قبیله خزاعهخُزاعه، از قبایل بزرگ اَزْدی یمن، میباشد که به مکه مهاجرت کردند. فهرست مندرجات۲ - شاخههای قبایل و طوایف خزاعه ۳ - علت نامگذاری به خزاعه ۴ - مناطق سکونت ۵ - اداره امور مکه ۵.۱ - تاریخ تسلط بر مکه ۵.۲ - روش حکومت ۵.۳ - پایان حکومت بر مکه ۵.۴ - مدت حکومت ۵.۵ - عاقبت خزاعه بعد از حکومت مکه ۶ - خزاعه در زمان جاهلیت ۷ - همراه قبیله قریش ۸ - جنگ با پیامبر ۹ - حضور در صلح حدیبیه ۱۰ - همراهی پیامبر در فتح مکه ۱۱ - همراهی با امام علی ۱۲ - هواخواهی از عباسیان ۱۳ - افراد مشهور قبیله خزاعه ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - نسب قبیله خزاعهافراد این قبیله بزرگ و مشهور عرب نسبت خود را به عمروبن (عامربن) لُحَیّ (رَبیعَة) بن حارثة بن عمرو (مُزَیْقِیاء) بن عامر (ماءالسماء) بن حارثه میرسانند. بعضی، اَفْصی برادر لُحیّ را نیز منشأ گروهی از خزاعه شمردهاند و پارهای دیگر، خزاعه را شامل تمام نسل و فرزندان (حارثةبن) عمروبن عامر دانستهاند. [۲]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۹۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
نسبشناسان نسب خزاعه را به فُهَیَره دختر عامر/ عمرو بن حارث بن مُضاض بن عمرو جُرهُمی، یا قَمْعَة دختر مُضاضبن عمرو جُرهمی، یا خِندِف/ لیلا دختر حُلوانبن عِمرانبن الحافبن قضاعه رساندهاند. [۶]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۰۰، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
عده کمی از مورخان و نسبشناسان بر این باورند که نسبت خزاعه به عمروبن (عامربن) لُحَیبن قَمْعَة/ عُمَیْربن إلیاسبن مُضَربن نِزاربن مَعَدبن عدنان میرسد. [۷]
مصعببن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۷ـ۸، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
[۹]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۲۹.
برحسب نظر برخی مورخان، همسر قمعة بن الیاس پس از مرگ وی با حارثة بن ثعلبة بن عمرو بن عامر جرهمی ازدواج کرد و او لُحَی را به فرزندخواندگی پذیرفت؛ ازاین رو هر دو نسب در مورد خزاعه میتواند صحیح باشد. [۱۳]
عبدالرحمانبن عبداللّه سهیلی، الروضالانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، ج۱، ص۳۴۷، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره ۱۳۸۷۱۳۹۰/ ۱۹۶۷۱۹۷۰، چاپ افست ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۱۴]
احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، ج۱، ص۹۸، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۱۵]
احمدبن علی قلقشندی، نهایةالارب فی معرفة انسابالعرب، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴.
اجمالا نسبشناسان فرزندان عمروبن لُحّی را خزاعه دانستهاند، اما در مورد قحطانی یا عدنانی بودن وی اختلافنظر دارند، بهنحوی که برخی او را منتسب به مُضَر (از قبایل عدنانی) و بیشتر منتسب به اَزد (از قبایل قحطانی) دانستهاند. [۱۷]
ابنفضلاللّه عمری، مسالکالابصار فی ممالکالامصار، ج۱، ص۲۵۵، سفر۴، چاپ حمزه احمد عباس، ابوظبی ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
[۱۸]
احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، ج۱، ص۹۸، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۲ - شاخههای قبایل و طوایف خزاعهکَعْب، عَوف، و مُلَیح (از تُماضِر، دختر حارثبن ثَعْلَبَةبن دُودانبن أسَد)، عَدی (از رُحْم، دختر کاهلبن أسد) و سعد (از عَمْرَه دختر سعدبن عبداللّه بَجَلی معروف به اُمّمخارِجَه که در سرعت و کثرت ازدواج در میان عرب عصر جاهلی مَثَل بود) فرزندان عمروبن لُحَی بودند [۲۰]
قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، ج۱، ص۲۸۷، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۲۳]
یاقوت حموی، المقتضبمنکتابجمهرة النَسَب، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۹۸۷.
که از آنان طوایف و تیرههای مختلف خزاعه همچون بنیسَلوُل، بنیقُمَیر، بنیحُلَیل، بنیضاطِر، بنیکُلَیب (هر چهار طایفه منسوب به حُبشیّةبن سَلول)، بنیحِزمِربن سلول و بنیمصطلق به وجود آمدند. [۲۵]
قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، ج۱، ص۲۸۷ـ۲۹۱، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۲۶]
ابندرید، کتاب الاشتقاق، ج۲، ص۲۹۷، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
برخی از مورخان و نسبشناسان اَسْلَم، مالِک و مَلِکان/ مِلْکان، سه تن از فرزندان اَفصیبن حارثةبن عَمْروبن عامر، را نیز جزو خزاعه دانستهاند. [۳۸]
قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۳، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹.
۳ - علت نامگذاری به خزاعهافراد منسوب به خزاعه را خُزاعِی میگویند. [۴۲]
سمعانی، ج۲، ص۳۵۸.
[۴۳]
محمدبن موسی حازمی همدانی، کتاب عجالة المبتدی و فضالة المنتهی فی النسب، ج۱، ص۱۷، چاپ عبداللّه کنون، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
براثر سیل عَرِم و شکسته شدن سد مَأرِب در یمن، کوچ کردن قبایل یمنی ازد از سرزمین خود (سبأ) به سمت شمال جزیرةالعرب به ریاست عمرو (مُزیقیاء) بن عامر (ماءالسماء) بن حارثه و پراکنده شدن قبایل و تیرههای مختلف آن، قبیله خزاعه در تهامه و حجاز از دیگر قبایل ازد جدا شد و در اطراف مکه در بطن مَرّ یا مَرّالظَّهران (یک منزلی مکه) رحل اقامت افکند، و از این رو به آن خزاعه (به معنای بهجا ماندن یا جدا شدن از دیگران) اطلاق گردید. [۴۴]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۴۵]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۹۴، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۴۶]
احمدبنیحیی بلاذری، کتاب جُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۱۲، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۴۷]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۱۷۳.
[۴۸]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۳۲۴ـ۳۳۰.
[۴۹]
«مَرّ»، یاقوت حموی، ذیل «مأرب»، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
[۵۰]
ذیل «خزع»، «ضلل»، ابنمنظور.
هرچند تاریخ دقیق این کوچ معلوم نیست، اما بنابر برخی گزارشهای مورخان مهاجرت خزاعه در فاصله ظهور حضرت مسیح علیهالسلام تا مبعث پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآلهوسلم [۵۱]
زکریابن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبارالعباد، ج۱، ص۴۱، بیروت(۱۹۹۸ )، ذیل مادّه:حدود سده پنجم میلادی.
یا در دوران حکومت عمرو بن تُبَّع (از پادشاهان حمیری در قرون چهارم و پنجم میلادی) که ۳۳ سال به درازا کشید، رخ داده است.۴ - مناطق سکونتمورخان و جغرافیدانان، نواحی و مناطق سکونت خزاعه و آبها و کوهها و چشمههایی را که این قبیله در کنار آن اقامت داشتند، ذکر کردهاند، از جمله سفیدنج، فَنین، ابواء، قُدَید، بطن مَرّ، مدارج، وادی رحمه، جِعرانه، غدیر خُم، وَتیر، تهامه و حجاز. [۵۳]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۷، ص۳۵۵.
[۵۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۷، ص۳۶۲.
[۵۵]
ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، ج۱، ص۲۳۲ـ۲۳۳، چاپ محمدبن علی اکوع، بغداد ۱۹۸۹.
[۵۶]
عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، معجم مااستعجم من اسماءالبلاد و المواضع، ذیل همین واژهها و ذیل «شَراء»، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۷]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ذیل همین واژهها، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
[۵۸]
احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، ج۱، ص۹۹، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
همچنین پارهای نواحی در خارج از جزیرةالعرب جزو مناطق سکونت خزاعه محسوب میشد، همچون یَیْن در سه میلی حیره، [۵۹]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ذیل «یَیْن»، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
درب خزاعه در بغداد، [۶۰]
سمعانی، ج۵، ص۳۲۹.
یهودیه در حومه اصفهان، [۶۱]
یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۲۷۴.
غزه، [۶۲]
احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، ج۱، ص۹۹، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
مصر، شام، [۶۳]
ابوالفرج اصفهانی، ج۱۴، ص۱۵۴.
[۶۴]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ذیل «الرّایة»، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
[۶۵]
احمدبن علی مَقریزی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، ج۲، ص۳۳، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵/ ۲۰۰۲ـ۲۰۰۴.
نیز اندلس و عراق. [۶۶]
احمد عامری ناصری، الاصول الیمنیة فی القبائل العربیة و رجالها، ج۱، ص۱۲۳، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
۵ - اداره امور مکهپیش از اسلام، جُرهُمیان سالها بر مکه تسلط داشتند و امور کعبه را اداره میکردند. چون در حق مردم مکه و حاجیان ستم روا داشتند و به فسق و فجور در حرم دست زدند (جرهم)، بنیبَکربن عبد مَناةبن کِنانه، و غُبشان، از تیرههای قبیله خزاعه، تصمیم گرفتند به این امر پایان دهند. ازاینرو، با جرهمیان جنگیدند و آنان را از مکه بیرون راندند و خود اداره کعبه را برعهده گرفتند. [۶۷]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۱۱۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۶۸]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۹۰، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۹]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۴۱، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۰]
احمدبنیحیی بلاذری، کتاب جُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۷۱]
«مناة»، «وَدّ»، ذیل «مأرب»، یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
به روایتی دیگر، وقتی قبیله خزاعه به مکه رسیدند و از جرهمیان که حاکمان مکه بودند اجازه خواستند تا در کنارشان سکنا گزینند و آنان نپذیرفتند، جنگ درگرفت و خزاعه پیروزمندانه وارد حرم شدند و قبیله جُرهم را از مکه بیرون راندند. [۷۳]
ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۶ـ۱۷.
براساس روایتی دیگر، وقتی عَمروبن لُحَی (پدر خزاعه) به سن بلوغ رسید، با حارث جُرهُمی که ریاست مکه را برعهده داشت، بر سر ریاست کعبه درگیر شد و با کمک بنیاسماعیل با جرهمیان جنگید و آنان را از مکه اخراج کرد و خود حجابت کعبه را برعهده گرفت. ۵.۱ - تاریخ تسلط بر مکهبنابر برخی قرائن تاریخی، تسلط خزاعه بر مکه و حجابت عمروبن لُحَی در حدود سالهای ۱۷۵ تا ۲۱۰ میلادی بوده است. [۷۵]
عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، ج۱، ص۲۰۴، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
[۷۶]
عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، ج۱، ص۶۱۹، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
برخی مؤلفان تاریخهای متفاوتی ذکر کردهاند، از جمله ابوالفداء [۷۷]
اسماعیلبنعلی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر:تاریخ ابیالفداء، ج۱، جزء۱، ص۷۶، بیروت:دارالمعرفة للطباعة و النشر، (بیتا).
گفته است عمرو بن لحی حدود چهارصد سال پیش از اسلام (ح ۲۱۰ میلادی) به حکومت رسید. محبالدین خطیب [۷۸]
محبالدین خطیب، «عهد جرهم من مکة من القرن السادس و العشرین قبل الهجرة الی سنة ۴۲۹ ق ه»، ج۱، ص۴۷۲ـ ۴۷۳، الزهراء، ج ۵، ش ۷ـ۸ (۱۳۴۷).
تسلط خزاعه را در ۴۲۹ پیش از هجرت / ح ۱۹۲ میلادی، ذکر کرده و شهرستانی [۷۹]
محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۲۳۳، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت، دارالمعرفة، (بیتا).
ریاست عمروبن لحی را همزمان با پادشاهی شاپور ذوالاکتاف (حک: ۳۱۰ یا ۳۰۹ـ۳۷۹ میلادی) نوشته است که به گفته ابوالفداء [۸۰]
اسماعیلبنعلی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر:تاریخ ابیالفداء، ج۱، جزء۱، ص۷۶، بیروت:دارالمعرفة للطباعة و النشر، (بیتا).
درست به نظر نمیرسد.۵.۲ - روش حکومتپس از چیره شدن خزاعه بر مکه، فرزندان اسماعیل علیهالسلام نزد قبیله خزاعه رفتند و اجازه سکونت و همجواری با آنان در مکه را گرفتند. عمروبن لحی که رئیس قبیله خزاعه و مکه شده بود، دستور داد هر جرهمی را که به حرم مکه نزدیک شود، بکشند. [۸۱]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۹۶، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۸۲]
ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۷ـ۱۸.
[۸۳]
عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، ج۱، ص۳۸۵، چاپ ادریان فانلیوفن و اندریفری، تونس ۱۹۹۲.
او با بخششهای زیاد، آوازه و منزلتی بسیار یافت و سخنانش در مکه همچون شرع و قانون پذیرفته میشد. گفته شده است وی نخستین کسی بود که آیین توحیدی ابراهیم را تغییر داد و بتپرستی را در جزیرةالعرب رایج ساخت و سنّتهای بدعت آمیزی وضع کرد که بعدآ اسلام به آنها پایان داد (عمروبن لحی).به نظر میرسد خزاعیان نخستین کسانی بودند که امور مکه و حجاز را نظم بخشیدند و وظایف مهمی چون افتاء، سرپرستی مراسم حج، قضاوت در بازار عکاظ، اجازه حرکت حجاج از عرفات و منا، نَسیء (جابهجایی ماههای حرام)، امور کاروانها و کارهای تجاری را میان بزرگان قبایل تقسیم کردند. [۸۴]
عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، ج۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
علاوه بر هُبَل و بتهای دوره نوح، [۸۶]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۷۹، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
خزاعه و برخی دیگر از قبایل عرب بتهای لات، عُزّی، [۸۷]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۲۶، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۸۸]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ذیل «اللات»، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
و إساف، نائِلَة و مَناة را هم میپرسیدند [۹۱]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۵۴.
و تیره بنومُلَیح از خزاعه، جنّیان میپرستیدند. ۵.۳ - پایان حکومت بر مکهحجابت کعبه در میان بزرگان خزاعه موروثی بود و سرانجام به واپسین آنان، حُلیلبن حُبْشیّه/ حَبَشیّه، رسید. [۹۴]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
براساس برخی روایات، حُلیل صاحب فرزندی به نام مُحْتَرِش/ مُخْتَرِش، معروف به ابوغُبْشان، شد و او کسی است که به روایتی، حجابت و کلیدهای کعبه را به قُصَیبن کِلاب ، جد پنجم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، فروخت یا واگذار کرد. بدینترتیب، حکومت خزاعه بر مکه پایان یافت و آنان از مکه اخراج شدند [۹۶]
قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، ج۱، ص۲۸۸، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹.
[۹۸]
احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، ج۱، ص۱۰۸۱۰۹، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(قُصیّ بن کلاب).۵.۴ - مدت حکومتبه گفته مسعودی [۹۹]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۱۷۶.
خزاعه سیصد سال و به روایت اغراقآمیز ازرقی، [۱۰۰]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۰۱، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
پانصد سال حکومت بر مکه و حجابت کعبه را در دست داشتند، [۱۰۱]
ذیل مادّه: حدود سده پنجم میلادی.
اما حمّور [۱۰۲]
عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، ج۱، ص۲۱۱، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
مدت تسلط آنان را بر مکه از حدود اواخر سده دوم تا اواسط سده پنجم میلادی دانستهاست. خزاعه در این مدت چیزی از کعبه به سرقت نبردند و همواره آن را تعظیم و از مکه به خوبی دفاع کردند و حتی چند بار که برخی از ملوک تُبَّع تصمیم بر تخریب کعبه گرفتند، در برابرشان ایستادگی کردند. [۱۰۳]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵.۵ - عاقبت خزاعه بعد از حکومت مکهخزاعه پس از شکست در جنگ با قُصَی و رانده شدن از مکه، مدتی در حومه این شهر سکونت کردند تا آنکه براثر نوعی بیماری، جمعی از آنان هلاک شدند [۱۰۴]
احمدبنیحیی بلاذری، کتابجُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۵۶، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
و بقیه ناگزیر از آنجا کوچ کردند [۱۰۵]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۲۵۶.
اما ازرقی [۱۰۶]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۰۷، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
گفته است خزاعه تا زمان وی (اواسط سده سوم) همچنان در حومه مکه به سر میبردند. بیشتر مورخان بر این باورند که تسلط قصی بر مکه و اخراج خزاعه از حرم الهی در دوران حکومت منذر اول پسر نعمان در حیره و سلطنت بهرام گور ساسانی و در حدود ۴۳۵ تا ۴۴۰ میلادی رخ داده است. [۱۰۷]
یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، ذیل «مکة»، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵.
[۱۰۸]
جوادعلی، المفصل فی تاریخالعرب قبلالاسلام، ج۴، ص۵۶، بغداد ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
[۱۰۹]
عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
[۱۱۰]
محمدحسین هیکل، حیاة محمد، ج۱، ص۱۱۱ :۴۰۰ میلادی، قاهره ۱۹۶۸.
۶ - خزاعه در زمان جاهلیتدر روزگار جاهلیت، خزاعه در کنار قریش و کِنانه جزو قبایل معروف به حُمْس یا اهل حرم محسوب میشد که در موسم حج از امتیازات خاص بهرهمند میشد. [۱۱۱]
ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، ج۱، ص۱۲۰، چاپ سهیل زکار،) بیجا (:دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
[۱۱۲]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
تیرههایی از قبیله خزاعه در جاهلیت جزو گروهی از قبایل به نام اَحابیش بودند که با (مطّلببن) عبدمناف و قبیله قریش پیمان دوستی و همدستی معروف به حلف احابیش بستند. [۱۱۳]
ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۲۴۶، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۱۱۵]
احمدبنیحیی بلاذری، کتابجُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۲، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۱۱۶]
یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۴۱.
بعداً نیز خزاعه و دیگران با عبدالمطلب، رئیس قریش که از نوادگان حُبّی، دختر حَبْشی خزاعی، محسوب میشد، پیمان یاری و همکاری بستند. این پیماننامه را در کعبه آویختند و تا چند نسل همچنان مورد احترام باقی ماند. [۱۱۹]
ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۴۷۵، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۱۲۰]
احمدبنیحیی بلاذری، کتابجُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۱۲۱]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱.
۷ - همراه قبیله قریشخزاعه در دو نبرد یومالشّرب و نَکیف/ ذونکیف در کنار قریش، بر ضد بنیبکربن عبد مناةبن کنانه شرکت کرد. [۱۲۴]
احمدبنیحیی بلاذری، کتابجُمَلمنانساب الاشراف، ج۱، ص۸۴، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
این قبیله با قبایل قریش، کِنانه، هُذَیْل و هوازن در برپایی بازار عکاظ، که هر ساله از نیمه ذیقعده تا اول ذیحجه برپا میشد، شرکت میکرد. [۱۲۵]
احمدبن محمد مرزوقی اصفهانی، کتاب الازمنة و الامکنة، ج۱، ص۳۸۵، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
هنگام حمله ابرهه به مکه، خزاعه در کنار سایر قبایل عرب و قریش، قصد مقابله با لشکر وی را داشتند، اما چون دیدند توان جنگ با آنها را ندارند، از این کار صرفنظر کردند. [۱۲۶]
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، ج۱، ص۱۴۳، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
از آنجا که حُبّی خزاعی یکی از اجداد مادری پیامبر اکرم بوده، در حدیثی منسوب به آن حضرت آمده که او (پیامبر) از خزاعه و خزاعه از اوست [۱۲۸]
ابناثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، ج۱، ص۲۲۳، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.
و شاید از همین رو بود که همه افراد خزاعه در تهامه، اعم از مؤمن و کافر، پیامبر را رازدار خود میدانستند و هیچ خبری را از وی پنهان نمیکردند. [۱۳۰]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۱۰۸، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۳۱]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۵۳۵.
۸ - جنگ با پیامبردر شعبان سال پنجم یا ششم، بنیمُصْطَلِق، یکی از تیرههای خزاعه، به سرپرستی حارثبن ابیضرار خزاعی به جنگ با پیامبر در کنار آب مُرَیْسیع رفتند و شکست خوردند و جُوَیریه، دختر حارث، اسیر شد. بعدآ پیامبر او را آزاد و با وی ازدواج کرد. [۱۳۲]
محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۴۰۴۴۱۲، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره (بیتا).
[۱۳۳]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۳۰۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۳۴]
ج ۳، ۳۰۷ـ۳۰۸، ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۳۵]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۲۹۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۹ - حضور در صلح حدیبیهدر هنگام صلح حدیبیه میان پیامبر و قریش در سال ششم، قبیله خزاعه با پیامبراکرم و قبیله بنیبَکربنعبدمَناةبنکِنانه با قریش هم پیمان شدند. [۱۳۷]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۳، ص۳۳۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۳۸]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۳۱ـ۳۲، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۳۹]
احمدبنیحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۳۵، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
[۱۴۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۶۳۵.
در سال هشتم، طایفه دیل، از طوایف بنیبکر، برای گرفتن انتقام خونی که خزاعه در جاهلیت ریخته بودند، شبانه به کمک گروهی از قریش به خزاعیان ساکن در وَتیر، در جنوب مکه، تاختند و یکی و به روایتی بیست تن از افراد خزاعه را کشتند و بقیه آنان به مکه پناه بردند، در پی این واقعه، که به منزله نقض صلح حدیبیه بود، رئیس خزاعیان با گروهی از افراد این قبیله نزد پیامبر رفتند و استمداد جستند و پیمان کهن خزاعه و عبدالمطلب در جاهلیت را یادآوری کردند. [۱۴۱]
محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، ج۲، ص۷۸۰۷۸۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره (بیتا).
[۱۴۲]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۳۱ـ۳۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۴۳]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۳۶ـ۳۷، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۴۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۴ـ۴۵.
۱۰ - همراهی پیامبر در فتح مکهنقض صلح حدیبیه زمینه فتح مکه را فراهم کرد و پیامبر اکرم در سال هشتم راهی مکه شد و آنجا را گشود. در این فتح، خزاعه سه پرچم در دست داشت که یکی از آنها در دست ابوشریح کعبی خزاعی بود. [۱۴۵]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۳۶، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۱۴۶]
ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۴، ص۲۹۵.
[۱۴۷]
مسعودی، التنبیه، ج۱، ص۲۶۶.
به روایتی، پیامبر اکرم در فتح مکه فقط به خزاعه اجازه داد ساعتی تا نماز عصر، در حرم مسلح باشند [۱۴۹]
اسلمبنسهل بحشل، تاریخواسط، ج۱، ص۱۶۴، چاپ کورکیس عوّاد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۵۰]
ابنهشام، السیرةالنبویة، ج۴، ص۵۶ـ۵۸، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶.
و برای آنان منزلت خاصی قائل شد تا حدی که خزاعیان را در سرزمین خودشان مهاجر اعلام کرد و در این باره برایشان گواهی نوشت. عمر شخصآ حساب و کتاب مربوط به خزاعه را به اقامتگاهشان در قُدَید میبرد و همگی در همانجا به وی مراجعت میکردند. [۱۵۲]
ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۳، ص۲۹۸.
[۱۵۳]
احمدبنیحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، ج۱، ص۴۵۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
۱۱ - همراهی با امام علیگفته شدهاست در سال ۳۵، خزاعه در شورش بر ضد عثمان که به قتل وی انجامید، با سایر قبایل عرب همراه بود. [۱۵۴]
ابنشبّه نمیری، کتاب تاریخالمدینة المنورة: اخبار المدینة النبویة، ج۴، ص۱۲۸۱، چاپ فهیم محمد شلتوت،) جده (۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
در جنگ جمل در سال ۳۶، خزاعه به دو دسته تقسیم شده بود، که یک دسته در کنار علی علیهالسلام جنگید. در این جنگ، عمروبن حَمِق فرمانده پیادگان خزاعه در سپاه علی بود [۱۵۶]
احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۴۶، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
[۱۵۷]
محمدبن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۳۲۰، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
و گروهی نیز به رهبری عبداللّه بن خلف خزاعی در کنار عایشه قرار گرفتند. [۱۵۸]
احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۴۷، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
در جنگ صفّین در سال ۳۷، بسیاری از خزاعیان در رکاب حضرت علی جنگیدند. از آن میان، عبداللّهبن بُدَیل و سلیمانبن صُرَد فرمانده پیادگان سپاه حضرت علی بودند و ریاست همه خزاعه با عمروبن حَمِق بود. شماری از خزاعیان سپاه علی در این جنگ شهید شدند. [۱۶۱]
خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۱۷، چاپ مصطفی نجیبفوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۱۶۲]
احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۱۷۱، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
[۱۶۳]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۱۵.
[۱۶۴]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۲۴.
[۱۶۵]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۳۲.
[۱۶۶]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۳۵.
در سال ۴۰، هنگام حمله بُسربن أرطاة عامری (از امرای معاویه) به قلمرو امام علی، بسیاری از قبیله خزاعه در مدینه کشته شدند. [۱۶۷]
مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۲۱۱.
خزاعه با دیگر قبایل یمنی در قیام حُجْربن عدی کندی در سال ۵۱ شرکت کردند. [۱۶۸]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۲۶۱.
بعدها در سال ۱۳۰، هنگام یورش ابوحمزه خارجی به مدینه، افرادی از خزاعه وی را راهنمایی کردند و ازاین رو، قریش ابن قبیله را به تبانی با حروریه (گروهی از خوارج) متهم کرد. [۱۶۹]
یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۹.
[۱۷۰]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۷، ص۳۹۳ـ۳۹۵.
۱۲ - هواخواهی از عباسیانپس از ظهور ابومسلم در خراسان، نخستین گروهی که به هواخواهی از عباسیان به دعوت وی پیوستند، افرادی از خزاعه بودند. نام عده بسیاری از خزاعیان در زمره نقیبان و داعیان عباسی در خراسان یاد شده است که از آن جملهاند سلیمانبن کثیر و مالکبن هَیثم. [۱۷۱]
اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص۲۰۲، بیروت:دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱.
[۱۷۲]
اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص۲۱۶۲۲۳، بیروت:دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱.
[۱۷۳]
اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص۲۷۴، بیروت:دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱.
۱۳ - افراد مشهور قبیله خزاعهبسیاری از افراد قبیله خزاعه شهرت یافتهاند که صحابی، تابعی، عالم، شاعر، ادیب و امیر بودهاند، برخی از آنان عبارتاند از: عاتکه دختر خالدبن خُلَیف معروف به امّ مُعبد خزاعی، صحابی [۱۷۴]
ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۴۱۰، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا).
همسرش اَکْثَمبن جَوْن خزاعی ، صحابی [۱۷۵]
ابناثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، ج۱، ص۱۳۳، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.
کُرْزبن عَلقَمهبن هلال خزاعی که در هجرت رسول اکرم، رد پای آن حضرت را تا در غار پیدا کرد بُدیَلبن وَرقاء و پسرش عبداللّه از صحابه پیامبر و امام علی علیهالسلام سلیمانبن صُرَد خزاعی ؛ عمروبن حَمِق خزاعی از صحابه پیامبر اکرم و حضرت علی؛ طلحة الطلحات، والی سیستان در زمان امویان، کُثَیّر عزّه شاعر عصر اموی؛ قبیصةبن ذُؤَیب، دیوانسالار خلیفه عبدالملک اموی [۱۷۹]
قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، ج۱، ص۲۹۰، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹.
دِعْبِل خزاعی ، شاعر شیعی [۱۸۶]
ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰، ص۱۲۰ـ۱۸۶.
حمزةبن مالک خزاعی که در زمان خلیفه هادی عباسی در ناحیه جزیره شورش کرد [۱۸۷]
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۹۵، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
ابوشِیص محمدبن عبداللّه خزاعی (متوفی ۱۹۶)، شاعر دوره عباسی و پسرعموی دعبل خزاعی [۱۸۸]
ابنندیم (تهران)، ج۱، ص۱۸۳.
احمدبن نصر خزاعی (متوفی ۲۳۱)، محدّث و از اشراف بغداد، نواه مالکبن هیثم (از نخستین نقبای دعوت عباسی) که بر واثق خلیفه عباسی خروج کرد، [۱۸۹]
طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۱۳۵ـ۱۳۸.
[۱۹۰]
خطیب بغدادی، ج۶، ص۳۹۷ـ۴۰۵.
[۱۹۱]
اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص۲۰۲، بیروت:دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱.
[۱۹۲]
اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، ج۱، ص۲۱۶، بیروت:دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱.
و محمدبن عبدالرحمان معروف به شیخخزاعی (متوفی ۳۲۹) که در اندلس بر خلیفه عبدالرحمان الناصر شورش کرد. [۱۹۳]
ابنحیّان، المُقتبس، ج۳، ص۲۱ـ۲۲، چاپ ملچور آنتونیا، پاریس ۱۹۳۷، ج ۵، چاپ چالمتا، مادرید ۱۹۷۹.
[۱۹۴]
ابنحیّان، المُقتبس، ج۱، ص۱۹۰، چاپ ملچور آنتونیا، پاریس ۱۹۳۷، ج ۵، چاپ چالمتا، مادرید ۱۹۷۹.
[۱۹۵]
ابنحیّان، المُقتبس، ج۱، ص۱۹۷، ج ۳، چاپ ملچور آنتونیا، پاریس ۱۹۳۷، ج ۵، چاپ چالمتا، مادرید ۱۹۷۹.
۱۴ - فهرست منابع(۱) ابناثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳. (۲) ابناثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۲. (۳) ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، چاپ سهیل زکار،) بیجا (: دارالفکر، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۴) ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، چاپ محمدبن علی اکوع، بغداد ۱۹۸۹. (۵) ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت (بیتا). (۶) ابنحبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید احمد فارق، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۷) ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره) ۱۹۸۲ (. (۸) ابنحیّان، المُقتبس، ج ۳، چاپ ملچور آنتونیا، پاریس ۱۹۳۷، ج ۵، چاپ چالمتا، مادرید ۱۹۷۹. (۹) ابندرید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۱۰) ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت). (۱۱) ابنشبّه نمیری، کتاب تاریخالمدینة المنورة: اخبار المدینة النبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت،) جده (۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۱۲) ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفةالاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۱۲. (۱۳) ابنعبدالبرّ، الانباهعلیقبائلالرواة، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۱۴) ابنعبدربّه، العقدالفرید، ج۵، چاپ عبدالمجید ترحینی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳. (۱۵) ابنفضلاللّه عمری، مسالکالابصار فی ممالکالامصار، سفر۴، چاپ حمزه احمد عباس، ابوظبی ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۱۶) ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. (۱۷) ابنکلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴. (۱۸) ابنکلبی، نسب مَعدّ و الیمن الکبیر، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۹) ابنمنظور. (۲۰) ابنندیم (تهران). (۲۱) ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره۱۳۵۵/۱۹۳۶. (۲۲) اسماعیلبنعلی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابیالفداء، بیروت: دارالمعرفة للطباعة و النشر، (بیتا). (۲۳) ابوالفرج اصفهانی. (۲۴) قاسمبن سلام ابوعبید، کتاب النسب، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت۱۴۱۰/۱۹۸۹. (۲۵) اخبارالدولةالعباسیةوفیهاخبار العباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت: دارالطلیعة للطباعة و النشر، ۱۹۷۱. (۲۶) محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها منالآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۷) چاپافست قم۱۳۶۹ش. (۲۸) اسلمبنسهل بحشل، تاریخواسط، چاپ کورکیس عوّاد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۲۹) عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، چاپ ادریان فانلیوفن و اندریفری، تونس ۱۹۹۲. (۳۰) عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، معجم مااستعجم من اسماءالبلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳۱) احمدبنیحیی بلاذری، کتابجُمَلمنانساب الاشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۳۲) احمدبنیحیی بلاذری، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲. (۳۳) جوادعلی، المفصل فی تاریخالعرب قبلالاسلام، بغداد ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳. (۳۴) محمدبن موسی حازمی همدانی، کتاب عجالة المبتدی و فضالة المنتهی فی النسب، چاپ عبداللّه کنون، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵. (۳۵) عرفان محمد حمّور، مواسمالعرب: المواسم الثقافیة و التجاریة و الدینیة و الطبیعیة، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶. (۳۶) خطیب بغدادی. (۳۷) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیبفوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۳۸) احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش. (۳۹) سمعانی. (۴۰) عبدالرحمانبن عبداللّه سهیلی، الروضالانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره ۱۳۸۷ـ۱۳۹۰/ ۱۹۶۷ـ۱۹۷۰، چاپ افست ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۴۱) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت، دارالمعرفة، (بیتا). (۴۲) طبری، تاریخ (بیروت). (۴۳) احمد عامری ناصری، الاصول الیمنیة فی القبائل العربیة و رجالها، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶. (۴۴) زکریابن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبارالعباد، بیروت) ۱۹۹۸ (. (۴۵) احمدبن علی قلقشندی، قلائدالجُمان فی التعریف بقبائل عربالزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۴۶) احمدبن علی قلقشندی، نهایةالارب فی معرفة انسابالعرب، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴. (۴۷) عمررضا کحّاله، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۴۸) محبالدین خطیب، «عهد جرهم من مکة من القرن السادس و العشرین قبل الهجرة الی سنة ۴۲۹ ق ه»، الزهراء، ج ۵، ش ۷ـ۸ (۱۳۴۷). (۴۹) احمدبن محمد مرزوقی اصفهانی، کتاب الازمنة و الامکنة، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. (۵۰) مسعودی، التنبیه. (۵۱) مسعودی، مروج (بیروت). (۵۲) مصعببن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳. (۵۳) محمدبن محمد مفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش. (۵۴) احمدبن علی مَقریزی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵/ ۲۰۰۲ـ۲۰۰۴. (۵۵) نصربن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۵۶) محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چاپ افست قاهره (بیتا). (۵۷) محمدحسین هیکل، حیاة محمد، قاهره ۱۹۶۸. (۵۸) یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپافست تهران۱۹۶۵. (۵۹) یاقوت حموی، المقتضبمنکتابجمهرة النَسَب، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۹۸۷. (۶۰) یعقوبی، البلدان. (۶۱) یعقوبی، تاریخ. (۶۲) EI۲, sv "Khuzaa" (by M J Kister). ۱۵ - پانویس۱۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قبیله خزاعه»، شماره۷۰۲۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|