فراموشی (قرآن)فراموشى در عربی، معادل نسيان است و به معناى از يادرفتگى، حالت فراموشكار، [۱]
لغتنامه، ج ۱۰، ص ۱۵۰۱۵، «فراموشى»
غفلت انسان از چيزى است كه قبلًا آن را به ياد داشته است. در قرآن کریم واژه «نسیان» ۴۵ بار با اشکال مختلف به کار رفته که ۳۷ مورد آن درباره انسان بوده است. دراین مقاله آین آیات معرفی میشوند.فهرست مندرجات۲ - معنای اصطلاحی نسیان ۳ - معانی نسیان در قرآن ۳.۱ - فراموشی طبیعی ۳.۲ - فراموشی در اثر سوء اختیار ۳.۳ - اعراض از روی عمد ۴ - آرزوی فراموشی ۵ - ادّعای فراموشی ۶ - فراموشکاران ۷ - مؤاخذه بر فراموشی ۷.۱ - تقاضای عدم مؤاخذه ۸ - نسبت فراموشی ۹ - عناوین مرتبط ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - معنای لغوی نسیاننسیان که از ماده «نسی» است در لغت به معنای از یاد بردن و فراموش کردن چیزی است که قبلا ً در ذهن بوده؛ طبق این معنا نسیان ضد ذکر و حفظ میباشد. برای نسیان چند معنای مجازی نیز ذکر کردهاند؛ از جمله: «بیاعتنائی» و «ترک کردن»که در کلام عرب استعمال نسیان در معنای اخیر شایع است. ۲ - معنای اصطلاحی نسیان«فراموشی» در اصطلاح قرآنی غالباً به معنای بیاعنتایی به خدا و اوامر او اطلاق میشود. ۳ - معانی نسیان در قرآندر قرآن کریم نسیان به سه معنا آمده است: ۳.۱ - فراموشی طبیعیاین فراموشی در اختیار انسان نیست و طبق بیان نورانی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در حدیث رفعاین نوع نسیان از انسان برداشته شده و بر آن مؤاخذه نمیشود: «فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَیْنِهِما نَسِیا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً» «(ولی) هنگامی که به محل تلاقی آن دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند و ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و روان شد).» ۳.۲ - فراموشی در اثر سوء اختیاراین نوع فراموشی در اثر عدم اعتناء و اشتغال به اموری حاصل میشود که انسان را از وظیفه خود باز میدارد: «وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثمَُّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسیَِ مَا کاَنَ یَدْعُواْ إِلَیْهِ مِن قَبْل...» «هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و به سوی او باز میگردد؛ امّا هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را میخواند، از یاد میبرد...» ۳.۳ - اعراض از روی عمددر برخی موارد فراموشی به ترک کردن موضوع مورد نظر از روی عمد و اختیار اطلاق میشود؛ یعنی خود موضوع فراموش نمیشود؛ بلکه در واقع نتیجه فراموشی که عدم توجّه و ترک موضوع باشد، حاصل میشود: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» «(آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود، فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام، همگی مأیوس شدند (و درهای امید به روی آنها بسته شد).» نسیانی که به خداوند نسبت داده شده، از این نوع است؛ یعنی زمانی که بندهای آیات خدا را فراموش نماید و از یاد پرودگار اعراض کند، بر خداست که آن بنده را با قطع توجّه و اعراض از او مجازات نماید: «وَ قیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَمانَسیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا...» «و به آنها گفته میشود: امروز شما را فراموش میکنیم، همانگونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید...» ۴ - آرزوى فراموشىمریم علیهاالسلام آرزوكننده فراموشى خويش از اذهان (مردم)، هنگام زایمان: فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا. ۵ - ادّعاى فراموشىادّعاى دروغين سامرى در مورد فراموشى موسى عليهالسلام نسبت به پروردگار، در پى معرّفى گوساله به جاى خداى بنیاسرائیل و موسى عليهالسلام: قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُ ... فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِيَ. بنا بر احتمالى، مقصود از «نسى» موسى عليهالسلام است كه خداوند از زبان سامرى نقل مىكند كه آن حضرت پروردگار خود را فراموش نموده است. ۶ - فراموشکارانمصادیق فراموشکاران با توجه به آیات قرآن عبارتند از: ۱. آدم علیهالسلام [۱۹]
به مقاله فراموشی آدم (قرآن) رجوع شود.
۲. ابیّ بن خلف [۲۰]
به مقاله فراموشی ابیبنخلف (قرآن) رجوع شود.
۳. امیّة بن خلف [۲۱]
به مقاله فراموشی امیةبنخلف (قرآن) رجوع شود.
۴. بنیاسرائیل [۲۲]
به مقاله فراموشی بنیاسرائیل (قرآن) رجوع شود.
۵. جهنّمیان [۲۳]
به مقاله فراموشی جهنمیان (قرآن) رجوع شود.
۶. سامری : سامرى، فراموشكننده پروردگار خود: ... أَلْقَى السَّامِرِيُ ... فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِيَ. بنا بر احتمالى، ضمير در «نسى» به سامرى برگشت مىكند كه وى پروردگار خود را بعد از ایمان و متوجه شدن آن فراموش كرد. ۷. ضلالتپیشگان : گمراهان، فراموشكنندگان روز قیامت: ... إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ. ۸. ظالمان [۲۸]
به مقاله فراموشی ظالمان (قرآن) رجوع شود.
۹. عاص بن وائل [۲۹]
به مقاله فراموشی عاصبنوائل (قرآن) رجوع شود.
۱۰. عبداللّه بن ابیّ [۳۰]
به مقاله فراموشی عبداللهبنابی (قرآن) رجوع شود.
۱۱. علمای بنیاسرائیل [۳۱]
به مقاله خودفراموشی عالمان یهود (قرآن) رجوع شود.
۱۲. فاسقان : فاسقان، فراموشكنندگان خدا: ... نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ. ۱۳. قارون [۳۳]
به مقاله فراموشی قارون (قرآن) رجوع شود.
۱۴. کافران [۳۴]
به مقاله فراموشی کافران (قرآن) رجوع شود.
۱۵. مشرکان [۳۵]
به مقاله فراموشی مشرکان (قرآن) رجوع شود.
۱۶. منافقان : منافقان، محروم از عنايت و توجّه خدا، به سبب فراموشى و غفلت از او:الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ ... نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ .... ۱۷. حضرت موسی علیهالسلام [۳۷]
به مقاله فراموشی موسی (قرآن) رجوع شود.
۱۸. مؤمنان [۳۸]
به مقاله فراموشی مؤمنان (قرآن) رجوع شود.
۱۹. نصارا [۳۹]
به مقاله فراموشی نصارا (قرآن) رجوع شود.
۲۰. همبند یوسف [۴۰]
به مقاله فراموشی همبند یوسف (قرآن) رجوع شود.
۲۱ . یوشع بن نون [۴۱]
به مقاله فراموشی یوشع (قرآن) رجوع شود.
۲۲. یهود [۴۲]
به مقاله فراموشی یهود (قرآن) رجوع شود.
۷ - مؤاخذه بر فراموشىفراموشى تكاليف الهى، موجب مؤاخذه، در ديدگاه مؤمنان: ... وَ الْمُؤْمِنُونَ ... وَ قالُوا .... رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا ... ۷.۱ - تقاضای عدم مؤاخذهمؤمنان، خواستار عدم مؤاخذه خويش، به علّت فراموشى تكاليف الهى: ... وَ الْمُؤْمِنُونَ ... وَ قالُوا .... رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا .... ۸ - نسبت فراموشىنسبت فراموشى به موسی علیهالسلام، از سوى سامرى و پيروان وى: ... السَّامِرِيُ فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِيَ. بنا بر اين احتمال كه مرجع ضمير فاعلى «نسى»، موسى عليهالسلام باشد. ۹ - عناوین مرتبطتنزیه از فراموشی (قرآن)، حکم فراموشی (قرآن)، عوامل فراموشی (قرآن)، فراموشی آیات خدا (قرآن)، فراموشی انسان (قرآن)، فراموشی خدا (قرآن)، فراموشی در قیامت (قرآن)، فراموشی قرآن (قرآن)، فراموشی قیامت (قرآن)، فراموشی موعظه (قرآن)، فراموشیهای زیانبار (قرآن)، محمد و فراموشی (قرآن). ۱۰ - پانویس۱۱ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فراموشی (نسیان)»، تاریخ بازیابی ۹۸/۰۲/۰۱. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۲، ص۷۴، برگرفته از مقاله «فراموشی». ردههای این صفحه : فراموشی | موضوعات قرآنی
|