ارومیه
اُرومیّه [orūmiyy(y)e(a)]، دریاچهای در استان آذربایجان غربی که در 17 کیلومتری شمال شرقی شهر ارومیه از شمال به جنوب کشیده شده است. این دریاچه در گودالی قرار دارد که از دیدگاه ساختار زمینشناسی میان دو سیستم گسل فعال تبریز در شمال و زرینه رود در جنوب واقع است و چه بسا بر اثر حرکت گسلها پدید آمده باشد. سواحل باتلاقی و جلگهای آن با پایین آمدن سطح آب، کرانهای با شیب ملایم را تشکیل میدهد. سطح آب دریاچه متغیر است و در اوایل فروردین به واسطۀ ذوب برف و ازدیاد آب رودخانهها، سطح آب آن به منتهای وسعت خود میرسد و گاهی 4 تا 5 متر از سطح معمول بالاتر میآید، اما در ماههای شهریور، مهر و آبان آب دریاچه کاهش مییابد. متغیر بودن میزان آب سبب شده است که کارشناسان مساحت دریاچه را متفاوتاعلامکنند. برخیوسعت دریاچه را 800‘5 کمـ2 و برخی دیگر 868‘4 کمـ2 نوشتهاند. ارتفاع دریاچه را با اختلاف 225‘1 متر، 275‘1 متر و 300‘1 متر ذکر کردهاند. طول آن از شمـال تـا جـنـوب حـدود 135 تا 150 کمـ و عرض آن از 15 تا 50 کمـ متغیر است.
وسعت دریاچۀ ارومیه در دورۀ پلیوسن به مراتب بیشتر بوده، و از شمال تا دیلمقان (دیلمگان)، از شرق تا تبریز و مراغه و از جنوب تا مرحمتآباد امتداد داشته است. عمق متوسط دریاچه 6 متر، و حداکثر عمق آن 15 متر است.
نام این دریاچه در زبانهای سریانی، ارمنی، عربی، فارسی و ترکی عهد عثمانی به صورتهای مختلف ذکر شده است. محققان دربارۀ نام این دریاچه نظریات متفاوتی دارند. نام آن در متون جغرافیایی کهن اسلامی به صورتهای اُرمیه و اُرمی آمده است. مردم محلی آن را اورمی مینامند. برخی مؤلفان ترک این دریاچه را ارومیه یا رومیه نوشته، و چنین پنداشتهاند که منسوب به روم شرقی است. در متون کهن ایرانی نام این دریاچه به صورت چیچَست (با یاء مجهول) آمده است. واژۀ اوستایی چیچست (چ ا چست) به معنای درخشنده و شفاف است. گمان میرود شوری و ذرات نمک فراوان دریاچه موجب درخشندگی آن شده باشد. مؤلفان عهد اسلامی اغلب از شوری آب این دریاچه یاد کردهاند. در شاهنامۀ فردوسی و در نسخهای از نزهة القلوب نام چیچست به صورت خنجست آمده است که آن را تصحیف همین اسم دانستهاند. از دیگر نامهای کهن این دریاچه، کبودان است. استرابن که در حدود سدۀ 1م میزیسته، این دریاچه را کپوتا نوشته است. در منابع اسلامی نیز این نام به صورت دریای کبوذان و کبودان آمده است. دریاچۀ ارومیه را در نوشتهها به نام جزیرههای درون آن نیز خواندهاند. بطلمیوس نام دریاچه را مارگیانه (مانتیانه، به احتمال مراغه) نوشته است. هرودت از قومی با نام ماتینوی یاد کرده که به نام مانتیانه نزدیک است. مینورسکی نام مانتیانه را با نام مانّاها که در حوالی این دریاچه میزیستهاند، نزدیک دانسته است.
در این دریاچه به ویژه بخش جنوبی آن حدود 100 جزیرۀ بزرگ و کوچک و صخرههای برآمده از آب وجود دارد که اغلب آنها غیرمسکون است و به حفاظت حیات وحش اختصاص دارند. از مجموع حدود 56 جزیرۀ دریاچۀ ارومیه، جزیرۀ شاهی (اکنون اسلامی) بزرگترین آنهاست. از دیگر جزایر مهم این دریاچه میتوان به جزیرۀ کبودان (قویون داغی)، ایشک (اشک) داغی، اسپیر، آرزو داغ و دوقوزلار اشاره کرد. از میان این جزایر، تنها جزیرۀ اسلامی مسکونی است. در 8 روستای این جزیره (1368ش) حدود 500 نفر زندگی میکردند.
آب اغلب رودخانههایی که به این دریاچه میریزند، به سبب عبور از طبقات پرنمک و سولفات دو سود، شور است. وزن مخصوص آب هنگامی که سطح آن پایین است، 155/ 1 گرم است. میزان املاح آب دریاچه، هنگام پرآبی، 220 گرم در لیتر است و در فصل تابستان تا 280 گرم در لیتر افزایش مییابد. ترکیب املاح آب دریاچه چنین است: کلرور سدیم 37/ 86 گرم، کلرور منیزیم 94/ 6 گرم، سولفات دوشو 34/ 0 گرم، سولفات منیزی 08/ 6 گرم و کلرور کلسیم 27/ 0 گرم.
عمدهترین رودخانههای حوضۀدریاچۀارومیه اینهاست: تلخه ـ رود (آجی چای)، صافی رود، مردی رود، زرینه رود (جغتو)، تـاتائو (تاتاهو)، قادر رود، بارانداز چای، ارومیه رود، صـوفـی ـ چای، نازلوچای، زولو رود (زولاچای)، شهر چای، لیلان چای، سیمینه رود، مهاباد رود و رودگدار.
در آبهای این دریاچه و کنار ساحل آن جلبکهای سبز، سختپوستان قرمز رنگ و باکتریها زندگی میکنند. در برخی جزایر دریاچۀ ارومیه چشمههای آب شیرین وجود دارند که برای زندگی حیوانی و گیاهی مناسباند. جزیرۀ قویون داغی دارای آب شیرین دائمی است. در جزایر ایشک، آرزو و اسپیر، نیز به سبب وجود آب شیرین، روییدنیهای فراوان به دست میآید. درختان این جزایر اغلب پستۀ وحشی است. رسوبات شیمیایی دریاچه شامل نمک طعام، گچ، آراگونیت و تا اندازهای کلسیت است. در سواحل باتلاقی دریاچۀ ارومیه لجنی متعفن وجود دارد که به صورت خمیر سیاه رنگ دارای ترکیبات گوگردی و خواص درمانی است. اردکهای نوک قرمز و مرغان حسینی (فلامینگو) اغلب به سواحل دریاچه میآیند و از موجودات کنار دریاچه تغذیه میکنند.*
مآخذ
ابن حوقل، محمد، صورة الارض، لیدن، 1939م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1889م؛ ابن فضلالله عمری، احمد، مسالک الابصار، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1408ق/ 1988م؛ ابن فقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، لیدن، 1302ق/ 1885م؛ ابودلف، مسعر، الرسالة الثانیة، به کوشش بولگاکوف و خالدوف، مسکو، 1960م؛ ابوعلی مسکویه، احمد، تجارب الامم، به کوشش دخویه، لیدن، 1871م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، لیدن، 1927م؛ اوستا، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1370ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ بیرونی، ابوریحان، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، 1374ش/ 1955م؛ پورداود، ابراهیم، تعلیقات بر یسنا، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، 1337ش؛ جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362ش؛ همو، نزهة القلوب، به کوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331ق/ 1913م؛ دایرة المعارف فارسی؛ درویشزاده، علی، زمینشناسی ایران، تهران، 1370ش؛ دیاکونف، ا.م.، تاریخ ماد، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1345ش؛ رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، به کوشش عبدالکریم علیزاده، باکو، 1957م؛ رضی، هاشم، فرهنگ نامهای اوستا، تهران، 1346ش؛ رئیسنیا، رحیم، آذربایجان در سیر تاریخ ایران، تهران، 1368ش؛ سواژه، س.د.و.، «جزیرۀ قویون داغ»، ترجمۀ منوچهر ستوده، شکار و طبیعت، تهران، 1339ش، شم 13؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، 1972م؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، عجایبالمخلوقات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1345ش؛ فردوسی، شاهنامه، تهران، 1345ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (ارومیه)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1376ش؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1310ش؛ گزیدههای زادسپرم، تـرجمۀ محمدتقی راشد محصل، تهران، 1376ش؛ گیرشمن، رمان، ایران از آغاز تـا اسلام، ترجمۀ محمدمعین، تهران، 1336ش؛ لسترنج، گ.، بلدان الخلافة الشرقیة، ترجمۀ بشیر فرنسیس و کورکیس عواد، بغداد، 1373ق/ 1954م؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، 1339ش؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، لیدن، 1893م؛ همو، مروجالذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق/ 1965م؛ مشکور، محمد جواد، نظری به تاریخ آذربایجان...، تهران، 1349ش؛ مینوی خرد، ترجمۀ احمد تفضلی، تهران، 1364ش؛ نسوی، محمد، سیرت جلالالدین مینکبرنی، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1344ش؛ نهچیری، عبدالحسین، جغرافیای تاریخی شهرها، تهران، 1370ش؛ یاقوت، بلدان؛ یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، 1347ش؛ نیز: