زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه
 

نذر





نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیرى را براى خدا بجا آورد، یا کارى را که نکردن آن بهتر است براى خدا ترک نماید.


۱ - تعریف نذر و اقسام آن




۱.۱ - تعریف نذر


نذر التزام به کاری است برای خداوند متعال به نحو مخصوص؛ و به‌مجرد نیت منعقد نمی‌شود و باید صیغه نذر خوانده شود.

۱.۲ - صیغه نذر


امام خمینی می‌فرماید: صیغه نذر عبارتی است که مفاد آن قرار دادن انجام یا ترک عمل بر ذمه خویش است برای خدای متعال؛ به این‌که بگوید: «لله علیّ ان اصوم» یعنی برای خدا بر من است که روزه بگیرم؛ یا بگوید: «لله علیّ ان اترک شرب الخمر» یعنی برای خدا بر من است که شراب خوردن را ترک کنم. و بعید نیست انعقاد نذر با هر آنچه که هم‌معنی و مترادف «لله علیّ» هست از هر لغتی که باشد مخصوصاً برای کسی که عربی را خوب نمی‌داند. البته اگر فقط گفته شود «علیّ کذا» یعنی بر من است چنین و چنان، نذر منعقد نمی‌شود هرچند که در ضمیر و قلب خویش «لله» را نیت کرده باشد. و اگر بگوید: «نذرت لله ان اصوم» یعنی بگوید: نذر کردم برای خدا که روزه بگیرم. یا بگوید: «لله علیّ نذر صوم یوم»؛ یعنی بگوید: برای خدا بر من است نذر روزه یک روز، منعقد نمی‌شود با اشکالی که دارد، پس احتیاط ترک نشود.
پس در انعقاد نذر باید صیغه مخصوص یعنی لله علی کذا خوانده شود. برای نذر کردن می توان چنین نیت کرد:
برای خدا بر عهده من باشد اگر بیمارم شفا یافت یا فرزندم در کنکور قبول شد فلان مقدار پول برای امام حسین (ع) یا حضرت ابوالفضل و در راه شادی روح آن ها به فقراء بدهم و یا برای اقامه مجلس روضه او بدهم.

۱.۳ - اقسام نذر



۱.۳.۱ - نذر برّ


نذر برّ که به آن نذر مجازات هم گفته می‌شود نذری است که بر امری معلق و مشروط شود؛ یا به‌منظور شکر نعمت دنیوی یا اخروی، مثل این‌که بگوید: «اگر فرزندی روزی من شد برای خدا بر من است چنین» یا «اگر موفق به زیارت بیت‌الله الحرام شدم پس برای خدا بر من است چنین»؛ و یا برای طلب دفع بلا و جلوگیری از آن، مثلاً بگوید: «اگر خداوند مریضم را شفا داد پس برای خدا بر من است چنین.»

۱.۳.۲ - نذر زجر


نذر زجر نذری است که معلق و مشروط می‌شود به انجام کار حرام یا مکروه، به‌منظور منع و بازداشتن نفس خویش از ارتکاب آن‌ها، و یا بر ترک کار واجب یا مستحب به‌منظور منع نفس از ترک آن‌ها، مثل‌اینکه بگوید: «اگر عمداً دروغ گفتم یا در آب ادرار کردم پس برای خدا بر من است چنین» یا بگوید «اگر نماز صبح را ترک کردم، یا اگر نماز اول وقت را ترک کردم پس برای خدا بر من است که یک‌صد هزار تومان صدقه دهم.

۱.۳.۳ - نذر تبرع


نذر تبرع نذری است مطلق که به هیچ امری مشروط و معلق نشده باشد، مثلاً گفته شود: «برای خدا بر من است که یک روز روزه بگیرم.»

۱.۴ - حکم اقسام نذر


در انعقاد دو قسم اول (نذر برّ و نذر زجر) اشکال و اختلاف نیست و در انعقاد قسم اخیر (نذر تبرع) دو قول است و اقوا آن دو، انعقاد آن است.

۲ - تشابه نذر و توسل



نذر در واقع یک نوع توسل به ائمه (علیهم السلام) و مردان صالح و پاک الهی است. گفتنی است که برای توسل به ائمه(ع) و رفع مشکلات و بر آورده شدن حاجات دعاها و ذکرها دستورهای فراوانی وجود دارد. توسل به اسباب و واسطه میان خلق و خالق ، اشکالی ندارد.
نذر کردن نیز یکی از این راه هاست در این صورت اگر این حاجات برآورده شد، بر انسان واجب می گردد چیزی را که بر عهده گرفته است ادا نماید. البته لازم نیست چیزی که نذر می کند حتماً پول و یا مخارج باشد بلکه می توانند نذر صلوات و یا نذر زیارت کنند، یعنی نذر کنند که در صورت بر آورده شدن حاجات، به زیارت فلان امام بروند و یا مثلاٌ ۱۰۰۰صلوات به روح فلان امام(ع) هدیه کنند.

۳ - شرایط وجوب نذر



از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام می دهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
بنابراین، نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند
[۷] تفسیر انوار درخشان، ج۱، ص۳۵۳.
تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب می نماید، حق تعالی حاجت او را برآورد.
باتوجه به تعریف نذر؛ نذر را می توان نوعی عبادت، دعا و درخواست از خداوند دانست که اتفاقا دارای تأثیر فراوان است و با هدف قرب الهی انجام می شود. به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، می گردد.

۴ - سابقه نذر



به لحاظ دیرینه شناسی این عمل دارای پیشینه بسیار زیادی در تاریخ زندگی انسان است. همواره انسان در طول تاریخ برای رسیدن به خواسته هایش از این ابزار سود جسته و با نذر نمودن سعی نموده تا رضایت معبود خویش را در جهت تأمین نیازهایش جلب نماید.
نذر سنتی است که مورد اهتمام تمامی انبیاء الهی و امت های گذشته بوده و در اسلام نیز سابقه دیرینه و مشروعیت دارد.
قرآن کریم داستان نذر همسر عمران، یعنی مادر حضرت مریم (س) را نقل می کند و می فرماید: و به یاد آورید هنگامی را که همسر عمران گفت: «خداوندا آنچه در رحم دارم برای تو نذر کردم که آزاد و در خدمت خانه تو باشد. از من بپذیر که تو شنوا و دانایی»
و در سوره مریم پس از نقل داستان تولد حضرت عیسی (ع) خدای متعال به حضرت مریم(س) می فرماید:
هرگاه کسی از انسان ها را دیدی (با اشاره) بگو: «من برای خداوند رحمان روزه ای نذر کرده ام؛ بنابراین با کسی سخن نمی گویم»
این کتاب آسمانی هنگامی که یکی از ویژگی های عباد الرحمن را بر می شمارد، می فرماید: ایشان به نذر خویش وفا می کنند و از روزی ( قیامت ) که شر و عذابش گسترده است، می ترسند.
امام صادق (علیه السلام) در روایتی که در شأن نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است:
هنگامی که امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) مریض بودند روزی پیامبر خدا(ص) به ملاقات آنها آمد و به علی(ع) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی(ع) فرمود من نذر می کنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشکر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه(ع) و همچنین فضه که خادمه آنها بود، همین نذر را تکرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه داشتند.
[۱۱] میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸.

بنابراین نه تنها نذر با توحید، رضا، تسلیم و ادب در مقابل خدای عالم منافاتی ندارد، بلکه پیمان و وفای به آن، عین توجه به حق تعالی، توحید و عبودیت او و باعث قرب به خالق هستی است و در سنت و سیره اهل عصمت و طهارت و مؤمنان جریان دارد.

۵ - فلسفه نذر



نذر ممکن است فلسفه‌هاى گوناگونى داشته باشد که برخى از آن عبارتند از:
۱- رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.
۲- تقيّد به بندگى خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبى.
۳- تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوک معنوى.
۴- نجات از مصائب و رویدادهاى سخت.
اساسا نذر در امورى مجاز است که شرعا راجح باشد مثلاً نماز شب که مستحب است با نذر بر خود واجب مى‌کند یا ضیافت نیکان که استحباب شرعى دارد با نذر واجب مى‌گردد. براى سلامتى، قبولى در دروس و به خیرگذشتن حادثه نیز نذر مانعى ندارد.
وفاى به نذر واجب است. نذر در سیره عملى انبیاء الهى و اولیاء وجود داشته است.
در فقه اسلامى نیز کتابى تحت عنوان نذر به فروعات فقهى فراوان وجود دارد. ملاک جواز نذر این است که متعلق نذر حرام یا مکروه نباشد.
بنا براین لزوم وفایی به نذر (اعم از مادی و معنوی) یک نوع سپاس و تشکر از خداوند و کسانی است که ما آن ها را شفیع و واسطه برای برآورده شدن حاجات خود قرار دادیم. طبیعی است که ما نیاز به نذر و واسطه داریم و منفعت آن به خود ما برمی گردد و گرنه ائمه (ع) هیچ گونه نیازی به پول ما، زیارات، اذکار و دعاهای ما ندارند.

۶ - شروط نذر



برای انجام نذر شروطی قرار داده شده است که در ادامه به این موارد پرداخته می شود.

۶.۱ - خواندن صیغه


البته لازم نیست به عربى بخوانند، پس اگر نذر کننده بگوید: " چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر عهده ی من است که فلان مبلغ به فقیر بدهم"، نذر او صحیح است.

۶.۲ - رجحان داشتن مورد نذر


اگر نذر کند که کار حرام یا مکروهى را انجام دهد، یا کار واجب یا مستحبى را ترک کند، نذر او صحیح نیست.
اگر نذر کند که کار مباحى را انجام دهد یا ترک نماید، چنانچه به جا آوردن آن و ترکش از هر جهت مساوى باشد، نذر او صحیح نیست، اما اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر کند، نذر او صحیح است (مثلا نذر کند غذایى را بخورد که براى عبادت قوت بگیرد) و نیز اگر ترک آن از جهتى بهتر باشد و انسان براى همان جهت نذر کند که آن را ترک نماید، نذر او صحیح مى‌باشد. (مثلا براى این که دود مضر است، نذر کند که آن را استعمال نکند)
اگر نذر کند نماز واجب خود را در جایى بخواند که بخودى خود ثواب نماز در آنجا زیاد نیست، مثلا نذر کند نماز را در اطاق بخواند، چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد مثلا به واسطه این که خلوت است انسان حضور قلب پیدا مى‌کند، نذر صحیح است.

۶.۳ - امکان انجام نذر


انسان کارى را مى‌تواند نذر کند که در توانش باشد بنابراین کسى که نمى‌تواند پیاده به کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود نذر او صحیح نیست.

۷ - شروط نذر کننده



برای صحت نذر، نذر کننده باید دارای خصوصیتهایی باشد.

۷.۱ - مکلف بودن نذر کننده


شرط اول نذر آن است که نذر کننده باید مکلف باشد بنابراین بر کسی که مکلف نیست عمل و وفای به نذر واجب نیست.

۷.۲ - عاقل بودن نذر کننده


شرط دوم نذر آن است که نذرکننده عاقل باشد. بنابراین آدم سفیهى که مال خود را در کارهاى بیهوده مصرف مى‌کند، چنانچه با حال سفاهت بالغ شده باشد یا حاکم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگیرى کرده باشد، نذرهاى مربوط به مالش صحیح نیست.

۷.۳ - مختار بودن نذر کننده


شرط سوم آن است که نذر کننده از روی اختیار نذر کند، بنابراین نذر کردن کسى که او را مجبور کرده‌اند، یا به واسطه عصبانى شدن بى‌اختیار نذر کرده، صحیح نیست.
[۱۲] رساله ی حضرت امام خمینی ره، باب نذر


۸ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۴، القول فی النذر، مسالة ۱.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۴، القول فی النذر، مسالة ۱.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۵، القول فی النذر، مسالة ۴.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۵، القول فی النذر، مسالة ۴.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۵، القول فی النذر، مسالة ۴.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۲۵، القول فی النذر، مسالة ۴.    
۷. تفسیر انوار درخشان، ج۱، ص۳۵۳.
۸. آل عمران/ سوره۳، آیه ۳۵.    
۹. مریم/سوره ۱۹، آیه ۲۶.    
۱۰. انسان/سوره ۷۶، آیه ۷.    
۱۱. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸.
۱۲. رساله ی حضرت امام خمینی ره، باب نذر


۹ - منبع



برگرفته از احکام نذر، توضیح المسائل امام خمینی رحمة الله علیه.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.