معاضدالسلطنهابوالحسنخان معاضدالسلطنۀ نائینی (د ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹م)، فرزند میرزا باقر، از نوادگان عموی میرزا نصراللهخان مشیرالدوله و یکی از سیاسیون و آزادیخواهان دوران مشروطیت بود. ۱ - مشاغل ویخدمت دولتی معاضدالسلطنه با کارمندی وزارت امور خارجه آغاز گردید. نخست در حدود سال ۱۳۲۲ق/۱۹۰۴م کنسول ایران در بادکوبه شد. [۱]
علوی، ابوالحسن، «رجال صدر مشروطیـت»، ج۱، ص۵۱۷، یغما، تهران، ۱۳۳۱ش، س ۵، شم ۱۱.
در این مقام به لحاظ حسن خدمت و داشتن افکار آزادیخواهی شهرتی یافت. آن زمان که مقارن با انقلاب روسیه بود، به سببی میان ارامنه و مسلمانان نبرد سختی در گرفت. معاضدالسلطنه در این ماجرا درایتی به خرج داد و ایرانیان را به خوبی یاری کرد. اینگونه فعالیتها و نیز شخصیت ممتاز او سبب شد که در جریان انقلاب مشروطه، مورد توجه انقلابیون و مشروطهخواهان قرار گیرد. [۲]
مستوفـی، عبداللـه، شرح زندگانی من، ج۲، ص۱۰، تهـران، ۱۳۴۳ش.
[۳]
سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۸ش.
۲ - فعالیتهاچون مأموریت بادکوبه به انجام رسید و معاضدالسلطنه به ایران بازگشت، به همراهی با مشروطهخواهان برخاست و وارد مبارزه شد. [۴]
علوی، ابوالحسن، «رجال صدر مشروطیـت»، ج۱، ص۵۱۷، یغما، تهران، ۱۳۳۱ش، س ۵، شم ۱۱.
و به ریاست انجمن آذربایجان-که تقیزاده از آن استعفـا داده بود- رسید. این انجمن که معاضدالسلطنه خود از پایهگذاران اصلی آن بود، یکی از مهمترین مراکز آزادیخواهی ایران به شمار میرفت. با برگذاری نخستین انتخابات مجلس، معاضدالسلطنه به نمایندگی مجلس انتخاب شد و به عنوان عضو هیئت رئیسۀ مجلس، مباشر مجلس نوپای ایران گردید. [۵]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه،ج۱، ص۵-۶، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
۲.۱ - لندندر ۱۳۲۶ق/ ۱۹۰۸م مقارن با استبداد صغیر گروهی از سران انقلابیون چون ملکالمتکلمین و صوراسرافیل دستگیر شدند و بلافاصله به قتل رسیدند. دیگران از جمله معاضدالسلطنه و تقیزاده در سفارت انگلیس پناه جستند. [۶]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۴، ص۸۲۹، تهران، ۱۳۷۱ش.
و سرانجام به اروپا تبعید شدند. [۷]
کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، ج۱، ص۶۶۷، تهـران، ۱۳۶۲ش.
[۸]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، ج۱، ص۷، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
شرح سفر از تهران به اروپا را تقیزاده به تفصیل در خاطرات خود آورده است. [۹]
تقیزاده، حسن، زندگی طوفانی، ج۱، ص۸۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
معاضدالسلطنه در لندن با همکاری تقیزاده اعلامیهای مفصل در روزنامۀ مشهور تایمز به چاپ رساند و در آن مظالم محمدعلیشاه بر ضد ملت ایران را بر شمرد. این مقالۀ مؤثر موجب پاسخگویی برخی طرفداران محمدعلیشاه شد و معاضدالسلطنه دیگر بار به پاسخ برخاست و مقالهای در همان روزنامه به چاپ رسانید. [۱۰]
تقیزاده، حسن، زندگی طوفانی،ج۱، ص۱۰۰-۱۰۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲.۲ - سوئیستوقف معاضدالسلطنه در لندن طولانی نشد؛ در همین مدت کوتاه با ادوارد براون آشنا شد؛ با او به کیمبریج رفت و آنجا هم اقداماتی در حمایت مشروطهخواهان انجام داد. [۱۱]
پیرنیا، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، حسین، ج۱، ص۷، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
او سپس همراه دهخدا و حسین پرویز به سویس رفت تا مقدمات انتشار مجدد روزنامۀ صوراسرافیل را فراهم آورد. [۱۲]
تقیزاده، حسن، زندگی طوفانی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
پیش از آن، دولت فرانسه با ادامۀ انتشار روزنامه در پاریس موافقت نکرده بود. [۱۳]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۹۹۰، تهران، ۱۳۷۱ش.
در سویس، شهر کوچکی به نام ایوردُن۱ به عنوان مرکز فعالیت انتخاب شد. دفتر روزنامه در ماههای آخر سال ۱۳۲۶ق در همانجا گشایش یافت و نخستین شمارۀ صوراسرافیل در تبعید در اول محرم ۱۳۲۷ق/ ۲۳ ژانویۀ ۱۹۰۹م انتشار یافت. معاضدالسلطنه برای رتق و فتق امور پیوسته میان ایوردن، پاریس و لندن در سفر بود، چون روزنامه در پاریس حروفچینی و چاپ میشد و از سویس پخش میگردید. [۱۴]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
روزنامۀ صوراسرافیل در ایوردن تنها ۳ شماره منتشر شد و به سبب مشکلات از ادامۀ انتشار باز ماند. [۱۵]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران،ج۱، ص۱۰۲۷، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۱۶]
افشار، ایرج، «نامهای از حاج زینالعابدین مراغهای به معاضدالسلطنۀ پیرنیا»، ص۶۶۶، آینده، تهران، ۱۳۶۷ش، س ۱۴، شم ۹-۱۲.
۲.۳ - ترکیهپس از آن، دهخدا و معاضدالسلطنه به استانبول رفتند. در آنجا در اواخر محرم ۱۳۲۷ یا اندکی بعد، معاضدالسلطنه به ریاست انجمن سعادت منصوب شد. [۱۷]
افشار، ایرج، «نامهای از حاج زینالعابدین مراغهای به معاضدالسلطنۀ پیرنیا»، ص۶۶۶، آینده، تهران، ۱۳۶۷ش، س ۱۴، شم ۹-۱۲.
[۱۸]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۱، ص۱۱۴۱، تهران، ۱۳۷۱ش.
و در آنجا به نفع مبارزان ایرانی به فعالیت پرداخت [۱۹]
تقیزاده، حسن، زندگی طوفانی، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۰]
دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۳، ص۱۰۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
انجمن روزنامهای به نام سروش منتشر میکرد که مسئولیت آن برعهدۀ دهخدا گذاشته شد. سروش در اندک زمان شهرت فراوان به دست آورد و در سراسر ایران خواستارانی پیدا کرد. [۲۱]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۱۱۴۱، تهران، ۱۳۷۱ش.
با پیروزی مشروطهخواهان و فرار محمدعلیشاه، معاضدالسلطنه و دهخدا به ایران بازگشتند. وی در دور دوم هم به نمایندگی مجلس انتخاب شد و هم در این زمان با همکاری دهخدا و گروهی دیگر حزبی به نام اعتدالیون تشکیل داد که اکثریت مجلس را در اختیار گرفتند. رهبری حزب را مستشارالدوله در دست داشت. [۲۲]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، به کوشش ایرج افشار، ج۱، ص۸- ۹، هران، ۱۳۵۹ش.
[۲۳]
هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۳۴۴، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۲۴]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۳۳۰، تهران، ۱۳۷۱ش.
۳ - فعالیتهای دیگراز فعالیتهای دیگر معاضدالسلطنه، عضویت او در «کمیتۀ انقلاب ملی» در کنار سیدجمال اصفهانی، ملکالمتکلمین، تقیزاده، دهخدا، حکیم الملک، صوراسرافیل و چند تن دیگر بود. انجمن هر نیمه شب در خانۀ حکیمالملک تشکیل جلسه میداد. [۲۵]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۲، ص۴۱۷، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۲۶]
صفایی، ابراهیم، تاریخ مشروطیت به روایت اسناد، ص۶۹۱، تهران، ۱۳۸۱ش.
معاضدالسلطنه در ۱۳۲۹ق در کابینۀ صمصامالسلطنه، وزیر پست و تلگراف شد [۲۷]
علوی، ابوالحسن، «رجال صدر مشروطیـت»، ج۱، ص۵۱۷،یغما، تهران، ۱۳۳۱ش، س ۵، شم ۱۱.
و از وکالت استعفا داد. کوششهای او در این زمان بیشتر مصروف دفع تهاجم قوای سالارالدوله بود که پیوسته تهران را تهدید میکرد. او مدتی کوتاه پس از آن از وزارت استعفا داد.۳.۱ - تخلیه گیلانبا وقوع جنگ جهانی اول، مجلس سوم در محرم ۱۳۳۴/ نوامبر ۱۹۱۵ منحل شد، و ایران به اشغال نیروهای خارجی درآمد. معاضدالسلطنه با گروهی از آزادیخواهان تصمیم به مهاجرت گرفت و مدتی در میان ایلات بختیاری و سایر ایلات جنوب ایران به سر برد. [۲۸]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
پس از وقوع کودتای اسفند ۱۲۹۹ وی مدتی خانهنشین شد، اما پس از روی کار آمدن قوامالسلطنه، مأموریت تخلیۀ گیلان از قشون خارجی به او محول گردید که با موفقیت از عهدۀ آن برآمد؛ پس از آن، وزارت عدلیه را عهدهدار شد و تا اسفند ۱۳۰۳ در این مقام باقی ماند. [۲۹]
سردار اسعد بختیاری، جعفرقلی، خاطرات، ج۱، ص۶۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۰]
سردار اسعد بختیاری، جعفرقلی، خاطرات، ج۱، ص۱۰۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۱]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، ج۱، ص۸- ۹، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
۳.۲ - نمایندگی مجلسمعاضدالسلطنه در انتخابات دورۀ پنجم مجلس از شهر خود نائین به نمایندگی انتخاب شد؛ اما در دورۀ بعد از نامزدی کناره گرفت و بیشتر اوقات را به خانهنشینی میگذراند. در سالهای آخر زندگی چند بار به حکومت مازندران، گیلان و کرمان رفت و در آخر ایالت فارس به او واگذار گردید. در همین سمت بود که در یکی از روزهای آذر ۱۳۱۸ همراه با نوکر خود به طرز مرموزی در گذشت. پیکرش به نائین منتقل، و در مصلای آنجا کنار اجدادش به خاک سپرده شد. [۳۲]
پیرنیا، حسین، مقدمه بر مبارزه با محمدعلی شاه، ج۱، ص۱۰- ۱۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۹ش.
۴ - فرزنداناز معاضدالسلطنه دو فرزند پسر برجای ماند: ۱. حسین پیرنیا فرزند ارشد او که نمایندۀ مجلس و استاد دانشگاه و بنیادگذار دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران بود و در ۱۳۷۲ش در تهران درگذشت؛ ۲. باقر پیرنیا از سیاست پیشگان عصر پهلوی دوم که مدتی نایبالتولیۀ آستان قدس رضوی بود و در سالهای اخیر در خارج از کشور درگذشت. معاضدالسلطنه یکی از شخصیتهای خوشنام و پاکدامن عصر مشروطه بود و تا آخر عمر تقوای سیاسی خود را حفظ کرد و همواره با اخلاص تمام مشروطهخواهان را کمک میکرد [۳۳]
تقیزاده، حسن، زندگی طوفانی، ج۱، ص۸۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۴]
ملکزاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۹۹۰، تهران، ۱۳۷۱ش.
از او مجموعۀ اسناد مفصل و منظمی برجای مانده که همه پیرامون حوادث مشروطه و فعالیتهای آزادیخواهان ایرانی در اروپاست. این مجموعه به همت فرزندش حسین پیرنیا و با اهتمام و مقدمۀ مفصل ایرج افشار در ۱۳۵۸ش در تهران به چاپ رسیده است. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله شماره«۵۶۱۷» سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان پیرنیا» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۲۲. |