نقد الأصول الفقهیة (کتاب)«نقد الاصول الفقهیه»، از اولین آثار فیض کاشانی است که در سال ۱۰۳۴ ق در یک مجلد و به زبان عربی تالیف شده است. این اثر مشتمل بر خلاصه مباحث اصول فقه است و فیض یک دوره اصول فقه را با بیان نظرات و آراء مختلف و استدلال بر رای خود آورده است. ۱ - ساختار کتابکتاب مشتمل بر یک مقدمه و خاتمه و سه بخش است. مقدمه؛ شامل تعریف علم اصول فقه و برخی مفاهیم دیگر است. خاتمه نیز در مبحث تعارض ادله است. مطالب هر بخش در چند اصل بیان گردیده که مجموع اصول کتاب، ۷۰ اصل میباشد. مطالبی که تحت عنوان «اصل» آمده، همان مباحث اساسی علم اصول است. مطالب دیگری نیز با عناوین: تنبیه، تذنیب و تفریع ذکر شده است؛ در ذیل عناوین «تنبیه» و «تذنیب» مطالب مرتبط با همان اصل مورد بحث قرار گرفته، و در ذیل عنوان «تفریع» نیز مسائل فقهی که استنباط آن مسائل متوقف بر توجه و درک آن اصل بوده، بیان شده است. [۱]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۴۰.
[۲]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۳۸.
۲ - گزارش محتوا۲.۱ - شباهت با معالم الاصولبا تطبیق همه جانبه کتاب با دیگر کتابهای تالیف شده، در علم اصول چنین به نظر میرسد که به لحاظ محتوایی شباهت زیادی به « معالم الاصول »، تالیف حسن بن زین الدین عاملی فرزند شهید ثانی دارد. فیض در آن جا که نظرات مختلف پیرامون هر اصل و سپس استدلال مخالفین را ذکر نموده، در بسیاری از موارد، احتجاج مخالفین همان است که در کتاب معالم ذکر شده؛ و حتی در برخی موارد، عبارات هم عینا همان عبارات صاحب معالم است. در موارد دیگر هم عبارات ایشان در بیان احتجاج مخالفین خلاصه تر از عبارات صاحب معالم است. همین طور پاسخ ایشان به مخالفین نیز در برخی از موارد شبیه پاسخ صاحب معالم یا عینا همان پاسخ است. مختار فیض در هر اصل هم بیشتر همانند مختار صاحب معالم است، و استدلال ایشان بر مختار خود در مواردی خلاصهای از استدلال صاحب معالم است. و در مواردی نیز ایشان تحقیقات صاحب معالم را نقل کرده و سپس آن را موجه دانسته است. ۲.۲ - تفاوت با معالم الاصولاگر چه نقد الاصول شباهتهای زیادی به کتاب معالم الاصول دارد، لکن وجوه افتراق آن با این کتاب نیز متعدد است. برخی وجوه افتراق چنین است: ۱. عناوین و مباحث برخی از اصول از مباحث خاص این کتاب است و در معالم ذکر نشده، همانند: اصل پنج از اصول عموم و خصوص در بیان این که فعل در سیاق نفی و فعل متعدی واقع در سیاق نفی آیا ظهور در عموم دارد یا خیر؟ و اصل هفت از اصول عموم و خصوص در بیان اختلاف در مقتضی، و اصل هفت از اصول ادله عقل در وجوب یا عدم وجوب عمل به احتیاط . ۲. در موارد کمی وجوه استدلال فیض بر مختار خود بیشتر از وجوه صاحب معالم است، همچون اصل دوم از مباحث القول فی سایر المشترکات در جواز تاخیر بیان از وقت حاجت، و اصل چهارم از اصول القول فی التقلید در جواز تقلید از مجتهد میت ، و تحریر مبحث عبادات مکروهه در اجتماع امر و نهی . ۳. در مواضعی از کتاب، تحقیقات صاحب معالم ذکر و در آن خدشه شده است. همچون اصل اول از مباحث اجتهاد در مساله تجزی اجتهاد، و اصل دهم از القول فی الاوامر و النواهی در جواز تعلق امر و نهی به شی ء واحد. [۳]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۱۲۱.
[۴]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۵۹.
۴. مباحث مطرح شده در تنبیهات و تذنیبات از تحقیقات خاص فیض و تفریعات نیز از ابتکارات وی در این کتاب میباشد که در ذیل برخی از مباحث اصول کتاب، مسائل فقهی متفرع بر آن اصل را بیان و نحوه تطبیق و استنباط آن مسائل را تبیین نموده و حکم آن مسائل فقهی را بر مبنای مختار خود ذکر کرده است و در برخی از تفریعات خصوصا آنجا که دو وجه مبنایی در مساله اصولی وجود داشته به ذکر عبارت «وجهان مبنیان» در حکم آن مساله بسنده کرده است. ۲.۳ - ویژگیهای کتابدر بررسی و تطبیق کتاب با دیگر کتابهای تالیف شده در این علم نیز، برخی از ویژگیهای آن چنین است: ۱. شروع مباحث اصولی کتاب از بحث ادله شرعیه و اولین مطلب آن در «القول فی الکتاب» است که این شروع علاوه بر جنبه تیمن و تبرک شروع مباحث اصولی با بحث پیرامون قرآن مجید ، شروع مباحث اصولی با مطلبی ملموس و مانوس است. و این شروع، آن مشقت تطبیق ذهنی مباحث الفاظ را که غالبا شروع دیگر کتابهای اصولی با آن بوده در بر ندارد. بنابراین شروع فیض در این کتاب از حسن بیشتری برخوردار است. [۵]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۲۷.
۲. رعایت اختصار از ویژگیهای این کتاب، است؛ یعنی پس از ذکر خلاصهای از هر مبحث با اشاره به نظرات مختلف و بیان نظریه مختار، استدلال مؤلف بر مختار خود به اختصار ذکر شده و خلاصهای از احتجاج قائلین دیگر اقوال و پاسخ به آنان بیان شده است. البته مؤلف ضمن رعایت اختصار مطالب کتاب، سعی نموده از جامعیت آن کاسته نشود؛ یعنی نظرات مختلف اصولیین پیرامون هر مبحث را ذکر نموده است. لکن به لحاظ رعایت اختصار در بیشتر موارد اشارهای به نام مخالف یا مخالفین نکرده، و ذکر اختلاف در مساله را با عنوان «اختلفوا علی قولین یا علی وجوه» آورده، و قول مختار خود را در میان اقوال اختلافی با عنوان «ثالثها یا رابعها»؛ مثلا بیان و خود این نظریه را اختیار کرده، و احتجاج مخالفین را با عنوان «قالوا» آورده است. ۳. دربر داشتن فروعات فقهی مترتب بر مسائل اصولی و تطبیق آن فروعات بر این قواعد اصولی و بیان احکام آن از دیگر ویژگیهای کتاب است. [۶]
نقد الأصول الفقهية، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، ص۴۲.
۳ - وضعیت کتابدر تصحیح کتاب یک نسخه خطی کامل و بدون افتادگی مورد استفاده قرار گرفته است. در پانوشت صفحات، حواشی مختصری که در نسخه خطی موجود بوده با عنوان «حاشیه النسخه» ذکر گردیده است؛ همچنین لغات مشکل متن توضیح، و عبارات مختصر و احیانا دشوار متن با استفاده از کتاب معالم الاصول و حواشی ملا صالح مازندرانی و ملا میرزای شیروانی بر معالم الاصول و... کمی شرح و بسط داده شده است. منابع و مآخذ آیات و احادیث موجود در متن کتاب و همین طور منابعی که مؤلف در متن کتاب بدان استشهاد جسته، استخراج و در پانویس ذکر شده است. فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهای اثر آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |