حسامالدین چلبیحُسامالدین چَلَبی، صوفی سده هفتم و یار و جانشین جلالالدین محمد مولوی بود. ۱ - شناخت اجمالینام و نسب او را حسن بن محمد بن حسن بن اخی تُرک ذکر کردهاند. [۱]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، دفتر۱، ص۲، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
او به حسامالدین مشهور بود و چَلَبی به زبان اهل روم (ترکی) به معنای سیدی (سرور من) بودهاست که لقب خاص حسامالدین شد. [۳]
بدیعالزمان فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور بمولوی، ج۱، ص۱۰۲، تهران ۱۳۶۶ش.
[۴]
عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ج۱، ص۱۹۷ـ ۲۰۰، ترجمه توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۶۶ش.
بیشتر اخیان آناطولی مریدان پدر و نیاکان او بودند. [۵]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
نام نیای او، اخیتُرک، نشان میدهد که از اخیان و اهلِ فتوت بوده و به همین مناسبت حسامالدین به ابناخیترک هم معروف بوده است. [۶]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، دفتر۱، ص۲، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
بنابر جملهای که از مولانا نقل شده است، به نظر میرسد خاندان حسامالدین از کردان ارومیه بودند که به قونیه مهاجرت کردند. [۷]
بدیعالزمان فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور بمولوی، ج۱، ص۱۰۲، تهران ۱۳۶۶ش.
[۸]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۹]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
تاریخ تولد حسامالدین در منابع ذکر نشده است. ۲ - علاقه به مولاناحسامالدین در کودکی پدرش را از دست داد و نزد اخیان آناطولی پرورش یافت. در جوانی با جمعی از مریدان خود نزد مولانا جلالالدین رفت و ابراز ارادت نمود. وی به مریدان خود فرمود که در املاک او کار کنند و ماحصل املاک را نثار مولانا کرد تا همه دارایی خود را از دست داد. [۱۰]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۸ـ ۷۳۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
او شافعی مذهب بود و میخواست به پیروی از مولانا حنفی شود، اما مولانا او را از این کار برحذر داشت. [۱۱]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۵۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
۳ - خصیصههای اخلاقیحسامالدین بسیار دیندار و پرهیزگار و بلند همت و بخشنده بود. سفرهای که میگسترد مشهور بود و با وجود چندین امیرِ صاحب نام، نیازمندان از حسامالدین به برگ و نوا میرسیدند. او از جانب مولانا صاحب اوقاف درگاه مولانا و مسئول رسیدگی به نیازهای مریدان شد و درآمد حاصل از اوقاف و نذورات را، به تناسب نیاز مریدان، به عدل و انصاف میان آنان تقسیم میکرد و بسیار دقت داشت که از مال اوقاف برای خود استفاده نکند. [۱۲]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۳۴، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۱۳]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۲۱، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۱۴]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۵]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۶]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۵۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۷]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۷۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
۴ - از دیدگاه مولانامولانا به حسامالدین عنایتی ویژه داشت، چنان که گویا مرید حسامالدین بود. [۱۸]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۲۱، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۱۹]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۱ـ۷۸۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
مولانا بارها از او با القابی نظیر ابویزید وقت (بایزید)، جنید زمان، قطب زمان، فخر مشایخ و امین قلوب، یاد کرده است. [۲۰]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۹۵، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۱]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۰۲، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۲]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۳۶، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۳]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۴۸، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۴]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۵۸، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۵]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۶۴، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۶]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۸۸، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
در دورهای که شمس تبریزی نزد مولانا به سر میبرد، کسانی که میخواستند با شمس ملاقات کنند از حسامالدین کسب اجازه میکردند. [۲۷]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
نامههای مولانا به حسامالدین، سرشار از لطف و ابراز عنایت و تواضع به اوست. [۲۸]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۹]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۰]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۶، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۱]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۲۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
او در نامهای گفته است که هر چه حسامالدین گوید، گفته من است و هر چه کند، کرده من است و هر که او را ببیند، مرا دیده است. [۳۲]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۲۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
مولوی در نامهای به فرزند کوچک خود، مظفرالدین امیرعالم چلبی، نوشته است که حسامالدین بر من و تو حق خدمت دارد و احترام او واجب است. [۳۳]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
همچنین در چندین نامه به امیران و دولتمردان، توصیه خویشانِ حسامالدین را کرده است، از جمله توصیه صدرالدین، پسر حسامالدین، که اموالش را مصادره کرده بودند [۳۴]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۱۴، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۵]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۳۱ـ۲۳۲، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
و سفارش برای مساعدت مالی به او که مشغول تحصیل بود [۳۶]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۶۷ـ۱۶۸، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
و نیز توصیه نظامالدین، داماد حسامالدین، که فقیر بود. [۳۷]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۹۴ـ۹۵، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۸]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۰، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۹]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۵ - ارتباط خیلی نزدیک بین حسامالدین و مولانامولانا و حسامالدین نُه یا ده سال یار و همدم بودند. [۴۰]
محمد بن محمد سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۰، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ش (.
[۴۱]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۴۲]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۴۳]
بدیعالزمان فروزانفر، ج۱، ص۱۰۹، پانویس ۴،رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور بمولوی، تهران ۱۳۶۶ش.
او چنان به حسامالدین وابسته بود که یک بار معینالدین پروانه مولانا را با گروهی دعوت کرد، اما چون حسامالدین حضور نداشت، مولانا سخن نمیگفت تا اینکه پروانه کسی را به سراغ حسامالدین فرستاد و او آمد و مولانا برخاست و از او با عباراتی بینظیر استقبال نمود. [۴۴]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۶۹ـ ۷۷۰، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
یک بار هم که مولانا خدمتکار حسامالدین را دید، گفت ای کاش من به جای تو بودم. [۴۵]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۸۱ـ۷۸۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
هنگامی که شیخِ خانقاهِ ضیاءالدین وزیر درگذشت، به پیشنهاد مولانا [۴۶]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، ص۲۱۸ـ ۲۱۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
و به پایمردی امیرتاجالدین معتزّ و به فرمان سلطان، حسامالدین شیخِ آن خانقاه شد و نیز شیخوخت خانقاه لالا هم به او واگذار گردید. [۴۷]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۵۴ـ۷۵۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
همچنین مولانا، پس از صلاحالدین زرکوب ، حسامالدین را خلیفه و قائم مقام خود اعلان نمود. [۴۸]
محمد بن محمد سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۱۳، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ش (.
[۴۹]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۵۰]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۳۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
۶ - مهمترین کارمهمترین کار حسامالدین آن بود که از مولانا خواست به سبک حدیقةالحقیقه و بر وزن منطقالطیر برای مریدان کتابی بنویسد و مولانا به درخواست او مثنوی را سرود. [۵۱]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۵۲]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۰ـ۷۴۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
مولانا مثنوی را تقریر میکرد و حسامالدین مینوشت و سپس نوشته را به صدای بلند برای مولانا میخواند و گاه از شب تا صبح این کار ادامه مییافت. [۵۳]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۵۴]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۱، ص۱۱۰،بیت ۱۸۰۷، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
هنگامی که دفتر اول مثنوی، در حدود سال ۶۶۰، پایان یافت، [۵۵]
بدیعالزمان فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور بمولوی، ج۱، ص۱۰۹، تهران ۱۳۶۶ش.
همسر حسامالدین درگذشت و او تا دو سال ادامه مثنوی را از مولانا درخواست نکرد تا اینکه در ۶۶۲ دوباره از مولانا خواست مثنوی را ادامه دهد. [۵۶]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۲ـ ۷۴۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
مولانا در آغاز دفتر دوم مثنوی [۵۷]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، ص۲۴۷، بیت ۴،مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
غیبت حسامالدین را به معراج حقایق رفتن او تعبیر کرده است.او در مثنوی، حسامالدین را مانند ولیّ زمان و قطب بیهمتا، با برترین صفات و القاب، ستوده است. [۵۸]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، ج۱، دفتر۲، ص۲۴۷،بیت ۳ـ۵، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۵۹]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، دفتر۲، ص۸ـ۹، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۶۰]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی،بیت ۱ـ۳، دفتر۴، ج۲، دفتر۳، ص۳، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۶۱]
جلالالدین محمد بن محمد مولوی، ج۲، دفتر۳، ص۲۷۸،بیت۱ـ۶، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۶۲]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۱، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۶۳]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۱ـ۷۴۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
۷ - سرپرستی اصحاب مولاناپس از وفات جلالالدین مولوی در ۶۷۲، بین مریدان او اختلاف افتاد که جانشین وی، حسامالدین باشد یا بهاءالدین سلطان ولد، فرزند جلالالدین. [۶۴]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۲۲، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۶۵]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۷۲ـ۷۷۳، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
حسامالدین از بهاءالدین خواست که به جای پدر پیشوای مریدان شود، اما او نپذیرفت و گفت که پدرش حسامالدین را برگزیده است. حسامالدین تا ده سال و چند ماه پس از آن اصحاب مولانا را سرپرستی کرد [۶۶]
محمد بن محمد سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۲۲ـ ۱۲۳، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ش (.
[۶۷]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
تا اینکه در ۲۲ شعبان ۶۸۳ درگذشت. [۶۸]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۷۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۶۹]
فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، ج۱، ص۱۲۴، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش.
[۷۰]
مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
روش حسامالدین همان روش مولانا بود و مانند او به سماع توجهی خاص داشت. [۷۱]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
به او نیز، مانند شماری از صوفیان، کرامات ی نسبت داده شده است. [۷۲]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۴۸ـ۷۵۰، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
[۷۳]
احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۷۵۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
۸ - فهرست منابع(۱) احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش. (۲) فریدون بن احمد سپهسالار، رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار، چاپ محمد افشین وفایی، تهران ۱۳۸۵ش. (۳) محمد بن محمد سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ش (. (۴) بدیعالزمان فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور بمولوی، تهران ۱۳۶۶ش. (۵) عبدالباقی گولپینارلی، مولویه بعد از مولانا، ترجمه توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۶۶ش. (۶) جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش. (۷) جلالالدین محمد بن محمد مولوی، مکتوبات جلالالدین رومی، چاپ توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسامالدین چلبی»، شماره۶۱۰۱. |