حسابرسی اهلکتاب (قرآن)حسابرسی سریع خداوند از اهل کتاب هم بشارتى است به نیكوكاران آنان و هم تهدیدى است براى بدكاران اهل کتاب که موجب اختلافات مذهبی میگردند. ۱ - اختلاف انگیزی اهل کتاب در دینحسابرسی خداوند از عالمان اهل کتاب، به سبب اختلاف انگیزی آنان در دین: •ان الدین عند الله الاسلـم وما اختلف الذین اوتوا الکتـب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیـا بینهم ومن یکفر بـایـت الله فان الله سریع الحساب.«به یقین دین (حقیقى كه انبیا آورده و به صورت شرایع به بشر عرضه داشتهاند) در نزد خداوند همان اسلام است، و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده (مانند یهود و نصاری، در دینشان) اختلاف نكردند مگر پس از آنكه آنها را (به حقیقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترىجویى. و هر كس به آیات خدا کفر ورزد پس (بداند كه) خداوند زودرس به حساب است.». خداوند متعال در این آیه به بیان سرچشمه اختلافهاى مذهبى كه على رغم وحدت حقیقى دین الهى مىپردازد و مىفرماید: آنها كه كتاب آسمانى به آنها داده شده بود در آن اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه آگاهى و علم به سراغشان آمد و این اختلاف به خاطر ظلم و ستم در میان آنها بود. بنا براین ظهور اختلاف اولا بعد از علم و آگاهى بود و ثانیا انگیزهاى جز طغیان و ظلم و حسد نداشت. به همین دلیل در پایان آیه سرنوشت آنها و امثال آنها را بیان كرده، مىگوید: هر كس به آیات خدا كفر ورزد (خدا حساب او را مىرسد زیرا) خداوند حسابش سریع است. آرى كسانى كه آیات الهى را بازیچه هوسهاى خود قرار دهند، نتیجه كار خود را در دنیا و آخرت مىبینند، خداوند به سرعت به حساب اعمال آنها رسیدگى مىكند و به هر كدام جزا و كیفر مناسب مىدهد. موضوع جالبى كه از آیه استفاده مىشود این است كه: سرچشمه اختلافها و كشمكشهاى مذهبى، معمولا از جهل و بىخبرى نیست، بلكه بیشتر به خاطر بغى و ظلم و انحراف از حق و اعمال نظرهاى شخصى است اگر مردم مخصوصا طبقه دانشمندان تعصب و كینهتوزى و تنگ نظریها و منافع شخصى و تجاوز از حدود و حقوق خود را كنار بگذارند و با واقعبینى و روح عدالتخواهى احکام خدا را بررسى نمایند جاده حق بسیار روشن خواهد بود و اختلافات به سرعت حل مىشود. این آیه در واقع پاسخ دندان شكنى است به آنها كه مىگویند: مذهب در میان بشر ایجاد اختلاف كرده است و خونریزیهاى فراوانى در طول تاریخ به بار آورد. این ایراد كنندگان مذهب را با تعصبات مذهبى و افكار انحرافى اشتباه كردهاند زیرا ما هنگامى كه دستورهاى مذاهب را مورد بررسى قرار دهیم مىبینیم همه یك هدف را تعقیب مىكنند و همه براى سعادت انسان آمدهاند اگر چه با گذشت زمان تكامل یافتهاند، در واقع ادیان آسمانى همچون دانههاى باران هستند كه از آسمان نازل مىگردد دانههاى باران همه حیاتبخش هستند ولى هنگامى كه روى زمینهاى آلوده مىریزند كه یكى شور است و دیگرى تلخ به رنگها و طعمهاى مختلف درمىآیند این اختلافات مربوط به باران نیست بلكه مربوط به این زمینهاى آلوده است منتها روى اصل تكامل آخرین آنها كاملترین آنها است. ۲ - بهرهمندی اهل کتاب از پاداش الهیحسابرسی سریع خداوند از مؤمنان اهل کتاب و بهره مندی آنان از پاداش الهی: •وان من اهل الکتـب لمن یؤمن بالله وما انزل الیکم وما انزل الیهم خـشعین لله لا یشترون بـایـت الله ثمنـا قلیلا اولـئک لهم اجرهم عند ربهم ان الله سریع الحساب. «و البته از اهل كتاب كسانى هستند كه به خدا و بدانچه به سوى شما نازل شده (قرآن) و به آنچه به سوى آنها نازل شده (كتابهاى آسمانى پیشین) ایمان مىآورند در حالى كه در برابر خدا فروتن بوده، با (تحریف) آیات خداوند بهاى اندكى به دست نمىآورند، آنها پاداشى درخور مقامشان در نزد پروردگار خود دارند؛ بىتردید خداوند زودرس به حساب است (پاداش كسى را از جهت حساب تأخیر نمىاندازد).». قرآن در بحثهایى كه پیرامون مذاهب دیگر میكند، هیچگاه همه را به یك چشم نمىنگرد و رنگ ضدیت با نژاد و جمعیتى به خود نمیگیرد، بلكه داوری او بر اساس برنامههاى آنهاست، و لذا سهم اقلیتهاى با ایمان و درستكارى را كه در میان یك اكثریت گمراه هستند فراموش نمیكند. در اینجا نیز بعد از سرزنش بسیارى از اهل كتاب بخاطر كتمان آیات خداوند و طغیان و سركشى آنها، سخن از اقلیتى به میان مىآورد كه دعوت پیغمبر را اجابت كردند، و براى آنها پنج صفت ممتاز بیان میكند: ۱- یؤْمِنُ بِاللَّهِ: آنها كسانى هستند كه از جان و دل به خدا ایمان مىآورند. ۲- وَ ما أُنْزِلَ إِلَیكُمْ: آنها به قرآن و آنچه بر شما مسلمانان نازل شده است، ایمان مىآورند. ۳- وَ ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ: ایمان آنها به پیامبر اسلام در حقیقت از ایمان واقعى به كتاب آسمانى خودشان و بشاراتى كه در آن آمده است سرچشمه میگیرد بنا بر این: آنها به آنچه بر خودشان نازل شده ایمان دارند. ۴- خاشِعِینَ لِلَّهِ: آنها در برابر فرمان خدا تسلیم و خاضعند و همین خضوع آنهاست كه انگیزه ایمان واقعى شده و میان آنها و تعصبهای جاهلانه، جدایى افكنده است. ۵- لا یشْتَرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا: آنها هرگز آیات الهى را به بهاى ناچیز نمىفروشند و همانند بعضى از دانشمندان یهود كه بخاطر حفظ موقعیت خود و ادامه حکومت بر آن جمعیت و گرفتن رشوهها آیات خدا را تحریف میكردند نیستند، بدیهی است نه تنها به بهاى ناچیز نمىفروشند به هیچ بهایى نخواهند فروخت، و اگر تنها اشاره به بهاى ناچیز شده، منظور این است كه همانند آن دسته از دانشمندان دنیاپرست دون همت نیستند. به علاوه اصولا در برابر آیات خدا انسان هر چیز دریافت كند بى ارزش است. أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ اینها با داشتن آن برنامه روشن و زنده و صفات عالى انسانى، پاداش خود را در نزد پروردگار خواهند داشت. تعبیر به" ربهم" (پروردگارشان) اشاره به نهایت لطف و مرحمت پروردگار نسبت به آنها است، و نیز اشاره به این است كه خداوند آنها را در مسیر هدایت پرورش میدهد و یارى میكند. إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ خداوند با سرعت حساب بندگان را رسیدگى میكند: نه نیكوكاران براى دریافت پاداش خود گرفتار مشكلى میشوند، و نه مجازات بدكاران به تاخیر مىافتد. این جمله، هم بشارتى است به نیكوكاران و هم تهدیدى است براى بدكاران. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۳۶، برگرفته از مقاله «حسابرسی اهلکتاب». |