خفخفّ به ضم خاء و تشدید فاء در دو معنا استعمال شده است. از احکام آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلات و حج سخن گفتهاند. ۱ - معانی خفّ۱-نوعی کفش، مقابل نعلین ۲-سم شتر و فیل. خفّ به معنای نخست در کتب لغت به موزه، پاپوشی نرم از پوست که مانند چکمه دارای ساق است معنا شده؛ [۱]
النهاية (ابن اثير) واژه موزج.
لیکن از موارد کاربرد آن و نیز تصریح برخی لغویان بر میآید که خفّ به هر کفشی که روی پا را بپوشاند؛ چه ساق داشته باشد یا نداشته باشد، اطلاق میگردد؛ در مقابل نعلین که- از آن به «نعل» یا «حذاء» تعبیر میشود و- همه روی پا را نمیپوشاند. [۴]
مجمع البحرين ج۵، ص۴۸.
۲ - احکام خفّ به معنای نخستپوشیدن خفّ مستحب است. پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد؛ لیکن خفّ سیاه استثنا شده است. در وضو، مسح بر حائل همچون خفّ جز در حال تقیه مجزی نیست. هنگام اقامه نماز بر میت، کندن نعلین مستحب است، بر خلاف خفّ که کندن آن استحباب ندارد. در صحّت نمازگزاردن با کفشی که تنها روی پا- و نه ساق- را میپوشاند اختلاف است؛ لیکن نماز گزاردن با خفِّ پوشاننده ساق و نیز نعلینی که بیشتر روی پا را نمیپوشاند صحیح است. البته در پوشاندن ساق لازم نیست تمام ساق پوشیده شود، بلکه پوشاندن بعض آن نیز کفایت میکند. پوشیدن خفّ تنگ در نماز مکروه و بیرون آوردن آن از پا هنگام نماز مستحب است. ۳ - خفّ به معنای دومخفّ به معنای دوم در باب سبق و رمایه آمده است. بر اساس روایتی نبوی تعیین جایزه در مسابقه جایز نیست، مگر در مسابقه خفّ، حافر و نصل. مراد از خفّ- با حذف مضاف (ذوالخفّ یعنی حیوان دارای سم)- شتر و به تصریح برخی فیل است. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۴۷۳-۴۷۴. |