تکابتَکاب، شهرستان و شهری در استان آذربایجان غربی است. منطقه تکاب در ۲۲ق، به روزگار خلافت عمر به دست تازیان به صلح گشوده شد. [۱]
بلاذری، احمد، فتوح البلدان، ص۴۵۶-۴۵۵، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۵.
[۳]
یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۲، ص۱۵۶، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
به سبب نبودِ مراکز مسکونی مهم در این منطقه، بهجز شیز، در منابع سدههای نخستین اسلامی نامی از این منطقه برده نشده، ولی تاریخ آن در خلال تاریخ دیگر نواحی آذربایجان آمده است. از جمله آثار تاریخی تکاب بقایای آتشکده تخت سلیمان، زندان سلیمان و تخت بلقیس در شهرستان تکاب، [۴]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۱۵، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۵]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۲۲، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۶]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۶۹ش.
و نیز بقعه ایوب انصاری که در ۱۳ کیلومتری جنوب تکاب قرار دارد، است. ۱ - موقعیت جغرافیاییتَکاب، شهرستان و شهری در استان آذربایجان غربی است. این شهرستان با مساحتی بالغ بر ۵۲۳‘۲ کیلومتر مربع، از شمال به شهرستان چاراویماق در استان آذربایجان شرقی، از شرق به شهرستان ماه نشان در استان زنجان، از غرب به شهرستان شاهیندژ (صائین قلعه) در استان آذربایجان غربی و از جنوب به شهرستانهای بیجار، دیواندره و سقز در استان کردستان محدود است. [۷]
آریانپور، جمشید و دیگران، جغرافیای استان آذربایجان غربی، ص۱۱، تهران، ۱۳۸۱ش.
[۸]
نقشه تقسیمات کشوری ایران، گیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۱ش، شم ۲۹۴.
۲ - نامگذاریشهرستان تکاب بنابر قانون تقسیمات کشوری در ۱۳۸۵ش شامل دو بخش به نامهای مرکزی و تخت سلیمان، ۶ دهستان و یک شهر به نام تکاب است. [۹]
نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، آذربایجان غربی، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۵ش.
این ناحیه تا ۱۳۱۶ش تیکان تپه خوانده میشد و یکی از بخشهای شهرستان مهاباد بهشمار میرفت. [۱۰]
مجموعه قوانین سال ۱۳۱۶، وزارت کشور، ص۸۶، تهران، ۱۳۱۶ش.
[۱۱]
مجموعه قوانین سال ۱۳۱۶، وزارت کشور، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۱۶ش.
در همان سال بنابر پیشنهاد فرهنگستان و تصویب هیئت دولت نام تیکان تپه (به معنای خارتپه) به تکاب (به معنای جایی که قسمتی از آن خرم و سبز و قسمتی دیگر خشک است) تغییر یافت. [۱۲]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص ۴۷۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۱۳]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۳۲۵، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۱۴]
مجموعه قوانین سال ۱۳۱۶، وزارت کشور، ص۲۴۸، تهران، ۱۳۱۶ش.
۳ - شرایط جغرافیاییشهرستان تکاب از نواحی مرتفع و کوهستانی آذربایجان غربی است و ۵ قله مرتفع دارد و آب و هوای آن نسبتاً سردسیری است. [۱۵]
جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ص۲۹۵، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۶]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، ج۲۴، ص۸۳-۸۴، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۴ش.
بلندترین قله شهرستان تکاب توله داغی (۵۳۲‘ ۳ متر) نام دارد. [۱۷]
فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۱، ص۱۳۰، تهران، ۱۳۷۹ش.
از کوههای تکاب رودخانههای پرآب سرچشمه میگیرد که مهمترین آنها ساروق نام دارد و از ریزابههای مهم زرینهرود بهشمار میرود. [۱۸]
افشین، یدالله، رودخانههای ایران، ج۱، ص۵۰۳-۵۰۴، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۱۹]
فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۸۱ش.
افزون بر آن، آب آشامیدنی و کشاورزی تکاب از چشمهها و کاریزهای متعدد تأمین میشود. [۲۰]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۱، ص۸۲، تهران، ۱۳۷۴ش.
به سبب وجود آب نسبتاً کافی، کشاورزی و دامداری در این شهرستان پررونق است و گندم، جو، توتون، تنباکو و انواع میوه در آنجا تولید میشود. [۲۱]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۲۴، ص۸۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۲]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۳۲۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
به علت شرایط مساعد آب و هوایی پرورش زنبور عسل نیز از دیگر فعالیتهای اقتصادی این شهرستان است. [۲۳]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۲۴، ص۸۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۴]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۳۲۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۲۵]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
در کنار فعالیتهای کشاورزی و دامداری، صنایع دستی به خصوص بافت قالی، گلیم، جاجیم و سجاده رواج دارد. [۲۶]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۵۱، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۲۷]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۵۵، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۲۸]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۳۲۶، تهران، ۱۳۷۰ش.
معادن زرنیخ، سنگ ساختمان، گچ، آهک و ماسه از دیگر منابع اقتصادی شهرستان تکاباند. [۲۹]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۲۴، ص۸۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۳۰]
فرهنگ جغرافیایی شهرستانهای کشور شهرستان ارومیه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ص۳۷۸، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۳۱]
فرهنگ جغرافیایی شهرستانهای کشور شهرستان ارومیه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ص۳۸۰، تهران، ۱۳۷۹ش.
۴ - جمعیتدر سرشماری ۱۳۸۵ش، شهرستان تکاب دارای ۳۹۵‘۸۱ تن جمعیت بوده است («درگاه...»، بش). مردم تکاب به زبانهای ترکی و کردی سخن میگویند و زبان فارسی نیز در میان آنان رواج دارد. بیشتر جمعیت این شهرستان شیعهمذهباند، اما غالب کردیزبانان پیرو مذهب شافعی و شماری از آنها اهل حق هستند. [۳۲]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۸۱، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۳۳]
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ج۲۴، ص۸۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵ - شهر تکاباین شهر که مرکز شهرستان تکاب است، در ۲۱۸ کیلومتری ارومیه، بر سر راه میاندوآب به بیجار و سقز به زنجان، و در کنار رودخانه ساروق واقع است. [۳۴]
جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، ص۲۹۵، تهران، ۱۳۷۹ش.
در سرشماری آبان ۱۳۸۵ش، این شهر دارای ۷۰۲‘ ۴۳ تن جمعیت بوده است.۶ - پیشینه تاریخیناحیهای که امروزه تکاب نامیده میشود، در ناحیهای واقع بوده که در سالنامههای آشوری از نیمه دوم سده نهم قم زاموآ خوانده میشده، و همواره دستخوش تهاجم آشوریان بوده است. [۳۵]
دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ص۱۱۶، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۳۶]
دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ص۱۱۸، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۳۷]
دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ص۱۱۹، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۳۸]
نقشه تقسیمات کشوری ایران، گیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۱ش، شم ۲۹۴.
این ناحیه مسکن اقوام باستانی لولوبی و گوتی بوده است و بعدها دولت ماننا در آن تشکیل شد [۳۹]
دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش.
و از سده هفتم قم با تشکیل دولت ماد از مراکز مهم اقتصادی این دولت (مادها) بهشمار میرفت. [۴۰]
دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش.
ازجمله آثار بر جای مانده از دوره مادها در این منطقه، بناهای سنگی غار کرفتو است که با دست در دل سنگ تراشیده شده است و نمونهای از معماری سنگی دوره مادها بهشمار میرود. این غار کاربرد دفاعی نیز داشته است و مردم برای گریز از تهاجم اورارتوها و آشوریها، در آن پناه میگرفتند. [۴۱]
سلاحی، مصطفی، غار کرفتو بش، ص۱۰۰-۱۰۱.
[۴۲]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۸۸-۱۸۹، تهران، ۱۳۶۹ش.
در کاوشهای باستانشناسی آثاری از دوره هخامنشیان در زندان سلیمان و تخت سلیمان (ه م) به دست آمده است. این کاوشها همچنین نشان میدهد که منطقه تکاب در دورههای اشکانی و ساسانی نیز مرکز تمدنهای درخشانی بوده است که از مظاهر آن، علاوهبر بناهای سنگی غار کرفتو در غرب تکاب، میتوان به آثار ساسانی کوه بلقیس در مشرق تخت سلیمان فعلی هم اشاره کرد. [۴۳]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۸۲، تهران، ۱۳۶۹ش.
۶.۱ - صدر اسلاممنطقه تکاب در ۲۲ق، به روزگار خلافت عمر به دست تازیان به صلح گشوده شد. [۴۴]
بلاذری، احمد، فتوح البلدان، ص۴۵۶-۴۵۵، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۴۵]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۵.
[۴۶]
یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۲، ص۱۵۶، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
به سبب نبودِ مراکز مسکونی مهم در این منطقه، بهجز شیز، در منابع سدههای نخستین اسلامی نامی از این منطقه برده نشده، ولی تاریخ آن در خلال تاریخ دیگر نواحی آذربایجان آمده است. اما مسلم است که ویژگیهای طبیعی آن برای اقوام چادرنشینِ ترک که از دوره سلجوقیان پای به این منطقه نهادند، جذاب بوده است.۶.۲ - دوره مغولانخانهای بزرگ مغول نیز به آذربایجان توجه خاص داشتند؛ چنانکه هولاکو مراغه را تختگاه خود کرد و در عصر جانشینانش هم آذربایجان از مهمترین قلمروهای ایشان محسوب میشد. بنابر آنچه حمدالله مستوفی [۴۷]
مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، ص۶۴، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
آورده، اراضی شهرستان امروزی تکاب بخشی از ولایت انجرود در عراق عجم بهشمار میرفته است. اباقاخان با مرمت ویرانههای کاخهای بهجا مانده از دوره ساسانیان در تخت سلیمان امروزی که مغولان آنرا ستوریق میخواندند، این محل را اقامتگاه تابستانی ایلخانان مغـول قرار داد. [۴۸]
مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، ص۶۴، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
[۴۹]
پورداود، ابراهیم، حاشیه بر یسنا، ص۱۹۵، حاشیه ۱، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۳۷ش، ج ۲.
[۵۰]
هوف، دیتریش، تخت سلیمان، شهرهای ایران، ص ۲۵، ترجمه فرامرز نجد سمیعی، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، ۱۳۶۸ش.
۶.۳ - پس از مغولاندر منابع ادوار پس از مغول از این منطقه با نام ساروقورغان یاد شده است. [۵۱]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۴۷۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۵۲]
حافظ، ابرو عبدالله، ذیل جامعالتواریخ رشیدی، ص۲۴۹، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۵۳]
علی یزدی، شرفالدین، ظفرنامه، ص۵۰۴، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
[۵۴]
بدلیسی، شرف خان، شرفنامه، ص۳۸۰، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۵۵]
منشی، اسکندربیک، عالم آرای عباسی، ج۲، ص۱۴۱۳، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۷۷ش.
امروزه این نام (که به صورت ساری قورخان درآمده) بر دژ و روستایی در ۱۸ کیلومتری غرب تکاب اطلاق میشود [۵۶]
سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، شناسنامه آبادیهای کشور، شهرستان تکاب، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۵۷]
قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، ص۲۰۵-۲۰۶، بررسیهای تاریخی، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶.
در گزارش چند حادثه تاریخی، از ساروقورغان یاد شده است. در حدود سال ۷۷۷ق شخصی به نام تورسن از خویشان امیر عادل، مالک قلعه ساروقورغان، در نبردی، اصفهان شاه جاندار، نماینده شاه شجاع در آذربایجان را شکست داد و اسیر کرد و اموال او را گرفت. [۵۸]
حافظ ابرو، عبدالله، ذیل جامعالتواریخ رشیدی، ص۲۴۹، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۵۹]
ستوده، حسینقلی، تاریخ آل مظفر، ج۱، ص۱۸۵، تهران، ۱۳۴۶ش.
در ۷۹۵ق امیرتیمور گورکانی قلعه ساروقورغان و قلعه کرفتو را تسخیر و ویران کرد. [۶۰]
علی یزدی، شرفالدین، ظفرنامه، ص۵۰۴، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
[۶۱]
حافظ ابرو، عبدالله، ذیل جامعالتواریخ رشیدی، ص۲۸۷، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش.
۶.۴ - دوره صفویهمقارن با برآمدن صفویان، کردان مکری از ضعف دولت مرکزی استفاده کردند و بر بخشهایی از کردستان چیره شدند. در زمان شاه اسماعیل اول صفوی قلعه ساروقورغان در تصرف صارم پسر سیفالدین مکری بود و در آنجا به استقلال حکومت میکرد. او که از قدرت گرفتن شاه اسماعیل در بیم بود، به اطاعت سلطان سلیم عثمانی درآمد. شاه اسماعیل برای سرکوب وی بارها به متصرفات او نیرو فرستاد. پس از مرگ صارم، متصرفات او میان ۳ تن از عموزادگانش تقسیم شد که هر ۳ تن سر از فرمان عثمانیان پیچیدند و به اطاعت شاه طهماسب صفوی درآمدند. [۶۲]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، ج۴، ص۴۸۳-۴۸۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۶۳]
بدلیسی، شرف خان، شرفنامه، ص۳۷۳-۳۷۵، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.
شیخ حیدر پسر امیر پاشا، آخرین حکمران مکری کردستان، قلعه ساروقورغان را که بر اثر جنگ ویران شده بود، مرمت کرد. چون به خضر پاشا، عامل دولت عثمانی در تبریز گزارش کردند که تعمیر قلعه ساروقورغان موجب خرابی مراغه شده است، وی نیز به تحریک مراغیها کوشید حکومت ساروقورغان و نواحی اطراف آن را به طایفه محمودی واگذار کند؛ اما حکام مکری اجازه ندادند و آن نواحی همچنان در دست مکریان باقی ماند. [۶۴]
بدلیسی، شرف خان، شرفنامه، ص۳۸۰-۳۸۲، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.
در ۱۰۱۲ق شاه عباس اول صفوی عثمانیان را از آذربایجان و کردستان بیرون راند. [۶۵]
منشی، اسکندربیک، عالم آرای عباسی، ج۲، ص۱۰۳۰-۱۰۳۲، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۷۷ش.
شاه عباس به منظور کاهش نفوذ حکام محلی، تیرههایی از ایل افشار را که تا آن زمان در نواحی ابیورد و نسا سکنا داشتند، به آذربایجان کوچانید و آنها را در جلگه سرسبز و خرم ارومیه اسکان داد و امور سرحدی این منطقه به نام افشار موسوم گشت. منطقه افشار به دو بخش تقسیم شده بود: منطقهای را که امروزه تکاب مرکز آن است، «یوخاری محال» یعنی محال علیا، و منطقه دیگر را که امروزه صائیندژ مرکز آن است، «آشاقی محال» یعنی محال سفلی نامیدند. [۶۶]
کسروی، احمد، کاروند، ص۵، به کوشش یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۵۲ش.
[۶۷]
محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، ص۴۷۱، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۶۸]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۸۳، تهران، ۱۳۶۹ش.
۷ - آثار تاریخیعلاوه بر بقایای آتشکده تخت سلیمان، زندان سلیمان و تخت بلقیس در شهرستان تکاب، [۶۹]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۱۵، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۷۰]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۲۲، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۷۱]
محمدی، علی، تکاب افشار، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۶۹ش.
میتوان به بقعه ایوب انصاری که در ۱۳ کیلومتری جنوب تکاب قرار دارد، نیز اشاره کرد. [۷۲]
قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، بررسیهای تاریخی، ص۱۹۴، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶.
قسمت اعظم این بقعه که از میان رفته، [۷۳]
قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، بررسیهای تاریخی، ص۲۰۱، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶.
مدفن یکی از فقهای اواسط سده ۹ق است. هرچند اطلاعات چندانی از این فقیه بهدست نیامده است، اما از روی مدارک مربوط به موقوفات این بقعه که قدیمترین تاریخ آن به ۹۰۰ق برمیگردد، از این شخص با نام سلطان العارفین سلطان ایوب انصاری (د ۸۵۰ ق) یاد کردهاند. [۷۴]
قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، بررسیهای تاریخی، ص۱۹۹-۲۰۱، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶.
دو کتیبه سنگی در اطراف این بقعه وجود دارد: کتیبه اول را شخصی به نام ملاقلندر در تاریخ ۱۰۵۹ق نوشته، و میتوان حدس زد که در این سال بنای بقعه تعمیرات اساسی شده است؛ کتیبه دوم به تاریخ ۱۲۸۳ق، متعلق به قبر ملاعبدالله یکی از آخرین متولیان بقعه است. [۷۵]
قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، بررسیهای تاریخی، ص۱۹۹-۲۰۱، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶.
۸ - فهرست منابع(۱) آریانپور، جمشید و دیگران، جغرافیای استان آذربایجان غربی، تهران، ۱۳۸۱ش. (۲) منشی، اسکندربیک، عالم آرای عباسی، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۷۷ش. (۳) افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، ۱۳۷۳ش. (۴) بدلیسی، شرف خان، شرفنامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش. (۵) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۶) پورداود، ابراهیم، حاشیه بر یسنا، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۳۷ش، ج ۲. (۷) جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش. (۸) حافظ ابرو، عبدالله، ذیل جامعالتواریخ رشیدی، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش. (۹) مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م. (۱۰) خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش. (۱۱) «درگاه ملی آمار۱». (۱۲) دیاکونف، ا. م، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵ش. (۱۳) ستوده، حسینقلی، تاریخ آل مظفر، تهران، ۱۳۴۶ش. (۱۴) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، شناسنامه آبادیهای کشور، شهرستان تکاب، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش. (۱۵) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، شناسنامه آبادیهای کشور، نتایج تفصیلی، شهرستان تکاب، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش. (۱۶) سلاحی، مصطفی، غارهای ایران، تهران، ۱۳۷۸ش. (۱۷) سلاحی، مصطفی، «غار کرفتو۲». (۱۸) علی یزدی، شرفالدین، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م. (۱۹) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری. (۲۰) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور شاهیندژ، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۴ش. (۲۱) فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۸۱ش. (۲۲) فرهنگ جغرافیایی شهرستانهای کشور شهرستان ارومیه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش. (۲۳) فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش. (۲۴) قراخانی، حسین، بقعه ایوب انصاری، بررسیهای تاریخی، تهران، ۱۳۵۲ش، س ۸، شم ۶. (۲۵) کسروی، احمد، کاروند، به کوشش یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۵۲ش. (۲۶) مجموعه قوانین سال ۱۳۱۶، وزارت کشور، تهران، ۱۳۱۶ش. (۲۷) محبوبی، جمشید، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ، تهران، ۱۳۷۰ش. (۲۸) محمدی، علی، تکاب افشار، تهران، ۱۳۶۹ش. (۲۹) نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۵ش. (۳۰) نقشه تقسیمات کشوری ایران، گیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۱ش، شم ۲۹۴. (۳۱) هوف، دیتریش، تخت سلیمان، شهرهای ایران، ترجمه فرامرز نجد سمیعی، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، ۱۳۶۸ش، ج ۳. (۳۲) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تکاب»، شماره ۶۰۴۵. ردههای این صفحه : ایران شناسی | تاریخ ایران | جغرافیای اسلامی | شهرستان تکاب | شهرهای استان آذربایجان غربی
|