشوارجر است. در حدودالعالم؛ ناتل، چالوس و کلار از کورهٔ رویان و جزئی از خاک طبرستان معرفی شدهاست.
رستمدار
از قرن هفتم تا دوره صفویه منطقهٔ رویان عمدتاً با نام رویان و رستمدار یا رستمدار شناخته میشد و در این دوره مرزها ی ولایت رستمدار شامل مناطق کلارستاق، کجور، نور، طالقان، لاریجان، لواسانات، شمیرانات و مناطق پشت کوه البرز مرکزی میشد. سابقاً طبرستان شامل گرگان، استرآباد، مازندران و رستمدار میشد یعنی سرتاسر ناحیهای که بین دینار جاری در مشرق و ملاط لنگرود (واقع در گیلان) در مغرب بود را شامل میگشت. سرحدات قدیمی رستمدار عبارت بود از: سیسنگان یا رودخانه مانهیر در مشرق و ملاط لنگرود در مغرب. مدتی بعد این سرحدات تغییر شکل یافتند و میتوان گفت که رستمدار ناحیهای را که از آمل تا گیلان ادامه مییافت شامل میشد. رویان نام اراضی مسطح بود ولی همچنین به سرتاسر رستمدار نیز اطلاق میگشت.
پیدایش نور
این شهر دارای سابقه تاریخی بسیار کهن به عنوان یک آبادی در نزدیک شهر تاریخی ناتل بودهاست و نقش سرنوشت سازی در تاریخ محلی در استان مازندران داشتهاست. شهر نور که نام سابق آن سولده بوده در زمان اخیر پیش بندر شهر ناتل محسوب میشد. نور حدود هزار سال در تاریخ ایران بعد از اسلام به عنوان بخشی از ولایت رویان تاریخی در مازندران در فاصله قرن اول تا هفتم هجری قمری بودهاست. سپس جزئی از ولایت رستمدار در فاصله قرنهای هفتم تا نهم قمری شد. آن گاه از دوره صفویه از قرن دهم هجری و دقیقاُ قاجار به بعد به نام ولایت نور نامگذاری شد.
چارلز فرانسیس مکنزی که در سال ۱۸۵۹ میلادی از این محل عبور کرده چنین وصفی در خصوص آن ارائه میدهد. «دهکده سولده، هشتصد متر از دریا فاصله داشت. سولده دهکده بزرگی است و میرزا آقاخان نوری بهخصوص به آن توجه داشت. این ده دویست خانه، بیست دکان و دو حمام دارد و یک پل آجری به سه دهنه روی رودخانهای به همین نام ساختهاند.» نور در گذشته بخشی از شهرستان آمل بوده و با نام سولده شناخته میشد. پس از جدایی از آمل به بخشهای مرکزی، بلده و چمنستان تقسیم شد.
محال ثلاث نور
محال ثلاث نور منطقه ای در غرب مازندران متشکل از سه منطقهٔ نور، کجور و کلارستاق بوده که پس از انقراض سلسلهٔ پادوسبان در منطقهٔ رویان و رستمدار شکل گرفت که از آن به عنوان ولایت نور یا محال ثلاث نور یاد میشدهاست. در عصر صفوی منطقه کلارستاق و کجور از توابع نور به حساب میآمدند و این مسئله تا اواخر عصر صفوی پایدار ماند. در این دوره حکامی از منطقه یوش نور همچون عباسعلی بیک ویلک یوشی نوری بر محال ثلاث نور، کجور و کلارستاق حاکم بودند. در دوران سلطان حسین صفوی، کیا نعیم بیک میار از خاندان کلارستاق که از نوادگان ملک کیومرث رستمدار بود حکمران محال کجور، کلارستاق، کلاردشت و مضافات گردید. در عصر زندیه محمد خان دادوئی از خاندان سوادکوه حاکم مازندران و محال ثلاث نور، کجور و کلارستاق گشت.
تقسیمات کشوری
نقشه استان مازندران به تفکیک شهرستان |
شهرستان نور در سالهای نه چندان دور با نام سولده بخشی از شهرستان آمل بودهاست. این شهرستان پس از جدا شدن از آمل دارای سه بخش مرکزی، بلده و چمستان است. بخش مرکزی شهرستان نور شامل شهرهای نور (مرکز شهرستان)، رویان (علمده) و ایزدشهر (ایزده) است و از روستاهای مهم آن عباسا، تاشکوه، لاویج و سلیاکتی است همچنین متعاقب تصویب طرح جامع نور توسط شورایعالی معماری وزارت راه و شهرسازی اکنون منطقه بزرگ و توریستی رستم رود قسمتی از شهرنور محسوب میشود. بخش چمستان به مرکزیت شهری به همین نام در فاصله ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی نور، در مجاورت شهرستان آمل قرار دارد. بخش بلده نیز به مرکزیت شهری قدیمی به همین نام در ۸۵ کیلومتری جنوب شهر نور قرار دارد و پل ارتباطی میان دو جاده مهم هراز و چالوس است.
- بخش مرکزی شهرستان نور
- دهستان میانبند
- دهستان ناتلکنار سفلی
- دهستان ناتلکنار علیا
شهرها: نور، رویان و ایزدشهر.
- بخش بلده
- دهستان اوزرود
- دهستان تتارستاق
- دهستان شیخ فضلالله نوری
شهرها: بلده
- بخش چمستان
- دهستان لاویج
- دهستان میانرود
- دهستان ناتلرستاق
شهرها: چمستان
گردشگری
- روستای کوهستانی داری چشمهٔ کرسی (نور)
- پارک جنگلی نور بزرگترین پارک جنگلی خاور میانه با مسا حتی حدود ۴۰۰۰ هکتار با انواع گونههای گیاهی
- ناتل
- شاه بالو آهو دشت
- ساحل دریای ۸ نور
- سواحل رویان، نور، رستمرود و ایزدشهر
- قلعه پولاد بلده
- منطقه ییلاقی دونکوه (دینکوه) دارای چشمههای آب سرد و جنگل و کوه
- جنگل میان بند
- جنگل افراسن روستای سرکاج
- خانه نیما یوشیج در یوش بلده
- پارک جنگلی و چشمه کشپل چمستان
- آبشار آبپری رویان
- روستای پیمد
- بقعه سلطان احمد
- کوه لُوس
- آبشار حرم آب
- قله سوردار
- مسجد جامع یالو
- آب گرم و جنگل لاویج
- سد و دریاچه الیمالات
- کوه سور دار و جنگل پایین کاج مغانده
- قلعه کجور
- روستای تاریخی کالج
- روستای انارجار
- تالابهای رستم رود
منابع
- ↑ نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژهنامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰-۵-۹۱۱۳۱-۹۶۴.
- ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/kojur-i
- ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/kalarestaq-1
- ↑ حبیب برجیان، جاینامشناسی البرز مرکزی، 21.
- ↑ حبیب برجیان، جاینامشناسی البرز مرکزی، 22.
- ↑ حبیب برجیان، جاینامشناسی البرز مرکزی، 20.
- ↑ حبیب برجیان، جاینامشناسی البرز مرکزی، 24.
- ↑ مهاجری نژاد، عبدالرضا؛ کریمیان، حسن (۱۳۹۶). «سازمان فضایی و گاهنگاری شهر ناتل با اتکاء به منابع تاریخی و شواهد باستان شناسانه». پژوهشهای باستانشناسی ایران (نامه باستانشناسی). ۷ (۱۲): ۲۴۷–۲۴۸.
- ↑ ابن رسته، احمد بن عمر (۱۳۶۵). الاعلاق النفیسه. ترجمهٔ حسین قره چانلو. مؤسسه انتشارات امیرکبیر. ص. ۱۷۶.
- ↑ آقاجانی الیزه، هاشم (۱۳۹۲). «خاستگاه تپوریها تا تشکیل شهربی تبرستان» (PDF). ۸ (۳۱): ۵–۹.
- ↑ سجادی، محمد تقی (۱۳۷۸). تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر. انتشارات معین. ص. ۶۷.
- ↑ ذبیحی، علی (۱۳۹۱). آمل. رسانش نوین. ص. ۱۸.
- ↑
- ↑ حسین حسینیان مقدم، منصور داداش نژاد، حسین مرادی نسب و محمدرضا هدایت پناه زیر نظر دکتر سید احمدرضا خضری. تاریخ تشیع ۲: دولتها، خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه. تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393. 145.شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۷۸۸-۳۷-۳
- ↑ مقدسی، شمسالدین (۱۳۶۱). احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم جلد دوم. شرکت مؤلفان و مترجمان ایران. ص. ۵۱۹.
- ↑ ستوده، منوچهر (۱۳۶۲). حدودالعالم. انتشارات زبان و فرهنگ ایران. ص. ۱۴۶.
- ↑ حسیننیا امیرکلایی، هانیه؛ موسوی حاجی، سید رسول (۱۳۹۹). «مطالعه نمونههای سفالین دوران اسلامی شهر تاریخی ناتل». مطالعات باستانشناسی پارسه. ۴ (۱۴): ۸۸.
- ↑ اقبال، مهدی (۱۳۸۹). تاریخ چالوس. انتشارات شاملو. ص. ۲۳.
- ↑ سجادی، محمد تقی (۱۳۷۸). تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر. انتشارات معین. ص. ۵۷.
- ↑ اصفهانی، حمزه (۱۳۶۲). تاریخ پیامبران و شاهان (سنی ملوک الارض و الانبیا). انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. ص. ۲۱۴.
- ↑
- ↑ اقبال، مهدی (۱۳۸۹). تاریخ چالوس. انتشارات شاملو. ص. ۲۳.
- ↑ کیا، صادق (۱۳۵۳). شاهنامه و مازندران. انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. ص. ۲۹–۲۸.
- ↑ علی اصغر یوسفی نیا، لنگا، ۲۴.
- ↑ مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۵.
- ↑ مهاجری نژاد، عبدالرضا؛ کریمیان، حسن (۱۳۹۶). «سازمان فضایی و گاهنگاری شهر ناتل با اتکاء به منابع تاریخی و شواهد باستان شناسانه». پژوهشهای باستانشناسی ایران (نامه باستانشناسی). ۷ (۱۲): ۲۴۷–۲۴۸.
- ↑ منوچهر ستوده، تاریخ رویان، ۱۲.
- ↑ امیرخانی، محمدباقر (۱۳۴۰). «تاریخ مازندران و فرمانروایان آن سامان». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز 1340 (۵۹): ۴۹۳.
- ↑ سفرنامه شمال. چالز فرانسیس مکنزی. منصوره اتحادیه نظام مافی. نشر گستره. تهران. ۱۳۵۹
- ↑ میرزا عبدالله میار کلارستاقی، تاریخ خاندان میار، ۱۲.
- ↑ امین نعیمایی عالی، مقدمه ای بر تاریخ اقوام، طوایف و خاندانهای کلارستاق (چالوس و کلاردشت) و تاریخ خاندان میار، ۲۵۰.
- ↑ امین نعیمایی عالی، مقدمه ای بر تاریخ اقوام، طوایف و خاندانهای کلارستاق (چالوس و کلاردشت) و تاریخ خاندان میار، ۱۷۴.
- ↑ «دیدنیهای شهرستان نور در استان مازندران». بایگانیشده از اصلی در ۱۹ مه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۸ دسامبر ۲۰۱۹.