فریادفریاد، صیحه و بانگ بلند را میگویند. ۱ - کاربرد فقهیاز احکام مرتبط با آن در بابهای طهارت، صلات، سبق و رمایه، حدود و دیات سخن گفتهاند. ۱.۱ - در باب طهارتگریه کردن در مرگ دیگران جایز است، لیکن توأم بودن آن با فریاد خارج از حدّ متعارف حرام میباشد. برخی آن را مکروه دانستهاند. ۱.۲ - در باب صلاتدر موارد عدم امکان تحصیل علم به دخول وقت نماز به جهت ابری بودن هوا و مانند آن، بنابر قول مشهور، به نشانههایی که موجب ظنّ به دخول وقت میشود، مانند بانگ بر آوردن خروس، میتوان اعتماد کرد. بنابر قول به وجوب نماز آیات برای هر رخداد ترسناک، نماز آیات به سبب صیحه آسمانی همچون صدای رعدی که عموم مردم از آن بترسند و به هراس افتند، واجب میشود. [۶]
مفتاح الکرامة ۵، ص۱۲۸۴.
۱.۳ - در باب سبق و رمایهبه قول برخی در مسابقه سوار کاری جایز نیست کسی از پشت سر اسب مسابقه بر او بانگ زند تا سرعتش بیشتر شود و تندتر بدود. ۱.۴ - در باب حدوددر دفاع از جان، مال یا عرض در صورتی که جان مهاجم محترم باشد، مانند آنکه مسلمان باشد، در مقام دفاع باید از راههای آسان به دشوار پیش رفت. بنابر این، جایی که خطر مهاجم با فریاد برطرف میگردد به همان مقدار بسنده میشود. ۱.۵ - در باب دیاتچنانچه کسی ناگهانی بر سر بیمار، کودک، دیوانه یا بالغ عاقل غافل فریاد بزند و بر اثر آن طرف بمیرد، فریاد زننده ضامن دیه است؛ لیکن اگر بر سر انسان بالغ عاقل غیر غافل فریاد زند و او قالب تهی کند، دیه ثابت نیست، مگر آنکه معلوم شود مرگ او بر اثر صیحه بوده است. البته در موارد ثبوت دیه، چنانچه قصد فریاد زننده کشتن طرف مقابل با صیحه باشد یا صیحه به گونهای باشد که غالبا موجب مرگ طرف مقابل میگردد، قصاص ثابت میشود. [۱۱]
مفتاح الکرامة، ج۲۱، ص۲۴-۲۶.
برخی در عدم ثبوت دیه در صیحه بر بالغ عاقل غیر غافل اشکال کردهاند؛ چنان که برخی ثبوت دیه را نیکو شمردهاند. در صورت فریاد زدن بر طفل یا دیوانه یا بالغ غافل، دیه بر عهده فریاد زننده است نه عاقله وی ؛ لیکن از برخی قدما نقل شده که دیه بر عاقله است. ۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۶۸۰، برگرفته از مقاله«فریاد». |