واسطه خفیواسطه غیر ملحوظ توسط عرف، به دلیل شدّت خفای آن را واسطه خفی گویند. ۱ - تعریفواسطه خفی، مقابل واسطه جلی بوده و عبارت است از واسطهای که در نظر مسامحی عرفی به حساب نیامده و به آن اعتنا نمیشود. ۲ - توضیحعرف با دو نگاه به مسائل و اشیا مینگرد: نگاه مسامحی، نگاه دقیق. در نظر مسامحی، بنا بر مسامحه و عدم دقت است؛ برای مثال، عرف وجود مقداری خاک و کاه در یک خروار گندم را به حساب نمیآورد و به آن، یک خروار گندم اطلاق میکند، چون مقدار آن کم و ناچیز است. اما در نظر دقیق، عرف به طور دقیق و موشکافانه به مسائل نگاه میکند، مثل این که طلا را وزن میکند و با دقت فراوان به آن توجه مینماید. ۳ - حجیت اصل مثبت در واسطه خفیکسانی که اصل مثبت را حجت نمیدانند، در واسطه خفی آن را استثنا کرده و به حجیت آن قائل شدهاند؛ برای مثال، در مورد وضو یا غسل، اگر انسان شک کند که در بدن او مانعی برای رسیدن آب به پوست وجود دارد یا نه، به استصحاب عدم مانع متوسل میشود، با وجود این که از نظر عقل «عدم المانع» موضوع حکم شرعی نیست، بلکه موضوع حکم شرعی، رساندن آب به تمام عضو مورد شستوشو است و لازمه عقلی عدم مانع، رساندن آب به تمام اعضای وضو است. پس در این مورد، حکم به صحت وضو، به کمک استصحاب عدم مانع میباشد، اما از آنجا که این واسطه عقلی (رساندن آب به تمام اعضای وضو) از نظر عرف پنهان مانده، این استصحاب نزد اصولیون حجت میباشد. [۱]
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج ۱۵، ص ۲۰۷.
[۲]
فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج ۵، ص ۴۴۹-۴۴۶.
[۶]
ذهنی تهرانی، محمد جواد، تحریر الفصول، ج ۵، ص ۹۹۵.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۷۸، برگرفته از مقاله «واسطه خفی». ردههای این صفحه : واسطه
|