زمان تقریبی مطالعه: 21 دقیقه
 

تیمار





تیمار، زمینی که در ازای خدمات نظامی به سواره نظام عثمانی اعطا می‌شد.


۱ - معرفی اجمالی



به عبارت دیگر، تیمار گونه‌ای اقطاع نظامی بود که صاحب آن را به شرکت در جنگها و اعزام تعدادی سپاهی به میدان نبرد ملزم می‌ساخت.
نخستین منبع مستند درباره نظام تیمار متعلق به زمان سلطان اورخان عثمانی (ح ۷۲۶ـ۷۶۱) است. گر چه گزارش شده که عثمان اول (۶۹۹ـ۷۲۶) نیز به سپاهیان، تیمار می‌داده، به نظر می‌رسد که این اراضی بیش‌تر اقطاع یا انواعی از یورت، شبیه به تیول یا اولکه بوده که اعطای آن در دولتهای ترکمن آناطولی شرقی رواج داشته است
[۱] درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۲۰.
[۲] دورفر، ذیل «تیول»، «یورت».
چنانکه اولکه و یورت در میان عثمانیان به معنای اقطاع موروثی باقی ماند.
می‌توان چنین انگاشت که نظام تیمار در عثمانی از نظام اقطاع در سایر نقاط، مانند ایران و امپراتوری روم شرقی و حکومتهای ترک و مغول، تأثیر پذیرفته است، زیرا برخی از ویژگیهای تیمار عثمانی را در دوره سلجوقیان آسیای صغیر و ایران و دوره آق قوینلو و ممالیک مصر می‌توان یافت
[۳] کاهن، ص ۱۸۲ـ۱۸۳.
[۴] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، «نگاهی به تشکیلات دولتهای قراقوینلو و آق قوینلو»، ج۱، ص۴۸ـ ۴۹، ترجمه وهاب ولی.
[۵] شیندر، ص ۴۹۹.


۲ - تعریف



سواره نظام مالک تیمار را «تیمارلی»، «توپراقْلی سپاهی»، «ارباب تیمار» یا «سپاهی ارض» می‌نامیدند. سپاهی تیماردار در ازای خدمت به دولت، از رعایای خویش، عشریه و مالیات زمینی را که به او تعلق داشت دریافت می‌کرد که به آن «دیرلیک» می‌گفتند.
[۶] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۸۲، ترجمه ایرج نوبخت.
[۷] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.
[۸] اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۲، ص۱۳۷.
[۹] محمد همدمی صولاق زاده، صولاق زاده تاریخی، ج۱، ص۴۶۴.


۳ - جایگاه سواره نظام



به طور کلی در اوضاعی که از یک سو اقتصاد پولی و خزانه مرکزی به قدر کافی توسعه نیافته بود و از سوی دیگر غالب سپاهیان را سواره نظام تشکیل می‌دادند، شکل گیری نظامهای زمینداری و تیمار برای حفظ و بقای سواره نظام و رده‌های بالای ارتش در ولایتهای امپراتوری عثمانی، اجتناب ناپذیر بود. این نظام نه تنها مُقَوِّم سازمان اداری ارتش بود، بلکه عاملی تعیین کننده در نظام زمینداری میری و مالیات بندی نیز به شمار می‌آمد و در تعیین پایگاه اجتماعی دهقانان و اقتصاد زراعی در دوره اوج این اقتصاد در امپراتوری عثمانی (قرن هفتم ـ دهم) نقش مؤثری داشت.

۴ - انواع تیمار



بر پایه فهرست اَرونید در ۸۳۵، اعطای زمین در عثمانی منحصر به دو دسته خاص و تیمار بود، اما بر اساس منابع و اسناد دیگر، می‌توان آن را به سه نوع تیمار، زعامت و خاص، تقسیم کرد: زمینهایی که درآمد آن‌ها از ۹۹۹، ۱۹ آقچه بیش‌تر نبود، تیمار نام داشت؛ زمینهایی که درآمد آن‌ها از بیست هزار آقچه تا یکصدهزار آقچه بود، زعامت؛ و زمینهایی با درآمد بیش از یکصدهزار آقچه، خاص نام داشت.
[۱۰] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.
[۱۱] محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۱۳۲.
با وجود این، گاه اطلاق عنوان تیمار، زعامت یا خاص بر یک زمین، بر اساس سلسله مراتب نظامی‌ مالک آن بود، نه میزان درآمد زمین،
[۱۲] درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۳۹.
[۱۳] درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۲۴۹.
چنانکه گاه ارزش یک زعامت با ترفیعات آن، تا صد هزار آقچه افزایش می‌یافت.

۵ - ارزش تیمار



به طورکلی ارزش هریک از انواع تیمار متغیر بود، مثلاً کم ارزشترین خاص ۹۶.۷۵۰ و پرارزشترین آن ۱.۲۰۰.۶۰۰ آقچه بود. در قانون عثمانی تصریح شده بود که هر تیماردار باید در ازای هر چند هزار آقچه، یک سواره نظام مسلح «جُبّه لی/ جبه جی» به میدان جنگ روانه کند. در واقع تعداد جبه لیها و نوع تجهیزات آن‌ها به میزان تیمار و درجه بندی ایالت محل تیمار بستگی داشت. تأمین تمام هزینه‌های جبه لی نیز به عهده تیماردار بود. هر سپاهی که بدون عذر موجه از شرکت در جنگ خودداری می‌کرد، از او دیرلیک می‌گرفتند، اما در صورت رشادت و قهرمانی در جنگ به او زعامت داده می‌شد. طبق قانون، تیماردار باید در همان شهری که تیمارش در حومه آن قرار داشت، سکونت می‌گزید
[۱۴] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۸۳، ترجمه ایرج نوبخت.
[۱۵] اوزون چارشیلی، ج ۲، ص ۵۹۸.
[۱۶] محمود شوکت، التشکیلات و الازیاء العسکریه العثمانیه منذ بدایه تشکیل الجیش العثمانی حتی سنه ۱۸۲۵م، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه عن الترکیه یوسف نعیسه و محمود عامر.
تیماردارها در جنگ، جناح چپ سپاه را تشکیل می‌دادند.
[۱۷] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۹، ترجمه ایرج نوبخت، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۷۷ ش.
[۱۸] محمود شوکت، التشکیلات و الازیاء العسکریه العثمانیه منذ بدایه تشکیل الجیش العثمانی حتی سنه ۱۸۲۵م، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه عن الترکیه یوسف نعیسه و محمود عامر.
تمام اطلاعات مربوط به تیمارها، در هر ایالت در دفتری مخصوص ثبت می‌شد و مسئولیت آن را «تیمار دفترداری» آن ایالت برعهده داشت، چنانکه مسئولیت دفاتر زعامت با «تیمار کدخداسی» بود. نظیر این اطلاعات در دفاتر اراضی خزانه، که «مجمل» و «مفصّل» نام داشتند، نیز موجود بود.
[۱۹] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.


۶ - وظیفه ممیز



تهیه و تنظیم دفترهای مجمل و مفصّل برعهده ممیز بود و او وظیفه داشت روستاها و بخشهای هر خاص و زعامت را به گونه‌ای منظم در دفتر ثبت کند. تیمار هر شخص معمولا در روستاهای مختلف یک ایالت توزیع می‌شد و شاید این امر، برای جلوگیری از تبدیل روستا به ملک شخصی تیماردار صورت می‌گرفت. تیماردار حق بهره برداری از کلیه منابع تیمار را داشت و حتی می‌توانست دهقانان خارج از این محدوده را برای استقرار در آن فرا بخواند. معمولاً تا زمانی که ممیزی یا مساحی (تحریر) جدید ضرورت نمی‌یافت، همه مالیاتهای این منطقه به تیماردار تعلق می‌گرفت. تیماردار را «صاحب ارض» و «صاحب رعیت» می‌خواندند، وی در اجرای قوانین مربوط به زمینِ میری و رعایا اقتدار کامل داشت و در صورت تخطی رعایا از قوانین، مجاز بود پس از حکم قاضی، خاطی را به مجازات برساند
[۲۰] پاکالین، ج ۳، ص ۵۰۲ ـ۵۰۴.


۷ - برات سلطانی



تیمارها بر اساس این‌که برات سلطانی (مجوز از حکومت مرکزی) داشتند یا برات آن‌ها را مقامات پایینتر دولتی صادر کرده بودند، به دو نوع کلی «تذکره لی» (مجوزدار) و «تذکره سیز» (بدون مجوز) تقسیم می‌شدند. بر اساس قانون نامه سلطان محمدفاتح، تیمارهای بیش از شش هزار آقچه، تنها با داشتن برات سلطانی معتبر بودند، اما وزیر اعظم مجاز بود تیمارهای تا ۵.۹۹۹ آقچه را، بی‌آنکه به امضای سلطان برساند، به افراد موردنظر بدهد. در ۹۳۵ بیگلربیگیهای ایالات هم باتوجه به درجه بندی ایالت می‌توانستند تیمارهایی کمتر از شش هزار آقچه را واگذار کنند. گاه تیمارداران برای کسب اعتبار بیشتر، تیمارهای تذکره سیز را در دیوان مرکزی تعویض می‌کردند و برات سلطانی می‌گرفتند.
[۲۱] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، ترجمه ایرج نوبخت.


۸ - مالیات رعیت‌ها



کتابی به زبان ترکی به نام قانون نامه عثمانی، منسوب به لطفی پاشا (متوفی ۹۵۰)، بر جای مانده که در آن قوانین مربوط به تیمار و دفتر تیمار شرح داده شده است.
[۲۲] حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۱۳۱۴.

مهمترین مالیاتهایی که رعایا به مالکان تیمار می‌پرداختند، چِفت رسِمی و اِسْپِنْجِه (خمس) و عُشریه بود. با این‌که در قانون عثمانی، بهره کشی مقامات محلی از دهقانان منع شده بود، روستاییان مجبور به انجام دادن برخی بیگاریها (آنغاریه ها) بودند، از جمله تهیه علوفه اسبها و کار بر روی چفتلیک خاص و بنای خانه‌های سپاهیان و حمل عشریه‌ها به بازار، که در قبال این خدمات دستمزدهای نقدی می‌گرفتند. مناسبات رعایا و تیماردارها و حقوق آنان، بتفصیل در قانون نامه‌های عثمانی بیان شده است.

۹ - موروثی نبودن تیمار



واحدهای تیمار که در دفتر اجمال به ثبت می‌رسید، معمولاً به عنوان حصه یا سهم، قابل تقسیم یا واگذاری نبود. بعلاوه، امکان نداشت تیماری به تیمار دیگر اضافه شود. تنها در صورت مرگِ تیماردار، می‌شد حصه‌ها را تقسیم و به واحدهای دیگر اضافه کرد. تیمار موروثی نبود و جز در برخی موارد خاص، فرزندان ذکور سپاهیان نمی‌توانستند در دوران حیات پدر تیمار دریافت کنند. اما قانون عثمانی حق فرزندان ذکور را نسبت به بخشی از تیمار پدر، با عنوانِ قِلِچ حَقّی (حق شمشیر) به رسمیت می‌شناخت
[۲۳] هوارد، ۱۹۹۶، جدولهای ص۹۷ـ ۹۸.
[۲۴] هوارد، ۱۹۹۶، جدولهای ص۱۱۰ـ۱۱۲.
[۲۵] اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۱، ص ۵۸۳.
[۲۶] اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۵۹۸.
[۲۷] اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۱، ص۹۶.
و اگر تیماردار، فرزند ذکور نداشت، تیمار به آلای بیگیِ آن منطقه، که از افسران عالی رتبه آن‌جا بود، واگذار می‌گردید.
[۲۸] اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۱، ص۹۶.


۱۰ - اجاقلیق‌ها



بعدها پیرو سیاست «استمالت»، مسیحیان نیز در جرگه تیمارداران پذیرفته شدند، چنانکه در فتوحات بالکان، مالکان مسیحی (پرونویا) به عنوان تیماردار در املاک خود باقی ماندند
[۲۹] شیندر، ص ۵۰۹.
[۳۰] شوگر، ص ۲۹۸ـ۲۹۹.
باب عالی (دربار عثمانی همچنین به دلیل تهدید دائمی ارتش هابسبورگ، ناگزیر تیمارها یا زعامتهای سپاهیان بوسنی را موروثی ساخت. این خانواده‌های تیماردار به اُجاق و تیمارهای آنان به اجاقلیق شهرت یافتند. ظاهراً اعطای این امتیاز به دوره احمد اول (۱۰۱۲ـ۱۰۲۶) باز می‌گردد که ابراهیم (۱۰۵۰ـ ۱۰۵۸) در ۱۰۵۴ آن را تأیید کرد. بعدها تیمارها علاوه بر نظامیان، به سایر افراد نیز تعلق یافتند، چنانکه شواهدی وجود دارد حاکی از اعطای تیمار به مقامات مذهبی، مانند قضات، امامان، سراسقفها و اسقفها و حتی برخی زنان متنفذ
[۳۱] احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، الشقایق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه، ج۱، ص۱۰۸.
[۳۲] رایندل ـ کیل، ص ۲۰۷.


۱۱ - سایر تیمارها



تیمارها، اعم از تذکره‌لی و تذکره سیز، انواع دیگری نیز داشتند، طبقه‌ای از تیمارها با عنوان سربست یا تیمار آزاد از معافیتهای خاصی برخوردار بودند. همه خاص و زعامتهای متعلق به ضابطین، یا آنانکه در منطقه خود قدرت نظارت داشتند (مانند بیگلربیگی، سنجق بیگی، آلای بیگی، زعیمها، چِری باشی، سرعسکر، دِزْدار و چاووش) در این طبقه قرار می‌گرفتند. تیمارها و زعامتهای نوعِ آرپالیق، حکومت و اجاقلیق، از تیمارها و زعامتهای معمولی متمایز بودند و با عنوان «مفروض القلم» و «مقطوع القدم» از نوعی خودمختاری و معافیتهای مالیاتی برخوردار بودند و قدرتهای محلی نیز حق دخالت در امور آن‌ها را نداشتند
[۳۳] پاکالین، ج ۱، ص ۸۵.


۱۲ - تیمارهای عثمانی



انواع دیگر تیمار عثمانی، مطابق با شرایط محلی، عبارت بودند از تیمارهای مالکانه، اِشکینجی/ اِشکون، بنوبت، مستحفظ، قِلِچ. در دوره محمد دوم (۸۵۵ ـ۸۸۶) به سبب نیاز به سربازان کمکی، کسانی که دارای مالکیت مطلق یا زمینهای یورت بودند، ملزم شدند تا گروهی را با نام اشکینجی مسلح و به اردوگاه اعزام کنند. محمد دوم بانی اصلاحات ارضی گسترده‌ای بود که بر اساس آن وقف و مالکیت بسیاری از زمینهای بایر فسخ شد تا برای سپاهیان، تیمار ایجاد گردد.
بعدها در نتیجه کاهش ارزش واقعی تیمار و هزینه‌های بالای تجهیزات و تورم، توان مالی سپاهیان تحلیل رفت، بایگانیهای عثمانی حاکی از افزایش شمار سپاهیانی است که به زور از رعایای خود مالیات مطالبه می‌کردند و به راهزنان می‌پیوستند.

۱۳ - ورود طبقه خاص به سپاه



اگرچه بر اساس قوانین، هیچ فردی از طبقه رعایا حق ورود به طبقه سپاهی و تملک تیمار را نداشت، اما بعدها فرماندهان، گونُلْلی ها (داوطلبان)، غریب یِگیدها (جوانان غریب)، و آقینجی‌ها (تکاوران سواره نظام) را، که همه از رعایای جنگجو بودند، برای دریافت تیمار معرفی می‌کردند. نیاز مبرم به سرباز در مدت جنگهای طولانی با ایران و هاپسبورگ در ۹۸۶ـ۱۰۲۷، تسامح فرماندهان را درباره این موضوع بیش‌تر کرد و قوانین جدیدی وضع گردید.
افزایش طالبانِ تیمار، نیاز به سربازان بیشتر، و کاهش ارزش تیمار، سبب شد تا طالبانِ تیمار گروه ناآرام و بی‌قراری را تشکیل دهند که آماده پیوستن به هر شورشی بر ضد حکومت مرکزی بودند، مانند شورش شیخ بدرالدین قاضی سماونه در ۸۱۹، شورش شاه قُلی در ۹۱۷ و شورشهای قزلباشان در سده دهم.
[۳۴] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۲۴۶ـ ۲۴۸، ترجمه ایرج نوبخت.
[۳۵] محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.
[۳۶] محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۲۶۹.
شاهزادگان عثمانی مانند سلیمان اول (۸۰۶ ـ۸۱۳)، که فقط در روملیا حکومت داشت و بایزید دوم (۸۸۶ ـ ۹۱۸) برای کسب مقام جانشینی، از تیمار به عنوان حربه‌ای سیاسی سود جستند و به حامیان خود وعده تیمار می‌دادند.

۱۴ - دلیل عزل تیمارداران



مهمترین دلیل عزل از تیمارداری، کوتاهی تیماردار از شرکت در جنگ و ارتکاب جرائم سنگین مانند قتل یا سرقت و رفتار ظالمانه با رعایا بود. تیماردار معزول تحت نظارت و ملازمت بیگلربیگی در جنگ شرکت می‌کرد تا دوباره شایسته دریافت تیمار شود. اگر تا پس از هفت سال عزل در جنگ شرکت نمی‌کرد، صلاحیت خود را از دست می‌داد و رعیت ساده‌ای می‌شد که باید مالیات می‌پرداخت. علاوه بر این، عوامل دیگری مانند سهل انگاری و رشوه خواری بیگلربیگیها در واگذاری تیمار و نیز اعطای تیمار به کارکنان و مقامات درباری مانند چاووشها، قوناقچیها و کاتبان و گاه به افراد بی‌صلاحیت درباری مانند دلقکها، همچنین اختصاص درآمد تیمارها به خزانه دولتی تحت عنوان مقاطعه میریه یا وقف، باعث انحطاط نظام تیمار و کاهش تعداد سواره نظام تیمارلی و در نهایت آسیب دیدگی سخت نیروی دفاعی کشور عثمانی شد.
[۳۷] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۵، ص۱۸۵ـ ۱۸۶، ترجمه ایرج نوبخت.
[۳۸] مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۳۹.
[۳۹] مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۱، ص۱۴۲.
[۴۰] وین ووسینیچ، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۱، ص۵۴، ترجمه سهیل آذری.
در بند ۶ و ۱۲ رساله قوچی بیگ، درباره چگونگی اختصاص تیمار به افراد از ۹۹۲ به بعد اطلاعاتی آمده است
[۴۱] اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۵، ص ۱۸۸.


۱۵ - شورش تیمارلوها



بر پایه منابع موجود در ۱۰۳۰، ۸۸۲، ۲ چاووش و فرزندان ذکور چاووشان، ۹۴ گَدیکْلی چاووش، و ۵۲۲ منشی در باب عالی و ۶۸۱ تن از دیگر درباریان و فرزندان آنها، مالک تیمار بودند. در ۱۰۶۰/۱۶۵۰، در زمان محمد چهارم، مقرر شد که سالانه از هر تیمار مالیاتی به نام «بدل تیمار» بگیرند که تقریباً معادل نیمی از درآمد هر تیمار می‌شد. این تصمیم سبب شورش تیمارلی سپاهیها در آناطولی گردید.
[۴۲] اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۵، ص۱۸۷ و پانویس ۲، ترجمه ایرج نوبخت.
[۴۳] مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۲، ص۱۱۰ـ۱۱۱.
نظام تیمار که تقریباً از اواخر قرن دهم بی‌رونق شده بود، پس از انحلال سپاه ینی چری و جایگزینی نظام جدید در ۱۲۶۳/ ۱۸۴۷ بکلی ملغا گردید
[۴۴] کوائترت، ص ۴۰۳.


۱۶ - فهرست منابع



(۱) اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ترجمه ایرج نوبخت، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۷۷ ش.
(۲) اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، «نگاهی به تشکیلات دولتهای قراقوینلو و آق قوینلو»، ترجمه وهاب ولی، مجله تحقیقات تاریخی، ش ۸ (بهار ۱۳۷۲).
(۳) تیمار تذکره دفترلری، عثمانلی آرشیوی، استانبول، ش ۱۷۸۹۳ MM (سلطنت بایزید دوم).
(۴) تیمار و زعامت، ش ۲ر۱ Fon، شامل دوره ۹۱۸ـ ۱۰۵۸/ ۱۵۱۲ـ ۱۶۲۸.
(۵) تیمار و زعامت توجیه و یوقلاما دفترلری کاتالوگی، ش ۱ر۱۰ـ۲ر۱۰ Fon.
(۶) حاجی خلیفه.
(۷) محمود شوکت، التشکیلات و الازیاء العسکریه العثمانیه منذ بدایه تشکیل الجیش العثمانی حتی سنه ۱۸۲۵م، ترجمه عن الترکیه یوسف نعیسه و محمود عامر، دمشق ۱۹۸۸.
(۸) محمد همدمی صولاق زاده، صولاق زاده تاریخی، استانبول ۱۲۹۷.
(۹) احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، الشقایق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه، بیروت ۱۳۹۵/۱.
(۱۰) درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، چاپ عالی بیگ، استانبول ۱۳۳۲.
(۱۱) محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، چاپ احسان حقی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۲) مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، (استانبول) ۱۲۹۴ـ۱۲۹۶.
(۱۳) وین ووسینیچ، تاریخ امپراطوری عثمانی، ترجمه سهیل آذری، تهران ۱۳۴۶ ش.
(۱۴) M Akdag §، "Timar sisteminin bozulu íu"، AغDTCFD، III (۱۹۴۵)، ۴۱۹-۴۲۹.
(۱۵) A Akgدndدz، Osmanl kanunnameleri ve hukuk ªtahlilleri، Istanbul ۱۹۹۰-۱۹۹۴.
(۱۶) Z Ar âkan، "Hamid Sancag â§ndaki timar dدzenine ili íkin ara ít ârmalar"، TED، XII (۱۹۸۲)، ۱۰۱-۱۱۱.
(۱۷) Barkan، XV ve XVI inci as rlarda Osmanl imparatorlug §unda zira ªekonominin hukuk ªve mal ªesaslar، I Kanunlar، Istanbul ۱۹۴۳، esp the K ¤a ¦nu ¦nna ¦me of Nig §ebolu، ۲۶۷-۲۷۱.
(۱۸) idem، "Feodal dدzen ve Osmanl âtimar â"، in Tدrkiye I ktisat Tarihi Semineri، Ankara ۱۹۷۳، ۱-۳۲.
(۱۹) idem، "Ma ªlika ªne - d ªâva ªn ªâsistemi"، Tدrk Hukuk Ve I ktisat Tarihi Mecmuas، II (۱۹۳۹)، ۱۱۹-۱۸۴.
(۲۰) idem، "Osmanl âdevrinin e íkincدlد mدlkleri veya mدlk timarlar âhakk ânda notlar"، in Zeki Velidi Togan'a armag §an، Istanbul ۱۹۵۰-۱۹۵۵، ۶۱-۷۰.
(۲۱) idem، "Tدrkiye'de servaj varm âyd â" Belleten، XX (۱۹۵۶)، ۲۲۷-۲۴۶.
(۲۲) N Beldiceanu، Le timar dans l'إtat Ottoman، Wiesbaden ۱۹۸۰، ۱۳-۱۷، ۱۰۲-۱۰۴.
(۲۳) idem، "Le Timar de Muslih ed-d ¦ân، precepteur de Selim ìa ¦h"، Turcica، VIII /۲، ۹۱-۱۰۹.
(۲۴) N Beldiceanu and I Beldiceanu - Steinherr، Recherches sur la province de Qaraman au XVI e siهcle، إtude et actes، Leiden ۱۹۶۸.
(۲۵) I Beldiceanu-Steinherr، "La loi sur la transmission du timar (۱۵۳۶)، Turcica، XI (۱۹۷۹)، ۷۸-۱۰۲.
(۲۶) I Beldiceanu-Steinherr et al، "La Crimإe Ottoman et l'institution du timar"، AIUON، XXXIX (۱۹۷۹)، ۵۲۳-۵۶۲.
(۲۷) D Bojanic ¨، Vidin i Vidinskijat Sandjak prez ۱۵-۱۶ vek، Sofia ۱۹۷۵، V Bos §kov، "Ein Nis §an des Prinzen Orh §an"، WZKM، LXXI (۱۹۷۹)، ۱۲۷-۱۵۲.
(۲۸) Claude Cahen، Pre-Ottoman Turkey، New York ۱۹۶۳.
(۲۹) Gerhard Doerfer، Tدrkische und mongolische Elemente im Neupersischen، Wiesbaden ۱۹۶۳-۱۹۷۳.
(۳۰) F M Emecan، XVI as rda Manisa Kazas، Ankara ۱۹۸۹، ۲۸۸-۲۹۷، ۳۲۶-۳۹۰.
(۳۱) L Fekete، Die Siyaqat-Schrift im der tدrkischen Finanzverwaltung، Budapest ۱۹۵۵.
(۳۲) N Filipovic ¨، "Bosna-Hersek'de timar sisteminin inki íaf ânda baz âhususlar"، IUIFM، XV (۱۹۵۴)، ۱۵۴-۱۸۸.
(۳۳) idem، "Ocakl âktimars in Bosina and Hertzegovina"، OF، ۱۴۹-۱۸۰.
(۳۴) T Gخkbilgin، "Kanun ªâSultan Sدleyman' ân timar ve zea ªmet tevcihi ile ilgili fermanlar â"، TD، XXII (۱۹۶۸)، ۳۷-۴۳.
(۳۵) N Gخyدn µ، "Timar ru ªzna ªm µe defterlerinin biyografik kaynak olarak خnemi"، Belleten، LX (۱۹۹۶)، ۱۲۷-۱۳۸.
(۳۶) idem، "Timar tevcihleri hakk ânda"، in Osmanl tدrk diplomatig §i semineri، Istanbul ۱۹۹۵، ۶۷-۷۴.
(۳۷) Hamid Hadzibegic ¨، "Rasprava Ali C §aus §a iz Sofije timarskoj organizaciji u XVII stoljecu"، Glasnik Zemalskog Muzea، II (۱۹۴۷)، ۳۹-۲۰۵.
(۳۸) Hicr ª۸۳۵ tarihli su ªret-i defter-i sancak-i Arvanid، ed H I nalc âk، Ankara ۱۹۵۴.
(۳۹) D A Howard، "The BBA Ru ¦zna ¦m µe tasnifi A new source for the study of the Ottoman timar system"، AAS Bulletin، V /۱۰ (۱۹۸۵)، ۱۱-۱۹، ۱۲۷-۱۳۸.
(۴۰) idem، "The historical development of the Ottoman imperial registry Defter-i Haka ªn ªâ"، Archivum Ottomanicum، XI (۱۹۸۸)، ۲۱۳-۲۳۰.
(۴۱) idem، "The life and career of an Ottoman sipahi"، in Aspects of Altaic civilization، ed D Sinor، vol۳، Bloomington ۱۹۹۰، ۴۵-۴۷.
(۴۲) idem، "Ottoman administration and the Timar system Su ¦ret-i k ¤a ¦nu ¦nna ¦me-i ـ Os ¢ma ¦n ¦âbera ¦y-i t ¦âma ¦r da ¦den"، in In Memoriam Abdدlbaki Gخlp narl، hat ra say s، II، in Jnal of Turkish Studies، XX (۱۹۹۶)، ۴۶-۱۲۴.
(۴۳) idem، "The Ottoman timar system and its transformation ۱۵۳۶- ۱۶۵۶"، PhD diss Indiana University ۱۹۸۷.
(۴۴) Hدdavendiga ªr liva ªs tahrir defterleri، vol۱، ed عL Barkan and E Meri µli، Ankara ۱۹۸۸، ۴۷-۱۱۵، at ۹۲-۱۰۴، ۱۱۲-۱۱۵.
(۴۵) M I lhan، " XVI yدzy âlda ìehrizol sancag â§"، Osmanl Tarihi Ara ít rma ve Uygulama Merkezi dergisi، IV (۱۹۹۳)، ۱۶۱- ۱۷۰.
(۴۶) H I nalc âk، "Comments on `Sultanism' Max Weber's typification of the Ottoman polity"، Princeton papers in Near Eastern studies، I (۱۹۹۲)، ۴۹-۷۲.
(۴۷) idem، Fatih devri دzerinde tetkikler ve vesikalar، vol۱، Ankara ۱۹۵۴، ۱۳۷-۱۸۴.
(۴۸) idem، "Military and fiscal transformation in the Ottoman Empire، ۱۶۰۰-۱۷۰۰"، Archivum Ottomanicum، VI (۱۹۸۰)، ۲۸۳-۳۳۷.
(۴۹) idem، "Osmanl âbدrokrasisinde akla ªm ve mua ªmela ªt"، Jnal of Ottoman studies، I (۱۹۸۰)، ۱-۱۴.
(۵۰) idem، "Osmanl âlarda raiyyet rدsu ªmu"، Belleten، XXIII (۱۹۶۹)، ۵۷۵-۶۱۰.
(۵۱) idem، "The problem of the relationship between Byzantine and Ottoman taxation"، in Akten des XI Internationalen Byzantinisten-Kongresses ۱۹۵۸، Munich ۱۹۶۰، ۲۳۷-۲۴۲.
(۵۲) idem et al، An economic and socialhistory of the Ottoman Empire، Cambridge ۱۹۹۴.
(۵۳) I A، svv "Mehmed II " (by H I nalc âk)، "Timar" (by عmer Lu ªtfi Barkan)، "Ze ف a ªmet" (by H Sahilliog §lu).
(۵۴) Die Karlsruher Tدrkenbeute، Munich ۱۹۹۱.
(۵۵) VP Mutafc §ieva، "Sur le caractهre du timar Ottoman"، Acta Or Sci Hungaricae، IX (۱۹۵۴)، ۵-۶۱.
(۵۶) VP Mutafc §ieva and Str Dimitrov، Sur l'إtat du systهme des timars des XVII e ss، Sofia ۱۹۶۸.
(۵۷) (MZ Pakalin، Osmanl tarih deyimleri ve terimleri sخzlدg §د، Istanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
(۵۸) S Pulaha، Defteri i regjistremi tح sanxhakut tح shkodrحs i vitit ۱۴۸۵، Tirana ۱۹۷۴.
(۵۹)) Donald Quataert، "Clothing laws، state، and society in the Ottoman Empire: ۱۷۲۰-۱۸۲۹"، International journal of Middle East studies، vol۲۹، no۳ (Aug ۱۹۹۷.
(۶۰) Hedda Reindl-Kiel، "A woman timar holder in Ankara Province during the second half of the ۱۶th ceatury"، Journal of the economic and social history of the orient، vol۴۰، pt ۲ (May ۱۹۹۷).
(۶۱) K Rخhrborn، Untersuchungen zur Osmanischen Verwaltung، Berlin ۱۹۷۳.
(۶۲) C Rخmer، "Drei Urkunden Murads III zu Timarengelegenheiten"، Jnal of Ottoman Studies، XII (۱۹۹۲) ۲۸۹-۳۰۶.
(۶۳) H S §abanovic ¨، Kragjiste Isa-Bega Ishakovic ¨a zbirni katastarshi popis iz، ۱۴۵۵ godine، Sarajevo ۱۹۶۴.
(۶۴) I ìahin، "Timar sistemi hakk ânda bir risa ªle"، TD، XXXII (۱۹۷۶)، ۹۰۶-۹۳۵.
(۶۵) (Joel Shinder، "Early Ottoman administration in the wilderness: some limits on comparison"، International journal of Middle East studies، vol۹، no۴ (Nov ۱۹۷۸.
(۶۶) Sofyal Ali ´avu íkanunnamesi، ed Midhat Serrog §lu، Istanbul ۱۹۹۲.
(۶۷)) Peter F Sugar، "Major changes in the life of the Slav peasantry under Ottoman rule"، International journal of Middle East Studies، vol۹، no۳ (Aug ۱۹۷۸.
(۶۸) A Suc §esca، "Ocakl âk timar"، in II Tدrkoloji kongresi Bildiriler، Ankara ۱۹۷۰.
(۶۹)) I smail Hakki Uzun µar âíl â، Osmanli devleti te íkila ªt ndan kapukulu ocaklar، Ankara ۱۹۸۸.
(۷۰) G Veinstein، "L'hivernage en campagne، ب propos des sipahi de Rumelia en ۱۵۵۹-۱۵۶۰"، StIsl، l VIII (۱۹۸۳) ۱۰۹-۱۴۸.
(۷۱) V Velc §ov et al، Fontes turcici historiae bulgaricae، XX، Sofia ۱۹۷۴.
(۷۲) A Veli، "Osmanl âimparatorlug §unda timar sisteminin kaldlr âlmas â"، PhD diss Ankara Univ.
(۷۳) خلیل اینالجِق.
(۷۴) اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸.

۱۷ - پانویس


 
۱. درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۲۰.
۲. دورفر، ذیل «تیول»، «یورت».
۳. کاهن، ص ۱۸۲ـ۱۸۳.
۴. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، «نگاهی به تشکیلات دولتهای قراقوینلو و آق قوینلو»، ج۱، ص۴۸ـ ۴۹، ترجمه وهاب ولی.
۵. شیندر، ص ۴۹۹.
۶. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۸۲، ترجمه ایرج نوبخت.
۷. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.
۸. اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۲، ص۱۳۷.
۹. محمد همدمی صولاق زاده، صولاق زاده تاریخی، ج۱، ص۴۶۴.
۱۰. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.
۱۱. محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۱۳۲.
۱۲. درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۳۹.
۱۳. درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخی، ج۱، ص۲۴۹.
۱۴. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۱، ص۵۸۳، ترجمه ایرج نوبخت.
۱۵. اوزون چارشیلی، ج ۲، ص ۵۹۸.
۱۶. محمود شوکت، التشکیلات و الازیاء العسکریه العثمانیه منذ بدایه تشکیل الجیش العثمانی حتی سنه ۱۸۲۵م، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه عن الترکیه یوسف نعیسه و محمود عامر.
۱۷. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۹، ترجمه ایرج نوبخت، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۷۷ ش.
۱۸. محمود شوکت، التشکیلات و الازیاء العسکریه العثمانیه منذ بدایه تشکیل الجیش العثمانی حتی سنه ۱۸۲۵م، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه عن الترکیه یوسف نعیسه و محمود عامر.
۱۹. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷، ترجمه ایرج نوبخت.
۲۰. پاکالین، ج ۳، ص ۵۰۲ ـ۵۰۴.
۲۱. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، ترجمه ایرج نوبخت.
۲۲. حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۱۳۱۴.
۲۳. هوارد، ۱۹۹۶، جدولهای ص۹۷ـ ۹۸.
۲۴. هوارد، ۱۹۹۶، جدولهای ص۱۱۰ـ۱۱۲.
۲۵. اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۱، ص ۵۸۳.
۲۶. اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۵۹۸.
۲۷. اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۱، ص۹۶.
۲۸. اوزون چارشیلی، ۱۹۸۸، ج۱، ص۹۶.
۲۹. شیندر، ص ۵۰۹.
۳۰. شوگر، ص ۲۹۸ـ۲۹۹.
۳۱. احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، الشقایق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه، ج۱، ص۱۰۸.
۳۲. رایندل ـ کیل، ص ۲۰۷.
۳۳. پاکالین، ج ۱، ص ۸۵.
۳۴. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۲، ص۲۴۶ـ ۲۴۸، ترجمه ایرج نوبخت.
۳۵. محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.
۳۶. محمدبک فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه، ج۱، ص۲۶۹.
۳۷. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۵، ص۱۸۵ـ ۱۸۶، ترجمه ایرج نوبخت.
۳۸. مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۳۹.
۳۹. مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۱، ص۱۴۲.
۴۰. وین ووسینیچ، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۱، ص۵۴، ترجمه سهیل آذری.
۴۱. اوزون چارشیلی، ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۷ ش، ج ۵، ص ۱۸۸.
۴۲. اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ج۵، ص۱۸۷ و پانویس ۲، ترجمه ایرج نوبخت.
۴۳. مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات، ج۲، ص۱۱۰ـ۱۱۱.
۴۴. کوائترت، ص ۴۰۳.


۱۸ - منبع


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تیمار»، شماره۴۱۷۲.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.