تربعنهادن باسن و کف پاها بر زمین و بلند کردن رانها و ساقها را و همچنین چهار زانو نشستن راتربع می گویند و تربّع به معنای نخست در باب صلات آمده است و به معنای دوم در باب اطعمه و اشربه سخن رفته است. ۱ - تربع در نمازتربّع به عنوان عملی مستحب در برخی حالات نماز ذکر شده؛ لیکن در مراد از آن اختلاف است و ظاهراً شهید ثانی نخستین کسی است که تربّع را به معنای نخست تعریف کرده است،که از آن به «جلوس قُرفصاء» نیز تعبیر میشود.این معنا به مشهور نیز نسبت داده شده است؛ امّا برخی از آن جهت که در روایات و کلام اهل لغت و نیز قدما نیامده، بر آن اشکال کردهاند.از اینرو، برخی مراد از آن را در نماز، همان دو زانو نشستنی که در حال تشهد یا نشسته نماز خواندن در میان مردم متعارف است دانستهو برخی دیگر آن را همان چهار زانو نشستن ـ که در لغت آمده است ـ تعریف کردهاند. [۱۰]
کشف الغطاء ج۳، ص۱۷۵.
۲ - تربع در قرائت نمازتربّع هنگام قرائت برای کسی که به دلیل ناتوانی یا مستحب بودن نماز، نشسته نماز میگزارد و نیز ـ بنابه قولی ـ در حال تشهد، مستحب است. ۳ - تربع زن در نمازتربّع برای زن نیز هنگام تشهّد ـ بلکه در همه حالات نماز که مینشیند ـ مستحب است. [۱۳]
العروة الوثقی ج۱، ص۷۰۲.
۴ - تربع بین دو سجدهبرخی تربّع را بین دو سجده و نیز در جلسه استراحت مستحب دانستهاند. ۵ - جلوس قرفصاء و تربعاز نظر فقهایی که تربّع را غیر از جلوس قرفصاء و معادل چهار زانو نشستن میدانند، جلوس قرفصاء با فضیلت تر از تربّع میباشد. [۱۶]
کشف الغطاء ج۳، ص۱۷۵.
۶ - تربع به معنای دوم در خوردنتربّع هنگام خوردن بلکه در همه حالات مکروه است. برخی تربّع مکروه را قرار دادن یکی از دو پا بر ران پای دیگر هنگام نشستن ـ که بسان نشستن پادشاهان متکبر است - دانستهاند. ۷ - پانویس
۸ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۶-۴۳۷. |