چرمچرم، پوست حیوانات است که با مواد شیمیایی و کارهای فیزیکی از حالت ابتدایی خارج شود و به صورت ثابت و فاسدنشدنی درآید. فهرست مندرجات۲ - احکام فقهی چرم ۲.۱ - پوست حیوانات حرام گوشت غیرنجس ۲.۲ - پوست مردار حلال گوشت ۲.۲.۱ - حکم خرید و فروش ۲.۳ - اصل عدم تذکیه ۳ - رواج چرم در ایران و مصر باستان ۳.۱ - واژههای فارسی مربوط به چرم ۳.۲ - نگاشتن بر روی چرم در ایران ۳.۳ - لباسهای چرمی ایرانیان ۳.۴ - تولید و استفاده چرم در مصر ۴ - استفاده از چرم در جزیرةالعرب ۴.۱ - چرم نوشته جد پیامبر ۴.۲ - وسایل چرمی منسوب به پیامبر ۵ - استفاده چرم در دوره ساسانیان ۶ - وضعیت چرم در دوره عباسیان ۶.۱ - مهمترین کاربردهای چرم در این دوره ۶.۲ - تجارت چرم در جهان اسلام ۶.۳ - شهرهای فعال در زمینه چرم ۷ - جلدهای چرمی در ایران و مصر ۸ - وضعیت چرم در عهد صفویه ۸.۱ - مناصب درباری برای چرم کاران ۸.۲ - کفشهای ساغری ۸.۳ - چکمه ساقه بلند ایران ۸.۴ - صادرات چرم ایران در دوره صفوی ۹ - وضعیت چرم در عهد قاجار ۹.۱ - چرم روسی یا همدانی ۹.۲ - چرم ایران در نمایشگاه لندن ۹.۳ - صادرات چرم به کشورهای همسایه ۹.۴ - تاثیر احکام شرعی بر تجارت چرم ۱۰ - تاسیس کارخانه چرم در ایران ۱۰.۱ - تولید قابل توجه چرم ۱۰.۲ - پدیدهای به نام چرمشهر ۱۰.۳ - سهم ایران از تولید چرم ۱۱ - وضعیت چرم در کشورهای اسلامی ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - معنای چرمدر متون ادبی، چرم به معنای پوست آمده است. [۱]
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج ۱، ص ۱۷، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش.
[۲]
الیاس بن یوسف نظامی، هفت پیکر، ج۱، ص ۲۵، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۱۵ ش.
معرّب این واژه به صورت «صَرْم» بهکار رفته است. [۴]
ادّیشیر، کتاب الالفاظ الفارسیه المعرّبه، ج۱، ص ۱۰۷، بیروت ۱۹۰۸.
واژههای اَدیم، [۵]
حدودالعالم، ج۱، ص ۱۶۶.
کَیمُخت/ کیمخته، [۶]
حدودالعالم، ج۱، ص ۱۴۵.
[۷]
مقدسی، ج۱، ص ۳۲۵.
ساغری/ صاغری، تیماج و سَختیان/ سِختیان [۸]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج ۳، دفتر ۵، بیت ۱۴۸۷، چاپ رینولدآلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی.
نیز، با توجه به نوع پوست و چگونگی فراوری آن، برای انواع چرم بهکار میرفته است.۲ - احکام فقهی چرمبه استناد ادله فقهی، از جمله آیه سوم مائده ، برای استفاده از پوست حیوانات باید قبلاً آنها به روش شرعی تذکیه شده باشند. احکام پوست حیوانات در منابع فقهی، غالباً در مباحث طهارت ، صلاه ، و صید و ذباحه مطرح شده است. در همه مذاهب اسلامی، پوست حیوانات حلال گوشت در صورت تذکیه ــ با دباغی یا بدون آن ــ پاک و نماز خواندن در لباسِ فراوری شده از آن صحیح است، ولی استفاده از پوست حیوانات حرام گوشت و نجس (مانند سگ و خوک به نظر فقهای امامی و، خوک به نظر بیشتر فقهای اهلسنت )، حتی اگر تذکیه و دباغی شده باشد، جایز نیست. [۱۰]
ابنبرّاج، المهذّب، ج ۲، ص ۴۴۲، قم ۱۴۰۶.
[۱۱]
ابنادریس حلّی، کتابالسرائرالحاوی لتحریرالفتاوی، ج ۳، ص ۱۱۳ـ۱۱۴، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
[۱۲]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۶، ص ۳۴۵، بیروت ۱۹۸۱.
[۱۳]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج ۱، ص ۲۵۴ـ ۲۵۵، دمشق ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
[۱۴]
الموسوعه الفقهیه، ج ۱۵، ص ۲۵۱ـ۲۵۲، کویت: وزاره الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲.۱ - پوست حیوانات حرام گوشت غیرنجساستفاده از پوست حیوانات حرام گوشتِ غیرنجس (مانند روباه و پلنگ ) در صورت تذکیه و (به نظر مشهور فقهای امامی) به شرط دباغی شدن، در همه کارها جز نماز جایز است. [۱۵]
ابنادریس حلّی، کتابالسرائرالحاوی لتحریرالفتاوی، ج ۳، ص ۱۱۴، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
[۱۶]
یوسفبن احمد بحرانی، الحدائق النّاضره فی احکام العتره الطاهره، ج ۵، ص ۵۲۲ ـ۵۲۶، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
[۱۷]
علی غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروه الوثقی: کتاب الطهاره، ج ۳، ص ۲۷۵، تقریرات درس آیه الله خوئی، ج ۳، قم ۱۴۱۰.
حنفیان و برخی از مالکیان ، تذکیه را برای پاک شدن پوست این قبیل حیوانات کافی دانستهاند. [۱۸]
ابوبکربن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج ۱، ص ۸۶، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
[۱۹]
یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المهذّب، ج ۱، ص ۲۴۵ـ ۲۴۶، بیروت: دارالفکر.
[۲۰]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج ۱، ص ۲۵۴ـ۲۵۶، دمشق ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
۲.۲ - پوست مردار حلال گوشتفقهای امامی پوست مردار حلال گوشت را، حتی در صورت دباغی شدن، نجس و نماز خواندن در چرم ساخته شده از آن را باطل شمردهاند. [۲۱]
محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۸، ص ۴۸ـ۴۹، بیروت ۱۹۸۱.
[۲۵]
روحالله خمینی، کتاب الطهاره، ج ۳، ص ۵۰ ـ ۵۵، قم ۱۴۱۰.
حنفیان و شافعیان دباغی شدن پوست مردار (جز خوک به نظر حنفیان و سگ و خوک به نظر شافعیان) را موجب پاک شدن آن میدانند. [۲۶]
ابوبکربن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج ۱، ص ۸۵، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
[۲۷]
یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المهذّب، ج ۱، ص ۲۱۴ـ۲۱۶، بیروت: دارالفکر.
در برابر، نظر مشهور در فقه مالکی و حنبلی پاک نشدن پوست مردار ، حتی پس از دباغی ، است. [۲۸]
ابنقدامه، المغنی، ج ۱، ص ۵۵، بیروت: دارالکتاب العربی.
[۲۹]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج ۱، ص ۳۰۹ـ ۳۱۰، دمشق ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
۲.۲.۱ - حکم خرید و فروشبر این اساس، حکم خرید و فروش و استفاده کردن از لباس دوخته شده از پوست مردار نیز در مذاهب مختلف، متفاوت است. [۳۰]
روحالله خمینی، المکاسب المحرمه، ج ۱، ص ۴۵ـ ۵۸، قم ۱۳۶۸ ش.
[۳۱]
الموسوعه الفقهیه، ج ۱۵، ص ۲۵۵ـ۲۵۶، کویت: وزاره الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲.۳ - اصل عدم تذکیهاز دیدگاه فقها هنگام شک درباره تذکیه حیوانی که از پوست آن چرم ساخته شده، اصل عدم تذکیه جاری است. [۳۲]
محمدعلی کاظمی خراسانی، کتاب الصلاه، ج ۱، ص ۲۰۷ـ۲۱۳، تقریرات درس آیه الله نائینی، قم ۱۴۱۱.
با وجود این، وجود برخی نشانهها از نظر شرعی دلیل (اَماره) تذکیه به شمار میرود، مانند دریافت چرم یا خرید آن از فرد مسلمان . [۳۳]
محمدکاظمبن عبدالعظیم طباطبائییزدی، العروه الوثقی، ج ۱، ص ۱۳۰ـ۱۳۱، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۲۰.
خرید چرم از بازار مسلمانان نیز اَماره تذکیه است، زیرا فقها به استناد احادیث [۳۴]
حرّ عاملی، ج ۳، ص ۴۹۰ـ۴۹۴
به پاک بودن پوست و چرم خریداری شده از بازار مسلمانان حکم داده و تفحص و پرسش از تذکیه آن را لازم ندانستهاند [۳۶]
روحالله خمینی، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۱۰۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
همچنین چرمی که از سرزمینهای اسلامی وارد شود، برخلاف آنچه از سرزمینهای غیراسلامیخریداری شود، از نظر فقهی پاک است، مگر آنکه ذبح غیرشرعی حیوان احراز گردد. [۳۷]
روحالله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ج ۱، ص ۹۷ـ۹۹، استفتاآت از محضر حضرت آیه اللّه العظمی امام خمینی، قم ۱۳۶۶، ش.
[۳۸]
محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج ۱، ص ۴۰، قم ۱۴۰۹.
برخی فقها استفاده کردن از چرمی را که از غیرمسلمان خریداری شده است، ولی در باره تذکیه آن اطمینان وجود دارد، جایز دانستهاند. [۳۹]
روحالله خمینی، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۱۰۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۴۰]
محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج ۱، ص ۴۰، قم ۱۴۰۹.
همچنین در صورتی که معلوم نباشد چرم موجود در کفش ، لباس ، کمربند و مانند اینها از پوست حیوانِ تذکیه شده، ساخته شده یا از چیزی دیگر مانند چرم مصنوعی، به نظر فقها باید آن را پاک شمرد و نیاز به تفحص و بررسی نیست [۴۱]
احکام المغتربین، وفقاً لفتاوی عشره من مراجع التقلید، ج۱، ص ۳۴، اعداد و تنظیم حسین حسینی، تهران: مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۰.
[۴۲]
احکام المغتربین، وفقاً لفتاوی عشره من مراجع التقلید، ج۱، ص ۱۰۷، اعداد و تنظیم حسین حسینی، تهران: مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۰.
[۴۳]
احکام المغتربین، وفقاً لفتاوی عشره من مراجع التقلید، ج۱، ص ۱۱۱ـ۱۱۲، اعداد و تنظیم حسین حسینی، تهران: مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۰.
[۴۴]
احکام المغتربین، وفقاً لفتاوی عشره من مراجع التقلید، ج۱، ص ۱۱۴ـ ۱۱۵، اعداد و تنظیم حسین حسینی، تهران: مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۰.
۳ - رواج چرم در ایران و مصر باستان۳.۱ - واژههای فارسی مربوط به چرمواژههای مرتبط با وسایل و ابزارهای چرمین (چون سختک، کمربند، انگشتیان، مشک، زهکمان و غیره) در متون پهلوی، نشاندهنده استفاده گسترده از چرم در ایران پیش از اسلام است. [۴۵]
منظومه درخت آسوریگ، متن پهلوی، آوانوشت، ترجمه فارسی، فهرست واژهها و یادداشتها از ماهیارنوابی، ج۱، ص ۶۳ـ ۶۷، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ ش.
۳.۲ - نگاشتن بر روی چرم در ایرانبه نوشته ابن ندیم، [۴۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲، (تهران).
پارسیان باستان از پوست حیواناتی چون گاو، گاومیش و گوسفند برای نوشتن بر روی آن استفاده میکردند.بنابر برخی روایات، اوستا را بر دوازده هزار قطعه پوست گاو نگاشته بودند. [۴۷]
ارداو یرافنامه (ارداویرازنامه)، متن پهلوی، ج۱، ص ۴۲، حرفنویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه از فیلیپ ژینیو، ترجمه فارسی از ژاله آموزگار، تهران: معین، ۱۳۸۲ ش.
[۴۸]
نامه تنسربه گشنسپ، چاپ مجتبی مینوی، ج۱، ص ۵۶، تهران: خوارزمی، ۱۳۵۴ ش.
پوستْ نوشتههایی که در ۱۳۳۱/۱۹۱۳ در اورامان کردستان یافته شده و در موزه بریتانیا نگهداری میشود، نشاندهنده استفاده از پوست برای نگارش، در دوره اشکانیان است. [۴۹]
یوزف ویزه هوفر، ایران باستان: از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد، ج۱، ص ۱۵۷، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران ۱۳۷۸ ش.
۳.۳ - لباسهای چرمی ایرانیاناستفاده از چرم برای تهیه انواع پوشاک نیز در ایران باستان رایج بوده است. [۵۰]
یحیی ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران: از کورش تا پهلوی، ج۱، ص ۱۱۱، تهران۱۳۵۰ ش.
[۵۱]
جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان: از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، ج۱، ص ۱۹ـ۲۰، تهران ۱۳۴۳ ش.
۳.۴ - تولید و استفاده چرم در مصرمصر از دیگر سرزمینهای دنیای باستان بود که تولید و استفاده از چرم در آنجا رونق فراوان داشت. [۵۲]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۱، ص ۲۸۳، چاپ رینولدآلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی.
۴ - استفاده از چرم در جزیرةالعربگزارشهایی حاکی از استفاده مردم جزیرة العرب مقارن ظهور اسلام، از پوست دباغی شده در دست است. ۴.۱ - چرم نوشته جد پیامبربه گفته ابن ندیم، [۵۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۸، (تهران).
در خزانه مأمون عباسی پوستی بود که عبدالمطلب، جد پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، مطالبات خویش را از یکی از ساکنان مکه بر آن نوشته بود.۴.۲ - وسایل چرمی منسوب به پیامبرهمچنین در منابع از برخی وسایل شخصی پیامبر اکرم، چون کفش و سجاده و بالش، که از پوست و چرم تهیه شده بود، سخن رفته است [۵۴]
احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج ۱۸، ص ۲۸۹ـ۲۹۰، قاهره ۱۹۲۳ ـ۱۹۹۰.
[۵۵]
احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج ۱۸، ص ۲۹۲، قاهره ۱۹۲۳ ـ۱۹۹۰.
[۵۶]
محمد بن مسعود کازرونی، نهایة المسؤول فی روایة الرسول، ج ۱، ص ۳۴۵، ترجمه و انشای عبدالسلام بن علی ابرقوهی، چاپ محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۵۷]
محمد بن مسعود کازرونی، نهایة المسؤول فی روایة الرسول، ج ۱، ص ۳۴۷، ترجمه و انشای عبدالسلام بن علی ابرقوهی، چاپ محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
برخی از کفشهای ساده پوستی منسوب به پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم است که در موزه طوپقاپیسرای ترکیه نگهداری میشود. [۵۸]
جرجی زیدان، تاریخالتمدن الاسلامی، ج ۱، ص ۹۳ـ۹۴، مصر ۱۹۱۴.
برخی پیمانهای میان پیامبر و قبایل عرب نیز بر پوست نوشته میشد. [۵۹]
بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۸۰.
۵ - استفاده چرم در دوره ساسانیانبه گفته بلاذری، [۶۰]
بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۶۵۰.
حسابهای مالیاتی در دوره ساسانی بر پوست سفید ثبت میشد و مسلمانان در عراق، این شیوه را ادامه دادند.۶ - وضعیت چرم در دوره عباسیانتولید انواع پوست و چرم و نیز تجارت و صنایع مرتبط با آن، در دوره عباسی در سراسر قلمرو اسلامی پررونق بود. ۶.۱ - مهمترین کاربردهای چرم در این دورهانواع پوستین از پوست حیوانات گوناگون، چون روباه، فَنَک (روباه خالدار)، سمور و دَله (مینک)، تولید میشد. [۶۱]
ابن حوقل، ج۱، ص ۴۲۸.
قبضه شمشیر، [۶۲]
حدودالعالم، ج۱، ص ۱۸۲ـ۱۸۳.
آسترکفش، [۶۳]
ابن زبیر، کتاب الذخائر و التحف، ج۱، ص ۲۱۸، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹.
لباسهای زمستانی با آسترهای گرانبهایی از پوست، [۶۴]
ابن زبیر، کتاب الذخائر و التحف، ج۱، ص ۱۹۶، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹.
افسار و رکاب و مشک، [۶۵]
مقدسی، ج۱، ص۳۲۵.
سفرههای چرمین که آسانتر از سفرههای پارچهای پاک میشد [۶۶]
هلال بن محسن صابی، الوزراء، ج۱، ص ۲۶۱، او، تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، قاهره ۱۹۵۸.
و جلدهای چرمی برای کتابها که به صورت ساده و نیز با طرحهای هندسی و طلاکوب ساخته میشد [۶۷]
محمدتقی احسانی، جلدها و قلمدانهای ایرانی، ج ۱، ص ۱۴، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۸۲ ش.
برخی از مهمترین کاربردهای چرم در این دوره است.۶.۲ - تجارت چرم در جهان اسلاماستفاده فراوان از چرم، گسترش تجارت این کالا را در پی داشت. گزارشهای بسیاری در باره تجارت پوست و چرم در شهرهای جهان اسلام در این دوره در دست است. [۶۸]
ابن حوقل، ج۱، ص ۳۵۱.
[۶۹]
ابن حوقل، ج۱، ص ۴۸۲.
[۷۰]
حدودالعالم، ج۱، ص ۹۷.
[۷۱]
حدودالعالم، ج۱، ص ۱۲۳.
[۷۲]
حدودالعالم، ج۱، ص ۱۴۴.
[۷۳]
مقدسی، ج۱، ص ۳۲۵.
[۷۴]
مقدسی، ج۱، ص ۳۹۶.
[۷۵]
مقدسی، ج۱، ص ۴۴۲.
[۷۶]
ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو علوی، ج۱، ص ۱۲۱، برلین ۱۳۴۱، چاپ افست تهران.
[۷۷]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، ج۱، ص ۲۸۴، چاپ رینولدآلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی.
بازار چرم و پوست و فعالیتهای مرتبط با آن پس از حمله مغول نیز رونق داشت. ۶.۳ - شهرهای فعال در زمینه چرممکاتبات خواجه رشیدالدین، گواه شهرت برخی شهرها، چون تبریز و شیراز، در صنعت چرم در این دوره است. [۷۸]
رشیدالدین فضلاللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، ج۱، ص ۱۱۸ـ۱۱۹، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
[۷۹]
رشیدالدین فضلاللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، ج۱، ص ۱۸۸، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
۷ - جلدهای چرمی در ایران و مصردر دوره تیموری، از چرم برای تجلید کتابها و ساخت جلدهای ضربی و سوخت، استفاده بسیاری میشد، بهطوری که هنر سوخت، علاوه بر جلدسازی، به عنوان هنری تزیینی نیز در این دوره اهمیت داشت. [۸۰]
محمدتقی احسانی، جلدها و قلمدانهای ایرانی، ج ۱، ص ۱۴، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۸۲ ش.
[۸۱]
محمدتقی احسانی، جلدها و قلمدانهای ایرانی، ج ۱، ص۲۰ـ۲۱ و تصاویر ۳ تا ۱۰، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۸۲ ش.
ساخت جلدهای چرمی با انواع طرحهای اسلیمی و هندسی در مصر دوره ممالیک نیز رایج بود. [۸۲]
کریستین پرایس، ج۱، ص ۸۸، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران ۱۳۵۶ ش.
۸ - وضعیت چرم در عهد صفویهگزارشهای جهانگردان از دوره صفوی نشاندهنده رونق فراوان بازار چرم و فعالیتهای مرتبط با آن در این دوره است. کمپفر [۸۳]
انگلبرت کمپفر، سفرنامه کمپفر، ج۱، ص ۱۵۱، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۰ ش.
در زمره کارگاههای سلطنتی از کفشدوزخانه و پوستیندوزخانه سخن گفته است.۸.۱ - مناصب درباری برای چرم کارانرستمالحکما [۸۴]
محمدهاشم رستمالحکما، رستمالتواریخ، ج۱، ص ۱۰۱، چاپ محمد مشیری، تهران ۱۳۵۷ ش.
نیز صاحبمنصبانی چون سَرّاج باشی، صحافباشی و چکمهدوزباشی را، که با چرم سروکار داشتند، جزء ملازمان دربار برشمرده است.۸.۲ - کفشهای ساغریمعروفیت ساغری ایرانی در این دوره به حدی بود که شاردن بر آن است که واژه شاگرن فرانسوی به معنای پوست خالدار، مقتبس از کلمه ساغری است. بیشتر ساغری در این دوره در تبریز تولید میشد و بهویژه در ساختن کفش و چکمه کاربرد فراوان داشت و همه درباریان از این نوع کفشهای ساغری میپوشیدند. [۸۵]
محمدهاشم رستمالحکما، رستمالتواریخ، ج۱، ص ۹۹ـ۱۰۱، چاپ محمد مشیری، تهران ۱۳۵۷ ش.
۸.۳ - چکمه ساقه بلند ایراندر ۹۸۷/۱۵۷۹، به مورگان هابلتورن، رنگرز انگلیسی، دستور داده شده بود که اسرار ساخت چکمه ساقه بلند را، که ایرانیان با چرم اسپانیایی مزین به گلهای خوشرنگ برای درباریان صفوی میدوختند، فراگیرد. [۸۶]
دائرةالمعارف ایرانیکا، ذیل "Čarm".
[۸۷]
گارسیا دسیلوا ای فیگروآ، سفرنامه دن گارسیادسیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول، ج۱، ص ۷۲، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۸۸]
آدام اولئاریوس، سفرنامه آدام الئاریوس: بخش ایران، ج۱، ص ۵۸۸، ترجمه احمد بهپور، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۸۹]
کریستین پرایس، تاریخ هنر اسلامی، ج۱، ص ۱۵۶، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران ۱۳۵۶ ش.
۸.۴ - صادرات چرم ایران در دوره صفویبرخی از مناطق دیگر، چون بغداد، دیاربکر، موصل و اورسا، نیز در این دوره به واسطه تیماج خود معروف بودند. صادرات مقادیری از چرم و محصولات چرمی ایرانی توسط شرکتهای هندشرقی در این دوره، بهروشنی گواه رونق بازار چرم در عصر صفوی است. ۹ - وضعیت چرم در عهد قاجاردر دوره قاجار، انواع چرم به مقدار زیاد در شهرهای ایران تولید میشد. ۹.۱ - چرم روسی یا همدانیهمدان در این دوره مرکز مهم تولید نوعی چرم، معروف به «چرم همدانی»، بود که از پوست گوسفند تهیه میشد [۹۰]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص ۳۸۳ـ۳۸۴، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش.
بهطوریکه به نظر جمالزاده [۹۱]
محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، ج۱، ص ۳۰، یا، اوضاع اقتصادی ایران، برلین ۱۳۳۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
چرمی که در اروپا «چرم روسی» خوانده میشد، همان چرم همدانی بود.۹.۲ - چرم ایران در نمایشگاه لندناز جمله کالاهایی که امیرکبیر در ۱۲۶۷ به نمایشگاه لندن فرستاد، پوست بود. [۹۲]
فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، ج۱، ص ۴۱۲، تهران ۱۳۵۴ ش.
۹.۳ - صادرات چرم به کشورهای همسایهبهعلاوه، صادرات پوست و چرم از اغلب شهرهای ایران به روسیه و عثمانی و هند بسیار رونق داشت. [۹۳]
محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، ج۱، ص ۲۹ـ۳۰، یا، اوضاع اقتصادی ایران، برلین ۱۳۳۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
علاوه بر همدان، اصفهان [۹۴]
علی جناب اصفهانی، الاصفهان، ج۱، ص ۱۲۴، به کوشش عباس نصر، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
[۹۵]
علی جناب اصفهانی، الاصفهان، ج۱، ص ۱۵۹، به کوشش عباس نصر، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
و تبریز [۹۶]
اعتمادالسلطنه، ج ۱، ص ۵۶۵.
نیز در تولید و صادرات چرم سهم زیادی داشتند.۹.۴ - تاثیر احکام شرعی بر تجارت چرمدر عین حال، احکام شرعی حرمت چرمهایی که غیرمسلمانان تولید میکنند، [۹۷]
ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج ۱، ص ۱۷ـ ۱۸، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۹۸]
ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج ۱، ص ۴۶ـ۴۷، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش.
در این دوره موجب انحصار تجارت برخی چرمهای خارجی در دست ارمنیان شد. [۹۹]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص ۳۸۳ـ۳۸۴، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۰ - تاسیس کارخانه چرم در ایراناولین کارخانه چرمسازی ایران در ۱۳۰۸ ش در تبریز بنا شد و پس از آن در همدان، تهران، اصفهان و برخی شهرهای دیگر کارخانههایی تأسیس شد، بهطوری که تا ۱۳۳۷ ش، ۲۲ کارخانه در شهرهای مختلف فعال بود و در ۱۳۵۹ ش محصول چرم ایران به میزان ۱ر۴ میلیون متر مربع چرم رویه و ۰۰۰، ۷۲۷ تن چرم زیره رسید. [۱۰۰]
ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، ج ۳، ص ۴۰۴ـ ۴۰۵، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱۰.۱ - تولید قابل توجه چرمامروزه تنها در آذربایجانشرقی، که قطب صنعتی ایران در بخش چرم است، سالانه ۰۰۰، ۵۰۰، ۲ جلد چرم در ۲۸۳ واحد چرمسازی تولید میشود. [۱۰۱]
بازار چرم و کفش، ش ۴۸ (مهر ۱۳۸۳)، ص ۵ـ۶.
۱۰.۲ - پدیدهای به نام چرمشهراز ۱۳۶۲ ش، در اطراف بیشتر شهرهایی که از قدیم در تولید چرم فعال بودند، چون تهران و تبریز و مشهد، شهرکهای صنعتی تولید این کالا با عنوان چرمشهر راهاندازی شد. [۱۰۲]
کتایون تقیزادگان، «چرمشهر تهران: شهری بر پهنه دشت ورامین»، ص ۲۳ـ۲۵، بازار چرم و کفش، ش ۴۵ (خرداد ۱۳۸۳).
[۱۰۳]
بازار چرم و کفش، ش ۵۲ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳)، ص ۸ ـ۱۷.
۱۰.۳ - سهم ایران از تولید چرمبا اینهمه، در ۱۳۸۳ ش سهم چرمسازان ایرانی در تولید جهانی تنها حدود یک درصد بوده است. [۱۰۴]
بازار چرم و کفش، ش ۵۲ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳)، ص ۹.
۱۱ - وضعیت چرم در کشورهای اسلامیچرم در حال حاضر، کشورهای اسلامی، چون سوریه و لبنان و مصر و اردن و پاکستان، در سطوح گوناگون در صنعت چرم فعالیت دارند. [۱۰۵]
بازار چرم و کفش، ش ۳۳ (فروردین ۱۳۸۲)، ص ۱۶.
[۱۰۶]
بازار چرم و کفش، ش ۵۰ (آذر ۱۳۸۳)، ص ۱۶.
[۱۰۷]
بازار چرم و کفش، ش ۵۱ (دی ۱۳۸۳)، ص ۱۷.
در مراکش از چرم، علاوه بر تجلید کتاب و تهیه لباس، در صنایع دستی بسیاری استفاده میشود و نقرهکاری و طلاکاری بر روی آن رواج دارد، از جمله در تهیه نوعی صندل بهنام بابوش که احتمالاً همان پاپوش فارسی باشد. [۱۰۸]
هنرها و صنایعدستی مراكش، ص ۱۳۴ـ۱۳۵.
مالزی نیز از تولیدکنندگان عمده کالاهای چرمی است. [۱۰۹]
بازار چرم و کفش، ش ۴۸ (مهر ۱۳۸۳)، ص ۱۳.
در افغانستان، اولین کارخانه چرمسازی در ۱۳۸۱ ش تأسیس شد. [۱۱۰]
بازار چرم و کفش، ش ۳۴ (اردیبهشت ۱۳۸۲)، ص ۱۱.
۱۲ - فهرست منابع(۱) فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران ۱۳۵۴ ش. (۲) ابن حوقل. (۳) ابن زبیر، کتاب الذخائر و التحف، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹. (۴) ابن منظور، لسان العرب. (۵) ابن ندیم، الفهرست، (تهران). (۶) محمدتقی احسانی، جلدها و قلمدانهای ایرانی، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۸۲ ش. (۷) ارداو یرافنامه (ارداویرازنامه)، متن پهلوی، حرفنویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه از فیلیپ ژینیو، ترجمه فارسی از ژاله آموزگار، تهران: معین، ۱۳۸۲ ش. (۸) اعتمادالسلطنه. (۹) آدام اولئاریوس، سفرنامه آدام الئاریوس: بخش ایران، ترجمه احمد بهپور، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۰) یوزف ویزه هوفر، ایران باستان: از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران ۱۳۷۸ ش. (۱۱) ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۲) بلاذری (بیروت). (۱۳) کریستین پرایس، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران ۱۳۵۶ ش. (۱۴) یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش. (۱۵) کتایون تقیزادگان، «چرمشهر تهران: شهری بر پهنه دشت ورامین»، بازار چرم و کفش، ش ۴۵ (خرداد ۱۳۸۳). (۱۶) محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، یا، اوضاع اقتصادی ایران، برلین ۱۳۳۵، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۷) علی جناب اصفهانی، الاصفهان، به کوشش عباس نصر، اصفهان ۱۳۷۱ ش. (۱۸) حدودالعالم. (۱۹) یحیی ذکاء، ارتش شاهنشاهی ایران: از کورش تا پهلوی، تهران۱۳۵۰ ش. (۲۰) محمدهاشم رستمالحکما، رستمالتواریخ، چاپ محمد مشیری، تهران ۱۳۵۷ ش. (۲۱) رشیدالدین فضلاللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵. (۲۲) جرجی زیدان، تاریخالتمدن الاسلامی، مصر ۱۹۱۴. (۲۳) گارسیا دسیلوا ای فیگروآ، سفرنامه دن گارسیادسیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲۴) ادّیشیر، کتاب الالفاظ الفارسیه المعرّبه، بیروت ۱۹۰۸. (۲۵) هلال بن محسن صابی، الوزراء، او، تحفه الامراء فی تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، قاهره ۱۹۵۸. (۲۶) جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان: از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، تهران ۱۳۴۳ ش. (۲۷) ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، از روی چاپ وولرس، تهران ۱۳۱۴ ش. (۲۸) محمد بن مسعود کازرونی، نهایه المسؤول فی روایه الرسول، ترجمه و انشای عبدالسلام بن علی ابرقوهی، چاپ محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۶ ش. (۲۹) انگلبرت کمپفر، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۰ ش. (۳۰) مقدسی. (۳۱) منظومه درخت آسوریگ، متن پهلوی، آوانوشت، ترجمه فارسی، فهرست واژهها و یادداشتها از ماهیارنوابی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ ش. (۳۲) جلالالدین محمد بن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولدآلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی. (۳۳) ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۳۴) ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو علوی، برلین ۱۳۴۱، چاپ افست تهران. (۳۵) نامه تنسربه گشنسپ، چاپ مجتبی مینوی، تهران: خوارزمی، ۱۳۵۴ ش. (۳۶) الیاس بن یوسف نظامی، هفت پیکر، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۱۵ ش. (۳۷) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، قاهره ۱۹۲۳ ـ۱۹۹۰. (۳۸) بازار چرم و کفش، ش ۳۳ (فروردین ۱۳۸۲). (۳۹) بازار چرم و کفش، ش ۳۴ (اردیبهشت ۱۳۸۲). (۴۰) بازار چرم و کفش، ش ۴۸ (مهر ۱۳۸۳). (۴۱) بازار چرم و کفش، ش ۵۰ (آذر ۱۳۸۳). (۴۲) بازار چرم و کفش، ش ۵۱ (دی ۱۳۸۳). (۴۳) بازار چرم و کفش، ش ۵۲ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳). (۴۴) ابنادریس حلّی، کتابالسرائرالحاوی لتحریرالفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱. (۴۵) ابنبرّاج، المهذّب، قم ۱۴۰۶. (۴۶) ابنقدامه، المغنی، بیروت: دارالکتاب العربی. (۴۷) احکام المغتربین، وفقاً لفتاوی عشره من مراجع التقلید، اعداد و تنظیم حسین حسینی، تهران: مرکز الطباعه و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۰. (۴۸) یوسفبن احمد بحرانی، الحدائق النّاضره فی احکام العتره الطاهره، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش. (۴۹) حرّعاملی. (۵۰) روحالله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، استفتاآت از محضر حضرت آیه اللّه العظمی امام خمینی، قم ۱۳۶۶، ش. (۵۱) روحالله خمینی، تحریرالوسیله، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۵۲) روحالله خمینی، کتاب الطهاره، قم ۱۴۱۰. (۵۳) روحالله خمینی، المکاسب المحرمه، قم ۱۳۶۸ ش. (۵۴) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷. (۵۵) محمدکاظمبن عبدالعظیم طباطبائییزدی، العروه الوثقی، قم ۱۴۱۷ـ۱۴۲۰. (۵۶) علی غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروه الوثقی: کتاب الطهاره، تقریرات درس آیه الله خوئی، ج ۳، قم ۱۴۱۰. (۵۷) ابوبکربن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲. (۵۸) محمدعلی کاظمی خراسانی، کتاب الصلاه، تقریرات درس آیه الله نائینی، قم ۱۴۱۱. (۵۹) محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، قم ۱۴۰۹. (۶۰) الموسوعه الفقهیه، ج ۱۵، کویت: وزاره الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۶۱) محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱. (۶۲) یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المهذّب، بیروت: دارالفکر. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چرم»، شماره۵۴۳۲. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چرم»، شماره۵۴۳۳. |