جزعجَزع به فتح جیم و زاء به معنای بیصبری و بیتابی در مصیبتها می باشد. ۱ - جَزَع در لغتبىتابى و ناشکیبایى در مصیبت را می گویند. ۲ - کاربرد جرع در فقهاز آن در باب طهارت و ظهار سخن رفته است. ۳ - احکام جزعجزع کردن در مرگ عزیز خود، مکروه و موجب از بین رفتن پاداش شکیبایى بر مصیبت است. ۴ - لطمه زدنلطمه زدن و خراش وارد کردن بر سر و صورت، کندن و چیدن مو از روى بى تابى در مرگ کسى جایز نیست. بر عدم جواز ادعاى اجماع شده است؛ هرچند برخى، لطمه و خراش وارد کردن بر خود را، در صورتى که ضرر قابل توجهى نداشته باشد، جایز دانستهاند. ۵ - گریبان چاک کردنگریبان چاک کردن مرد جز در مرگ پدر و برادر جایز نیست. در حرمت آن بر زن اختلاف است. ۶ - داد زدن در مصیبتدر جواز داد زدنِ خارج از حدّ معمول در مرگ کسى، اختلاف است. بسیارى آن را حرام دانستهاند. ۷ - کفاره جزعدر برخى مصادیق جزع، مانند کندن مو و خراشیدن صورت توسط زن و گریبان چاک کردن مرد در مرگ فرزند و همسر، علاوه بر حرمت، کفاره ثابت است و کفّاره آن کفّاره شکستن قسم (اطعام یا پوشاندن ده مسکین و یا آزاد کردن ده بنده) است. برخى بر زن در چیدن موى خود کفّاره افطار روزه ماه رمضان (آزاد کردن بنده، دو ماه روزه گرفتن یا شصت مسکین اطعام دادن) را واجب دانستهاند. ۸ - استثنائات جزعاز حرمت جزع، جزع کردن بر سالار شهیدان، اباعبد اللّٰه الحسین علیه السّلام [۱۰]
التنقیح (الطهارة)، ج۹، ص۲۳۵ .
و- به تصریح برخى- سایر ائمه و انبیا ى الهى استثنا شده است. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۳، صفحه۸۱-۸۲. |