شتر در قرآنشتر در زبان عربی اسامی متعددی دارند، در قرآن نیز به چند نام از آن اسم برده شده است. ۱ - کاربرد شتر در قرآننامهای شتر در قرآن به شرح زیر است: ۱.۱ - ابلابل بکسر الف به معنی مطلق شتر است اعم از نر و ماده و از هر جنس که باشد و لفظ آن مفرد است و دلالت بر جنس دارد. «ا فلا ینظرون الی الابل کیف خلقت؛ آیا آنان به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده! » ۱.۲ - جملجمل به معنای شتر نر و طناب کشتی میباشد. در صحاح اللغه آنرا مطلق شتر گفته و نر بودنش را از فراء نقل کرده است. «... و لا یدخلون الجنة حتی یلج الجمل فی سم الخیاط و کذلک نجزی المجرمین؛ و آنها هرگز به بهشت درنمی آیند تا شتر نر در سوراخ سوزن فرو رود. و این چنین ما گنهکاران را کیفر میدهیم.» ۱.۳ - ناقةناقة به معنای شتر ماده هفت بار در کلام الله مجید آمده و همه در باره حضرت صالح (علیهالسّلام) است. «... هذه ناقة الله لکم آیة فذروها تاکل فی ارض الله... ؛ این ماده شتر خداست که برای شما نشانهای (از توحید و قدرت و رحمت او) است، ...» ۱.۴ - بعیربعیر به معنای مطلق شتر است اعم از نر و ماده، چنانکه جمل شتر نر و ناقه شتر ماده است. این کلمه فقط دو بار در قرآن آمده است. «... و لمن جاء به حمل بعیر... ؛ گفتند: پیمانه شاه را گم کردهایم و برای هر کسی که آن را بیاورد بار یک شتر (جایزه یا حق الجعالة) خواهد بود و (من جارزننده) خودم آن را ضامنم.» ۱.۵ - هیمهیم جمع اهیم و مؤنث آن هیماء است و آن شتر تشنه را گویند که از آب سیر نمیشود البته در اثر عروض مرض عطش. «فشاربون شرب الهیم؛ پس همانند شتران عطش زده مینوشید.» ۱.۶ - عشارعشار مراد از عشار مطلق حامله است اما بعضی آن را به معنای شتر حامله دانستهاند. «و اذا العشار عطلت؛ و آن گاه که شتران آبستن ده ماهه (با ارزشترین مال آن عصر) رها و بی صاحب مانند.» ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۲۴۸، برگرفته از مقاله «حیوان». ردههای این صفحه : شتر | موضوعات قرآنی
|