شیوه ترجمه قرآناگر ما ترجمه را برگرداندن مطلبی از زبانی به زبان دیگر بدانیم متن ترجمه شده نسبت به زبان مقصد حکم تفسیر، شرح و توضیح دارد؛ بنابراین باید در ترجمه قالب زبان مقصد به گونهای انتخاب شود که بتواند مفهوم مورد نظر زبان مبدا را افاده کند. این کار ممکن است سهگونه انجام شود: ترجمه تحت اللفظی، ترجمه آزاد، ترجمه تفسیری ۱ - ترجمه تحت اللفظیبه این صورت است که مترجم، به جای هر کلمه از زبان مبدا، کلمهای از زبان مقصد را جایگزین میکند. جملهها و ترکیب بندیهای کلام را، یک به یک، کلمه به کلمه، تعویض و تبدیل میکند و تا پایان همینگونه ادامه میدهد. مثلا جمله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بدین صورت ترجمه میشود: پناه میبرم به خدا از شیطان رانده شده، بسم الله الرحمان الرحیم را به نام خدای بخشاینده مهربان ترجمه میکند. اینگونه ترجمه بسیار دشوار است؛ زیرا یافتن کلمات همانند، با همان خصوصیات، در دو زبان مبدا و مقصد کار آسانی نیست و بیشتر مترجمان به همین دلیل دچار اشکال فراوان شدهاند. بهعلاوه در بیشتر موارد اینچنین ترجمهها نمیتواند کاملا اصل معنا را افاده کند و این، معلول نارسایی برخی کلمات در زبان مقصد است که به طور کامل نمیتواند معنای کلمات زبان مبدا را ایفاء کند. بگذریم از اینکه ترجمه تحت اللفظی زیبایی سخن و جذابی آن را نمیتواند منتقل کند؛ لذا میتوان ترجمه تحت اللفظی را نارساترین اسلوب ترجمه دانست و مورد پسند محققان مخصوصا درباره کتب علمی نیست. همچنین اینگونه ترجمهها، در جملههای کوتاه امکان پذیر است، ولی اگر مطلب علمی باشد و سخن به درازا کشیده شود هرگز نمیتواند اصل مباحث و مسائل را بازگو کند. با توجه به اشکالاتی که به اختصار بیان شد، این شیوه ترجمه را باید به عنوان نارساترین ترجمهها دانست. ترجمه تحت اللفظی در کلامی مانند قرآن، که بیشتر تعابیر وارده در آن، با انواع استعارهها و تشبیهها و کنارهها ایفا شده است، یا اصلا امکان پذیر نیست و یا به صورت مستهجن و زشتی نمودار میگردد؛ زیرا تشبیه و استعاره هر لغت مخصوص همان لغت است و نمیتوان عین آن را در لغت دیگر به کار برد. اگر بخواهیم آیه ۲۹ سوره اسراء: و لا تجعل یدک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا را ترجمه تحت اللفظی کنیم به این صورت خواهد بود: هرگز دست خود بر گردن مبند و آن را از هم گشاده کاملا گشاده مدار، آنگاه نکوهیده و درمانده خواهی نشست. خواننده این ترجمه در حیرت خواهد ماند چرا خداوند از بستن دست به گردن و از گشاده نمودن دست منع کرده است، ولی باید توجه داشت که غل یدین در لغت عرب کنایه از بخل ورزیدن و بسط یدین کنایه از سخاوت است. ۲ - ترجمه آزاددر این روش مترجم سعی میکند معنایی را از قالبی به قالب دیگر بریزد تا معنای مقصود کاملا ادا شود؛ یعنی بی کم و کاست مراد متکلم برگردانده شود و حتی المقدور الفاظ و کلمات متن اصلی و ترجمه مطابق هم و جایگزین هم باشد و در صورتی که امکان نداشته باشد، دست به تقدیم و تاخیر و کم و زیاد کردن برخی عبارات میزند. چه بسا یک یا چند کلمه بر عبارت میافزاید (نه چندان زیاد) تا معنا به خوبی روشن شود. اینگونه ترجمه را ترجمه معنوی نیز میگویند؛ زیرا بیشتر سعی بر انتقال کامل مفاهیم است نه تطابق لفظی؛ بنابراین در اینگونه ترجمه، تا زمانی که معنا آسیب نبیند، مترجم به نظم و ترتیب اصل التزامی ندارد. در ترجمه بیشتر کتابهای علمی، این سبک و اسلوب رعایت شده است؛ این اسلوب پسندیدهترین اسلوبهای ترجمه است و حق امانت را کاملا رعایت کرده است؛ زیرا مقصود صاحب کتاب همان معانی و مطالبی است که برای استفاده کنندگان بیان داشته، خواه به زبان خود کتاب باشد یا زبان دیگر. شیخ محمد بهاءالدین عاملی (متوفای ۱۰۳۱) به نقل از صفدی میگوید: ترجمه دو روش دارد: یکی روش یوحنا بن بطریق و ابن ناعمه حمصی، و آن اینکه هر کلمه از کلمات متن اصلی در نظر گرفته شود تا لفظی که هم معنای آن است آورده شود، سپس به کلمه دیگر به همین نحو پرداخته شود تا جملهای که ترجمه میشود به پایان برسد. این روش به دو دلیل ناپسند است: ۱. گاه در زبان دوم لفظی که کاملا معادل لفظ موجود در متن اصلی باشد پیدا نمیشود؛ از این رو به ناچار همان لفظ زبان اول، در ترجمه آورده میشود بدون اینکه امکان تغییر آن وجود داشته باشد. به همین دلیل، الفاظ بیگانه یونانی، در میان اصطلاحات علومی که به عربی ترجمه شده، فراوان یافت میشود؛ ۲. ویژگیهای ترکیب کلام در جملات خبری و انشائی و نیز در مجاز و استعاره و مانند آنها، در زبانهای مختلف، متفاوت است. بنابراین ترجمه تحت اللفظی گاهی در رساندن اصل مراد، خلل به وجود میآورد. روش دوم، روش حنین بن اسحاق و جوهری است، و آن این است که مترجم، تمام جمله را در نظر بگیرد و معنای آن را در ذهن خود مشخص سازد، آنگاه در زبان دوم جملهای بسازد که در رساندن آن معنا همانند جمله متن اصلی باشد؛ خواه الفاظ مساوی باشند یا نه؛ این روش بیشتر مورد پسند است از این رو کتابهای حنین بن اسحاق جز در علوم ریاضی احتیاج به بازنگری ندارد، چون به ریاضیات آشنا نبود، بر خلاف کتابهای مربوط به طب و منطق و طبیعیات و الهیات که هرچه در این زمینهها به عربی ترجمه کرده، نیازی به اصلاح ندارد. ۳ - ترجمه تفسیریمترجم به شرح و بسط مطالب میپردازد منتها به زبان دیگر غیر از زبان اصل، مانند تفاسیر فارسی یا دیگر زبانها نسبت به قرآن کریم. خلاصه ترجمه کاملا تحت اللفظی هرگز مطلوب نیست؛ زیرا در عبارات طولانی و کتابهای علمی اصلا امکان ندارد. ترجمه تفسیری محض نیز از حد ترجمه بیرون است و ترجمه خوبی تلقی نمیشود. بنابراین ترجمه آزاد ترجمه مرغوب و مطلوبی خواهد بود. حال آنکه متاسفانه بیشتر ترجمههای قرآن کریم در گذشته و حال، یا ترجمه تحت اللفظی بوده است یا ترجمه تفسیری. ۴ - پانویس
۵ - منبعمعرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۶. ردههای این صفحه : مقالات تفسیر و مفسران
|