رزقالله بن عبدالوهاب تمیمیتمیمی، رزق اللّه بن عبدالوهّاب، مکنّا به ابومحمد، محدّث و فقیه و واعظ حنبلی عراق در قرن پنجم است. وی را تمیمی بغدادی نیز خوانده اند. ۱ - مشخصاتبه گفته خودش در ۳۹۶ به دنیا آمده، ولی در منابع سالهای ۴۰۰، ۴۰۱ و ۴۰۴ نیز ذکر شده است. [۱]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۵۱، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۲]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۷، بیروت ۱۳۷۲.
[۳]
ابن جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، ج۱، ص۲۸۴، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۴]
مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، ج۲، ص۱۶۵، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
خاندان وی عالم و فقیه بودند و او در روزگار خود از بزرگان عراق و بغداد به شمار میرفت. پدرش (متوفی ۴۲۵) واعظ و مفتی بود. [۵]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۸۲، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۶]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۵۰، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۷]
ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۳۸۴، بیروت: دارالا´فاق الجدیده (بی تا).
تمیمی قرآن و علم قرائات را نزد ابوالحسن حمّامی خواند و از پدرش و کسانی چون ابوالحسین احمدبن محمدبن مُتیَّم، ابوعمربن مهدی و ابوعلی بن شاذان حدیث فرا گرفت. [۸]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۱۱۳، ج ۱۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۹]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۷، بیروت ۱۳۷۲.
[۱۰]
ابن مفلح حنبلی، المقصد الارشد فی ذکر اصحاب الامام احمد، ج۱، ص۳۹۴، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عثیمین، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
وی فقه را از پدر و عمویش (عبدالواحد) و قاضی ابوعلی بن ابی موسی هاشمی آموخت و ابن خفّاف، از شاگردان ابن مجاهد (مؤلف القرائات الکبیر)، را نیز درک کرد. [۱۱]
ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۵۲۵، چاپ محمدامین خانجی کتبی، بیروت (بی تا).
[۱۲]
محمدبن احمدذهبی، معرفه القرّاءالکبار علی الطبقات و الاعصار، ج۱، ص۲۴۷، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۷ /۱۹۹۷ ب.
[۱۳]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۱۱۳، ج ۱۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۴]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۷، بیروت ۱۳۷۲.
تمیمی پس از درک محضر عالمان، به نشر دانش پرداخت و تا ۴۵۰ در جامع منصور بغداد مجلس وعظ و حلقه درس داشت. پس از انتقال او به باب المراتب در دارالخلافه بغداد، حلقه درس وی در جامع القصر تشکیل شد و او در آنجا حدیث و فقه تدریس میکرد. [۱۵]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۵۰، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۱۶]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۷، ص۲۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۱۷]
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۱۶۰، ج ۱۲، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
اشخاص بسیاری از وی حدیث فرا گرفتند، از جمله ابوالکرم شهرزوری، اسماعیل تیمی/ تمیمی، ابوسعد بغدادی و عبدالوهّاب اَنماطی. [۱۸]
محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۰۴، چاپ محب الدین عمربن غرامه العمروی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷ الف.
[۱۹]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۹ـ ۸۰، بیروت ۱۳۷۲.
تمیمی نزد خلفا و سلاطین زمان خود محترم بود و با آنان ارتباط داشت. [۲۰]
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۱۶۰، ج ۱۲، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۱]
ابن جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، ج۱، ص۲۸۴، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۲۲]
مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، ج۲، ص۱۶۶، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
مقتدی، خلیفه عباسی ، وی را به دربار ملوک و سلاطین عراق عجم و خراسان و ماوراءالنهر فرستاد؛ او در این سفر نامه خلیفه را به ملکشاه سلجوقی داد. [۲۳]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۱۱۳، ج ۱۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۴]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۸۰، بیروت ۱۳۷۲.
تمیمی در همین سفر در برخی شهرها، از جمله اصفهان ، مجلس حدیث داشته و گفته شده است که بیش از صد تن از مردم اصفهان از او حدیث شنیده یا نقل کردهاند و برخی مانند احمدبن محمد سلفی از وی اجازه روایت حدیث گرفته اند. [۲۵]
طبقات الحنابله، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۲۶]
خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۱۱۳، ج ۱۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۷]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۸۰، بیروت ۱۳۷۲.
[۲۸]
ابن جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، ج۱، ص۲۸۴، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
به گفته ابن جوزی ، [۲۹]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۷، ص۲۰، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
تمیمی تا زمان حیات ابن ماکولا، قاضی القضاه بغداد ، همواره به عنوان گواه در دادگاه حاضر میشد، اما پس از مرگ وی از ادای شهادت در دادگاه خودداری کرد.
۲ - درگذشتتمیمی در نیمه جمادی الاولی ۴۸۸ درگذشت. [۳۰]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۵۱، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا).
[۳۱]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۱، ص۱۳۶، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۳ - فرزنداندو تن از فرزندان او، عبدالوهّاب و عبدالواحد، از واعظان و محدّثان حنبلی بوده اند. [۳۳]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۸۵ ـ۸۶، بیروت ۱۳۷۲.
۴ - علمیتوی را آشنا با علوم مختلف، از جمله قرائت و تفسیر و حدیث و لغت و فرایض و فقه ، [۳۴]
محمدبن احمدذهبی، معرفه القرّاءالکبار علی الطبقات و الاعصار، ج۱۴، ص۱۰۴، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۷ /۱۹۹۷ ب.
همچنین پیشوای حنبلیان، کثیرالحدیث و موثق معرفی کرده و فصاحت بیان و نثر روان او را ستوده اند.
۵ - سرودن شعروی شعر نیز میسروده و برخی اشعارش در کتب شرح حال آمده است. [۳۵]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۷، ص۲۰ـ۲۱، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۳۶]
یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱۱، ص۱۳۷ـ ۱۳۸، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۳۷]
ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۲، ص۱۶۰، ج ۱۲، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۸]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۸۰ ـ۸۳، بیروت ۱۳۷۲.
۶ - مذهبتمیمی با تصوف و اهل سیروسلوک نیز بی ارتباط نبوده است؛ به گفته ابن رجب [۳۹]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۷ـ ۷۸، بیروت ۱۳۷۲.
با یکی از اصحاب شبلی مراوده داشته و از ابوعبدالرحمان سُلَمی اجازه نقل حدیث گرفته بوده است.
وی به مذهب حنبلی سخت پایبند بود و هر سال در ماههای رجب و شعبان و روز عرفه و روز عاشورا بر سر مزار احمدبن حنبل مجلس وعظ برپا میکرد. [۴۰]
ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۵۲۵، چاپ محمدامین خانجی کتبی، بیروت (بی تا).
[۴۱]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۸، بیروت ۱۳۷۲.
[۴۲]
ابن مفلح حنبلی، المقصد الارشد فی ذکر اصحاب الامام احمد، ج۱، ص۳۹۵، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عثیمین، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۷ - تالیفاتاز آثار تمیمی شرح کتاب الارشاد در فقه، تألیف استادش ابوعلی بن ابی موسی هاشمی، و دو کتاب الخصال و الاقسام است. [۴۳]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۷۹، بیروت ۱۳۷۲.
[۴۴]
مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، ج۱، ص۳۹۵، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
[۴۵]
ج ۱، ستون ۳۶۷، که عنوان دو اثر اخیر را شرح الاقسام و شرح الخصال آورده است، اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین، ج ۱، در حاجی خلیفه، ج ۵.
در منابع به شماری از آرا و فتواهای خاص او نیز اشاره شده است. [۴۶]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۸۳ ـ۸۴، بیروت ۱۳۷۲.
[۴۷]
مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، ج۲، ص۱۶۹، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
۸ - فهرست منابع(۱) ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج ۲، بیروت: دارالمعرفه (بی تا). (۲) ابناثیر، الکامل فی التاریخ. (۳) ابن جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۴) ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل، چاپ محمدامین خانجی کتبی، بیروت (بی تا). (۵) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۶) ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، بیروت ۱۳۷۲. (۷) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، بیروت: دارالا´فاق الجدیده (بی تا). (۸) ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۱۲، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۹) ابن مفلح حنبلی، المقصد الارشد فی ذکر اصحاب الامام احمد، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عثیمین، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۰) اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین، ج ۱، در حاجی خلیفه، ج ۵. (۱۱) مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، چاپ محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا). (۱۲) محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ محب الدین عمربن غرامه العمروی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷ الف. (۱۳) محمدبن احمدذهبی، معرفه القرّاءالکبار علی الطبقات و الاعصار، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۷ /۱۹۹۷ ب. (۱۴) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۱۴، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۵) یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰. ۹ - پانویس
۱۰ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تمیمی»، شماره۳۹۰۰. |