ودیعه (فقه)ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال میباشد. ۱ - معنای لغوی ودیعهودیعه بر وزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید. جمع ودیعه، ودائع میباشد. [۳]
مغنی المحتاج، ج۳، ص۷۹.
[۴]
المصباح المنیر، ج۲، ص۱۹۱.
۲ - معنای اصطلاحی ودیعهدر اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) میباشد و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ.» امام خمینی در تعریف ودیعه آورده است: «هی عقد یفید استنابة فی الحفظ» یعنی ودیعه عقدی است که فایده آن قرار دادن دیگری بر جای خویش در نگهداری مال باشد. یا «هی استنابة فیه» یعنی ودیعه جایگزین خود نمودن شخص دیگر است در حفظ، و بهعبارتدیگر «هی وضع المال عند الغیر لیحفظه لمالکه»، و به بیان روشنتر ودیعه این است که شخص چیزی را به امانت نزد غیر گذارد و از وی بخواهد که آن را حفظ نماید. و بسیار بر خود مالی که امانت گذاشته شده «ودیعه» گفته میشود، و به صاحبمال «مُودِع» و به آن دیگری «وَدَعِی» و «مُستَودِع» میشود. و در کتاب مغنی المحتاج آورد: «فحقیقتها شرعا توکیل فی حفظ مملوک أو محترم مختص علی وجه مخصوص»؛ [۱۱]
مغنی المحتاج، ج۳، ص۷۹.
یعنی ودیعه توکیل غیر است بر مجرد حفظ.آیا ودیعه عقد است یا اذن مجرد، بین فقهاء مورد اختلاف میباشد به نظر امام خمینی ودیعه عقد است و احتیاج به ایجاب و قبول دارد و عربی بودن در آن شرط نیست. ایجاب هر لفظی است که بر این استنابه دلالت کند مثلاً بگوید: «این مال را نزد تو به ودیعه میگذارم» یا «آن را حفظ کن» یا «این مال ودیعه نزد تو است» و مانند اینها. و قبول ودیعه هر لفظی است که بر رضایت به نیابت در حفظ دلالت نماید. و جایز است که ایجاب به لفظ باشد ولی قبول با عمل، به اینکه بعد از ایجاب توسط مالک، قبول کننده ودیعه آن را برای حفظ و نگهداری تحویل بگیرد. بلکه با معاطات هم صحیح است. ۳ - ریشه کلمه ودیعهو نیز اهل لغت و فقهاء در ریشه و اصل این کلمه اختلاف کردهاند. برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانستهاند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون مییابد. و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانستهاند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت میباشد چون مورد استعمال و دستخوش تبدیل نمیشود. [۱۵]
المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۴۳۶.
[۱۷]
مغنی المحتاج، ج۳، ص۷۹.
[۱۸]
المصباح المنیر، ج۲، ص۱۹۱.
بالجمله از کتب لغت و فقه استفاده میشود که «ایداع» به معنی ودیعه نهادن چیزی و نیز به معنی پذیرفتن ودیعه آمده است لیکن معنی اول اشهر است. و «استیداع» دادن چیزی به کسی به عنوان ودیعه است. و «مودع» به کسر دال عبارت است از مالک و یا ودیعه دهنده. و «مستودع» یا «مودع» به فتح دال گیرنده ودیعه را گویند. [۲۰]
لسان العرب، ماده «ودع».
[۲۱]
المصباح المنیر، ج۲، ص۱۹۱.
۴ - احکام ودیعه۱- ودیعه از دو طرف جایز است؛ پس مالک هر وقت خواست میتواند مال خود را پس بگیرد و مستودع نیز هر زمان بخواهد میتواند امانت را به مالک آن پس دهد و مالک نمیتواند از گرفتن آن امتناع ورزد. ۲- پذیرش و قبول ودیعه تنها برای کسی جایز است که قدرت حفظ آن را داشته باشد؛ پس کسی که قدرت آن را ندارد بنا بر احتیاط (واجب) قبول ودیعه بر وی جایز نیست مگر اینکه مودع و امانتگذار از مستودع و امانت پذیر ناتوانتر باشد و شخص دیگری که قادر بر حفظ است، نباشد. که در این صورت جواز قبول ودیعه بعید نیست خصوصاً در صورت توجه مودع به ناتوانی مستودع. ۵ - پانویس۶ - منبع• جابری عربلو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۷۸-۱۷۹. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ردههای این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی
|